انتخابات، هم برای ملت ما مهمّ است، هم برای دوستان ما در دنیا مهمّ است، هم برای دشمنان ما مهمّ است. این انتخابات مثل انتخاباتهای قبلی، یک نقطهی توجّه و دقّت است؛ هم برای دوستان ما، هم برای دشمنان ما؛ برای ملت ما هم بسیار حائز اهمیت است.
اهمیت انتخابات مجلس از دو جهت است؛ اوّل از این جهت که حضور شما در پای صندوقهای رأی بارزترین مظهر حضور مردمی است و این پشتوانهی انقلاب و کشور است. کسانی که با اخبار سروکار دارند، میبینند که مراکز سیاسی دنیا از گوشه و کنار سر بلند میکنند و میگویند ما نگران انتخابات ایران هستیم و مسائل انتخابات ایران را پیگیری میکنیم؛ این به همین خاطر است. نگاه میکنند تا ببینند آیا مردم در صحنه حضور دارند یا نه؛ اگر دارند، مثل گذشته نمیشود با این نظام کاری کرد؛ اگر حضور مردم ضعیف شود، آن وقت استنتاج میکنند که بین مردم و نظام فاصله افتاده است؛ در این صورت راه را برای دخالت و سلطه و پنجه انداختنِ دوباره بر کشور هموار میبینند؛ از این جهت متوجّه انتخاباتند. پس اهمیت اوّلِ انتخابات بهخاطر این است که انتخابات سنگر کشور است؛ حضور مردم در پای صندوقهای رأی، مصونساز سرنوشت ملت و مردم است و دشمن را از تعرّض و تجاوز و پُرروییِ بیشتر باز میدارد. در این بیستوپنج سال، دشمنان ایران برای تسلّط بر این کشور راههای گوناگونی را پیمودند و همه ناکام. یک راه برای آنها باقی مانده است و آن، جدا کردن مردم از مسؤولان و نظام است؛ چشم به این راه دوختهاند. همهی تلاشها و تبلیغاتی که میکنند و همهی حرفهای زیادیای هم که میزنند، بهخاطر همین است؛ میخواهند مردم را جدا کنند. انتخابات توی دهن دشمن میزند و او را مأیوس میکند؛ احساس میکند که مردم در میدان دفاع از کشور و مرزها و مصالح و نظامشان قرص و محکم ایستادهاند.
جهت دومِ اهمیت انتخابات مجلس این است که شما با انتخاب نمایندهی مجلس، در واقع سرنوشت کشور را در چهار سال آینده رقم میزنید. انتخابات مجلس مظهر دخالت مردم در سرنوشت خود و کشورشان است؛ چون مجلس مرکز قانونگذاری است. قانون یعنی جادهای که باز میشود تا مسؤولان اجرایی از آن جاده حرکت کنند و با تلاش خود گوشه و کنار و زوایای کشور را آباد و اصلاح کنند. این جاده بازکنی به عهدهی قانون است و قانون را هم نمایندهی شما در مجلس وضع میکند؛ بنابراین مجلس خیلی مهمّ است. علاوه بر این، طبق قانون اساسیِ ما، مجلس ناظر بر دولت است. اگر دولت در جایی بد و یا کج حرکت کند، پا در راه نادرستی بگذارد و خدای نکرده سوءاستفادهای بشود و فسادی بهوجود آید، مرکزی که میتواند جلوِ فساد و انحراف را بگیرد، مجلس است؛ ببینید چقدر مهمّ است! این مجلس با آراءِ مردم تشکیل میشود. هرچه آراء بیشتر باشد، مجلس قویتر خواهد شد. شما وقتی کسی را صالح و شایسته دانستید و او را به مجلس فرستادید، توانستهاید بخشی از توان خود را در ساختن و پیشرفت آینده بهکار بگیرید؛ اهمیت مجلس از اینجاست. لذا مردم برای مصالح خود، مصالح کشور و مصالح نظام باید نگذارند انتخابات از آن شکوه و عظمت خودش بیفتد. متأسفانه بعضی از افرادی که تریبون دارند - یا قلم یا بیان - و میتوانند حرف بزنند، ملتفت نیستند که انتخابات و مجلس چه عظمتی دارد؛ حرفی ندارند که کاری کنند یا چیزی بگویند که مردم را از حضور در صحنهی انتخابات و عرصهی رأی دادن دلسرد کنند؛ این بر اثر بیتوجّهی و غفلت است، والّا هر ایرانیِ غیور و علاقهمند به عزّت ایران و آبادی کشور و سرنوشت ملت باید تلاش کند تا مجلسی قوی و آبرومند تشکیل شود. البته مجلس هفتم یک خصوصیت اضافه هم دارد و آن این است که اوّلین قدم دورهای به سمت چشمانداز بیستساله را باید بردارد. چشمانداز بیستسالهای تصویب و به دستگاهها ابلاغ شده است که حقیقتاً جادهی بسیار مستحکمی به سمت یک آیندهی روشن، زیر پای ملت و مسؤولان باز میکند. اوّلین دورهی چهار ساله به سمت آن چشمانداز، بهوسیلهی این مجلس باید طی شود و اوّلین حرکت را این نمایندگان باید انجام دهند که اهمیت دارد. در دنیا عدّهای هستند که به مصالح جمهوری اسلامی علاقهمندند؛ در بین ملتها هم هستند، در بین دولتها هم هستند. بعضی از دولتها هم هستند که به دلایل متعدّد به مصالح جمهوری اسلامی علاقهمندند. بسیاری از ملتها، بخصوص ملتهای اسلامی هم علاقهمندند. نگاه همهی اینها به این انتخابات است؛ دلشان میخواهد این انتخابات، قوی، پُرشور و نشاندهندهی عزم استوار ملت ایران باشد. یک عدّه هم در دنیا بدخواهِ ملت ایران هستند؛ اینها میخواهند این انتخابات یا اصلاً برگزار نشود تا این پشتوانهی مردمی گرفته شود؛ یا اگر برگزار شد، بسیار سرد و بیروح برگزار شود. دو روز قبل بعضی از نمایندگان کنگرهی امریکا در مقابل چند نفر از مریدان خود ظاهر شدند و به ملت ایران دستور دادند در پای صندوقها حاضر نشوند! چه دلیلی از این واضحتر بر آن مطلبی که من هفتهی پیش خطاب به ملت ایران عرض کردم که راهبرد کلّی دشمن این است که انتخابات در کشور انجام نگیرد؟ دلیلش هم واضح است؛ چون اگر انتخابات نباشد، کشور و نظام بیپشتوانه خواهد شد؛ اینها این را میدانند؛ لذا میخواهند انتخابات نباشد.
بعضی از پارلمانهای اروپایی هم دخالت خود را در این کار به وقاحت رساندهاند. البته حرف زدنشان اهمیتی ندارد؛ حرف میزنند، بزنند؛ ما هم دربارهی خیلی از کارهای آنها حرف داریم و حرف هم میزنیم؛ نه اینکه ملاحظه کنیم و حرف نزنیم؛ نه، مسؤولان کشور ما هم نقاط ضعفی را که در کارهای آنها وجود دارد، همیشه با صدای بلند بیان میکنند؛ بنابراین از گفتنِ آنها به هیچوجه گلهمند نمیشویم و از آنها بیش از این هم توقّعی نداریم؛ اما همه باید بدانند - چه دولتهایشان، چه پارلمانهایشان - تا کار در مرحلهی حرف زدن و گفتن است، اهمیتی نمیدهیم؛ اما اگر قرار شد این را به دخالت در امور کشور ما منتهی کنند، ملت ایران تو دهنیِ محکمی به همهی آنها خواهد زد. مردم و مسؤولان طبق وظیفهی انقلابی و دینی خود آنچه را که مصالح آنها ایجاب میکند، با همان آگاهی و روشنبینی خود به فضل پروردگار عمل خواهند کرد. البته انسان گاهی چیزهایی مشاهده میکند؛ بعضی دستگاهها از هم گله میکنند و گاهی هم گلایهها را بزرگ و درشت مینمایانند. بنده اعتقادی ندارم به اینکه مسؤولان در چنین موقعیتهای حسّاسی دست به شکوه و گلایه از یکدیگر بزنند. باید نگاه کرد به آنچه مصلحت این کشور و این ملت است. در یکی دو ماه اخیر بعضی کارهای دشمن شادکن هم صورت گرفت. البته ملت ما آگاه و هشیار بود و هست؛ فهمید چهکار باید بکند و چهکار باید نکند؛ همانطور که درست بود، عمل کرد؛ آفرین بر شما ملت! ولی انسان متأسف میشود که ببیند بعضی کسان دوست میدارند کاری کنند که در آن سوی مرزها دشمنان این ملت برای آنها کف بزنند! این ننگ است. اگر دیدید دشمن برای شما کف میزند، نگاه کنید اشکال کارتان کجاست. امام فرمودند وای از آن روزی که دشمن از ما تعریف کند! خوب؛ دشمن چه موقع از انسان تعریف میکند؟ خیلی از نقاط تحسینبرانگیز در ملت و کشور و امام ما بود و هست که دشمنان ما در دلشان تصدیق میکنند، اما نمیخواهند به زبان بیاورند. آنجایی که دشمن برای کسی کف میزند و هورا میکشد و او را تشویق میکند، باید انسان بفهمد که اشتباه میکند. کسانی بر طبل تعطیلی انتخابات میکوبیدند - البته به فضل پروردگار در متن ملت نیستند؛ منزویاند - الان هم در گوشه و کنار کسانی پیدا میشوند که بگویند نباید شرکت کنید، یا ما شرکت نمیکنیم. این غلط است؛ راه درستی نیست. ملت باید با وحدت و اتّحاد کلمه آنچه را که مصلحت اوست، انجام دهد. این را هم بنده به هیچوجه موافق نیستم که یک عدّه بگویند اگر فلانطور نباشد، اسلام از بین خواهد رفت؛ یک عدّه هم بگویند اگر فلانطور نباشد، جمهوریت از بین خواهد رفت؛ نه آقا، این حرفها نیست. در این کشور و در این نظام، اسلام با جمهوریت همراه است. جمهوریتِ ما از اسلام گرفته شده و اسلامِ ما اجازه نمیدهد در این کشور مردمسالاری نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسی یاد بگیریم؛ اسلام این را به ما تعلیم داد و املاء کرد. این ملت، متمسّک به اسلام و معتقد به جمهوریت است. در ذهن این ملت و در این نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند و خدای متعال این توفیق را داده است که مردم این راه را طی کنند. عدّهای بیایند بگویند اگر ما نباشیم یا اگر فلانطور نباشد، اسلام نابود میشود؛ یک عدّه هم بیایند بگویند اگر ما نباشیم یا اگر فلانطور باشد، جمهوریت و مردمسالاری از بین میرود؛ نه، اینطور نیست. این ملت، این نظام، این چارچوب و این قانون اساسی توانسته است هم اسلام را تضمین کند و هم جمهوریت را. البته اینکه ما گفتیم حرکات دشمن شادکن، ذهن به سراغ مسؤولان نرود؛ نه، مسؤولان کشور و بسیاری از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و در مراکز دیگر علاقهمند و دلسوزند. جمعهای کوچکی هستند، بالاخره در همهجا هم هستند، در داخل لباس ما هم هستند، ممکن است در مرکز قانونگذاری و در مراکز دیگر هم باشند؛ این کارهای دشمن شادکن کار افراد معدودی است؛ بنابراین ذهن نسبت به جمع بزرگ مسؤولان کشور - چه در مجلس، چه در دستگاههای اجرایی و چه در نقاط دیگر - بدبین نشود.1382/11/24
لینک ثابت