مسأله، مسأله این نیست كه ما میخواهیم یا نمیخواهیم مثلاً از روابط با دولتها یا دنیا استفاده كنیم. معلوم است كه مایلیم با همه دولتهای دنیا رابطه خوب داشته باشیم. رابطه هم داریم؛ روزبهروز هم به فضل الهی بیشتر خواهیم كرد. یك روز خیال میشد كه ما با اروپا روابطمان قطع خواهد شد؛ یك روز خیال میكردند كه ما با روسیه هرگز رابطهای برقرار نخواهیم كرد؛ نخیر. امروز میبینید كه روابط ما با اروپا گرم است، با آسیا گرم است؛ با كشور روسیه و كشورهای بزرگ دنیا روابط ما، روابط خوبی است. مسأله ما با امریكا، مسأله دیگری است؛ مسأله روابط نیست. برای آنها، روابط به معنای مقدّمه برای این تسلّط است و به كمتر از آن هم راضی نیستند! اسم روابط را به عنوان شعار میآورند. معلوم است مقدّمه هریك از این كارهایی كه میخواهند بكنند، روابط است.
الان همین دولت عراقی كه در هفته گذشته اینطور زیر چكمه امریكا قرار گرفت، مگر با امریكا روابط ندارد؟ چرا، آن هم در اینجا سفیر دارد، این هم در آنجا سفیر دارد؛ با هم روابط دارند. رابطه كه مانع اینگونه سختگیریها نیست. دولت امریكا كه دولت سوریه را هر سال جزو كشورهای تروریستی دنیا اعلام میكند، مگر با هم رابطه ندارند؟ رابطه سیاسی دارند. رابطه كه مانع از ظلم كردن و بد كردن و امثال اینها نیست. رابطه، بهانه است. مسأله، مسأله برگرداندن همان قدرت سیاسی و اقتصادی و امنیتی است كه سی سال امریكاییها در این كشور داشتند و انقلاب آمد به همّت همین ملت و همین جوانان و به همّت و به هوشیاری امام، این قدرت را از بین برد.1377/10/04
لینک ثابت