newspart/index2
بیداری اسلامی / صحوة الاسلامی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
ترس دشمنان از ظهور اسلام حقیقی در کشورها

بیداری وارد امت اسلامی شده و رسوخ و نفوذ کرده است. در بعضی از کشورها هم این بیداری به انقلاب تبدیل شد و رژیمهای فاسد و وابسته را تغییر داد. لیکن این، بخشی از بیداری اسلامی است؛ همه‌ی بیداریِ اسلامی نیست. بیداری اسلامی گسترده است، عمیق است.
البته دشمنان از کلمه‌ی «بیداری اسلامی» میترسند؛ سعی میکنند عنوان «بیداری اسلامی» برای این حرکت عظیم به کار نرود. چرا؟ چون وقتی اسلام در هیئت حقیقی خود، در قواره‌ی واقعی خود بروز و ظهور پیدا میکند، تن اینها میلرزد. اینها از اسلامِ برده‌ی دلار نمیترسند؛ از اسلامِ غرق در فساد و اشرافیگری نمیترسند؛ از اسم اسلامی که امتداد و انتهائی در عمل و در توده‌ی مردم نداشته باشد، نمیترسند؛ اما از اسلام عمل، اسلام اقدام، اسلام توده‌ی مردم، اسلام توکل به خدا، اسلام حسن ظن به وعد الهی که فرمود: «و لینصرنّ اللّه من ینصره»،(1) میترسند. وقتی اسم این اسلام می‌آید، نشانی از این اسلام پیدا میشود، مستکبرین عالم به خودشان میلرزند - «کأنّهم حمر مستنفرة. فرّت من قسورة»(2) - لذا نمیخواهند عنوانِ بیداری اسلامی باشد. ولی ما معتقدیم نخیر، این یک بیداری اسلامی است، بیداری حقیقی است، و رسوخ پیدا کرده است، امتداد پیدا کرده است، به این آسانی‌ها هم دشمنان نمیتوانند آن را از راه خودش منحرف کنند.1391/09/21


1 ) سوره مبارکه الحج آیه 40
الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه:
همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
2 ) سوره مبارکه المدثر آیه 50
كَأَنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَةٌ
ترجمه:
گویی گورخرانی رمیده‌اند،
2 ) سوره مبارکه المدثر آیه 51
فَرَّت مِن قَسوَرَةٍ
ترجمه:
که از (مقابل) شیری فرار کرده‌اند!
لینک ثابت
بیداری اسلامی

تقریباً از یک سال و نیم پیش تا امروز دیدارها و اجلاسها و نشستهای متعددی درباره‌ی بیداری اسلامی در تهران تشکیل شده، لیکن به نظرم میرسد که اجلاس و نشست اساتید از یک اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا ایجاد یک فکر، یک گفتمان، یک جریان فکری در جامعه، به دست خواص جوامع است؛ به دست اندیشمندان جامعه است؛ آنها هستند که میتوانند فکر ملتها را به یک سمتی هدایت کنند که مایه‌ی نجات ملتها شود؛ همچنان که خدای نخواسته میتوانند به سمتی ببرند که مایه‌ی بدبختی و اسارت و تیره‌روزی ملتها شود. این دومی متأسفانه در طول هفتاد هشتاد سال اخیر در برخی از کشورها، از جمله در کشور خود ما اتفاق افتاد.
روایتی است از رسول مکرم اسلام، حضرت محمدبن‌عبدالله، که میفرماید: «لا تصلح عوامّ هذه الأمّة الاّ بخواصّها قیل یا رسول‌الله و من خواصّها قال العلماء»؛ اول علما را ذکر کرد، بعد چند دسته‌ی دیگر را. بنابراین اساتید دانشگاه، فرزانگان و نخبگان علمی در هر کشوری میتوانند سررشته‌دار حرکت مردم شوند؛ البته به شرط اخلاص، به شرط شجاعت، به شرط نترسیدن از دشمنان. اگر ترس آمد، اگر طمع آمد، اگر غفلت آمد، اگر تنبلی آمد، کار خراب خواهد شد. اگر ترس نبود، شجاعت بود، اگر طمع نبود، اگر غفلت نبود، هوشیاری و بیداری بود، آن وقت کار درست خواهد شد.
اوائل انقلاب، سی و یکی دو سال قبل از این، در یک قضیه‌ی بسیار مهمی، من و دو نفر دیگر که آن روز عضو شورای انقلاب بودیم، از تهران رفتیم قم خدمت امام - امام آن وقت هنوز در قم بودند، تهران نیامده بودند - تا نظر ایشان را نسبت به آن قضیه و اقدام مهم بپرسیم. وقتی قضیه را برای ایشان شرح دادیم، امام رو کردند به ما، گفتند از آمریکا میترسید؟ گفتیم نه. گفتند پس بروید اقدام کنید. ما هم آمدیم اقدام کردیم و موفق شدیم. اگر ترس آمد، اگر طمع آمد، اگر غفلت آمد، اگر گرایشهای انحرافی پا در میان گذاشت، کارها مشکل خواهد شد.
امروز دنیا با یک حادثه‌ی عظیم مواجه است؛ این حادثه‌ی عظیم عبارت است از بیداری اسلامی؛ این یک حقیقت است. ملتهای مسلمان و امت اسلامی بتدریج بیدار شده‌اند. امروز دیگر تسلط بر ملتهای مسلمان، به آسانیِ بعد از جنگ اول جهانی و در دورانهای طولانیِ قرن نوزدهم و بیستم میلادی نیست. امروز اگر مستکبرین عالم بخواهند بر ملتهای مسلمان مسلط شوند، کار دشواری دارند. بیداری وارد امت اسلامی شده و رسوخ و نفوذ کرده است. در بعضی از کشورها هم این بیداری به انقلاب تبدیل شد و رژیمهای فاسد و وابسته را تغییر داد. لیکن این، بخشی از بیداری اسلامی است؛ همه‌ی بیداریِ اسلامی نیست. بیداری اسلامی گسترده است، عمیق است.
البته دشمنان از کلمه‌ی «بیداری اسلامی» میترسند؛ سعی میکنند عنوان «بیداری اسلامی» برای این حرکت عظیم به کار نرود. چرا؟ چون وقتی اسلام در هیئت حقیقی خود، در قواره‌ی واقعی خود بروز و ظهور پیدا میکند، تن اینها میلرزد. اینها از اسلامِ برده‌ی دلار نمیترسند؛ از اسلامِ غرق در فساد و اشرافیگری نمیترسند؛ از اسم اسلامی که امتداد و انتهائی در عمل و در توده‌ی مردم نداشته باشد، نمیترسند؛ اما از اسلام عمل، اسلام اقدام، اسلام توده‌ی مردم، اسلام توکل به خدا، اسلام حسن ظن به وعد الهی که فرمود: «و لینصرنّ الله من ینصره»، میترسند. وقتی اسم این اسلام می‌آید، نشانی از این اسلام پیدا میشود، مستکبرین عالم به خودشان میلرزند - «کأنّهم حمر مستنفرة. فرّت من قسورة» - لذا نمیخواهند عنوانِ بیداری اسلامی باشد. ولی ما معتقدیم نخیر، این یک بیداری اسلامی است، بیداری حقیقی است، و رسوخ پیدا کرده است، امتداد پیدا کرده است، به این آسانی‌ها هم دشمنان نمیتوانند آن را از راه خودش منحرف کنند.1391/09/21

لینک ثابت
نظام‌سازی نکردن؛ ضعف انقلابهای اواسط قرن بيستم در شمال آفریقا

[بیداری اسلامی را باید] آسیب‌شناسی كنید. در كنار آسیب‌شناسی‌ها، تبیین هدفهاست. اگر هدفها تبیین نشد، سردرگمی به وجود می‌آید، آشفتگی به وجود می‌آید. باید هدفها تبیین شود. یكی از مهمترین هدفهای این بیداری، رهائی از شرّ سلطه‌ی استكبار جهانی است؛ این را باید صریح گفت ... یكی دیگر از هدفها، نظام‌سازی است. اگر در این كشورهائی كه انقلاب كردند، نظام‌سازی نشود، آنها را خطر تهدید میكند. در همین كشورهای شمال آفریقا ما یك تجربه‌ای داریم مربوط به شصت هفتاد سال پیش؛ اواسط قرن بیستم. در همین تونس انقلاب شد، نهضت شد، كسانی آمدند سر كار؛ در همین مصر انقلاب شد، كودتا شد، نهضت شد، كسانی آمدند سر كار - در جاهای دیگر هم همین طور - اما نتوانستند نظام‌سازی كنند؛ نظام‌سازی كه نكردند، این موجب شد كه نه فقط آن انقلابها از بین رفت، بلكه حتّی آن كسانی كه به نام آن انقلابها سر كار آمده بودند، خودشان از این رو به آن رو شدند، صد و هشتاد درجه جایشان را عوض كردند؛ خودشان هم خراب شدند. هم در تونس این اتفاق افتاد، هم در مصر این اتفاق افتاد، هم در سودان آن روز این اتفاق افتاد. حدوداً در سالهای 1343 یا 1344 یا 1345، من و چند نفر از دوستان در مشهد رادیوی صوت‌العرب را گرفته بودیم و گوش میكردیم - كه صوت‌العرب مصر از قاهره پخش میشد - آنجا سخنرانی جمال عبدالناصر و معمر قذافی و جعفر نُمیری را كه هر سه در یك جا جمع شده بودند، با هم پخش میكرد. ما در مشهد زیر فشار استبداد و دیكتاتوری له میشدیم، اما از این حرفهای تند و آتشین به هیجان می‌آمدیم و لذت میبردیم. خب، عبدالناصر كه از دنیا رفت، دیدید جانشینهایش چه كردند؛ قذافی هم دیدید چه جوری شد؛ نُمیری هم كه وضعش معلوم بود چه جوری شد. خود آن انقلابها هم عوض شدند؛ هم فكر نداشتند، هم نتوانستند نظام‌سازی كنند. باید در این كشورهائی كه انقلاب كردند، نظام‌سازی شود؛ باید یك قاعده‌ی مستحكمی به وجود بیاید. این هم یكی از مسائل مهم است.1391/09/21
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی