امروز درس خواندن، علمآموزی، پژوهش و جدیت در کار اصلی دانشجوئی، یک جهاد است1391/05/16
لینک ثابت
دانشجو / عدالتخواهی/دانشگاه/آرمانخواهی / دانشجویان/دانشجویی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
امروز درس خواندن، علمآموزی، پژوهش و جدیت در کار اصلی دانشجوئی، یک جهاد است1391/05/16 لینک ثابت یکی از چیزهائی که ما از دانشجوها توقع داشتیم و این به طور طبیعی در دانشگاه و در محیط جوان وجود دارد و بنده هم اصرار داشتم که این حالت در دانشگاه زنده بماند، مسئلهی آرمانگرائی است1391/05/16 لینک ثابت حضور فیزیکی و فکری در مسائل عمومی کشور از سوی مجموعهی دانشجوئی حتماً لازم است1391/05/16 لینک ثابت لزوم شرح صدر سیاسی در بین دانشجویان؛ این ربطی به مسئولین و مدیران دانشگاهها ندارد؛ مربوط به خود تشکلهای دانشجوئی است. من تأیید میکنم لزوم شرح صدر سیاسی را. هیچ منافاتی وجود ندارد بین پایبندی دقیق و عمیق به اصول و رعایت جهتگیری دقیق، در عین حال داشتن شرح صدر و برخورد غیر پرخاشگرانهی با کسانی که با فکر انسان همراه نیستند؛ بالخصوص در زمینههای سیاسی.1391/05/16 لینک ثابت اصرار دارم بر این که جریان دانشجوئی و جنبش دانشجوئی موضع انتقادی خودش را حتماً حفظ کند. بههیچوجه توصیهی ما این نیست که شما انتقاد نکنید. خب، چه کار کنیم که این انتقاد، تکمیل کنندهی پازل دشمن نباشد؟ روی این مسئله فکر کنید. نه اینکه بگوئیم تکمیل پازل دشمن که یک امر منفی است، با لزوم انتقاد که یک امر مثبت است، منافات دارد؛ نه، خب خود شما هم گفتید؛ من انتقاد کردم، در همهی دنیا نقل هم شد؛ اما هیچ کس در دنیا ادعا نخواهد کرد که فلانی علیه نظام اسلامی یا فرض کنید که علیه تشکیلات مدیریت اجرائی یا تقنینی کشور دارد اقدام میکند. خب، شما هم همین جور انتقاد کنید. بنابراین انتقاد کردن میتواند به شکلی انجام بگیرد که بههیچوجه مقصود دشمن را برآورده نکند و به تعبیری که ما عرض کردیم، پازل دشمن را تکمیل نکند.1391/05/16 لینک ثابت دانشگاه یک محیط تراکم نیرو است؛ این نیروها ناشی از دو عنصر اصلی است: یکی اصل جوانی است، که من عقیدهام این است خیلی از جوانها خودشان قدر نیروی جوانی را نمیدانند؛ یعنی هنوز کشف نکردند توانائی بیحد و حصری را که در محیط جوان وجود دارد. جوانی یک سرچشمهی فیاضِ تمامنشدنی از نیرو است. عنصر دوم، خود مسئلهی علم و دانش و دانشجوئی است. خود دانشجوئی به انسان توان میدهد. توجه به علم، توجه به دانش، خودش توانافزا و توانآفرین است. البته بر این دو عنصر اضافه کنیم فضائی را که انقلاب به وجود آورد؛ و اگر بخواهیم با نگاه حداقلی نگاه کنیم، انقلاب این فضا را در محیطهای جوان و محیطهای دانشجوئی، حداقل تشدید و مضاعف کرد. یعنی حالت نشاط، سرزندگی، دوری از دلمردگی، اعتماد به نفس، در محیط دانشجوئی زیاد است. بنابراین ما هرچه از دانشجوها توقع داشته باشیم، کارهای سخت را از آنها بخواهیم، متوجه آنها بکنیم، توقعات ارائه بدهیم، به نظر من پرتوقعی نیست. کارهای زیادی میشود انجام داد. ما یک جریان سیّال و نیروی تمامنشدنی ای داریم که اگر چنانچه این نیرو آزاد شود و هدایت شود، میتواند کشور را به طور کامل آباد کند.1391/05/16 لینک ثابت حضور فیزیکی و فکری در مسائل عمومی کشور از سوی مجموعهی دانشجوئی حتماً لازم است. هم حضور فکری لازم است؛ با همین رسانههای دانشجوئی، با اجتماعات دانشجوئی، با اظهاراتی که اینجا و امثال اینجا ممکن است بکنید، با ارائهی نظراتتان به دستگاههای ذیربط و وزارتهای مربوط - اگر اهل اقتصادید، به دستگاههای اقتصادی؛ اگر اهل مسائل فرهنگی هستید، به دستگاههای فرهنگی نامه بنویسید، پیشنهاد بدهید، نظر بدهید، اعلام موضع کنید - هم حضور فیزیکی لازم است؛ گاهی باید در یک اجتماعی شرکت کنید. من به هیچ وجه نفی نمیکنم و رد نمیکنم، بلکه تأیید میکنم برخی از اجتماعات دانشجوئی را که دربارهی مسائل گوناگون ...به وجود میآید. البته با تندروی در این اجتماعات مخالفم؛ با عمل نسنجیدهی در این اجتماعات مخالفم؛ با تصمیمگیریهای غلط که ممکن است از طرف یک چند نفر انجام بگیرد، بعد در آن بحبوحهی احساسات، ناگهان مورد حمایت جمع هم واقع شود، بنده موافق نیستم.1391/05/16 لینک ثابت حضور فیزیکی و فکری در مسائل عمومی کشور از سوی مجموعهی دانشجوئی حتماً لازم است... راهش چیست؟ چگونه میشود عمل کرد؟ من گمان میکنم اگر مجموعههای دانشجوئی، کانون یا کانونهای تصمیم و اقدام داشته باشند برای اینکه در مسائل گوناگون فکر کنند و تصمیم بگیرند، اقدامهای آنها سنجیدهتر خواهد بود. مثلاً فرض کنید در فلان قضیه...، دانشجوها چه کار کنند، خوب است؟ این را بنشینند یک گروه نخبهای، زبدهای، مسئولی فکر کنند، بعد به صورت متحدالمآل در بین مجموعهی دانشجوئی واضح و مشخص بشود که اگر کسی تخطی و زیادهروی کرد از آنچه که قرار شده، مربوط به تصمیم دانشجوها و جریان دانشجوئی نیست.1391/05/16 لینک ثابت هیچ منافاتی وجود ندارد بین انجام دادن وظائفی که جوانی و آرمانگرائی به انسان دیکته میکند، و بین ملاحظهی مصالح مدیریتی کشور، ملاحظهی قانون، ملاحظهی تدبیر و درایت مدیریتی در کشور. یعنی میتوان آرمانگرا بود، به احساسات جوانی هم پاسخ داد و بر طبق اقتضای جوانی و آرمانگرائی عمل کرد؛ در عین حال جوری هم بود که با مصلحت کشور و با مصالح مدیریتی کشور تعارض و اصطکاکی نداشته باشد. بنابراین به نظر من توقع از مجموعهی دانشجوئی، جزو توقعات زیادی نیست؛ میتوان چنین توقعی را از دانشجوها داشت.1391/05/16 لینک ثابت |