اینکه ما امروز میگوییم خطّ امام، وصیّت امام و توصیه امام، بر مبنای اینچیزی است که عرض کردم. مسأله این نیست که ما بهصورت متحجّر به چیزی چسبیده باشیم، بدون اینکه تعقّلی در آنجا باشد؛ نه. آن مرد دانا، آن مرد حکیم، آن مرد خبیر به اسلام، آن مرد دنیاشناس، با توجّه به نیاز این ملت، راهی را انتخاب کرد، نشانههایی را گذاشت و توصیههایی را کرد؛ هرجا هم به آن توصیهها عمل شد، جواب داد. امروز هم ما به همان توصیهها نیاز داریم. امروز هم کشور ما به همان راه، به همان نشانهها و به همان خطوط احتیاج دارد.
...
ممکن است بعضی نقاط اختلاف نظری درباره مسائل سیاسی و غیره بین اشخاص باشد - باشد - اختلاف نظر داشتن، حتّی در مسائل دینی، گاهی موجب دعوا نیست. شما به فقهای اسلام نگاه کنید؛ یک فقیه در مسألهای رأیی دارد، فقیه دیگر صددرصد رأیش مخالف اوست؛ اما پشت سر هم نماز میخوانند؛ به هم اقتدا میکنند؛ یکدیگر را عادل میدانند. در مسائل، اینگونه باید حرکت کرد. اگر هوای نفس نباشد، اگر خودخواهی نباشد، اگر مصلحتِ قبیلهگرایی نباشد؛ مصلحت کشور، مصلحت نظام، آیندههای بلندمدّت مورد نظر باشد، این جنجالها و این مناقشهها چیزی نیست که دو گروه را، دو نفر را، دو انسان انقلابی را به جان هم بیندازد. من الان هم عرض میکنم که گروههای خودی، فاصله بین خودشان را کم کنند. گروههای خودی، به همان معنایی که در نماز جمعه قبل معنا کردم؛ یعنی کسانی که اسلام را قبول دارند؛ حکومت اسلامی را قبول دارند؛ این مرد بزرگ را - که نشانههای او بحمداللَّه در میان ما به وفور مشاهده میشود - قبول دارند؛ راه و خطّ او را قبول دارند. با این معنا، این گروهها اگر نماینده مردم باشند، نماینده اکثریت قاطع مردمند؛ اگر نماینده مردم هم نباشند، باید بدانند که اکثریت قاطع مردم در این راه حرکت میکنند. ممکن است در گوشه و کنار، یک گروه از زخمخوردههای انقلاب، وابستههای به دشمن و ضعیفالنّفسهای استحاله شده باشند که اینها را قبول نداشته باشند. این گروههای خودی، خطوط و فاصلههای بین خودشان را کم و ضعیف کنند؛ فاصلهها بین خودشان که کم شد، فاصله با غریبهها آشکار میشود؛ همانی که امام در وصیّتنامه و در بیانیه خود فرمود که نگذارید غریبهها برسرنوشت این کشور تأثیر بگذارند. تأثیرگذاری غریبه فقط این نیست که بیاید مقامی را متصدّی شود و به عهده گیرد؛ گاهی غریبه از راههای دیگری اعمال نفوذ میکند. خودیها نباید اجازه دهند. باید به هم نزدیک شوند تا غریبهها فاصلهشان با آنها آشکار شود. آن کسانی که اصل اسلام و حکومت اسلامی را قبول ندارند - البته اینکه میگوییم اصل اسلام را قبول ندارند، بهعنوان یک مذهب نمیگوییم؛ خیلی از اقلیتهای دینی در کشور ما هستند که اسلام را قبول ندارند؛ اما راه ملت ایران را قبول دارند و با ملت همراهند - شاخصهای انقلاب و شاخصهای خطّ امام را قبول ندارند، اصلاً منکرند و منتظرند از بیرونِ این مرزها کسی بیاید و زمام امور کشور را دردست گیرد، منتظرند بیگانه بیاید، منتظرند اوضاع قبل از انقلاب تکرار شود، اینها غریبهاند. هر چه شما خودیها با هم نزدیکتر و مهربانتر باشید، غریبهها از شما فاصله بیشتری خواهند گرفت.1378/07/09
لینک ثابت