نقشهی جامع برای تحول، در دستمان باشد. بر اساس این نقشهی جامع، اجزای گوناگون را، یکی زودتر، یکی دیرتر، به وجود میآوریم. شما در ذهنتان طرح یک ساختمان کاملِ جامعِ زیبای مستحکم را در یک زمین بزرگ و در جای مناسب میریزید؛ میدانید چه کار میخواهید بکنید. حالا از یک گوشهای شروع میکنید. گاهی یک جزئی از ساختمان را این طرف، گاهی یک جزء دیگر را آن طرف میسازید. آدمی که نگاه میکند، ممکن است نفهمد چه چیزی در خواهد آمد؛ اما شما که نقشه در ذهنتان هست، میدانید چه کار دارید میکنید. هر جزئی، تأمینکنندهی بخشی از آن نقشهی جامع است. این وقتی است که نقشهی جامع داشته باشید. اگر نقشهی جامع وجود نداشت، اگر در این تحول، نگاه کلان وجود نداشته باشد، کارها ممکن است متناقض از آب در بیاید؛ تکراری باشد، زائد باشد، کمبودهای بزرگی به وجود بیاید.1390/02/14
لینک ثابت