وقتی استعمار به وجود آمد، سرنوشت آن ملت استعمارزده در دست آن ملت استعمارگر قرار گرفت؛ از این استفاده کردند برای اینکه آنها را در جهالت نگه دارند و تا آنجایی که البته میتوانستند، مسابقهی علمی را متوقف کردند! این اتفاقی است که افتاده و کاری است که شده. خب، این سوءاستفادهی از علم بود. دنیا تحولات دارد؛ انسانها در یک حدی محدود نمیمانند و انسان را نمیشود زندانی کرد. بالاخره جوشش استعداد انسانی- چه در زمینهی علمی، چه در زمینهی سیاسی- کار خودش را میکند، و کرد. حرکتهای فراوانی از طرف مردم در جاهای مختلف دنیا به وجود آمد. وضع امروز دنیا این است که قدرتهائی که دارای پیشرفت علمی هستند، سعی میکنند این پیشرفت را به صورت انحصاری نگه دارند. شماها خوب میدانید، بخشهائی از دانش در کشورهای پیشرفتهی غربی هست که مطلقاً اجازهی دسترسی به آنها به کسانی خارج از محدودهی خودشان داده نمیشود؛ یعنی اختصاصی است. مثل این سندهائی که وقتی کهنه شد، منتشرش میکنند؛ دانشی هم که در اختیار آنهاست، وقتی از آن مرحلهی اهمیت و درجهی اوّلی افتاد، آن وقت اجازه میدهند دیگری دست پیدا کند؛ آن وقتیکه خودشان به یک مرحلهی بالاتری رسیده باشند. اینجوریاند و در زمینهی علم، انحصارطلبند.1387/06/05
لینک ثابت