آنچه به اقتضای مسائل و حوادث کنونی دنیا بهنظر میرسد عرض کنیم، این است که نظام اسلامی از آغاز پیدایش، با چالش عظیم جهانی مواجه شد. علت هم این بود که در دنیا صاحبان زر و زور که به فکر منافع خودشان بودند و هستند، قدرت جدیدی را در دنیا برنمیتابیدند که علیه منافع نامشروع آنها بهوجود آید و توسعه پیدا کند. این قدرت، با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی در ایران بهوجود آمد. نه فقط نفس این حکومت و نظام اسلامی، بلکه شاید برای استکبار مهمتر و خطرناکتر، گسترش بیداری اسلامی در دنیای اسلام بود؛ خطری که امروز هم استکبار را تهدید میکند و دشمنیهای او را به سمت دنیای اسلام و بخصوص به سمت کانون محوری دنیای اسلام - یعنی نظام اسلامی - متوجه میکند. این اجتنابناپذیر بود. از روز اول هم این دشمنی با اشکال مختلف وجود داشته است. اینکه در بعضی از تعبیرات انسان بشنود که امروز دشمنیها از سوی استکبار و جبهههای مسلط و مسلح دنیا - دنیای کفر و استکبار - علیه ایران چنین و چنان است، که گویی امروز خصوصیتی دارد، درست نیست. از اول انقلاب تهدیدها به اشکال مختلف علیه نظام اسلامی و کشور اسلامی ایران وجود داشته است؛ حتی گاهی بروز نمونهها و تأثیرات این دشمنیها در کشور ما، از امروز سختتر و محسوستر هم بوده است. دوران جنگ تحمیلی و تهدیدهای استکبار و تنها ماندن نظام جمهوری اسلامی در مقابل دنیای استکبار و تحمیل چنان جنگی بر ما، و قبل از آن و بعد از آن تا امروز را فراموش نکنیم؛ امروز هم ادامهی همان تهدیدهاست. البته این تفاوت به سود ما وجود دارد که امروز ما تجربه و آگاهیهای بیشتر و نیروهای فراوانتر و ذهنهای آمادهتری در سرتاسر کشور داریم و خدای متعال با مجاهدت مردم و نیت صلاح و خیری که در ملت و امت ما وجود دارد، تاکنون با ما رفتار کرده است و انشاءالله بعد از این هم همانطور خواهد بود.
میدان دوم، نشر فرهنگ اسلام ناب و تفکر دینی و ترویج تفکری است که به بیداری دنیای اسلام انجامید. نام اسلام و حقیقت اسلام، به شکل فردی در سراسر دنیای اسلام بود - در بین بعضی غلیظ، در بین بعضی رقیقتر - اما نگاه اسلام به دنیا، به ملت و به امت اسلامی بهعنوان یک موجود عظیم و دارای استعداد فراوان و قادر به حرکت و بیدار شدن، نگاهی است که در ایران اسلامی ریشه گرفت و ظاهر شد و به همهی دنیا اشعاع کرد. نگاه به اسلام از این دید و ترویج این تفکر در دنیای اسلام - تفکری که حکومتی بهوجود آورده است که توانسته آزادی، مردمسالاری و حکومت متکی به آراء مردم را از درون مفاهیم و تعالیم اسلام بیرون آورد - چیزی است که در هیچ نقطهای از دنیای اسلام در زمان ما و لااقل قرنهای پیش از زمان ما سابقه نداشته است. آنچه از حکومت اسلامی دوران خلفای عثمانی و خلفای قبل از آن - عباسی و اموی - در ذهن مردم وجود داشت، مفهوم دیگری بود که با مفهومی که امروز دنیای اسلام از حکومت با دید ایران اسلامی درک میکند، بهکلی متفاوت است. این فرهنگ دینی برخاسته از نظام اسلامی که خود منشاء نظام اسلامی هم بوده است و حرکت به سمت وحدت اسلامی - که در همین تفکر، یکی از چیزهایی که وجود دارد، وحدت امت اسلامی است؛ یعنی نگاه اسلام به امت بهعنوان یک مجموعهی واحد - و همچنین پرهیز از اختلافات قومی و طایفهای در دنیای اسلام و در جوامع اسلامی، چیزی است که پیامآور آن، انقلاب اسلامی بود. از اینها نباید غفلت نمود و اینها را نباید فراموش کرد.1382/06/19
لینک ثابت