newspart/index2
ملاصدرا / فلسفه اسلامی/حکمت متعالیه/اصالت وجود/علمای شیعه/اسفار / صدرالمتالهین/صدرایی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
ملاصدرا

از تشکیل این مجمع بزرگ علمی و فکری که بر گرد اندیشه و شخصیّت فیلسوف نامدار ایرانی، حکیم صدرالمتألّهین شیرازی فراهم آمده، احساس افتخار و مسرّت میکنم و خدای سبحان را سپاس میگویم.
 
اگرچه دانسته‏های دنیای غرب و حتی بخشهایی از دنیای اسلام از این شخصیّت کم نظیر چندان وسیع نیست، ولی حوزه‏های فلسفی ایران لااقل در سه قرن اخیر - یعنی تقریباً از صد سال پس از تألیف کتاب اسفار تاکنون - یکسره از آراء فلسفی صدرالمتألّهین تغذیه شده و کتابها و آراء مهمّ او - که بسیاری از آنها حداقل در قالب استدلالی و عقلانی‏اش از ابتکارات اوست - محور درس و تحقیق و شرح و تنقیح بوده است. از طرفه‏های زمانه این است که صدرالمتألّهین، هم بیشترین پیروان و منتحلان فلسفی و هم بیشترین منتقدان و مخالفان را در مدت چهار قرن گذشته داشته است. در این مدت بیشترین مشعلداران فلسفه‏ی الهی در ایران، دنباله روان و شارحان فلسفه‏یی بشمار میروند که او با نبوغ و ابتکار خود همچون ناسخ شیوه‏های معروف مشایی و اشراقی، و مشتمل بر همه‏ی برجستگیهای آن، بنیان نهاد و مبانی آن را در هزاران صفحه با تقریر رسا و پر جاذبه‏ی خویش، تبیین کرد. و باز در همین مدّت کسان زیادی از منتحلان عقاید او در ابواب وجود و الهیات خاص و معاد و غیره، به همان سرنوشتی دچار شدند که وی در دوران زندگی‏اش آن را بتلخی آزموده و موطن مألوف را بخاطر آن ترک کرد. البتّه نقد علمی و تحقیقی آراء او بدور از توسّل به طعن و جنجال نیز از دوران یکی از دو شاگرد بلافصل و مقرّبش تا امروز ادامه داشته و نام‏آورانی چند از حکمای متأله، در برخی از اصلیترین مبانیِ دستگاه فلسفی شامخ صدرایی، مناقشات جدّی وارد کرده‏اند. تردید نباید کرد که هم آن تاثیر خاضع کننده بر روی بزرگانی از سرآمدان فلسفی، و هم این برانگیختگی عقیدتی یا علمی از سوی منتقدان و مخالفان، به نقطه‏ی یگانه‏یی اشاره میکند که همانا جز عظمت فکری، و نیروی ابداع، و بنیان رفیعِ فلسفه‏ی این حکیم بزرگ، چیز دیگری نیست.
 
مکتب فلسفی صدرالمتألّهین همچون شخصیت و زندگی خود او، مجموعه‏ی در هم تنیده و به وحدت رسیده‏ی چند عنصر گرانبها است. در فلسفه‏ی او از فاخرترین عناصر معرفت یعنی عقل منطقی، و شهود عرفانی، و وحی قرآنی، در کنار هم بهره گرفته شده، و در ترکیب شخصیّت او تحقیق و تأمّل برهانی، و ذوق و مکاشفه‏ی عرفانی، و تعبّد و تدیّن و زهد و انس با کتاب و سنّت، همه با هم دخیل گشته، و در عمر علمیِ پنجاه ساله‏ی او رحله‏های تحصیلی به مراکز علمی روزگار، با مهاجرت به کهک قم برای عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پیاده اِحرامیِ حج شدن، همراه گردیده است. همان‏گونه که فلسفه‏ی صدرایی - که خود او بحق آن را حکمت متعالیه نامیده - در هنگام پیدایش خود، نقطه‏ی اوج فلسفه‏ی اسلامی تا زمان او و ضربه‏یی قاطع بر حملات تخریبی مشکّکان و فلسفه‏ستیزان دورانهای میانه‏ی اسلامی بوده است، امروزه پس از بهره‏گیری چهار صد ساله از تنقیح و تحقیق برجستگان علوم عقلی، و نقد و تبیین و تکمیل در حوزه‏های فلسفه، و وَرز یافتن با دست توانای فلاسفه‏ی نامدار حوزه‏های علمی بویژه در اصفهان و تهران و خراسان، نه تنها استحکام بلکه شادابی و سرزندگی مضاعفی گرفته و میتواند در جایگاه شایسته‏ی خود در بنای فرهنگ و تمدن، بایستد و چون خورشیدی در ذهن انسانها بدرخشد و فضای ذهنی راتابناک سازد.
 
مکتب فلسفی صدرالمتألّهین همچون همه‏ی فلسفه‏ها در محدوده‏ی ملیت و جغرافیا نمی‏گنجد و متعلق به همه‏ی انسانها و جامعه‏ها است. همواره همه‏ی بشریت به یک چهارچوب و استخوان بندی متقن عقلانی برای فهم و تفسیر هستی نیازمندند. هیچ فرهنگ و تمدنی بدون چنین پایه‏ی مستحکم و قابل قبولی نمیتواند بشریت را به فلاح و استقامت و طمأنینه‏ی روحی برساند و زندگی او را از هدفی متعالی برخوردار سازد. و چنین است که بگمان ما فلسفه‏ی اسلامی بویژه در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی، جای خالی خویش را در اندیشه‏ی انسان این روزگار میجوید و سرانجام آن را خواهد یافت و در آن پابرجا خواهد گشت.
 
ما ایرانیان بیش از همه به این فلسفه الهی وامدار و بیش از همه در برابر آن مکلّفیم. دوران ما با دمیدن خورشیدی چون امام خمینی که یگانه‏ی دین و فلسفه و سیاست و خود یکی از صاحبنظران برجسته در حکمت متعالیه بود، و نیز با حوزه‏ی درسی و تحقیقی پربرکت حکیم علامه‏ی طباطبایی که استاد یگانه‏ی مبانی ملاصدرا در طول سی سال در حوزه‏ی قم به شمار میرفت، و تلاش تلامذه و همدوره‏های آنان، بیشک دوره‏ی با برکتی برای فلسفه الهی است. و اکنون بر پایی این گردهمایی بزرگ از فرزانگان ایرانی و غیر ایرانی مژده‏ی آگاهیهای ژرفتر و گسترده‏تری در باب فلسفه ملاصدرا میرساند. شاید این یکی از موجباتی شود که مسیر مستقیم و تکاملی و نامتناقض فلسفه که از ممیّزات فلسفه‏ی اسلامی بویژه پس از روشن شدن مشعل حکمت صدرایی است، در ذهن اندیشوران و فیلسوفان غرب، با مسیر پر تقاطع و پرتناقض و پرنشیب و فراز فلسفه‏ی غربی در همین چهار صد سال مقایسه شود و فرصت تازه‏یی برای نقد و بحث در باشگاه جهانیِ‏معرفت و استدلال عقلانی، فراهم آید.
 
در پایان لازم می‏دانم سپاس عمیق و صمیمانه‏ی خود را از برگزار کنندگان عزیز این مجمع علمی و نیز از شرکت‏کنندگان آن ابراز دارم و انتظار خود را برای نشر مجموعه‏ی آراء صدرالمتألّهین در کتابی جداگانه تکرار کنم.1378/03/01

لینک ثابت
پيروان و منتقدان و مخالفان فلسفه صدرالمتألّهين در چهار قرن اخیر

از طرفه‌های زمانه این است كه صدرالمتألّهین، هم بیشترین پیروان و منتحلان فلسفی و هم بیشترین منتقدان و مخالفان را در مدت چهار قرن گذشته داشته است. در این مدت بیشترین مشعلداران فلسفه‌ی الهی در ایران، دنباله روان و شارحان فلسفه‌یی بشمار میروند كه او با نبوغ و ابتكار خود همچون ناسخ شیوه‌های معروف مشایی و اشراقی، و مشتمل بر همه‌ی برجستگیهای آن، بنیان نهاد و مبانی آن را در هزاران صفحه با تقریر رسا و پر جاذبه‌ی خویش، تبیین كرد. و باز در همین مدّت كسان زیادی از منتحلان عقاید او در ابواب وجود و الهیات خاص و معاد و غیره، به همان سرنوشتی دچار شدند كه وی در دوران زندگی‌اش آن را بتلخی آزموده و موطن مألوف را بخاطر آن ترك كرد. البتّه نقد علمی و تحقیقی آراء او بدور از توسّل به طعن و جنجال نیز از دوران یكی از دو شاگرد بلافصل و مقرّبش تا امروز ادامه داشته و نام‌آورانی چند از حكمای متأله، در برخی از اصلیترین مبانیِ دستگاه فلسفی شامخ صدرایی، مناقشات جدّی وارد كرده‌اند. تردید نباید كرد كه هم آن تاثیر خاضع كننده بر روی بزرگانی از سرآمدان فلسفی، و هم این برانگیختگی عقیدتی یا علمی از سوی منتقدان و مخالفان، به نقطه‌ی یگانه‌یی اشاره میكند كه همانا جز عظمت فكری، و نیروی ابداع، و بنیان رفیعِ فلسفه‌ی این حكیم بزرگ، چیز دیگری نیست.1378/03/01
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی