آرمانخواهی یعنی آمادگی برای ادامه کارها
فعال دانشجوئیِ آرمانخواه كه واقعیتها را هم میشناسد، هرگز نباید در هیچ شرائطی احساس انفعال و بنبست كند. یعنی نباید از آرمانخواهی دست برداشت؛ نه در هنگام پیروزیهای شیرین، نه در هنگام هزیمتهای تلخ. ما در عرصهی دفاع مقدس پیروزیهای بزرگی داشتیم، هزیمتهای تلخی هم داشتیم. امام (رضوان الله علیه) سفارش میكردند و میگفتند: نگوئید شكست، بگوئید عدمالفتح. یك جا پیروزی نصیب انسان میشود، یك جا هم پیروزی نصیب انسان نمیشود؛ چه اهمیتی دارد؟ بعضیها هستند كه اگر چنانچه جریان كار بر وفق مرادشان پیش آمد و به نقطهی مورد نظر خودشان رسیدند، از دنبال كردن آرمانها دست میكشند؛ این خطا است. «فاذا فرغت فانصب»؛(۱) قرآن به ما میگوید: وقتی این كار را تمام كردی، این تلاش را تمام كردی، تازه خودت را آماده كن، بایست برای ادامهی كار. بعضی آنجورند - این اشتباه است - بعضی هم بعكس؛ اگر آنچه كه پیش میآید، بر طبق خواست آنها نبود، بر وفق مراد آنها نبود، دچار یأس و انفعال و شكست میشوند؛ این هم غلط است؛ هر دو غلط است. اصلاً بنبستی وجود ندارد در آرمانخواهیِ صحیح و واقعبینانه. وقتی انسان واقعیتها را ملاحظه كند، هیچ چیز به نظرش غیر قابل پیشبینی نمیآید.1392/05/06
1 )
سوره مبارکه الشرح آیه 7
فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب
ترجمه:
پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز،
لینک ثابت
جوان، دانشجو و عنصر انقلابی نسبتش با آرمانهای انقلاب چیست؟ بنده معتقدم كه آرمانهای انقلاب - كه چهارچوبهایش مشخص است، بنده هم بعضیها را تصریح خواهم كرد و اسم خواهم آورد - بدون نیرو و نشاط و جسارت جوانی، قابل تعقیب و قابل دسترسی نیست. نسبت شما با آرمانها، اینچنین نسبتی است. عقیدهی من این است كه اگر چنانچه نیروی جوانی، یعنی قدرت فكری و بدنی، و اگر نشاط و روحیه و حالت تحرك، و همچنین جسارت، یعنی خطشكنیها، كه در جوانها به عنوان خصیصه وجود دارد، نباشد، ما به آرمانها دست پیدا نخواهیم كرد. لذا جوانها در زمینهی دسترسی به آرمانها و تحقق آرمانهای انقلاب و آرمانهای اسلامی، دارای مسئولیتهای بزرگی هستند و كارآمدی بسیار بالائی هم دارند. هر كسی كه در پی تحقق آرمانها است، باید نقش جوانها را جدی بگیرد؛ و بدانید بنده نقش جوانها را جدی میگیرم. آنچه كه من در مورد جوانها، چه جوان دانشجو - البته بخصوص جوان دانشجو - و چه غیر دانشجویان، بارها بر زبان آوردم، تعارف زبانی نیست؛ اعتقادم این است و معتقدم كه جوانها میتوانند گرهگشائی كنند. البته مهم این است كه میدان كار را، میدان تحرك را بشناسند، آن را درست تعریف كنند؛ كاری را هم كه میخواهند انجام دهند، درست تعریف كنند. این یك مطلب.
مطلب دیگر این است كه آرمانهای نظام اسلامی - كه در حقیقت آرمانهای اسلامی است - یك منظومهای است، یك مجموعهای است، مراتب مختلفی هم دارد؛ بعضی از اینها اهداف غائیتر و نهائیترند، بعضیها اهداف كوتاهمدتند، اما جزو آرمانهایند؛ همهی اینها را باید دنبال كرد. مثلاً فرض بفرمائید جامعهی عادلانه و عادل و پیشرفته و معنوی - با این خصوصیات - خب، یك آرمان است؛ جزو آرمانهای درجهی یك و جزو برترین آرمانها است. اسلام در پی آن است كه اولاً یك جامعهای ایجاد كند كه عادلانه اداره شود؛ یعنی مسئولان و مدیران جامعه به عدالت رفتار كنند؛ ثانیاً خود جامعه، جامعهی عادلی باشد - عدالت مخصوص مدیران نیست؛ آحاد مردم هم باید نسبت به یكدیگر عدالت داشته باشند - و آنگاه جامعه، جامعهی پیشرفتهای باشد. اسلام بههیچوجه برنمیتابد جامعهی عقبافتادهی در مسائل علمی، در مسائل سیاسی، در مسائل تمدنی و در هر عرصهی دیگری را؛ اسلام دنبال ایجاد یك جامعهی پیشرفته است؛ بخش مهمی از احكام اسلام این را فریاد میزند. بنابراین، این جزو آن مجموعهی كلان جامعهی اسلامی است. اسلام همچنین در پی ایجاد جامعهی معنوی است. در نظام اسلامی، جامعه، هم عادلانه اداره میشود، هم در درون خود جامعهی عادلی است، هم جامعهی پیشرفته است، هم جامعهی معنوی است؛ یعنی از معنویت سیراب است، برخوردار است؛ معنویتی كه موجب میشود انسان اهداف حقیر مادی و شهوات روزمرهی زندگی را اهداف بلند خود نشمارد؛ هدفهای والاتری، هدفهای بالاتری برای او مطرح باشد؛ ارتباط آحاد انسان، ارتباط دلها با خدا، محفوظ باشد؛ این جامعهی مورد نظر اسلام است. خب، این شد یك آرمان. البته یك چنین جامعهای آنوقت الگو هم خواهد شد. اگر ما بتوانیم با كوشش جمعی، یك چنین جامعهای را بهوجود بیاوریم - كه البته به نظر من كاملاً ممكن و كاملاً قابل تحقق و عملی است و بخش زیادی هم ما در این زمینه پیش رفتیم - این جامعه الگو خواهد شد؛ نه فقط برای جوامع مسلمان و كشورهای مسلمان، بلكه حتّی برای كشورهای غیر مسلمان. خب، ایجاد یك جامعهای با این خصوصیات، یكی از آرمانهاست.
یك آرمان دیگر، اقتصاد مقاومتی است؛ كه نسبت به آرمان قبلی كه گفتیم، یك آرمان خُرد است. با اینكه خود اقتصاد مقاومتی چیز مهمی است، اما در واقع در ذیل آن آرمان قبلی تعریف میشود. سلامت در جامعه، صنعت برتر، كشاورزی برتر، تجارت پر رونق، علم پیشرو، اینها همهاش جزو آرمانها است. نفوذ فرهنگی در جهان، نفوذ سیاسی در جهان و در منظومهی سیاسی سلطه در عالم، اینها همهاش جزو آرمانها است. رسیدن به عدالت اجتماعی، جزو آرمانها است. بنابراین وقتی میگوئیم آرمان، ذهن ما به یك امر غیر قابل تعریفِ دور از دسترسی نرود؛ آرمان یعنی اینها، اینها همه آرمانهایند؛ البته در درجات مختلف.
مجموعهی این خواستهها و هدفها، منظومهی آرمانی اسلام را تشكیل میدهد. شما برای هر كدام از اینها كه تلاش كنید، تلاش برای آرمانها كردهاید. آن مجموعهای كه فرض كنیم در راه اقتصاد مقاومتی كار میكند، یا آن مجموعهای كه در زمینهی گسترش فرهنگ انقلابی و اسلامی در دنیای اسلام تلاش میكند، اینها همه دارند كار آرمانی میكنند. آن كسی كه همین تلاش را در زمینهی سیاسی و دیپلماسی دارد انجام میدهد، كارش آرمانی است. آن كسی كه فرضاً در زمینهی سلامت تلاش میكند، دارد كاری برای آرمانها انجام میدهد. آرمانها اینهایند؛ مجموعهی رتبههای مختلف برای آرمانها، و همه لازم.
سؤال دیگری كه مطرح شد و من هم اینجا از قبل یادداشت كردم - كه این نشان میدهد این سؤال قبلاً به من منتقل شده؛ یعنی سؤالی است كه مطرح است - این است: نسبت آرمانها با واقعیتهائی كه وجود دارد، چیست؟ مثلاً فرض بفرمائید تحریم. تحریم یك واقعیتی است. خب، یكی از آرمانهای ما پیشرفت اقتصادی كشور است، از آن طرف هم واقعیتی وجود دارد به نام تحریم. یا در مسائل گوناگون سیاسی؛ در انتخابات، در غیره، غیره. آنچه كه من میتوانم عرض كنم، این است كه ما آرمانگرائی را صددرصد تأیید میكنیم، دیدن واقعیتها را هم صددرصد تأیید میكنیم. آرمانگرائی بدون ملاحظهی واقعیتها، به خیالپردازی و توهّم خواهد انجامید. وقتی شما دنبال یك مقصودی، یك آرمانی حركت میكنید، واقعیتهای اطراف خودتان را باید بسنجید و بر طبق آن واقعیتها برنامهریزی كنید. بدون دیدن واقعیتهای جامعه، تصور آرمانها خیلی تصور درست و صحیحی نخواهد بود، چه برسد به دستیابی به آرمانها.
اگر بخواهیم مثال بزنیم، باید بگوئیم آرمانها مثل قلهاند. كسانی كه اهل گردش در كوهستان و رفتن به سمت قلهها هستند، قله را درست تصور میكنند. رسیدن به قله، یك آرمان است؛ آرمانها را به این تشبیه كنید. انسان دوست میدارد به آن قله برسد. وقتی شما این پائین هستید، دوست میدارید بروید و برسید به آن نقطهی اوج و ستیغ این بلندی و ارتفاع؛ منتها واقعیتی وجود دارد؛ اگر بیتوجه به این واقعیت بخواهید این كار را بكنید، نیروی خودتان را هدر میدهید؛ آن واقعیت این است كه راه رسیدن به این قله، این نیست كه شما جلوی چشمت مشاهده میكنی كه حالا اینجا قله است، این هم دامنه است، بگیر و برو بالا؛ اینجوری نیست، راه دارد. اگر چنانچه شما بیاحتیاطی كردید، همینی كه جلوی چشم شما است، دامنه را گرفتید رفتید بالا، قطعاً به نقاطی خواهید رسید كه نه راه پیش رفتن دارید، نه راه عقب آمدن. اینهائی كه اهل رفتن به كوه و گردش در كوهستان هستند، چنین چیزی برایشان پیش میآید؛ برای بنده هم پیش آمده. وقتی انسان بدون آشنائی با راه حركت میكند، به نقطههائی میرسد كه راه جلو رفتن و عقب ماندن ندارد؛ با زحمت زیاد انسان باید خودش را از مشكل خلاص كند. واقعیت عبارت است از همین راه؛ راه را باید پیدا كرد.1392/05/06
لینک ثابت
آرمانها با نگاه به واقعیتها است كه قابل تحقق خواهند بود. اما واقعیت را ببینیم، نه آنچه كه با شگردهای دشمنانه، بهعنوان واقعیت به ما القاء میشود.1392/05/06
لینک ثابت
به نظر من فعال دانشجوئیِ آرمانخواه كه واقعیتها را هم میشناسد، هرگز نباید در هیچ شرائطی احساس انفعال و بنبست كند. یعنی نباید از آرمانخواهی دست برداشت؛ نه در هنگام پیروزیهای شیرین، نه در هنگام هزیمتهای تلخ.1392/05/06
لینک ثابت
اصلاً بنبستی وجود ندارد در آرمانخواهیِ صحیح و واقعبینانه. وقتی انسان واقعیتها را ملاحظه كند، هیچ چیز به نظرش غیر قابل پیشبینی نمیآید.1392/05/06
لینک ثابت
آرمانهای انقلاب بدون نیرو و نشاط و جسارت جوانی، قابل تعقیب و قابل دسترسی نیست.1392/05/06
لینک ثابت
هر كسی كه در پی تحقق آرمانها است، باید نقش جوانها را جدی بگیرد؛ و بدانید بنده نقش جوانها را جدی میگیرم.1392/05/06
لینک ثابت
جامعهی عادلانه و عادل و پیشرفته و معنوی خب، یك آرمان است؛ جزو آرمانهای درجهی یك و جزو برترین آرمانها است.1392/05/06
لینک ثابت
آرمانخواهی, جملات طلایی برگزیده
آرمانگرائی بدون ملاحظهی واقعیتها، به خیالپردازی و توهّم خواهد انجامید. وقتی شما دنبال یك مقصودی، یك آرمانی حركت میكنید، واقعیتهای اطراف خودتان را باید بسنجید و بر طبق آن واقعیتها برنامهریزی كنید.1392/05/06
لینک ثابت
بعضیها هستند كه اگر چنانچه جریان كار بر وفق مرادشان پیش آمد و به نقطهی مورد نظر خودشان رسیدند، از دنبال كردن آرمانها دست میكشند؛ این خطا است.1392/05/06
لینک ثابت
آرمانخواهی, جملات طلایی برگزیده
توقع من از عزیزان دانشجو این است كه همواره دنبال آرمانها باشند؛ چه در آن مواردی كه حادثهای كه پیش میآید، طبق دلخواه شما است، چه در آنجائی كه حادثهای كه پیش میآید، طبق دلخواه شما نیست؛ آرمانگرائی را با نگاه به واقعیتها از دست ندهید و دنبال كنید.1392/05/06
لینک ثابت