انتخابات ریاست جمهوری / انتخابات
انتخابات ریاست جمهوری, حضور پرشور و حداکثری در انتخابات
همه باید تلاش كنند انتخابات، پرشور و با حضور عمومی مردم انجام بگیرد. این موجب میشود كشور مصونیت،اقتدار و امنیت پیدا كند.1392/03/08
لینک ثابت
همان طور که رئیس محترم مجلس هم اشاره کردند، انتخابات همیشه مهم است و حالا هم که خب طبعاً به مناسبتهائی اهمیت زیادی دارد. همه باید تلاش کنند که انشاءاللّه این انتخابات، پرشور و با حضور عمومی مردم انجام بگیرد. این موجب میشود که کشور، هم مصونیت پیدا کند، هم اقتدار پیدا کند، هم امنیت پیدا کند. حضور مردم، تهدید دشمنان را از بین میبرد. شما میبینید که برخی از سیاستمداران غربی و بخصوص برخی از سیاستمدارهای پشت پردهی آمریکائی تحلیلهائی میکنند - که خب، بعضاً منتشر هم میشود، به رسانهها منتقل هم میشود - و میگویند: نظام جمهوری اسلامی ایران به این آسانیها و به این زودیها تکانبخور نیست. چرا این حرف را میگویند؟ برای خاطر اینکه میبینند این نظام، متکی به مردم است؛ سرّش فقط این است؛ والّا اینکه خیال کنیم که حالا در رأس نظام زید وجود دارد یا عمرو وجود دارد، اینها در مقابل عظمت حضور مردم و پشتوانهی نظام، در واقع هیچ است؛ شبیه هیچ است.
وقتی مردم در یک نظامی متحدند، یکپارچهاند، پشتیبان نظامند، با نظامند، این نظام مصونیت پیدا میکند، اقتدار پیدا میکند، قدرت پیدا میکند، برکندن آن از جا ناممکن میشود؛ مثل درختی است که در اعماق زمین ریشه دوانده؛ این را نمیشود برداشت. بعضی از نظامها هستند که پول هم دارند، امکانات هم دارند، بهبه و چهچه سیاستمدارانِ استعمارگر دنیا را هم دارند، اما ریشه ندارند؛ خودشان هم میدانند که ریشه ندارند. نظام جمهوری اسلامی ریشه دارد؛ این ریشه، مردمند. اجتماع مردم حول این نظام، مایهی عزت و برکت کشور و برکت نظام و برکت خود آن مردم است. مردم کمک میکنند به این که نظام عزت پیدا کند؛ خود این، عزت مردم است؛ خود این، مصونیت و امنیت مردم است؛ خود این، امکانی است برای حل همهی مشکلات مردم؛ این را باید دانست؛ این یک فرمول کلی است. بنابراین انتخابات که مظهر حضور مردم است، باید پرشور برگزار شود؛ همهی تلاش و همت مسئولان باید این باشد.
خوشبختانه قوانینی هم که وجود دارد، قوانین خوبی است؛ قوانین معقولی است. همین طور که مکرر عرض کردیم، بنبستی وجود ندارد. لذا مشاهده میکنید که در همین انتخابات، تا این مرحلهای که تا الان پیش آمدیم، روال قانونی جریان پیدا کرده. وقتی که از نامزدهای محترم سؤال کردند که اگر چنانچه شورای نگهبان نظری بدهد، شما تمکین میکنید، همهی آنها گفتند: بله، ما تمکین میکنیم. تمکین هم کردند. ما باید واقعاً تشکر کنیم از همهی این نامزدها؛ آنهائی که به نحوی صلاحیتشان احراز نشد. اینها گفتند از نظر شورای نگهبان تمکین میکنیم، و به قول خودشان عمل کردند و تمکین کردند؛ این نشاندهندهی اهمیت و ارجحیت قانون است، نشاندهندهی کاربری قانون است؛ چون قانون بر مملکت حاکم است. ممکن است بنده یا جنابعالی از قانون ناراضی هم باشیم - گاهی اینجوری است - اما وقتی انسان در مقابل قانون تمکین کرد، حل اختلاف میشود، فصلالخطاب میشود؛ این نعمت بزرگی است، این برکت بزرگی است.
مردم هم در کشور ما بحمداللّه آگاهی و هوشیاری دارند. نمیخواهیم تملق بیجا بگوئیم؛ اما حقیقت قضیه این است که آشنائی ذهنی مردم ما با مسائل سیاسی، از متوسط کشورهای دنیا در سطح عالم بالاتر است. آنطور که ما اطلاع داریم از وضع کشورها - که برای ما گزارش میکنند و از منابع آشکار و منابع پنهان به دست میآید - چه کشورهای اروپائی، چه کشورهای آمریکائی، چه کشورهای آسیائی، مردم آگاهیهای مختلفی دارند، کم و زیاد دارد، یک متوسطی دارد؛ اما آگاهی مردم ایران و بصیرت مردم ایران در مسائل سیاسی، از متوسط جهانی بالاتر است. نمیخواهیم ادعای معصومیت کنیم برای آحاد مردم، اما این ادعای قابل قبولی است و واقعی است؛ نگاه میکنند، بصیرت دارند، تشخیص میدهند. خوشبختانه امروز وسیلهی تشخیص هم در اختیار مردم است. خب، این صدا و سیما است؛ برنامهها را ضبط میکند، برنامهها را پخش میکند، حرفها را نشان میدهد، شخصیتها را نشان میدهد؛ مردم میتوانند نگاه کنند، به یک نتیجهای برسند؛ این نتیجه ممکن است درست باشد، ممکن است نادرست باشد؛ ممکن است زید به یک نتیجه برسد، عمرو به یک نتیجه برسد؛ خب، طبعاً یکیاش درست است، یکیاش غلط؛ اما خدای متعال به هر دو اجر خواهد داد. وقتی انسان نگاه کرد و ملاحظه کرد و تشخیص داد و بر اساس تشخیصِ خود محض رضای خدا عمل کرد، خدای متعال به انسان اجر میدهد. این وظیفهی ماها است - همهی آحاد مردم - که نگاه کنیم ببینیم واقعاً به چه نتیجهای میرسیم، بر طبق آن نتیجه عمل کنیم.
البته آقایانی هم که در تلویزیون به عنوان نامزد ظاهر میشوند و حرف میزنند، وظائف سنگینی دارند؛ آنها هم باید مراقب باشند. حرفی که از دهان انسان خارج میشود، باید واقعی، صمیمی، متکی به اطلاعات درست و برآمدهی از زبان صادق و راستگو باشد. اینجور نباشد که حالا برای اینکه توجه مردم را جلب کنیم، هرچه به دهانمان آمد، بگوئیم؛ اینها را باید مراقبت کنند. نامزدها کاری که میدانند درست است، میتوانند انجام دهند، آن را بگویند - حالا به عنوان وعده، به عنوان برنامه، به عنوان هرچه - سعی کنند مردم را با واقعیت مواجه کنند؛ هم واقعیت اوضاع، هم واقعیت خودشان. اگر این شد، خدا برکت خواهد داد؛ اگر این شد، خدای متعال کمک خواهد کرد؛ چون کارها دست خدا است، همه چیز به ارادهی الهی برمیگردد؛ «کلّ الیه راجعون»، «ازمّة الأمور طرّا بیده / و الکلّ مستمدّة من مدده».(۴) اگر چنانچه ما صادقانه عمل کردیم، ارادهی الهی هم کمک خواهد کرد. گاهی کمک به این بندهی حقیر این است که توفیق این مسئولیت را پیدا کنم، گاهی کمک به من این است که توفیق این مسئولیت را پیدا نکنم؛ هر دویش کمک الهی است. اگر چنانچه ما صادقانه عمل کردیم، خدای متعال به ما کمک خواهد کرد و آنچه که صلاح و خیر است، به ما خواهد داد. اینجور نباشد که حالا برای اینکه مردم به ما متوجه شوند، همهی آنچه را که ماورای ما است، تخریب کنیم؛ چه آنچه که مربوط به نامزدهای دیگر است، چه آنچه که مربوط به واقعیتهای موجود جامعه است. باید درست عمل شود. آن وقت ما انتخاب خواهیم کرد.
البته این حرفها هم که فلانی، رهبری، این بندهی حقیر، طرفدار زید است یا طرفدار عمرو است، از آن حرفهائی است که همیشه بوده و واقعیت هم ندارد؛ اکثر آنهائی هم که میگویند، میدانند که واقعیت ندارد. از کجا میدانند که بنده طرفدار چه کسیام؟ کسی که از من نمیشنود؛ نه در گذشته شنفته است، نه تا حالا شنفته، نه بعد از این خواهد شنفت. حدسیاتی میزنند؛ این حدسیات هرچه گفته نشود، هرچه بر زبان آورده نشود، بهتر است؛ نمیدانند که. بنده هم یک رأی دارم مثل بقیه. آن روز من در جمع برادران دانشجوی پاسدار این را گفتم: ممکن است نظر شما به یک نفری باشد، نظر من به یک نفر دیگر باشد؛ چه اشکالی دارد؟ شما یکی را بپسندید، من یک کس دیگر را بپسندم؛ هیچ اشکالی ندارد. شما یک شناختی از زید دارید که من آن شناخت را از او ندارم؛ هیچ مانعی ندارد. اینجور نیست که هرچه شما فهمیدید، بنده هم باید همان را بفهمم؛ یا هرچه من فهمیدم، شما هم باید همان را بفهمید؛ نه، اینها تشخیصها است. آنچه که بین ما و خدا حجت است، این است که بتوانیم درست تشخیص دهیم. در خبرهای رادیوهای بیگانه و آنچه که در این نوشتجات منعکس میشود - که لابد میبینید، میشنوید - روی مقاصدی که دارند، همین چیزها را هی تبلیغ میکنند، هی فضا را داغ میکنند. خب، اهداف آنها معلوم است. البته اینجور هم نیست که ما ندانیم مقصود آنها از این کارها چیست. ما کار خودمان را انجام میدهیم. ما بلدیم چه کار کنیم. جامعهی اسلامی و نظام اسلامی میفهمد دارد چه کار میکند. نظام اسلامی دارد راه خودش را میرود. هدف مشخص است، راه مشخص است، تدابیر مشخص است. نظام، کار خودش را انجام میدهد؛ حالا دیگران توی سر خودشان میزنند، بزنند؛ آن تأثیری در کار نظام ندارد؛ لیکن آگاهی و هوشیاری در این مراحل، مهم است.1392/03/08
لینک ثابت