استکبار بر روی تبلیغات، خیلی حساب میکند و البته این غلط هم نیست! به یک معنا دستگاه استکبار، اشتباه هم نمیکند که بر روی تبلیغات حساب میکند.1376/10/12
لینک ثابت
تبلیغات دشمن
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
استکبار بر روی تبلیغات، خیلی حساب میکند و البته این غلط هم نیست! به یک معنا دستگاه استکبار، اشتباه هم نمیکند که بر روی تبلیغات حساب میکند.1376/10/12 لینک ثابت در واقع استکبار، تبلیغات را میدان دار مبارزه علیه خط و ربط و جهتگیری ملت مسلمان کرده است.1376/10/12 لینک ثابت استکبار بر روی تبلیغات، خیلی حساب میکند و البته این غلط هم نیست! به یک معنا دستگاه استکبار، اشتباه هم نمیکند که بر روی تبلیغات حساب میکند. ... در واقع استکبار، تبلیغات را میداندار مبارزه علیه خط و ربط و جهتگیری ملت مسلمان کرده است. نه این که بخواهیم بگوییم از حالا، بلکه از همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب، این کار شد. منتها در واقع، اقبال با استکبار نبود؛ کما این که امروز هم در این جهت، اقبال با استکبار نیست! آنها که روی تبلیغات حساب میکنند، از این باب است که اثر تبلیغات را در دنیا دیدهاند. فرض بفرمایید که تبلیغات در این قضایای تبدیل و امحای نظامهای مارکسیستی در اروپای شرقی، نقش خیلی عجیبی داشت. ما بخصوص بعضی از این قضایا را با دقّت دنبال میکردیم و اثر تبلیغات را لحظه به لحظه میدیدیم. فرض کنید در رومانی، تبلیغات امریکایی و غربی، قدم به قدم آن مردم را راهنمایی میکرد؛ یا قبل از آن در تبلیغات لهستان، در آن نهضت همبستگی که زمان حکومت مارکسیستی داشتند، تبلیغات رادیو امریکا و تبلیغات جهانی، مردم را تقریباً قدم به قدم هدایت میکرد که چه کار بکنید، به کدام سمت حرکت کنید، چه کسی را بلند کنید و چه کسی را به زمین بزنید! اینها را دیدهاند؛ حتی در شوروی سابق و در جاهای دیگر نیز همین طور. اشتباه آنها این است که ایران اسلامی را با اروپای شرقی و ملت ایران را با ملتهای اروپای شرقی مقایسه میکنند؛ در حالی که ملت ایران، تفاوتهای عجیب و عمیقی با آنها دارد. اوّلاً این ملت، سوابقی از این استکباری که سردمداران این رادیوها هستند - مثل امریکا و مثل انگلیس - دارد، که این سوابق، شکاف و فاصله را زیاد کرده است. این ملت، دهها سال چوب خباثت و ملعنت و دشمنی اینها را خورده است - اینها که فراموش نمیشود - بعد، از اوّل انقلاب تا به حال، غرضورزىِ اینها را در تبلیغات دیده است. مثلاً در جنگ تحمیلی، همین ملت ایران و همین جوانان آحاد مردم در جبهههای جنگ بودند؛ کس دیگری نبود. اینها میدیدند که تبلیغات استکباری، چطور واقعیّات جنگ را صد و هشتاد درجه عکس آنچه که بود، منعکس میکرد! میخواستند عراق را در تبلیغات خودشان، موجّه، مقبول، پیروز و مظّفر منعکس کنند - با آن همه جنایتی که آن وقت از آن جبهه سر میزد - و ایران را با این جوانان نورانی، با این مردم مؤمن، با این انسانهای والا و بزرگوار، با این اخلاقیّات برجسته و پیشرفته، با این ایثار، با این خداترسی و با این روحها و دلهای نازنین در این مردم، در چهره دژخیمی معرفی کنند! خوب؛ مردم اینها را یادشان است و فراموش نکردهاند که تبلیغات خصمانه علیه ما که از طرف استکبار اداره میشود، اینگونه بدنام و بدسابقه است. لذاست که تبلیغاتشان اثری نمیبخشد. هر چه حرکت میکنند، فایدهای ندارد! اما ملت ایران باید بداند که آنها روی تبلیغات اهمیت میدهند. ببینید؛ یک بدیها و نابسامانیهایی در بین ما، برای دشمن ما مطلوب است؛ میخواهند اینها تحقّق پیدا کند. اگر توانستند که این نابسامانیها و بدیها و زشتیها و خرابیها را به وجود آورند، که خوب، به وجود میآورند. منتها نمیتوانند؛ وقتی نمیتوانند، حداقل این است که در تبلیغاتشان اینطور وانمود کنند که این بدیها هست! این برای آنها، مقداری از موفقیّت است که ممکن است ذهنهای بعضیها را آشفته کند، دلهای بعضیها را بلرزاند، یا دوستان جمهوری اسلامی را در خارج از این کشور، مردّد کند... در واقع دشمنان ما با نقاطی که در تبلیغاتشان برجسته میکنند، نوعی خدمت به طرّاحان و گردانندگان نظام جمهوری اسلامی میکنند! آن خدمت این است که مشت خود را باز میکنند؛ نشان میدهند که بر روی چه چیزهایی حسّاسیت دارند.1376/10/12 لینک ثابت دشمنان ما با نقاطی که در تبلیغاتشان برجسته میکنند، نوعی خدمت به طرّاحان و گردانندگان نظام جمهوری اسلامی میکنند! آن خدمت این است که مشت خود را باز میکنند؛ نشان میدهند که بر روی چه چیزهایی حسّاسیت دارند.1376/10/12 لینک ثابت دشمنان ما با نقاطی که در تبلیغاتشان برجسته میکنند، نوعی خدمت به طرّاحان و گردانندگان نظام جمهوری اسلامی میکنند! آن خدمت این است که مشت خود را باز میکنند؛ نشان میدهند که بر روی چه چیزهایی حسّاسیت دارند. امروز اگر من بخواهم به صورت خلاصه عرض کنم که اینها بر روی چه چیزهایی حسّاسیت دارند، باید عرض کنم در درجه اوّل، این سه چیز است: یکی اختلاف. اصرار دارند وانمود کنند که در نظام جمهوری اسلامی، اختلاف هست. یک وقت میگویند: اختلاف بین مسؤولین. یک وقت میگویند: اختلاف بین دستاندرکاران نظام. در دایرهای وسیعتر، یک وقت میگویند: اختلاف بین مردم و مسؤولین. یک وقت میگویند: اختلاف بین مردم! سعی میکنند این طور وانمود کنند که اختلاف هست. حتّی بعد از برگزاری کنفرانس اسلامی باشکوهی که در تهران تشکیل شد، همه دستاندرکاران و سیاسیّون دنیا مبهوت شدند؛ چون دیدند مسؤولین جمهوری اسلامی یک مجموعهاند. به قول جوانان: یک تیم کامل؛ هر کسی کار خود را انجام میدهد، همه هم هماهنگ. خیلی برای آنها شگفتآور بود؛ چون تبلیغات دشمن، عکس این را القا نموده و فریاد کشیده و تبلیغ کرده بود! اینجا دیدند نخیر؛ اینطور نیست، بلکه یک مجموعه هماهنگ با یک تمرکز قوی بر روی مسائل مشترکی، هر کسی کار و وظیفه و روابط تعریف شده خود را میشناسد و عمل میکند. این را سعی میکنند؛ حتّی بعد از آن هم که این، به روشنی و وضوح نشان داده شد، باز تبلیغات دشمنان، به زبانهای مختلف، مرتب سعی میکنند همین را هم مخدوش کنند. پس یکی مسأله اختلاف است. مسأله دوم، گرایش به غرب، یا گرایش به امریکاست. مرتّب سعی میکنند این را هم القا کنند که بله، در ایران یک جناح - گاهی میگویند یک جناح، گاهی میگویند کسی، گاهی میگویند مجموعهای، گاهی میگویند مردم، گاهی میگویند دولتیها - دلشان میخواهد که به غرب، گرایش پیدا کنند؛ طرف غرب - طرف امریکا - بروند و آشتی کنند! دلشان خوش است به این که این را تبلیغ کنند؛ چون اگر میتوانستند چنین کاری را انجام دهند، البته میکردند؛ حالا که نتوانستند و میبینند که نظام جمهوری اسلامی، جهتگیری منطقی و عقلایی و مستدلّ خود را به طور مستحکمی حفظ کرده است، مصلحت خودشان میدانند که اینها را تبلیغ کنند. میگویند: فلان کس به امریکا گرایش دارد، فلان کس به غرب گرایش دارد، فلان کس حرکت چنین میکند و با دیگران مخالف است! برای این که شاید بتوانند در داخل، دلهایی را متزلزل کنند، شاید بتوانند در بین مردم، اختلاف بیندازند، شاید بتوانند دوستان را در دنیا متزلزل کنند! این هم یک نقطه دیگر است که روی این، بسیار مانور و حرکت میکنند. نقطه سوم هم بیاعتقادی مردم به اسلام و نظام و ایمان اسلامی است. این را هم به شدّت تبلیغ میکنند. خوب؛ در داخل کشور، جوانان ما، دانشجویان ما، همین دانشگاه تهران ما، همین مسجد دانشگاه، شاهد عبادت و راز و نیاز و نماز جماعت و اعتکاف و روزهدارىِ برجستهترین جوانان این مملکت است. بهترین جوانان هر کشور، جوانانی هستند که صاحب فکر و با اندیشه باشند. قاعدتاً و غالباً در میان دانشجویان، اینطور کسانی به صورت وافر پیدا میشوند؛ البته در بین غیردانشجویان هم اینطور جوانان خوب هستند. ولی در زمان قدیم - زمان ما که جوان بودیم - در میان دانشجویان، در دانشگاه تهران و بعضی دانشگاههای دیگر و در همه ایران، شاید هزار نفر اعتکاف نمیکردند! در قم که مرکز دین و عبادت بود، شاید چند صدنفر طلبه اعتکاف میکردند. معمول نبود؛ مردم دور بودند. عزیزان من! من این را همینجا بگویم که دستهایی - تبلیغات دروغین و گاهی احمقانه و گاهی خبیثانه - میخواهند اینطور وانمود کنند که مردم در سابق، از حالا دیندارتر و با اخلاقتر بودند! این، دروغ است... امروز جوانان ما - در دنیایی که نسل جوان روز به روز، رو به فساد بیشتر میرود - در این مملکت، روزبهروز پاکیزهتر، طاهرتر و نورانیتر میشوند. آن وقت تبلیغات استکباری، این کشور و این جوانان، این دانشگاه، این دانشجو و این استاد دانشگاه و نیز این طبقات گوناگون مردم را که همه سعی میکنند به خدا نزدیک شوند، و خودشان را بیشتر با اسلام و احکام اسلامی منطبق کنند، میکوشد اینگونه وانمود کند که از اسلام دور شدهاند! این سه محور برای تبلیغات آنهاست. 1376/10/12 لینک ثابت اگر شما بدانید که همین رادیو بی. بی. سی و همین رادیوها و تلویزیونهای امریکایی و رادیوهای صهیونیستی، چقدر خرج میکنند برای این که شاید این حرفها را به گوش مردم برسانند تا شاید یک نفر باور کند! خوب؛ «قل هل ننبئّکم بالاخسرین اعمالا، الذّین ضلّ سعیهم فی الحیاة الدّنیا»، مصداق کاملش همینها هستند! تلاش میکنند، زحمت میکشند، مینشینند، طرّاحی میکنند، وسایل فنّی مدرن میسازند، رادیوها و تلویزیونهایشان چه میکنند، برای این که شاید این حرفها را به گوش مردم برسانند، تا به دلهای آنها اثر کند! مردم هم، خیلیها که اصلاً اعتنا و اعتماد نمیکنند، گوش نمیکنند؛ بعضیها هم که میشنوند، اکثرش را باور نمیکنند. اگر هم کسی اشتباه کرده باشد، با توضیحی که داده میشود، در او اثر میکند. این هم لطف الهی است.1376/10/12 لینک ثابت |