newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
انحصار علمی

وسایل ارتباط جمعی استکبار تلاش می‏کنند که جمهوری اسلامی را متعرّض، متجاوز و در صدد قلع‏وقمع همه نظامهای دنیا معرفی کنند. اما این‏گونه نیست. هرکس در دنیا، هرطور می‏خواهد، زندگی می‏کند. ما فقط آنچه را که بشر به آن نیازمند است عرضه می‏کنیم. امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام فرمود: «طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراحمه و أحمی مواسمه.» در کوله‏پشتی ما دوای درمان دردهای امروز بشریت است. هرکه نمی‏خواهد از این کوله‏پشتی نگیرد و نبرد. ما که با کسی دعوا نداریم. اگر بشر از بحران هویّت رنج می‏برد، از بحران معنویّت رنج می‏برد، از بی‏احترامی نسبت به سنّتهای بشری رنج می‏برد؛ پدر به پسر رحم نمی‏کند، پسر به پدر احترام نمی‏کند، پاس سنّتهای گذشته را نمی‏دارند، ارزشی برای ارزشهای غیر شخصی قائل نیستند، این یک بحران است. امروز ملتهای غرب به این بحران دچارند؛ و علاجش در اسلام است. اگر امروز ثروت ثروتمندان در دنیا روز به روز افزایش می‏یابد و اشخاص و کمپانیها و شرکتهایی، ثروتهای افسانه‏ای میلیاردی تحصیل می‏کنند، و در مقابل، انسان‏هایی در کنار همان ثروتها، شب در کارتون، روی آسفالت خیابان می‏خوابند؛ این‏ها از مشکلات غرب است. اگر با وجود هزاران توصیه راجع به ازدواج و تبلیغات خانواده و نظایر آن، روز به روز بنیان خانواده در کشورهای غربی سُست‏تر می‏شود؛ اگر دخترها و پسرها ناراحتند؛ اگر همانهایی که خودشان شریک این جرمند ناراحتند؛ اگر بنیان خانواده متزلزل است و بچه‏ها ناراحتند؛ اگر بحران روانی همه را فراگرفته است، این‏ها به خاطر چیست؟ این همه خودکشی برای چیست؟ در طول همین چند ماه گذشته، یا شاید حدود یک سال گذشته، چند صد نفر در کشور ایالات متحده که به خیال خودشان در اوج قلّه علم و ثروتند؛ و خیال می‏کنند ارزش این‏هاست به وسیله اشخاص دیگر کشته شده‏اند. حالا با هلیکوپتر در بیابانها بگردند برای تظاهر به محبّت و رأفت و رحمت نسبت به گربه یا سگ گمشده‏ای! مگر کورند؟! مگر نمی‏بینند که در شهرها و ایالات امریکا چه خبر است؟! یک نفر وارد کوپه یک قطار می‏شود و با مسلسل، چند نفر را می‏کشد. از این کوپه می‏آید و باز در کوپه بعدی، چند نفر دیگر را می‏کشد. و همین‏طور ... اگر بشریت از این دردهای لاعلاج رنج می‏برد، ما می‏گوییم: علاجش اینجاست؛ علاجش اسلام است. این است تجدید بعثت در دنیای امروز. و امروز شما پیش‏قراولید. ملت ایرانْ پیش‏قراول است. باید عمل کند و با اعتماد و اتّکا به نفس هم باید این عمل را بکند؛ چون دنیا محتاج ماست.1372/10/20
لینک ثابت
بحران غرب

وسایل ارتباط جمعی استکبار تلاش می‏کنند که جمهوری اسلامی را متعرّض، متجاوز و در صدد قلع‏وقمع همه نظامهای دنیا معرفی کنند. اما این‏گونه نیست. هرکس در دنیا، هرطور می‏خواهد، زندگی می‏کند. ما فقط آنچه را که بشر به آن نیازمند است عرضه می‏کنیم. امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام فرمود: «طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراحمه و أحمی مواسمه.» در کوله‏پشتی ما دوای درمان دردهای امروز بشریت است. هرکه نمی‏خواهد از این کوله‏پشتی نگیرد و نبرد. ما که با کسی دعوا نداریم. اگر بشر از بحران هویّت رنج می‏برد، از بحران معنویّت رنج می‏برد، از بی‏احترامی نسبت به سنّتهای بشری رنج می‏برد؛ پدر به پسر رحم نمی‏کند، پسر به پدر احترام نمی‏کند، پاس سنّتهای گذشته را نمی‏دارند، ارزشی برای ارزشهای غیر شخصی قائل نیستند، این یک بحران است. امروز ملتهای غرب به این بحران دچارند؛ و علاجش در اسلام است. اگر امروز ثروت ثروتمندان در دنیا روز به روز افزایش می‏یابد و اشخاص و کمپانیها و شرکتهایی، ثروتهای افسانه‏ای میلیاردی تحصیل می‏کنند، و در مقابل، انسان‏هایی در کنار همان ثروتها، شب در کارتون، روی آسفالت خیابان می‏خوابند؛ این‏ها از مشکلات غرب است. اگر با وجود هزاران توصیه راجع به ازدواج و تبلیغات خانواده و نظایر آن، روز به روز بنیان خانواده در کشورهای غربی سُست‏تر می‏شود؛ اگر دخترها و پسرها ناراحتند؛ اگر همانهایی که خودشان شریک این جرمند ناراحتند؛ اگر بنیان خانواده متزلزل است و بچه‏ها ناراحتند؛ اگر بحران روانی همه را فراگرفته است، این‏ها به خاطر چیست؟ این همه خودکشی برای چیست؟ در طول همین چند ماه گذشته، یا شاید حدود یک سال گذشته، چند صد نفر در کشور ایالات متحده که به خیال خودشان در اوج قلّه علم و ثروتند؛ و خیال می‏کنند ارزش این‏هاست به وسیله اشخاص دیگر کشته شده‏اند. حالا با هلیکوپتر در بیابانها بگردند برای تظاهر به محبّت و رأفت و رحمت نسبت به گربه یا سگ گمشده‏ای! مگر کورند؟! مگر نمی‏بینند که در شهرها و ایالات امریکا چه خبر است؟! یک نفر وارد کوپه یک قطار می‏شود و با مسلسل، چند نفر را می‏کشد. از این کوپه می‏آید و باز در کوپه بعدی، چند نفر دیگر را می‏کشد. و همین‏طور ... اگر بشریت از این دردهای لاعلاج رنج می‏برد، ما می‏گوییم: علاجش اینجاست؛ علاجش اسلام است. این است تجدید بعثت در دنیای امروز. و امروز شما پیش‏قراولید. ملت ایرانْ پیش‏قراول است. باید عمل کند و با اعتماد و اتّکا به نفس هم باید این عمل را بکند؛ چون دنیا محتاج ماست.1372/10/20
لینک ثابت
بحران خانواده در غرب

اگر بشر از بحران هویّت رنج می‌برد، از بحران معنویّت رنج می‌برد، از بیاحترامی نسبت به سنتّهای بشری رنج می‌برد؛ پدر به پسر رحم نمیکند، پسر به پدر احترام نمیکند، پاس سنّتهای گذشته را نمیدارند، ارزشی برای ارزشهای غیر شخصی قائل نیستند، این یک بحران است. امروز ملتهای غرب به این بحران دچارند؛ و علاجش در اسلام است. اگر امروز ثروت ثروتمندان در دنیا روزبه‌روز افزایش مییابد و اشخاص و کمپانیها و شرکتهایی، ثروتهای افسانه‌ای میلیاردی تحصیل میکنند، و در مقابل، انسانهایی در کنار همان ثروتها، شب در کارتون، روی آسفالت خیابان میخوابند؛ اینها از مشکلات غرب است. اگر باوجود هزاران توصیه راجع به ازدواج و تبلیغات خانواده و نظایر آن، روزبه‌روز بنیان خانواده درکشورهای غربی سُست‌تر میشود؛ اگر دخترها و پسرها ناراحتند؛ اگر همانهایی که خودشان شریک این جرمند ناراحتند؛ اگر بنیان خانواده متزلزل است و بچه‌ها ناراحتند؛ اگر بحران روانی همه را فرا گرفته است، اینها به خاطر چیست؟ این همه خودکشی برای چیست؟ درطول همین چند ماه گذشته، یا شاید حدود یک سال گذشته، چند صد نفر در کشور ایالات متحده - که به خیال خودشان در اوج قلّه علم و ثروتند؛ و خیال میکنند ارزش اینهاست - به وسیله اشخاص دیگر کشته شده‌اند. حالا با هلیکوپتر در بیابانها بگردند برای تظاهر به محبّت و رأفت و رحمت نسبت به گربه یا سگ گمشده‌ای! مگر کورند!؟ مگر نمیبینند که در شهرها وایالات امریکا چه خبر است!؟ یک نفر وارد کوپه یک قطار میشود و با مسلسل، چند نفر را میکشد. از این کوپه می‌آید و باز در کوپه بعدی، چند نفر دیگر را میکشد. و همین‌طور... اگر بشریت از این دردهای لاعلاج رنج می‌برد، ما میگوییم: علاجش این‌جاست؛ علاجش اسلام است. این است تجدید بعثت در دنیای امروز. وامروز شما پیشقراولید. ملت ایرانْ پیشقراول است. باید عمل کند و با اعتماد و اتّکا به نفس هم باید این عمل را بکند؛ چون دنیا محتاج ماست.1372/10/20
لینک ثابت
بعثت پیامبر اسلام

بعثت در روز اوّل، در یک خلأ به‌وجود آمد و بشریّت واقعاً محتاج آن بعثتِ بزرگ بود. خدای متعال هم بر طبق حکمت بالغه‌اش، مکان این انگیزش عظیم واین واقعه بزرگ را جایی قرار داد که مفاهیم واقعی بعثت، بدون آلوده شدن به مفاهیم رایج و دایر آن روز، هم در دنیای آن روز شناخته شود و هم در تاریخ صحیح بماند. این، خودش نکته‌ای است که ممکن بود - فرض بفرمایید - بعثتِ آخرین، در روم آن روز، در یونان آن روز و در کشورهای پیشرفته آن روز، اتّفاق بیفتد.
در زمان بعثت، تمدّنهای بزرگی در دنیا بودند. ملتهایی وجود داشتند که از فلسفه ومعارف بشری وآگاهیهای مدنیّتی بهره برده بودند. میشد بعثتِ آخر، در آن کشورها و در آن مناطق اتّفاق بیفتد. اما خدای متعال، این بعثتی راکه در طول تاریخ - و خدا میداند چند هزار سال - بنا بود برای بشر بماند، به آن‌جاها نبرد. این بعثت را در جایی نبرد که از هنگام انعقاد این فکر و این دعوت، عنصر بیگانه‌ای بتواند در آن داخل شود. در همان منطقه مغرب زمینِ آن روز، مناطقی بودند که تمدّنهای بزرگی داشتند. برخوردشان با پیغمبران نشان میدهد که دارای مدنیّتهایی بوده‌اند. از جمله، همان مردم شهر انطاکیه، که در سوره «یاسین»، خداوند داستان فرستادن سه پیغمبر رابه آن‌جا، در عرض هم، نقل میکند. آخرش هم ناسپاسی آن مردم است. این، چیز کمی نیست. تاریخ هم برای ما چیزهایی را از آن ملتها نقل کرده است. این پیغمبر را در آن‌جا قرار نداد.
در جزیرة العرب، معارف بشری وجود نداشت. شرک بود و معارف شرک آلود، در حدّ نازل. لذا در قرآن هم ملاحظه میکنید که با شرک، یک مبارزه جدّی شده است. سوره «اخلاص» که «لم یلد ولم یولد» را این همه درشت کرده است و در این سوره کوچکِ چهار آیه‌ای، «لم یلد ولم یولد» در قلب قرار گرفته و «ولم یکن له کفواً احد» برجسته و متلألی است؛ برای این است که شرک از ذهنها زدوده شود و با پیام خدا مخلوط نگردد. هر کار شرک آلودی در اسلام مردود شده است. ولی از این‌که بگذریم، اسلامْ خالص متولّد شد؛ به اکناف عالم خالص منتقل شد؛ خالص منتشر شد. لذا هر جا رفت، بُرندگی و برجستگی خودش را در مقابله با تمدّنها و فرهنگهای مختلف نشان داد؛ تا وقتی که بتدریج، دعوت کنندگان از آن خلوص افتادند و دعوت هم از آن خلوص افتاد. این بعثت، یک امر دائمی برای بشر است. و این، خصوصیتِ بعثت خاتم الانبیا صلّیاللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم است. یعنی هر وقت که زمینه عالم وزندگی بشر از معنویت تهی شود، همین معارفی که قرآن کریم به آن ناطق است، میتواند در هر زمانی بیاید و آن خلأ را پر کند. کیفیّت معارف اسلامی آن‌چنان کیفیّتی است که در همه شرایط، نیرویی در درون این مجموعه قانونی و مجموعه معارف وجود دارد که در همه شرایط میتواند خلأهای معنوی را پر کند و به بشریت امکانِ زیستن در فضای معنوی را بدهد.1372/10/20

لینک ثابت
بعثت پیامبر اسلام

درس بعثت برای ما باید این... باشد که ما پیام آور یک سخن نو هستیم و خودمان باید احترام آن سخنِ نو را حفظ کنیم. تا آن‌جا که برای بشر ممکن است، اولین عمل کنندگان باشیم. ثانیاً؛ آنچه که ما دردست داریم، مورد نیاز انسانهایی است که از خیرات واقعی زندگی دور مانده‌اند. این چیزهایی را که داریم، بیخود با حرفهای این‌و آن، با سوغاتیهاىِ دروغینِ همان متفکّرینی که آن دنیای جهنّمی را برای مردم خودشان با آن حرفها به‌بار آورده‌اند، مخلوط نکنیم.
سوم این‌که، در مقابل حرفهای قلمبه سلمبه دیگران، احساس ضعف نکنیم. منطق این‌جاست. حرف درست این‌جاست. اگر شما یک وقت میبینید چیزی برایتان جا نیفتاده، باید بدانید که درستش دستتان نیست. باید بروید سراغ اهلش، تا درستش را به شما بدهند؛ منطقیاش را، مستحکمش را، قویاش را. و این، همان مشعلی است که پیغمبر اکرم برافروخت. آن روز دنیایی را روشن کرد؛ آن روز تمدّنهایی را - نه یک تمدّن را - پایه‌ریزی کرد و امروز هم میتواند. آن روز هم دنیا چیزهای تازه‌ای داشت: علم داشت؛ پیشرفت داشت؛ انطاکیه را داشت؛ روم را داشت؛ یونان را داشت؛ ایران را داشت؛ هگمتانه را داشت؛ پرسپولیس را داشت. آن روز هم دنیا آن‌چنان تهىِ تهی نبود. اما وقتی این مشعل روشن شد؛ وقتی این خورشیدْ فروزان شد، همه شمعها فروغ خودشان را از دست دادند و این بر همه غالب شد. «لیظهره علی الدّین کلّه» آمد تا معنویت را به طور طبیعی غلبه دهد. وقتی خورشید طلوع میکند، اگر شما وسط نور خورشید هزار شمع هم بگذارید، اصلاً نوری ندارد. بعثت، این‌طور ظهور و غلبه‌ای است. این همان شمع است. این، همان چراغ است. این، همان مشعل است. این، همان خورشید است. قدرش را باید بدانیم. بعثت را باید در خودمان و در زندگیمان زنده کنیم.1372/10/20

لینک ثابت
اسلام، علاج دردهای بشر است

وسایل ارتباط جمعی استکبار تلاش میکنند که جمهوری اسلامی را متعرّض، متجاوز و در صدد قلع و قمع همه نظامهای دنیا معرفی کنند. اما این‌گونه نیست. هرکس در دنیا، هر طور میخواهد، زندگی میکند. ما فقط آنچه را که بشر به آن نیازمند است عرضه میکنیم. امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام فرمود : «طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراحمه واحما مواسمه. (۱)» در کوله پشتی ما دوای درمان دردهای امروز بشریت است. هر که نمیخواهد از این کوله‌پشتی نگیرد و نبرد. ما که با کسی دعوا نداریم. اگر بشر از بحران هویّت رنج می‌برد، از بحران معنویّت رنج می‌برد، از بیاحترامی نسبت به سنتّهای بشری رنج می‌برد؛ پدر به پسر رحم نمیکند، پسر به پدر احترام نمیکند، پاس سنّتهای گذشته را نمیدارند، ارزشی برای ارزشهای غیر شخصی قائل نیستند، این یک بحران است. امروز ملتهای غرب به این بحران دچارند؛ و علاجش در اسلام است. اگر امروز ثروت ثروتمندان در دنیا روزبه‌روز افزایش مییابد و اشخاص و کمپانیها و شرکتهایی، ثروتهای افسانه‌ای میلیاردی تحصیل میکنند، و در مقابل، انسانهایی در کنار همان ثروتها، شب در کارتون، روی آسفالت خیابان میخوابند؛ اینها از مشکلات غرب است. اگر باوجود هزاران توصیه راجع به ازدواج و تبلیغات خانواده و نظایر آن، روزبه‌روز بنیان خانواده درکشورهای غربی سُست‌تر میشود؛ اگر دخترها و پسرها ناراحتند؛ اگر همانهایی که خودشان شریک این جرمند ناراحتند؛ اگر بنیان خانواده متزلزل است و بچه‌ها ناراحتند؛ اگر بحران روانی همه را فرا گرفته است، اینها به خاطر چیست؟ این همه خودکشی برای چیست؟ درطول همین چند ماه گذشته، یا شاید حدود یک سال گذشته، چند صد نفر در کشور ایالات متحده - که به خیال خودشان در اوج قلّه علم و ثروتند؛ و خیال میکنند ارزش اینهاست - به وسیله اشخاص دیگر کشته شده‌اند. حالا با هلیکوپتر در بیابانها بگردند برای تظاهر به محبّت و رأفت و رحمت نسبت به گربه یا سگ گمشده‌ای! مگر کورند!؟ مگر نمیبینند که در شهرها وایالات امریکا چه خبر است!؟ یک نفر وارد کوپه یک قطار میشود و با مسلسل، چند نفر را میکشد. از این کوپه می‌آید و باز در کوپه بعدی، چند نفر دیگر را میکشد. و همین‌طور... اگر بشریت از این دردهای لاعلاج رنج می‌برد، ما میگوییم: علاجش این‌جاست؛ علاجش اسلام است. این است تجدید بعثت در دنیای امروز. وامروز شما پیشقراولید. ملت ایرانْ پیشقراول است. باید عمل کند و با اعتماد و اتّکا به نفس هم باید این عمل را بکند؛ چون دنیا محتاج ماست.1372/10/20

1 ) خطبه 108 : از خطبه‏هاى آن حضرت است در پيشگويى از حوادث آينده
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لَا تَلِيقُ إِلَّا بِذَوِي الضَّمَائِرِ وَ لَيْسَ بِذِي ضَمِيرٍ فِي نَفْسِهِ خَرَقَ عِلْمُهُ بَاطِنَ غَيْبِ السُّتُرَاتِ وَ أَحَاطَ بِغُمُوضِ عَقَائِدِ السَّرِيرَاتِ . اخْتَارَهُ مِنْ شَجَرَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِشْكَاةِ الضِّيَاءِ وَ ذُؤَابَةِ الْعَلْيَاءِ وَ سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ وَ مَصَابِيحِ الظُّلْمَةِ وَ يَنَابِيعِ الْحِكْمَةِ . و منها : طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ يَضَعُ ذَلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِأَضْوَاءِ الْحِكْمَةِ وَ لَمْ يَقْدَحُوا بِزِنَادِ الْعُلُومِ الثَّاقِبَةِ فَهُمْ فِي ذَلِكَ كَالْأَنْعَامِ السَّائِمَةِ وَ الصُّخُورِ الْقَاسِيَةِ قَدِ انْجَابَتِ السَّرَائِرُ لِأَهْلِ الْبَصَائِرِ وَ وَضَحَتْ مَحَجَّةُ الْحَقِّ لِخَابِطِهَا وَ أَسْفَرَتِ السَّاعَةُ عَنْ وَجْهِهَا وَ ظَهَرَتِ الْعَلَامَةُ لِمُتَوَسِّمِهَا مَا لِي أَرَاكُمْ أَشْبَاحاً بِلَا أَرْوَاحٍ وَ أَرْوَاحاً بِلَا أَشْبَاحٍ وَ نُسَّاكاً بِلَا صَلَاحٍ وَ تُجَّاراً بِلَا أَرْبَاحٍ وَ أَيْقَاظاً نُوَّماً وَ شُهُوداً غُيَّباً وَ نَاظِرَةً عَمْيَاءَ وَ سَامِعَةً صَمَّاءَ وَ نَاطِقَةً بَكْمَاءَ رَايَةُ ضَلَالٍ قَدْ قَامَتْ عَلَى قُطْبِهَا وَ تَفَرَّقَتْ بِشُعَبِهَا تَكِيلُكُمْ بِصَاعِهَا وَ تَخْبِطُكُمْ بِبَاعِهَا قَائِدُهَا خَارِجٌ مِنَ الْمِلَّةِ قَائِمٌ عَلَى الضِّلَّةِ فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ مِنْكُمْ إِلَّا ثُفَالَةٌ كَثُفَالَةِ الْقِدْرِ أَوْ نُفَاضَةٌ كَنُفَاضَةِ الْعِكْمِ تَعْرُكُكُمْ عَرْكَ الْأَدِيمِ وَ تَدُوسُكُمْ دَوْسَ الْحَصِيدِ وَ تَسْتَخْلِصُ الْمُؤْمِنَ مِنْ بَيْنِكُمُ اسْتِخْلَاصَ الطَّيْرِ الْحَبَّةَ الْبَطِينَةَ مِنْ بَيْنِ هَزِيلِ الْحَبِّ أَيْنَ تَذْهَبُ بِكُمُ الْمَذَاهِبُ وَ تَتِيهُ بِكُمُ الْغَيَاهِبُ وَ تَخْدَعُكُمُ الْكَوَاذِبُ وَ مِنْ أَيْنَ تُؤْتَوْنَ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ فَ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ وَ لِكُلِّ غَيْبَةٍ إِيَابٌ فَاسْتَمِعُوا مِنْ رَبَّانِيِّكُمْ وَ أَحْضِرُوهُ قُلُوبَكُمْ وَ اسْتَيْقِظُوا إِنْ هَتَفَ بِكُمْ وَ لْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ وَ لْيَجْمَعْ شَمْلَهُ وَ لْيُحْضِرْ ذِهْنَهُ فَلَقَدْ فَلَقَ لَكُمُ الْأَمْرَ فَلْقَ الْخَرَزَةِ وَ قَرَفَهُ قَرْفَ الصَّمْغَةِ فَعِنْدَ ذَلِكَ أَخَذَ الْبَاطِلُ مَآخِذَهُ وَ رَكِبَ الْجَهْلُ مَرَاكِبَهُ وَ عَظُمَتِ الطَّاغِيَةُ وَ قَلَّتِ الدَّاعِيَةُ وَ صَالَ الدَّهْرُ صِيَالَ السَّبُعِ الْعَقُورِ وَ هَدَرَ فَنِيقُ الْبَاطِلِ بَعْدَ كُظُومٍ وَ تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ وَ تَهَاجَرُوا عَلَى الدِّينِ وَ تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ وَ تَبَاغَضُوا عَلَى الصِّدْقِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ كَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً وَ الْمَطَرُ قَيْظاً وَ تَفِيضُ اللِّئَامُ فَيْضاً وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً وَ كَانَ أَهْلُ ذَلِكَ الزَّمَانِ ذِئَاباً وَ سَلَاطِينُهُ سِبَاعاً وَ أَوْسَاطُهُ أُكَّالًا وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً وَ غَارَ الصِّدْقُ وَ فَاضَ الْكَذِبُ وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ وَ تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً وَ الْعَفَافُ عَجَباً وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً
ترجمه:
خداى را سپاس كه با آفرينش مخلوقات بر مخلوقات تجلّى كرد، و با حجّت خود بر قلوبشان آشكار است، بدون به كار گيرى انديشه موجودات را آفريد، زيرا انديشه‏ها در خور آنانى است كه داراى ضمايرند، و خدا را فى نفسه ضمير نيست. دانش او عمق پرده‏هاى غيب‏ را شكافته، و به پيچيدگى‏ها و دقايق آراء نهانها احاطه نموده. از اين خطبه است در باره پيامبر صلّى اللّه عليه و آله او را از شجره انبيا، و از چراغدان نور، و از مرتبت بلند، و از مركز سرزمين بطحا، و از چراغهاى بر افروخته در ظلمت، و چشمه‏هاى حكمت اختيار نمود و از اين خطبه است طبيبى است كه همراه با طبّش در ميان مردم مى‏گردد، مرهمهايش را محكم و آماده ساخته، و ابزارهايش را براى سوزاندن زخمها داغ نموده، تا هر جا لازم باشد: در زمينه دلهاى كور، و گوشهاى كر، و زبانهاى لال به كار گيرد. دارو به دست به دنبال علاج بيماريهاى غفلت، و دردهاى حيرت است. اين بيماران وجود خود را از انوار حكمت روشن ننموده، و با آتش زنه دانشى درخشان شعله نيفروخته‏اند. از اين بابت به مانند چهارپايان چرنده، و سنگهاى‏ سخت‏اند. حقايق پنهان براى اهل بصيرت آشكار، و راه حق براى اشتباه كنندگان نمايان شد، و قيامت پرده از چهره برداشت، و نشانه‏هاى آن براى صاحب فراست ظاهر گشت. چه شده كه شما را پيكرهايى بى‏جان، و جانهايى بى‏پيكر، و عابدانى بى‏صلاح، و تاجرانى بى‏سود، و بيدارانى خواب، و حاضرانى غايب، و ناظرانى كور، و شنوندگانى كر، و گويندگانى لال مشاهده مى‏كنم دولت ضلالت بر محور خود به پا شده، و با شاخه‏هايش همه جا پراكنده گرديده، شما را با كيل خود وزن مى‏كند، و با همه دست خود بر سرتان مى‏كوبد، پرچمدار اين حكومت از دين خارج است، و بر سكوى گمراهى ايستاده، آن زمان از شما جز به مانند باقى مانده ته ديگ، يا به مثل خرده دانه‏اى كه در ته بقچه مانده چيزى باقى نماند. دولت ضلالت شما را به مانند به هم پيچيده شدن چرم به هم مى‏مالد، و همچون كوبيدن خرمن مى‏كوبد، اين سركشان همچون پرنده‏اى كه دانه درشت را از دانه ريز جدا مى‏كند مؤمن را از ميان شما جدا مى‏كنند. اين راهها شما را كجا مى‏برد تاريكى‏ها تا چه وقت شما را سرگشته و حيران مى‏نمايد دروغها چگونه شما را مى‏فريبند اين بلا از كجا به سر شما مى‏آيد و به كجا باز گردانده مى‏شويد براى هر زمانى سرنوشتى است، و هر غيبتى را باز گشتى است. پس، از عالم ربّانى خود بشنويد، دلهاى خود را نزد او حاضر كنيد، و اگر بر شما فرياد زد بيدار شويد. خبر گزار بايد به مردمش راست بگويد، و پراكندگى كار و افكار خود را جمع نمايد، و ذهنش را آماده سازد. عالم ربّانى حقايق را همچون شكافتن مهره براى شما شكافت، و حقيقت را همچون كندن پوست درخت براى يافتن صمغ پوست كند. به وقت بر پا شدن بيرق گمراهى باطل در محلّ خود جاى گرفته، و جهالت بر مركبهايش سوار گشته، و گروه ستمگر بزرگ و فراوان گردد، و دعوت كننده به حق كم شود، و روزگار همچون وحشى گزنده حمله نمايد، و شتر باطل پس از سكوت عربده كشد و قوّت گيرد، و مردم بر معصيت پيمان برادرى بندند، و بر دين از هم دورى نمايند، و بر دروغ با يكديگر دوست شوند، و بر راستى با هم دشمنى ورزند. در اين وقت‏ فرزند باعث خشم پدر، و باران عامل حرارت گردد، و مردم پست فراوان، و خوبان كمياب شوند. مردم (توانمند) آن روزگار همچون گرگ، و حاكمانشان درنده، و ميانه حالشان طعمه، و نيازمندانشان مرده خواهند بود، راستى ناپديد شود، و دروغ فراوان گردد، مردم به زبان اظهار دوستى، و به دل دشمنى كنند، فسق عامل نسبت، و عفّت باعث شگفتى شود، و اسلام را همچون پوستين وارونه پوشند
لینک ثابت
رفق، از عوامل انتشار اسلام

ما پیاممان پیامِ اسلام است. یکی از همان چیزهایی که عرض کردم از عوامل انتشار اسلام است، رفق است. «ما کان رفق فی شیء الّا زانه. (1)» رفق یعنی همواری. رفق به معنای سستی نیست. رفق به معنای خاکریزِ نرمِ قابلِ نفوذ نیست. رفق یعنی ناهنجار نبودن، ناهموارنبودن، جگرخراش نبودن. این معنی رفق است. شما به یک عنصر بسیار سخت، مثل فولاد که میزنید، دستتان احساس ناراحتی نمیکند؛ احساس ناهنجاری و ناهمواری نمیکند. رفق -نرمی به این معناست. هنجار درست. این، معنای رفق است. گاهی هم ممکن است به یک چیز که دست میزنید، دست را بخراشد و زخم کند؛ درحالیکه جنسش مثل فولاد نیست. از یک تکّه چوب است. چوب را ممکن است ناهموار بتراشند. بعضی، حرف ناحق را، حرف سست را، سخن کم محتوا را، طوری میگویند که همه را میخراشد. ممکن هم هست یک فکرِ با محتوا، یک فکرِ درست و یک فکرِ قوی را طوری بیان کرد که با همه استحکام، هیچ ناهنجاری نداشته باشد. اسلام، این است. قرآن، این است.1372/10/20

1 )
تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام  ,  صفحه۴۷

وَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : مَا كَانَ اَلرِّفْقُ فِي شَيْءٍ إِلاَّ زَانَهُ وَ لاَ كَانَ اَلْخُرْقُ فِي شَيْءٍ إِلاَّ شَانَهُ
ترجمه:
نرمى و مدارا در چيزى نباشد جز آنكه زينتش بخشد،و ناسازگارى در چيزى نباشد جز آنكه زشتش سازد.
لینک ثابت
غلبه معنویت، هدف بعثت پیامبر صلی الله علیه واله

در مقابل حرفهای قلمبه سلمبه دیگران، احساس ضعف نکنیم. منطق این‌جاست. حرف درست این‌جاست. اگر شما یک وقت میبینید چیزی برایتان جا نیفتاده، باید بدانید که درستش دستتان نیست. باید بروید سراغ اهلش، تا درستش را به شما بدهند؛ منطقیاش را، مستحکمش را، قویاش را. و این، همان مشعلی است که پیغمبر اکرم برافروخت. آن روز دنیایی را روشن کرد؛ آن روز تمدّنهایی را - نه یک تمدّن را - پایه‌ریزی کرد و امروز هم میتواند. آن روز هم دنیا چیزهای تازه‌ای داشت: علم داشت؛ پیشرفت داشت؛ انطاکیه را داشت؛ روم را داشت؛ یونان را داشت؛ ایران را داشت؛ هگمتانه را داشت؛ پرسپولیس را داشت. آن روز هم دنیا آن‌چنان تهىِ تهی نبود. اما وقتی این مشعل روشن شد؛ وقتی این خورشیدْ فروزان شد، همه شمعها فروغ خودشان را از دست دادند و این بر همه غالب شد. «لیظهره علی الدّین کلّه(1)» آمد تا معنویت را به طور طبیعی غلبه دهد. وقتی خورشید طلوع میکند، اگر شما وسط نور خورشید هزار شمع هم بگذارید، اصلاً نوری ندارد. بعثت، این‌طور ظهور و غلبه‌ای است. این همان شمع است. این، همان چراغ است. این، همان مشعل است. این، همان خورشید است. قدرش را باید بدانیم. بعثت را باید در خودمان و در زندگیمان زنده کنیم.1372/10/20

1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 33
هُوَ الَّذي أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدىٰ وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ
ترجمه:
او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی