آنچه که الان در عراق اتّفاق افتاده است، در حقیقت یک قضیه نیست بلکه چهار قضیه است. آمریکاییها و انگلیسیها و تبلیغاتچیهایشان میخواهند سرهمبندی کنند، این را بهصورت یک قضیهی بسیط درآورند و در افکار عمومی یک «آری» یا «نه» برای آن درست کنند، لکن بیخود تلاش میکنند. چهار قضیه است؛ یک قضیه نیست. همین دیروز یا پریروز بود که پیامی از «بوش» و «بلر» خطاب به مردم عراق پخش شد. البته مردم عراق برق نداشتند و بیچارهها نتوانستند بگیرند. مضمون پیام این بود که ما به عراق آمدیم تا شما را آزاد کنیم! قضیه را خلاصه میکنند در اینکه ما آمدهایم شما را آزاد کنیم و از دست صدّام نجات دهیم. در همین یک جمله حرفِ آقایان دو خبطِ بزرگ وجود دارد: یکی این است که میگویند ما آمدیم شما را آزاد کنیم؛ یعنی ملت عراق توانایی و قدرت و عُرضهی این کار را ندارد و باید ما برایشان این کار را بکنیم. این خبط بسیار بزرگی است. دوم اینکه همین حرف هم دروغ بود؛ چون برای آزادی یک ملت، آتش و بمب و موشک روی سرش نمیریزند و به این بهانه که میخواهیم پادگان نظامی را از بین ببریم، شهرها، روستاها و مناطق تجّمع را اینطور ویران نمیکنند و این فجایع را - که اشارهی کوتاهی خواهم کرد - پیش نمیآورند.
قضیه، آزاد کردن مردم عراق نیست. چهار قضیه است که باید از هم تفکیک کرد. یکی مسألهی سقوط صدّام است. یک مزاحمت و تضادی بین منافع صدّام و منافع هیأت حاکمهی آمریکا پیش آمد که به درگیری و کشمکش انجامید. آنها قویتر بودند و صدّام را ساقط کردند؛ این یک قضیه است. در مورد این قضیه، ما موضع روشنی داریم که این موضع را هم عرض خواهم کرد. موضع ما در مورد هر یک از این چهار قضیه، روشن است. قضایا را تفکیک میکنیم تا موضع نظام جمهوری اسلامی که برخاسته از فکر و تدبیر اسلامی و رعایت مصالح و منافع کشور است، معلوم شود. پس یکی مسألهی سقوطِ صدام است. مسألهی دوم که در عراق اتّفاق افتاده و باز هم ادامه دارد، فجایعی است که نسبت به ملت عراق پیش آمده است. این غیر از مسألهی سقوط صدّام است و حکم دیگری دارد. موضع ما در این مورد هم گفته خواهد شد. قضیهی سوم این است که از طرف نیروهای بیگانه به یک کشور مستقل تجاوز و تعرّض نظامی شده است به بهانههای مختلفی مثل اینکه سلاح کشتار جمعی دارند، از تروریسم حمایت میکنند و غیره. این بهانهها را همیشه و همهجا میتوان پشت بلندگوها گفت. این بهانهها مجوّز تهاجم نظامی به یک کشور و شکستن مرزهای آن نیست. در این مورد هم موضعمان را عرض میکنیم. مسألهی چهارم، ادارهی آیندهی عراق است که برای آن هم نقشه و طرح و برنامه و خیالهای خامی در ذهنهایشان میگذرانند. این هم یک مسألهی جداگانه است. هر کدام از این مسائل، حکمی دارد.1382/01/22
لینک ثابت