آنچه مهم است این است كه ما بدانیم حج یكی از نقاط قوّت آیین مقدّس اسلام است؛ گرچه نقاط قوّت در مجموعهی شریعت اسلامی یكی دوتا نیست، كم نیست، امّا حج به خاطر این خصوصیّاتی كه در آن هست - كه كمابیش همه با این خصوصیّات آشنا هستیم - یك برجستگیای دارد؛ در واقع میشود گفت كه حج مایهی اقتدار جامعهی اسلامی است، مایهی اقتدار امّت اسلامی است. آن روزی كه ما مسلمانها در كشورهای مختلف، از مذاهب مختلف این توفیق را پیدا كنیم، این بلوغ فكری را پیدا كنیم كه در واقع و به معنای حقیقی كلمه "امّت اسلامی" را تشكیل بدهیم - كه متأسّفانه تا حالا ما مسلمانها این توفیق را پیدا نكردیم و به این بلوغ سیاسی و فكری و اخلاقی نرسیدیم - و بتوانیم مجموعهی مسلمانها از اقصای شرق عالم تا منتهای غرب عالم اسلامی یك امّت باشیم، ولو با دولتهای مختلف، آن روز خواهیم فهمید كه حج چگونه مایهی اقتدار و استحكام و اعتلا و آبرومندی این امّت است.
امروز هم نظام جمهوری اسلامی با این چشم باید به حج نگاه كند: وسیلهی اقتدار؛ چهجور اقتداری؟ آیا مراد ما از این اقتدار، شبیه اقتدارهای مادّی و سیاسی و نظامی، یا حتّی از قبیل اقتدارهای نرمافزاری، مثل اقتدار فرهنگی [و] اقتدار زبان است؟ نه، خیلی بالاتر از این است. حجّ علاوه بر اینكه اقتدار سیاسی دارد، علاوه بر اینكه اقتدار فرهنگیِ نظام اسلامی را به دنیا نشان میدهد، اقتدار معنوی دارد؛ یعنی انسانها را از درون میسازد، آمادهی عبور از موانع دشوار میكند، چشم آنها را به حقایقی باز میكند كه بدون حضور در عرصهی حج این حقایق دیدنی نیست، لمس كردنی نیست؛ آنجا است كه انسان میفهمد برخی از حقایق معنوی اسلام را، حقایق تربیتی اسلام را؛ یك چنین چیزی است حج.1392/06/20
لینک ثابت