نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى ایران بایستى مثل سدّ فولادین، غیر قابل نفوذ باشد.1368/12/05
لینک ثابت
ارتش جمهوری اسلامی / ارتشی/نظامیگری/نیروهای مسلح / ارتش/ارتشیان
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى ایران بایستى مثل سدّ فولادین، غیر قابل نفوذ باشد.1368/12/05 لینک ثابت عمدهی ارتش، نیروى زمینى است؛ اصل قضیّه شما هستید، نیروى هوایى شما را پشتیبانى میکند، نیروى دریایى [هم] -اگرچه ما مرزهاى دریایى و تهدیدهاى دریایى قابل توجّهى داریم- درجهی دوّمِ شما است. یعنى حتّى آنجایى که تهدید از دریا باشد، مدافع واقعى شما هستید که در زمین هستید و باید دفاع کنید. اصل قضیّه، نیروى زمینى است.نیروى زمینىِ امروز هم مثل نیروى زمینىِ دوران رژیم گذشته نیست که همهی تلاش و تحرّکش عبارت باشد از یک مانورى، در یک بیابانى، با یک دشمن فرضیاى، با یک منطقهی هدف دروغیاى که میگوییم آن تپّه را اشغال کنیم -از این چیزهایى که هیچ خطرى [ندارد و] چیزى نیست- [اینها] ظواهر قضیّه است؛ مثل آن زمان نیست. امروز نیروى زمینى هدف دارد، تهدید جدّى دارد، منطقهی حفاظت حقیقى دارد که باید حفاظت کند. فرق وضع امروز شما با رژیم گذشته، مثل فرق مشقِ با تفنگ حقیقى و گلولهی واقعى است با گلولهی مشقى. امروز شما به معناى واقعى کلمه با تهدید مواجهید و باید دفاع کنید و باید خودتان را به هدفهاى واقعى و مشخّصشده برسانید. با گذشته فرق میکند؛ پس باید آمادگى، صددرصد و واقعى باشد. اینکه ما در ظاهر قضیّه، یک صورتِ یگانى داشته باشیم -این مقدار از مرز دست ما است؛ اینقدر گسترش داریم؛ هروقت هم کسى به آنجا برود، ببیند بله، بالاخره یک یگانى هست- این کافى نیست. نیروى زمینى باید آمادگى حقیقى داشته باشد.1368/12/05 لینک ثابت [من سالها] است با ارتش سروکار دارم -در سطوح تصمیمگیرى و از اوّل انقلاب تا الان- و نقصهاى ارتش را میدانم، مشکلات را میدانم، کمبودها را میدانم، چیزهایى که لازم دارد را میدانم... البتّه آنها باید حل بشود و در زمان خودش به شکل مطلوب باید دربیاید؛ آنکه من به شما میگویم، با غفلت از آن واقعیّتها نیست؛ من میگویم در چهارچوب امکانات و موجودى و ممکناتمان بایستى در حدّ اعلىٰ باشیم؛ آنقدرى که ممکن است باید تلاش کنیم. کمبودها نباید موجب بشود، یا -به تعبیر دیگرى- بهانه بشود، براى نقصها و نارساییها. ابزار را باید آماده نگه داریم... جهاد خودکفایى در همهی نیروها -از جمله در نیروى زمینى- باید در حدّ اعلىٰ کار کند و تلاش کند تا بتواند مقصود از این تشکیلات را -که خودکفایى درونى است- تا حدّ ممکن تأمین کند... تانکهایى را که داریم عملیّاتى نگه دارید؛ نفربرها را عملیّاتى نگه دارید؛ تانکبرها را عملیّاتى نگه دارید؛ سلاحها را آمادهبهکار نگه دارید؛ وسایل مهندسى را آمادهبهکار نگه دارید، ما بولدوزر و لودر و اینجور امکانات کم نداریم، فراوانند؛ و از این قبیل، هر آنچه مربوط به جهاد خودکفایى است، اینها آماده باشند و مورد استفاده قرار بگیرند.1368/12/05 لینک ثابت [در ارتش] آموزش را جدّى کنید. مراکز آموزش را... حقیقتاً مرکز آموزش قرار بدهید؛ اینجا یاد بگیرند. انضباط در داخل نیروها، انضباط واقعى و عمیق باشد، نه انضباط صورى محض. البتّه انضباط صورى هم لازم است؛ امّا انضباط یعنى هر فرمانبرى خودش را ملزم بداند -ملزم اخلاقى و وجدانى- که فرمان فرمانده را عمل بکند؛ نه اینکه فقط در مدّ نگاه او و تا آنجایى که چشم او میبیند؛ بلکه همان جایى که چشم او هم نمیبیند، فرمان او باید عمل بشود؛ انضباط به معناى واقعى. سازماندهى به شکل دقیق و عمیق که بحمدالله در ارتش بوده؛ خوب هم بوده، الان هم خوب است. سازماندهى در ارتش ایرادى ندارد؛ امّا حفظ این سازماندهى با انضباط [ممکن است]؛ کمربند انضباط را دُور این یگانهاى عمده و غیر عمده بیندازید و اینها را محکم نگه دارید. یک ذرّه بیانضباطى و بینظمى در خطوط، فاجعهآفرین است.1368/12/05 لینک ثابت حضور شماها [فرماندهان ارتش] در یگانهایتان واجبِ واجب است. واجبترین کارها حضور شماها است. فرمانده لشکر، تا سطح گردان و گروهان جلو برود، مرتّب سرکشى، بازرسى، نگاه [بکند]. نَفَس شما به آنها بخورد، خود این یک عالم کار میکند. همهاش این نیست که بروید به آنها پول بدهید. بعضى میگویند: من شب عیدى [پیش نیروها] دست خالى بروم؟ خب بله. شما خیال میکنید همهی مسائل و مشکلات را پول حل میکند، یا همهی اشکالات از کمپولى ناشى میشود؟ نه، او آنجا، در مرز، در چهار قدمى دشمن نشسته، احیاناً یک رادیوى یکموج هم دم دستش است؛ او اصلاً نمیداند در دنیا چه هست، چه کسى هست، شما اصلاً وجود خارجى دارید یا ندارید، فرمانده لشکر به فکر او هست یا نه، چه برسد به فرمانده نیرو. بعضى اوقات این سربازها و حتّى درجهدارها و افسرهاى جلو -خطوط مقدّم- خیال میکنند آن فرمانده، حتّى به یاد آنها نیست. این آنها را خُرد میکند. این یک شاهى صنّار -که شما اگر رفتى، دست توى جیبت کردى، به او دادى- که مُعجزى درست نمیکند؛ کمبود آن مشکلى به وجود نمیآورد؛ [فقط] بداند که شما به فکر او هستید، بداند که شما ناراحتى و رنج او را حس میکنید و لمس میکنید؛ این را بفهمد؛ اگر فهمید، روحیه پیدا میکند و میجنگد و مقاومت میکند و سنگر را حفظ میکند. مشکل ما همان خطوط مقدّم است. چرا عراق توانست ناگهان وارد خاک ما بشود و هشتاد کیلومتر، نود کیلومتر، صد کیلومتر جلو بیاید که بعد شما و همهی نیروهاى مسلّح دیگر براى بیرون انداختنش هشت سال زحمت بکشید و تازه بهطور کامل نتوانید؟ براى خاطر اینکه خطوط مقدّم درست نبود. خطوط مقدّم باید درست باشد. سنگرهاى مقدّم بایست نفوذناپذیر باشد. الان دشمنِ روبهروى ما همینجور است. شما به ذهنتان هم خطور نمیدهید که بتوانید نیرویتان را بردارید و پنجاه کیلومتر، چهل کیلومتر، سى کیلومتر بروید در عمق [خطوط] او؛ چون میدانید محکم است. شما چرا نتوانید؟ او مشکلاتش بیشتر از شما است، خیلى بیشتر از شما است -ما از داخل [آنها] خبر داریم- درعینحال این [استحکام] را دارد. خطوطى که دست شما است و به شما سپرده شده بایستى محکم باشد... نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى ایران بایستى مثل سدّ فولادین، غیر قابل نفوذ باشد. اینجور هستید یا نه؟ اگر نباشید، این قابل قبول نیست. اگر قادر نیستید بر حفاظت، بروید ببینید اشکالتان چیست. همه در سطوح مختلف -فرمانده نیرو در سطح نیرو، فرماندهان یگانهاى عمده و لشکرها در سطح خودشان، و بقیّه- بروند ببینند اشکالشان چیست. چرا اینجور نیست؟ چرا نمیتوانید؟ البتّه بحمدالله قدرت ارتش خوب است، نیروى زمینى قوى و توانا است، شماها توانا هستید. بروید از این خطوط مقدّم خاطرجمع بشوید.1368/12/05 لینک ثابت از خدا کمک بخواهید و قدر وضع کنونى ارتش را هم بدانید. این را هم بدانید: قدر این نشستنِ اینجورى را بدانید. اگر کسى بفهمد، این چیز باارزش و چیز قیمتدارى است: اینجور روى زمین، روى موکت، همه دُور همدیگر بنشینند -فرماندهى به جاى خود؛ امّا برخورد و منش، انسانى، برادرانه- این چیز باارزشى است؛ این را شما امروز دارید؛ در گذشته هیچوقت نداشتید. ارتش ایران هیچوقت از عزّت واقعى برخوردار نبوده؛ عزّت واقعى [را میگویم]، زرقوبرق و ترسیدن آدمها را کارى ندارم؛ براى خاطر اینکه همیشه از طرف مافوق روى او فشار و تحقیر بوده، از طرف مردم هم همیشه طرد میشده و گاهى یا خیلى اوقات هم -اگر نگوییم همیشه- نفرت بوده؛ این تاریخ گذشتهی ما است.1368/12/05 لینک ثابت ارتش ایران هیچوقت از عزّت واقعى برخوردار نبوده؛ عزّت واقعى [را میگویم]، زرقوبرق و ترسیدن آدمها را کارى ندارم؛ براى خاطر اینکه همیشه از طرف مافوق روى او فشار و تحقیر بوده، از طرف مردم هم همیشه طرد میشده و گاهى یا خیلى اوقات هم -اگر نگوییم همیشه- نفرت بوده؛ این تاریخ گذشتهی ما است. اگر کسى تاریخ هفتاد هشتاد سال اخیر را نگاه کند، جز این نبوده؛ چه آنوقتى که ما ارتش منظّمى نداشتیم، چه از اوایل این قرن هجرى شمسى که ارتش منظّم پیدا کردیم -از آنوقتى که مستشارهاى خارجى [آمدند] که من یک وقت در یکى از ملاقاتهاى ارتشیها شرح دادم که چه کسانى از پرتغالیها و فرانسویها و انگلیسیها و روسها و همینطور هلندیها و آخر هم که آمریکاییها آمدند، آموزش ارتش ما را در این دهها سال متمادى به عهده داشتند- چه تحقیرى که آنها میکردند و تحمیلى که آنها میکردند، چه آنچه قدرتمندان میکردند؛ [این] از طرف آنها، از طرف مردم هم ترس و ارعاب بود. بله، یک افسر، مخصوصاً تا وقتى جوان بود و هنوز نشاطى داشت و غرور جوانیاى داشت، حرکتش یک زرقوبرقى داشت، در خیابان میرفت و میآمد؛ امّا اینکه ملاک عزّت واقعى نیست. امروز ارتش عزیز است؛ امروز ارتش به معناى واقعى کلمه عزیز است.1368/12/05 لینک ثابت ارتش ایران هیچوقت از عزّت واقعى برخوردار نبوده؛ عزّت واقعى [را میگویم]، زرقوبرق و ترسیدن آدمها را کارى ندارم؛ ؛ براى خاطر اینکه همیشه از طرف مافوق روى او فشار و تحقیر بوده، از طرف مردم هم همیشه طرد میشده و گاهى یا خیلى اوقات هم -اگر نگوییم همیشه- نفرت بوده؛ این تاریخ گذشتهی ما است. اگر کسى تاریخ هفتاد هشتاد سال اخیر را نگاه کند، جز این نبوده؛ چه آنوقتى که ما ارتش منظّمى نداشتیم، چه از اوایل این قرن هجرى شمسى که ارتش منظّم پیدا کردیم -از آنوقتى که مستشارهاى خارجى [آمدند] که من یک وقت در یکى از ملاقاتهاى ارتشیها شرح دادم که چه کسانى از پرتغالیها و فرانسویها و انگلیسیها و روسها و همینطور هلندیها و آخر هم که آمریکاییها آمدند، آموزش ارتش ما را در این دهها سال متمادى به عهده داشتند- چه تحقیرى که آنها میکردند و تحمیلى که آنها میکردند، چه آنچه قدرتمندان میکردند؛ [این] از طرف آنها، از طرف مردم هم ترس و ارعاب بود. بله، یک افسر، مخصوصاً تا وقتى جوان بود و هنوز نشاطى داشت و غرور جوانیاى داشت، حرکتش یک زرقوبرقى داشت، در خیابان میرفت و میآمد؛ امّا اینکه ملاک عزّت واقعى نیست. امروز ارتش عزیز است؛ امروز ارتش به معناى واقعى کلمه عزیز است. مسئولین کشور، شماها را دوست دارند و قدرتان را میدانند... دیدید که یکى از آخرین صادرات ذهن شریف امام همان پیامى بود که به ارتش دادند، که چه پیام محبّتآمیز و احترامآمیزى [بود]. من همیشه با ایشان راجع به ارتش و نیروهاى مسلّح زیاد صحبت میکردم و میدیدم که ایشان قلباً براى ارتش یک احترامى قائل بودند. مردم هم که شماها را واقعاً عزیز میشمارند، و شماها را مدافع خودشان میدانند، مهاجم به خودشان نمیدانند، بیتفاوت نمیدانند، سربار نمیدانند. هشت سال جنگ به مردم ما کاملاً آموخت که این اونیفورم و کلّاً نیروهاى مسلّح چقدر براى آنها ارزشمندند. این عزّت واقعى است؛ قدر این را بدانید و براى حفظ این و ازدیاد این تلاش کنید. از خدا هم کمک بخواهید.1368/12/05 لینک ثابت هر کدام از شما آنوقتى که احساس میکنید نسبت به یک کارى که وظیفهی شما است و براى شما بهعنوان یک وظیفهی دولتى و وظیفهی ارتشى معیّن کردهاند، بیعلاقهاید و احساس میکنید که نسبت به این کار دلسوزى ندارید، آنوقت جاى نگرانى است، چون از خدا دارید دور میشوید. 1368/12/05 لینک ثابت عمدهی ارتش، نیروى زمینى است.1368/12/05 لینک ثابت در ارتش آموزش را جدّى کنید. 1368/12/05 لینک ثابت در ارتش انضباط داخل نیروها، انضباط واقعى و عمیق باشد، نه انضباط صورى محض. 1368/12/05 لینک ثابت کمربند انضباط را دُور یگانهاى عمده و غیر عمده ارتش بیندازید و محکم نگه دارید. 1368/12/05 لینک ثابت در ارتش یک ذرّه بیانضباطى و بینظمى در خطوط، فاجعهآفرین است.1368/12/05 لینک ثابت حضور فرماندهان ارتش در یگانها واجبِ واجب است. 1368/12/05 لینک ثابت از خدا کمک بخواهید و قدر وضع کنونى ارتش را بدانید.1368/12/05 لینک ثابت |