امریكائیها قضیهی 20 شهریور، یعنی همان 11 سپتامبرِ چهار پنج سال قبل را بهانهای قرار دادند برای اینكه مطامع خودشان را در خاورمیانه پیش ببرند. هدف اصلی آنها هم این بود كه بتوانند خاورمیانهای درست كنند بر محور منافع اسرائیل؛ به تعبیری كه آن روز ما میكردیم، خاورمیانهای با پایتختی اسرائیل؛ اینطور چیزی مورد نظرشان بود. اشغال عراق و حملهی به عراق، جزئی از نقشههای این پروژه بود. عراق یكی از ثروتمندترین كشورهای این منطقه و كشورهای عربی است؛ كشوری كه امروز متأسفانه مردمش اینطور در فقر و حالت دردآوری زندگی میكنند. امریكائیها میخواستند این كشور را در مشت بگیرند - صدام كافی نبود، غیر قابل محاسبه بود - دولتی را در آنجا سر كار بیاورند كه هم ظاهر مردمی داشته باشد، هم توی مشت آنها باشد. این یكی از قدمهای مهم ایجاد خاورمیانهی جدید بود كه باید بر محور منافع اسرائیل به وجود بیاید. آن وقت چنین خاورمیانهای میتواند ایران اسلامی را در محاصره قرار بدهد؛ هدفشان این بود. شما حالا جزء جزء این نقشه را مورد ملاحظه قرار بدهید. در فلسطین این نقشه شكست خورد. فلسطین كه یك نقطهی اصلی و محوری بود، این نقشه در آنجا شكست خورد. چرا؟ بهخاطر اینكه در فلسطین گروه حماس كه بزرگترین و اصلیترین هستهی مقاومت در مقابل اسرائیل است، با آراء مردم دولت تشكیل داد و سر كار آمد. تودهنی به امریكا و اسرائیل از این بالاتر؟ از آن روزی هم كه این دولت به وجود آمده است، مرتب دارند كارشكنی میكنند كه از میدان خارجش كنند؛ اما تا امروز نتوانستهاند. متأسفانه از خود بعضی از فلسطینیها هم كمك گرفتند برای به زانو در آوردن دولت مردمیِ فلسطین؛ اما تا امروز بحمداللَّه نتوانستهاند، امیدواریم بعد از این هم نتوانند.1386/06/23
لینک ثابت