آمریکای غیر منطقی / امریکای عهدشکن/ منطق امریکایی / دولت غیرمنطقی آمریکا
دولتمردان آمریکا مردم غیرمنطقی ای هستند؛ حرف و عمل آنها غیرمنطقی و زورگویانه است؛ توقع دارند دیگران در مقابل کار غیرمنطقی آنها و زورگوئی آنها تسلیم شوند؛ بعضی از دولتها، بعضی از نخبگان سیاسی در برخی از کشورها در مقابل پرروئی و زورگوئی آنها تسلیم میشوند؛ اما ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی تسلیمشدنی نیست.1391/11/28
لینک ثابت
دولتمردان آمریکا مردم غیرمنطقی ای هستند؛ حرفشان غیرمنطقی است، عملشان غیرمنطقی است، زورگویانه است؛ توقع دارند دیگران در مقابل کار غیرمنطقی آنها و زورگوئی آنها تسلیم شوند.1391/11/28
لینک ثابت
دولتمردان آمریکا چطور غیرمنطقی اند؟ نشانهی غیر منطقی بودن آنها، تناقضهائی است که بین حرفها و کارهای آنها هست؛ حرف یک جور میزنند، کار جور دیگری انجام میدهند. خب، از این نشانهای واضحتر برای غیر منطقی بودن نیست. انسانِ منطقی یک حرف قانعکنندهای میزند، بعد هم دنبال آن حرف راه میافتد.1391/11/28
لینک ثابت
نشانهی غیر منطقی بودن آمریکاییها، تناقضهائی است که بین حرفها و کارهای آنها هست؛ حرف یک جور میزنند، کار جور دیگری انجام میدهند.1391/11/28
لینک ثابت
دولتمردان آمریکائی غیر منطقی حرف میزنند. با گفتگو کنندهی غیر منطقی، نمیشود انسان بنشیند به اتکاء منطق حرف بزند.1391/11/28
لینک ثابت
مردان آمریکائی غیر منطقی حرف میزنند؛ غیر منطقی یعنی زورگو، یعنی حرفِ بیخود بزن.1391/11/28
لینک ثابت
دولتمردان آمریکائی غیر منطقی اند، بدون اعتقاد حرف میزنند و حرفشان با عملشان یکی نیست.1391/11/28
لینک ثابت
دولتمردان آمریکا مردم غیرمنطقیای هستند؛ حرفشان غیرمنطقی است، عملشان غیرمنطقی است، زورگویانه است؛ توقع دارند دیگران در مقابل کار غیرمنطقی آنها و زورگوئی آنها تسلیم شوند؛ خب، بعضی هم تسلیم میشوند؛ بعضی از دولتها، بعضی از نخبگان سیاسی در برخی از کشورها در مقابل پرروئی و زورگوئی آنها تسلیم میشوند؛ اما ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی تسلیمشدنی نیست. نظام جمهوری اسلامی حرف دارد، منطق دارد، توانائی دارد، اقتدار دارد؛ لذا در مقابل حرف غیر منطقی و کار غیر منطقی تسلیم نمیشود.
آنها چطور غیرمنطقیاند؟ نشانهی غیر منطقی بودن آنها، همین تناقضهائی است که بین حرفهای آنها و بین کارهای آنها هست؛ حرف یک جور میزنند، کار جور دیگری انجام میدهند. خب، از این نشانهای واضحتر برای غیر منطقی بودن نیست. انسانِ منطقی یک حرف قانعکنندهای میزند، بعد هم دنبال آن حرف راه میافتد. این آقایان - دولتمردان آمریکائی و دیگر تبعهی آنها از غربیها - اینجوری نیستند؛ یک حرفی میزنند، یک ادعائی میکنند، اما در عمل، درست عکس آن را انجام میدهند. من حالا چند نمونه عرض بکنم:
ادعا میکنند ما متعهد به حقوق بشریم. بله، آمریکائیها پرچم حقوق بشر را بلند کردهاند، میگویند ما متعهد به حقوق بشریم؛ آن هم نه فقط در کشور خودشان - که آمریکا باشد - در همهی دنیا. خب، این حرفی است، ادعائی است؛ در عمل چه؟ در عمل، بیشترین ضربه را اینها به حقوق بشر میزنند؛ بیشترین اهانت را به حقوق انسانها در کشورهای مختلف و نسبت به ملتهای مختلف، اینها میکنند. زندانهای مخفیشان در سرتاسر دنیا، زندانشان در گوانتانامو، زندانشان در عراق - ابوغریب - حملهی آنها به مردم غیرنظامی در افغانستان، در پاکستان، در مناطق گوناگون؛ اینها نمونهای از حقوق بشر ادعائی آمریکائیهاست! هواپیماهای بدون سرنشینشان راه میافتد، هم جاسوسی میکند، هم مردم را زیر فشار قرار میدهد؛ که روزانه خبرش را شما از افغانستان و پاکستان میشنوید. البته همین هواپیماهای بدون سرنشین، به قول یکی از مجلات آمریکائی که همین چند روز قبل از این نوشته بود، در آینده مایهی دردسر خود آنها خواهد شد. میگویند ما متعهد به عدم تکثیر سلاح هستهای هستیم. بهانهی حملهی به عراق هم در یازده سال قبل از این همین بود که گفتند در عراق رژیم صدام دارد سلاح هستهای درست میکند. البته رفتند و پیدا هم نکردند و معلوم شد دروغ بوده است. میگویند ما متعهدیم که سلاح هستهای تکثیر نشود؛ در عین حال از یک دولت شریری که دارای سلاح هستهای هم هست، تهدید به سلاح هستهای هم میکند - یعنی دولت صهیونیستی - دفاع میکنند، حمایت میکنند. آن حرفشان است، این عملشان است.
میگویند ما متعهد به گسترش دموکراسی در دنیا هستیم - حالا کاری نداریم که دموکراسىِ خود آمریکا چه جور دموکراسیای است؛ در این زمینه بحث نمیکنیم - با این ادعا، با کشوری مثل جمهوری اسلامی که روشنترین و واضحترین مردمسالاریها و دموکراسیها را در این منطقه داراست، دائم معارضه و مقابله میکنند؛ در عین حال پشت سر کشورهائی در این منطقه میایستند و با کمال پرروئی از آنها حمایت میکنند که بوی دموکراسی را استشمام نکردهاند و یک بار ملتشان رنگ انتخابات و رأی و صندوق رأی را ندیدهاند. این هم تعهدشان نسبت به دموکراسی است! ببینید فاصلهی قول و عمل چقدر است.میگویند میخواهیم مسائلمان را با ایران حل کنیم. این حرفی است که بارها میگفتند، اخیراً بیشتر هم میگویند. میگویند میخواهیم مذاکره کنیم و مسائلمان را با ایران حل کنیم - این حرفشان است - اما در عمل متشبث به تحریم میشوند، متشبث به تبلیغات دروغ میشوند، حرفهای ناشایسته میزنند، مطالب خلاف واقع را نسبت به نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران دمبهدم منتشر میکنند...
رئیس جمهور آمریکا نطق میکند و دربارهی مسائل هستهای ایران جوری حرف میزند که انگار اختلاف بین ایران و آمریکا این است که ایران میخواهد سلاح هستهای درست کند. میگوید ما تا جائی که بتوانیم، نمیگذاریم ایران سلاح هستهای درست کند! خب، اگر ما میخواستیم سلاح هستهای درست کنیم، شما چطور میتوانستید نگذارید؟ اگر ایران اراده میکرد که سلاح هستهای داشته باشد، آمریکا به هیچ وجه نمیتوانست جلوی او را بگیرد.ما نمیخواهیم سلاح هستهای درست کنیم؛ نه به خاطر اینکه آمریکا از این ناراحت میشود؛ عقیدهی خود ما این است. ما اعتقاد داریم که سلاح هستهای جنایت بر بشریت است و نباید تولید شود؛ آنچه هم که در دنیا هست، باید محو شود و از بین برود؛ این عقیدهی ماست، به شما ربطی ندارد. اگر ما این عقیده را نداشتیم و تصمیم میگرفتیم سلاح هستهای درست کنیم، هیچ قدرتی نمیتوانست جلوی ما را بگیرد؛ همچنان که در جاهای دیگر هم نتوانستند بگیرند: در هند نتوانستند، در پاکستان نتوانستند، در کرهی شمالی نتوانستند. آمریکائیها مخالف هم بودند، اما آنها هم سلاح هستهای درست کردند.
اینکه میگویند «ما نمیگذاریم ایران سلاح هستهای درست کند»، یک تقلب در حرف زدن است. مگر بحث سر سلاح هستهای است؟ در قضیهی هستهای ایران، بحث بر سر سلاح هستهای نیست؛ بحث سر این است که شما میخواهید جلوی حق قطعی و مسلّم ملت ایران را - که غنیسازی هستهای و استفادهی صلحآمیز از توان داخلی خود ملت ایران است – بگیرید.1391/11/28
لینک ثابت
دولتمردان آمریکائی غیر منطقی حرف میزنند. با گفتگو کنندهی غیر منطقی، نمیشود انسان بنشیند به اتکاء منطق حرف بزند؛ خب، او غیر منطقی است. غیر منطقی یعنی زورگو، یعنی حرفِ بیخود بزن. این واقعیتی است که ما در طول این... سال[ها] در برخورد با قضایای گوناگون جهانی آن را بروشنی دریافتهایم. ما این را میفهمیم که طرف مقابل ما کیست و چگونه باید با او رفتار کرد.1391/11/28
لینک ثابت
[امریکاییها] بحث مذاکره را پیش کشیدند، که ایران بیاید بنشینیم مذاکره کنیم. همین رفتار غیرمنطقی، در این دعوت به مذاکره هم وجود دارد. غرض آنها حل مشکلات و مسائل نیست ... غرضشان یک کار تبلیغاتی است برای اینکه به ملتهای مسلمان نشان دهند که ببینید این نظام جمهوری اسلامی بود با آن سرسختی، با آن ایستادگی، اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه و گفتگو را با ما باز کند.1391/11/28
لینک ثابت
[امریکاییها] در تبلیغات وانمود میکنند که اگر ایران با آمریکا سر میز مذاکره بنشیند، تحریمها برداشته میشود. این هم دروغ است. هدفشان این است که با وعدهی برداشتن تحریمها، ملت ایران را وادار کنند که اشتیاق به مذاکرهی با آمریکا پیدا کند. تصور آنها این است که ملت ایران دیگر از تحریمها به ستوه آمدهاند، پدرشان دارد در میآید، همه چیز به هم ریخته است؛ پس ما بگوئیم خیلی خوب، بیائید مذاکره کنید تا تحریم را برداریم، یکهو جمعیت ملت ایران راه بیفتند که بله، بیائید مذاکره کنیم.
این حرف هم از همان حرفهای غیر منطقی و همراه با فریب و یک وسیلهای برای زورگوئی است. اولاً... اینکه میگویند بیائید مذاکره کنیم، مقصودشان از مذاکره، واقعاً یک گفتگوی عادلانه و منطقی نیست؛ مذاکره یعنی شما بیائید حرفهای ما را قبول کنید، تسلیم شوید، تا ما تحریمها را برداریم. خب، اگر ملت ایران میخواستند تسلیم شوند، چرا انقلاب کردند؟ آمریکا بر اوضاع ایران مسلط بود و هر کار دلش میخواست، میکرد. ملت ایران انقلاب کردند برای اینکه از زیر یوغ آمریکا خارج شوند؛ حالا بیایند بنشینند باز مجدداً تسلیم شما شوند؟1391/11/28
لینک ثابت
مسئولین ما منطقی اند، ملت ما منطقی اند. حرف منطقی و کار منطقی را ما قبول داریم. آمریکائیها نشان بدهند که زور نمیگویند، نشان بدهند که شرارت نمیکنند، نشان بدهند که در حرف و عملشان غیر منطقی حرف نمیزنند و عمل نمیکنند، نشان بدهند که به حقوق ملت ایران احترام میگذارند، نشان بدهند که در منطقه آتشافروزی نمیکنند، نشان بدهند که در مسائل ملت ایران دخالت نمیکنند؛ آنچنان که در فتنهی ۸۸ دخالت کردند، از فتنهگران پشتیبانی کردند، شبکههای اجتماعی را در خدمت فتنهگران قرار دادند - یک شبکهی اجتماعی آن روزها میخواست برای تعمیرات تعطیل کند، گفتند تعطیل نکن؛ برای اینکه بتوانند روی فتنه و آتش فتنه اثر بگذارند! - این کارها را نکنند، خواهند دید جمهوری اسلامی یک نظام خیرخواه است؛ مردم، مردم منطقی ای هستند.1391/11/28
لینک ثابت