استعمارگران و كسانی كه میخواستند بر این كشور سلطهی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و غیره پیدا كنند، دین را از محیط دانشگاه حذف كردند. راه پیدا كردن این سلطه این بود كه دین را حذف كنند. اهل دین و علمای دین را حذف كنند. یا اگر به كل از بین نمیبرند، آن را به صورتهای بیجانی تبدیل كنند. این، كاری بود كه از همان اوانی كه اشاره كردم تقریباً از همان صدوپنجاه سال پیش؛ در اواخر حكومت ناصرالدّین شاه دنبال شده است. حالا علما هم باشند برای وقتهایی كه شاید وجودشان لازم باشد و از آنها استفاده كنیم؛ اما بدون روح و معنای عالم دین. این را میخواستند.
رضاخان آمد قلدری و بیعقلی كرد و همان ظاهرش را هم خواست در سطح جامعه و بخصوص در محیطهای علمی حذف كند. نیّت این بود. لذا در محیطهای دانشگاهی ما، دین یك چیز بیگانه شد. دانشگاه ما را اینطور ساختند. یك چیز بیگانه؛ چرا؟ هدف بسیار روشن بود. برنامهی بسیار زیركانهای بود. برای اینكه اگر دین در دانشگاه نباشد، آن كسانی كه در این فضا پرورش پیدا میكنند، در آینده همان سردمداران و سررشتهداران زندگی هستند، كه بیدین شدهاند و به سهولت جامعه را به سمت بیدینی خواهند كشاند! این، هدفی بود كه دنبال شد و انصافاً هم، تا مدّتی و در برههی طولانیای از زمان، موفّق شدند. محیط دانشگاه را محیط بیگانه از دین كردند. البته نمیتوانستند دانشگاه را از انسانهای متدیّن، به كلّی خالی كنند. این روشن است.1372/09/24
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب
انروای دین, وضعیت فرهنگی در رژیم پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, ناصرالدین شاه قاجار, مخالفت با حوزههای علمیه و علما, استبداد رضاخان, عملکرد فرهنگی رضاخان, دینزدایی, دینزدایی از دانشگاه
روایت تاریخی
لینک ثابت
انروای دین, وضعیت فرهنگی در رژیم پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, ناصرالدین شاه قاجار, مخالفت با حوزههای علمیه و علما, استبداد رضاخان, عملکرد فرهنگی رضاخان, دینزدایی, دینزدایی از دانشگاه
روایت تاریخی