میشنوید که مسؤولان استکبار جهانی، بخصوص امریکاییها - که زشتترین مظهر استکبار جهانی، سردمداران دولت امریکا هستند - دربارهی ملت ایران دایم چه حرفهایی میزنند و چه اهانتهایی میکنند. گاهی هم تهدید میکنند؛ به خیال اینکه ملت ایران با تشر و تهدید اینها از میدان خارج خواهد شد، تسلیم آنها خواهد شد و در مقابل آنها زانو خواهد زد؛ تصور احمقانه و ابلهانه. ملت ایران آن روزی که امکاناتِ امروز را نداشت، این جمعیت عظیم جوان را نداشت، این تواناییهای فنییی را که امروز به همت جوانانِ این کشور بهدست آورده، نداشت، از تشر امریکا و شورویِ آن روز و ابرقدرتها نترسید. امروز ملت ایران از اول انقلاب بمراتب نیرومندتر، محکمتر و مجهزتر به همهی تجهیزاتی است که به آن احتیاج دارد. بنابراین ملت ایران در مقابل تهدید هیچ قدرتی مرعوب نمیشود.
با نظام جمهوری اسلامی ایران هم بد و دشمناند؛ چون نظام جمهوری اسلامی و مسؤولان آن حاضر نیستند ملت ایران را تسلیم آنها کنند؛ آنها این را میخواهند. هر دولتی در هر کشوری حاضر باشد به ملت خود خیانت کند و ملت خود را تسلیم امریکا کند، با او خوبند و از او خوششان میآید و او را تمجید میکنند؛ مرتجع باشد، قدیمی باشد، نظام کودتایی باشد، نظام سلطنتی باشد، برایشان فرقی نمیکند؛ آنجا دیگر حقوق بشر مطرح نیست! اگر دولت جمهوری اسلامی هم - العیاذباللَّه - حاضر بود ملت خود را تسلیم دشمنان کند، به جمهوری اسلامی نه تهمت نقض حقوق بشر میزدند، نه تهمت حمایت از تروریسم میزدند. دشمنی آنها با نظام جمهوری اسلامی و دولتمردان این نظام بهخاطر این است که اینها ایستادهاند و حاضر نیستند برای بهدست آوردن دل دشمنان بیگانه، به ملت خودشان پشت کنند. مشروعیت این دولتمردان هم به همین است. هر دولتی در ایران اسلامی که به مردم خود تکیه نداشته باشد، مشروع نیست. آن مسؤولی که خواست دشمن را بر خواست ملت ترجیح بدهد، در مقابل دشمن ضعف نشان بدهد و حاضر باشد ضعف خود را بر ملت تحمیل کند، از مردم نیست؛ مردم چنین مسؤول و دولتمداری را قبول ندارند. ملت ایران، قوی و شجاع است. هر کس میخواهد با این ملت و برای این ملت کار کند، باید دارای شجاعت، تدبیر، قوت قلب و در مقابل دشمنان دارای اعتمادبهنفس باشد.
هیاهوی دشمنان زیاد است. هنر ابرقدرتها، همین تشر زدن و هیاهو کردن است. کسانیکه از رموز کار مطلع نیستند، خیال میکنند اینها با انگشت خودشان میتوانند همهی زمین را زیر و رو و کنفیکون کنند؛ اینطور نیست. آنجایی که ارادهی مردم در مقابل استکبار باشد، تیغ دشمنان کُند است. آنجایی که مردم میفهمند و میدانند که استکبار جز به زیان ملتها هیچ قدمی برنمیدارد و مردم حاضر نیستند تسلیم استکبار شوند، استکبار هیچ غلطی نمیتواند بکند. آنجاهایی که شما میبینید امریکاییها توانستند با نیروهای نظامی خودشان وارد و مسلط بشوند، اشکال در درون آن کشورها بود؛ مشکل این بود که اراده و عزم مشترک ملت و دولت برای ایستادگی وجود نداشت و یا دولتی نبود؛ والّا آنجایی که ملت منسجم و متحدی، برخوردار از ایمان و عزم است و میان ملت و دولت پیوند وجود دارد، استکبار هیچ غلط و هیچ کاری نمیتواند بکند. تجربهی خود امریکاییها هم همین را به آنها املاء میکند؛ خودشان هم میدانند.
ملت ایران در دل آنها رعب آفریده است. میدانند این ملت، رشید و شجاع و پایدار است. دهانهای آلودهشان را باز میکنند و ملت پاکیزه و مؤمن و شریف ایران را متهم میکنند به نژادپرستی و به چیزهایی که خودشان شایستهی آن هستند. از حقوق بشر حرف میزنند! امریکاییها حق ندارند نام حقوق بشر را بر زبان جاری کنند. کسانیکه لکهی ننگ کارهایی از قبیل زندان گوانتانامو و ابوغریب و بمباران مناطق مسکونی در عراق و افغانستان و جاهای دیگر روی پیشانی آنهاست، مظهر نقض حقوق بشر، خود آنها هستند؛ اینها وقاحت دارند که باز هم از حقوق بشر حرف میزنند.1383/11/10
لینک ثابت