حفظ عزت و كرامت انقلابی جمهوری اسلامی و ملت ایران در مناسبات بینالمللی، یكی دیگر از نقاط اصلی است. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تحولی ژرف در ارتباطات بینالمللی از دو نظر به وجود آورد:اول اینكه هیمنهی دو ابرقدرتِ آن روز دنیا را در رابطهشان با دولتهای ضعیف جهان، شكستی سخت داد و ابهتی را كه بهمرور در چشم ملتها و دولتها به دست آورده بودند، بهشدت تضعیف كرد.
دوم آنكه به ملتها دلگرمی و شجاعت بخشید و جرأت و گستاخی در مقابله با دولتهای دستنشانده را به آنان تزریق كرد. گرچه این تأثیرات عمیق، بتدریج در جهان ظاهر شد و امروز پس از یازده سال، چهرهی سیاسی عالم را دگرگون كرده است، اما همهی چشمهای تیزبین، از همان آغاز تشخیص دادند كه با پیروزی این انقلاب عظیم، عصر جدیدی در مناسبات عالم پدید آمده است. این عصر را باید «عصر امام خمینی» نامید و ویژگی آن، عبارت است از بیداری و جرأت و اعتماد به نفس ملتها در برابر زورگویی ابرقدرتها و شكستن بتهای قدرت ظالمانه و بالندگی نهال قدرت واقعی انسانها و سر برآوردن ارزشهای معنوی و الهی.
امروز كه با دفن ماركسیسم و تلاشی بلوك شرق و قیامهای مردمی بر ضد حكومتهای استبدادی كمونیست، پیشبینیهای امام بزرگوار تحقق یافت و یكی از دو ابرقدرت از صحنهی سیاست عالم حذف و به قدرت درجهی دوم تبدیل گردیده و ابرقدرت دیگر هم از سویی با اوجگیری مقاومتهای مردمی در بسیاری از نقاط عالم، از جنوب و شمال آفریقا و فلسطین اشغالی تا اقصا نقاط شرق آسیا و از سوی دیگر، با گسترش روزافزون فساد و بیایمانی و بیبندوباری، خلأ معنویت و تفكر مكتبی در داخل جامعهی امریكایی و گسسته شدن رشتهی «مبارزه با كمونیسم» كه همواره سردمداران امریكا میخواستند با آن، خلأ یك عقیدهی وحدتبخش را در میان ملت خود پُر كنند و نیز از سوی دیگر، برهم ریختن محاسباتی كه بر روابط اروپا و امریكا حاكم بود، موجب نفوذ دولت امریكا حتّی بر كشورهای اروپایی میشد، بهشدت احساس خطر میكند و موقعیت خود را در جهان متزلزل میبیند.
برای حفظ این روندِ رو به اشتعال و تقویت روحیهی ملتهای اصیل و مظلوم، جمهوری اسلامی موظف است كوچكترین تغییری در چهرهی باصلابت و موضع باعزت خود در مناسبات بینالمللی ایجاد نكند؛ با قلدران، از موضع قدرت و با دولتهای ضعیف، از موضع حمایت و با ملتهای بپاخاسته، از موضع رعایت و هدایت سخن بگوید و عمل كند؛ دولت امریكا را به مثابهی رأس فتنه و استكبار و رمز غداری و شیطنت و به خاطر ستمش به كشورهای ضعیف و حمایتش از صهیونیسم غاصب و دشمنیش با بیداری و آزادی ملتها و خصومت عمیق و جنایتبارش با ملت ایران، محكوم و منفور و مطرود دانسته، هیچ فرصتی را برای افشای چهرهی تزویرآلود و رسوا كردن آن مدعیان آزادی و غیره و بیان این حقایق از دست ندهد.1369/03/10
لینک ثابت