امروز مسئولیت بزرگى بر دوش ملت ایران است و هرگز مثل امروز ملت ما بر سرنوشت خود حاکم نبوده. در طول سالهاى متمادى و دورانهاى گوناگون تاریخ، آن کسانى که با تاریخ این کشور آشنا هستند، این را تصدیق میکنند. ملت همیشه وسیلهاى بوده است در اختیار حکمرانان؛ بستگى به این داشته که آن حکمران، صاحب حکمت، درایت، ارادهى قوى باشد یا نباشد؛ و این اراده به کدام سو منعطف و متوجه شود. ملت از خود ابتکارى براى هدایت کشور نداشت. این همه استعداد متراکمى که در این ملت وجود داشته است و آنچه در تاریخ براى ما باقى مانده، تراوشهائى است که از یک ذخیرهى عظیم زیرزمینى به قدر همت حکمرانان خود را بروز میداده. یعنى آحاد مردم، عالمان جامعه، فیلسوفان، ادیبان، هنرمندان، طبقات مختلف کشور سیاستگذار و تصمیمگیر دربارهى سرنوشت کشور نبودند. یک روز خواستِ حاکم اقتضاء میکرده جنگ را، تهاجم را، قلمرو جدیدى را بر قلمروهاى کشور افزودن؛ حرکت در این جهت بود. یک روز اقتضاء میکرده عقبنشینى را، باز هم همت و ارادهى مردم نمیتوانسته غلبه کند بر بىهمتى آن حکمرانى که معتقد به عقبنشینى بوده. قیامهائى صورت گرفته، مقاومتهائى شده، اما حرکت عظیم دستهجمعىِ ملى، ما در طول تاریخ کشورمان در جهت هدایت این کشور به سمت اهداف خودش، اهدافى که مورد علاقه و دلبستگى ملت باشد، سراغ نداریم. این دوره یک فصل جدیدى است در تاریخ ملت ایران.1387/02/17
لینک ثابت