قبلاً این نكته را بگویم كه امروز ما ملت ایران، واقعاً شایستهترین ملت برای ایجاد یك نیروی نظامیِ حقیقتاً كارآمد هستیم. شاید الان كمتر ملتی در منطقه و در سطح جهان وجود داشته باشد كه به اندازهی ملت ما، لازم و سزاوار باشد كه به فكر تقویت نیروهای مسلح خودش باشد. علت هم این است كه ما تنها ملتی هستیم كه به خودمان متكی هستیم. ما به هیچكس دیگر متكی نیستیم. ما به نیروی ذاتی و قدرتها و تواناییها و لیاقتهای خودمان متكی هستیم؛ باید هم متكی باشیم. اگر به این نیروها متكی نبودیم، موجودیت این كشور و این ملت، بشدت مورد تهدید و در خطر میبود.
معنای این حرف، آن نیست كه اگر ملت ما و مجموعهی نظام ایران، از جایی كمك بخواهند، به آنها كمك داده نخواهد شد. خیر، شاید امروز آغوشهایی باز و دستهایی دراز هست كه با كمترین اشارهیی، دوستیهایی را به جمهوری اسلامی ایران نشان بدهند و كمكهایی را ارایه نمایند؛ منتها آن دوستیها و آن كمكها، به قیمت گزافی تمام خواهد شد؛ به قیمت وابستگی، به قیمت از دست دادن ارزشهای اساسی كه انقلاب برای آنها به وجود آمد، به قیمت از دست دادن این استقلال و این متكی نبودن به هیچ قدرتی. واقعاً اینطور است. بخصوص در دنیای امروز كه دو قطبیگریِ بسیار شدیدی وجود دارد؛ قطب قدرتها و قطب وابستگان به قدرتها. فاصلهی اینها هم از لحاظ نیروی نظامی و سیاسی و اقتصادی، یك فاصلهی ژرف و ناپیمودنی است.
با این وضعی كه امروز در دنیا هست، قدرتهایی كه میتوانند به كسی كمك بدهند - چه اروپا كه امروز میشود اسم آن را آورد، و چه امریكا - فقط به قیمت وابستگی به كسی كمك میدهند، و لاغیر. آن چیزی كه معنایش كمك باشد، با داد و ستد و بده بستان، تفاوت میكند. بده بستان امر معقولی است؛ یعنی هر كس به قدر توان خودش، چیزی میدهد و چیزی میگیرد. كمك، آن چیزی است كه امروز به عربستان سعودی میدهند و برای كویت تدارك میبینند و دیروز در جنگ با ما، به عراق میدادند. كمك، یعنی حمایت. طبیعی و بدیهی است كه این، به قیمت وابستگی و از دست دادن شرف و ناموس ملی یك كشور و یك ملت انجام میگیرد.1369/10/22
لینک ثابت