newspart/index2
ارزش‌های انقلاب اسلامی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
ارزش‌های انقلاب اسلامی

شما باید نگاه کنید ببینید ارزشهای اسلام و انقلاب چیست؛ این ارزشها را به‏دست بیاورید؛ شوخی و خنده‏مان هم باید در این جهت باشد؛ سرگرمی و تفریحمان هم بایستی در این جهت باشد؛ کار روی افکار عمومی مردم مثل این برنامه‏های همگانی و برنامه‏های صبحتان، یا برنامه‏های خانواده که از برنامه‏های خیلی خوب این مجموعه است، یا بعضی از برنامه‏های دیگری که دارید همه باید در این جهت باشد. باید مراقب باشیم که اشتباه نکنیم. مثلًا فرض بفرمایید ما سوار ماشینی شده‏ایم و داریم راهی را می‏رویم و به سمتی حرکت می‏کنیم؛ خیلی خوب، قهوه‏خانه است؛ آدم پیاده می‏شود و چای می‏خورد، یا تفریحی می‏کند؛ یک‏وقت هم مثلًا پا را روی گاز می‏گذارد و با سرعت صد و چهل کیلومتر می‏رود؛ یک جا انسان کند می‏کند؛ یک جا سنگین است، بارها را یک‏خرده پایین می‏آورد؛ یک جا یک نفر پیاده دارد می‏رود، انسان سوار می‏کند؛ شکلها و نحوه‏های گوناگونی هست؛ اما آنچه که هرگز گم نمی‏شود، این است که ما داریم به کجا می‏رویم. ممکن است در جایی به طور طبیعی جاده پیچ بخورد؛ مثلًا طرف شرق داریم می‏رویم، اما این جاده به طرف شمال می‏رود؛ حتّی طرف غرب می‏رود یعنی علی‏الظّاهر در خلاف جهت داریم حرکت می‏کنیم اما آن چیزی که در متن و بطن کار مضمَر است، این است که ما داریم به طرف شرق می‏رویم؛ به همان طرفی که مورد نظرمان است؛ این باید گم نشود؛ این در همه‏ی برنامه‏هاست؛ فرق هم نمی‏کند؛ این از آن چیزهایی است که نسبت به آن باهم رودربایستی نداریم؛ نه من با شما رودربایستی دارم، نه شما باید با من رودربایستی داشته باشید. معروف است که خلیفه‏ی مسلمین در صدر اسلام گفت اگر من کج رفتم، با من چه می‏کنید؟ یکی گفت اگر کج رفتی، با شمشیر راستت می‏کنیم! اگر من هم که مسئول اول این نظام هستم و بارهای شما هم بر دوش من است، برخلاف این جهت حرکت کردم، شما هم باید به من بگویید.
بارهای شما هم بر دوش من است؛ یعنی این برنامه‏ی «سلام صبح بخیر» را که گاهی گوش می‏کنم، هر کلمه‏یی که آن آقا می‏گوید، احساس می‏کنم که من دارم می‏گویم؛ یعنی با نگرانی گوش می‏کنم؛ این را شما بدانید. همه‏ی برنامه‏های شما را که من گوش می‏کنم، دغدغه‏ای در عمق ذهن من وجود دارد؛ یعنی احساس می‏کنم که شما دارید حرفی را می‏زنید که مسئولیت آن حرف با من است؛ حقیقت قضیه هم این است؛ یعنی مسئول کار شما من هستم؛ البته نه اینکه شما مسئول نیستید؛ اما من احساس مسئولیت می‏کنم؛ نسبت به همه‏ی این نظام هم همین‏طور است. یک مأمور نیروی انتظامی هم که در خیابان دارد راه می‏رود، من با نگرانی نگاه می‏کنم؛ چون می‏دانم که مسئول کار او هم من هستم. توجه به ارزشهای اسلام و انقلاب از آن چیزهایی است که در مورد آن نه من با شما رودربایستی دارم، نه شما باید با من رودربایستی داشته باشید؛ اگر بنده هم یک‏وقت برخلاف این جهتی که دارم می‏گویم، و برخلاف این اصول حرکت کردم، شما هم باید به من بگویید؛ این چیزی نیست که ما بتوانیم از یکدیگر اغماض کنیم و بگویم چون این آقا بالاخره آدم شریف، عزیز و مرد خوبی است، یا این خانم مثلًا آدم کارآمدی است، پس او را اغماض کنیم؛ نه، این دیگر آن عنصر اصلی قضیه است. ما همه داریم تلاش می‏کنیم تا مثلًا آشی پخته بشود؛ یکی آتش می‏آورد، یکی هیزم می‏گذارد، یکی نخود و لوبیا پاک می‏کند، یکی به هم می‏زند؛ در اینجا ما می‏توانیم از کوتاهیهای یکدیگر هم اغماض کنیم یک‏بار بنده کوتاهی کردم، شما گذشت کردید؛ یک‏بار شما کوتاهی می‏کنید، من بالاخره گذشت می‏کنم اما دیگر این کوتاهیها نباید به این حد برسد که آش را برداریم و به بیرون خالی کنیم؛ اینکه دیگر نقض غرض خواهد شد؛ دیگر نمی‏شود تا این حد کوتاهی را نادیده گرفت!1370/11/29

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی