ملت ما مبارزه کرد و استقلال را بهدست آورد. این استقلال چیست؟ این، مسأله مهمی است. سه نوع استقلال داریم و این سه نوع، پشت سر همند. یکی مشکل است؛ دومی از اوّلی مشکلتر است؛ سومی از همه مشکلتر است! آنکه مشکل است و ملت ما آن مشکل را حل کرد و نتیجهاش را بهدست آورد، «استقلال سیاسی» است؛ که بهدست آوردیم و خیلی هم مشکل بود.
«استقلال سیاسی» یعنی چه؟ یعنی اینکه امروز در این کشور، کسانی که مسؤولند - چه دولت، چه مجلس و چه قوّه قضائیّه - همه خدمتگزاران شما مردمند. اینها زیر بار هیچ کس، جز تکلیف الهیشان نیستند. استقلال، یعنی این. اگر همه دنیا هم جمع شوند - امریکا، انگلیس، اروپا؛ حتی آن روزی که در دنیا دو قدرت شرق و غرب بود - و دست در دست هم بگذارند و بخواهند این ملت و این کشور را یک قدم به سمتی که به ضرر مردم و به نفع آنهاست بکشانند، مسؤولین و رؤسا و خدمتگزاران این کشور، اجازه نخواهند داد. این، استقلال سیاسی است. استقلال سیاسی، یعنی اینکه امروز کسانی بر این مملکت حکومت میکنند که مردم میخواهند. چندصباح دیگر، انتخابات ریاست جمهوری است. مردم میگردند و آن چهرهای راکه به او علاقه و اعتماد دارند و او را برای کارهای مملکت قدرتمندوتوانا میدانند، انتخاب میکنند. البته یاوهگو،یاوه خودش رامیگوید. یاوهگو، به خدا هم یاوه میگوید:
هر درونی کو خیال اندیش شد
چون دلیل آری، خیالش بیش شد
آنهاییکه باطنشان مریض است، هر چه در این کشور نگاه کنند، چشمشان نمیبیند. آحاد مردم را میبینند؛ شور و شوق مردم را میبینند؛ علاقه مردم به مسؤولین را میبینند؛ صفا و خلوص مسؤولین کشور را میبینند؛ میبینندکه مردم، مسؤولین کشور را انتخاب میکنند؛ امّا باز به یاوه گویی میپردازند؛ حرف میزنند؛ متّهم میکنند؛ انتخابات و مردم را متّهم میکنند؛ مسؤولین را متّهم میکنند.1372/02/15
لینک ثابت