Khamenei.ir

1404/08/18

ماجرای یک کتاب انقلابی

 حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بین‌المللی میرزای نائینی (رضوان الله علیه)، با تجلیل از این استوانه‌ی رفیع حوزه‌ی کهن نجف، درباره کتاب تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة فرمودند: «ایشان یک نقطه‌ی شخصیّت استثنائی دارد که هیچ کدام از مراجع اخیر ما ــ حالا گذشته‌ها هم همین‌جور، [از بینِ] گذشته‌ها من یادم نمی‌آید ــ این نقطه را ندارند و آن مسئله‌ی سیاسی است؛ آن به‌اصطلاح اندیشه‌ی سیاسی است. اندیشه‌ی سیاسی غیر از گرایش سیاسی است... آقای نائینی اندیشه‌ی سیاسی داشت، فکر سیاسی داشت. این تنبیه‌الاُمّة واقعاً مظلوم واقع شده... تا الان هم این کتاب هنوز همچنان مهجور است در حالی ‌که کتاب مهمّی است.» ۱۴۰۴/۷/۳۰
بخش «درس و عبرت تاریخ» رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گزارشی به بررسی اندیشه سیاسی میرزای نائینی و کتاب تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة پرداخته است.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif آیت‌الله، شیخ محمدحسین نائینی، مشهور به میرزای نائینی و محقق نائینی، در ۲۸ خرداد ۱۳۲۶ به دنیا آمد.(۱) این عالم برجسته‌ی عالم تشیع، تحصیلات خود را در اصفهان آغاز کرد و در سامرا و نجف اشرف به کمال رساند. مرحوم نائینی، از شاگردان برجسته میرزای شیرازی بود و آنچنان به آن مرجع تقلید زمان نزدیک بود که به عنوان «کاتب و محرر» استاد و طرف مشورت او در امور مهم سیاسی و اجتماعی دانسته شده است.(۲) با رحلت میرزای شیرازی، و شیخ‌الشریعه‌ی اصفهانی، اگرچه مرجعیت عامه، متوجه نائینی نشد، اما به عنوان یکی از مراجع و مدرسان بزرگ حوزه‌ی علمیه، جایگاه والایی پیدا کرد. به‌ویژه در مباحث مرتبط با اصول فقه، آیت‌الله نائینی، به عنوان یکی از محققین صاحب مکتب، و «مُجدِّد» این دانش شناخته می‌شود.(۳)

در این میان، آنچه میرزای نائینی را از از اقران خود متمایز می‌کند، حضور در مسائل سیاسی ایران، و عالم تشیّع است. وی از دوران تحصیل مقدمات علوم دینی در اصفهان، با سیّدجمال‌الدین اسدآبادی، روحانی فعال سیاسی و اجتماعی معاشرت داشت. بعداً، با حضور در عراق و همراهی با میرزای شیرازی، به معاضدت او در نهضت تنباکو و مقابله با قرارداد استعماری رِژی پرداخت. سالها بعد، و در جریان اقدامات استعماری روس و انگلیس در ایران و عراق هم، از رهبران جریان مقاومت اسلامی بود و برای مدتی هم، به دست مقامات خبیث انگلیسی، دستگیر و تبعید شد. درگذشت این عالم فاضل و البته اهل سیر و سلوک اسلامی را در ۲۴ مرداد ۱۳۱۵ دانسته‌اند.

* نه استبداد، نه فرنگ‌زدگی
اگر حضور فعال در امور و وقایع سیاسی، یک وجه ممیزه‌ی جدی برای تمایز میرزا محمدحسین نائینی از بسیاری از اساتید حوزه‌ی علمیه قم به شمار بیاید، از جهتی دیگر، این وجه تمایز، خاص‌تر و جدی‌تر می‌شود. و آن اینکه میرزای نائینی، نه فقط در سیاست وارد بود که این ورود، بر تحقیق و نظریه‌پردازی فکری تکیه داشت. بودند دانشورانی که براساس دغدغه‌ی دینی، در مسائل سیاسی دخالت می‌کردند اما اینکه چقدر این دخالت، بر یک تفکر سازمان‌یافته‌ی علمی بنا شده باشد و بلکه این تفکر، به جامعه هم عرضه شود، جز در اقلیتی از آن بزرگواران دیده نشد. و آیت‌الله نائینی، در رأس این عالمان سیاستمدار اهل تحقیق قرار داشت. در تقریرات درس فقه او، اشاراتی به مباحث حکومتی شده است، اما نگارش یک اثر مستقل، در زمینه‌ی سیاست و بلکه حکومت در اسلام، جایگاه رفیعی به این استاد گرامی بخشیده است: «تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة»، نام این اثر گرانقدر است که براساس اصل توحید، به بیان جزئیات یک طرح حکومتی مبتنی بر آرای اسلامی می‌پردازد.

اگرچه برخی، این کتاب را، متأثر از طبایع الاستبداد، نوشته‌ی عبدالرحمن کواکبی، عالم روشن‌اندیش سوری می‌دانند اما صاحبان نظر، اثر نائینی را، از جهاتی، پیشروتر از حاصل طبع کواکبی می‌دانند. به تعبیر آیت‌الله شهید مطهری، دستکم در مقام استدلال و استناد به مدارک اسلامی، در اثبات و «تفسیر دقیق از توحید عملّی، اجتماعی و سیاسی اسلام،» مرحوم نائینی، از امثال کواکبی موفق‌تر بوده است.(۴)

محقق نائینی، تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة را در بحبوحه‌ی وقایع دوره استبداد صغیر نوشت. پس از صدور فرمان مشروطه در عصر مظفرالدین‌شاهی، با روی کارآمدن محمدعلی‌شاه، او و جمع سلطنت‌طلبان قاجاری، با ادعای ناسازگاری مشروطه با دین مبین، احیای سلطنت مطلقه را اعلام کردند. آنها معتقد بودند که آنچه تحت عنوان حرّیت، مساوات، قانون و... از سوی مشروطه‌خواهان بیان می‌شود، با تفسیر شریعت اسلام ناسازگار است و جمعی از اهل علم هم به حمایت از آنها برخاستند. محمدعلی‌شاه، به همین اکتفا نکرد و در عمل، با به‌توپ بستن مجلس شورای ملّی، به جنگ با مشروطه برخاست. به دنبال آن، تعدادی از مشروطه‌خواهان، در لباس روزنامه‌نگار، نماینده‌ی مجلس و...، دستگیر و معدوم شدند و همین، مقاومت اصحاب مشروطه را برانگیخت. در رأس این جریان، آیات عظام در نجف اشرف، به‌ویژه آخوند شیخ محمدکاظم خراسانی، علیه محمدعلی شاه فتوا دادند و مردم را به حضور در میدان مقاومت دعوت کردند.(۵) نائینی، در این جنبش، چه پیش از تصویب مشروطه و چه در هنگامه‌ی استبداد صغیر، از معاونان آخوند خراسانی و کارپرداز اعلامیه‌ها و بیانیه‌های او بود اما در این هنگامه، به همین اندازه بسنده نکرد و در اقدامی جالب توجه، اثر وزین تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة را رونمایی نمود.

رساله‌های گوناگونی، در له یا علیه مشروطه، در موعد استبداد صغیر منتشر شد. اما کار نائینی، از همه قوی‌تر و درخشنده‌تر بود. هدف نائینی، ابتدائاً، پاسخ به مدعیان سلطنت مطلقه بود که تا به دستاویز شریعت‌خواهی، استبداد خود را توجیه نکنند. از این رو، در همان مقدمه‌ی کتاب تصریح کرد که مشروطه، و مفاهیم بنیادین آن، همگی قابلیت تفسیر همدلانه با شریعت را دارند و از این رو، بر همین پایه، برنامه‌ی حکومتی خود را طرح‌ریزی کرد. کتاب نائینی، با تقریظ آخوند خراسانی و آیت‌الله شیخ عبدالله مازندرانی، دیگر عالم مشروطه‌خواه مقیم نجف همراه شد. جناب آخوند، در متن تقریظ خود بیان داشته بود که تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة، «مأخوذ بودن اصول مشروطیت را از شریعت محقه» را با موفقیت به اثبات رسانده است.(۶)

کتاب‌، شامل‌ پنج فصل، به انضمام مقدمه و خاتمه است. مقدمه‌ را، مطالبی‌ چون حقیقت‌ استبداد، مشروطیت‌ دولت‌، قانون‌ اساسی‌، مجلس‌ شورا، و تبیین مفاهیمی چون حریت‌ و مساوات‌ تشکیل داده است. فصول‌ پنج‌گانه‌ی کتاب هم عبارت است از: ۱) پژوهشی درباره اساس و حقیقت سلطنت، به عنوان انحرافی از وضع اولی،‌ ۲) بحث‌ درباره وجوب تحدید سلطنت در عصر غیبت امام، ۳) بررسی بی‌اشکال بودن مشروطه برای تحدید سلطنت، ۴) بررسی‌ شبهه‌ها و اشکالات درباره‌ی تأسیس مشروطیت، و ۵) شرایط‌ صحت‌ و مشروعیت‌ دخالت‌ نمایندگان‌، وظایف و شرایط صلاحیت آنان‌. در خاتمه هم، دو «مقصد» بیان شده است: در بیان قوای نگهبان استبداد، و چاره و علاج‌ قوای‌ استبداد‌.

بنابراین، تنبیه‌الاُمّة، طرح یک حکومت مشروطه است که مختصات آن، با قواعد آیین اسلام تعارضی ندارد. این نظریه، البته نظریه‌ی آرمانی نائینی نبود. او، به ولایت فقیه و حکومت فقیهان در عصر غیبت اعتقاد داشت اما به دلیل مهیا نبودن شرایط برای پیاده ساختن این حکومت آرمانی، طرح جایگزینی پیشنهاد داده بود که مفاسد کمتری، به نسبت یک حکومت استبدادی شاهنشاهی داشته باشد و در عین حال، با قواعد اسلامی هم مغایر نباشد.

* انحراف از مشروطه‌‌ی تنبیه
همزمان با کوششهای افرادی چون میرزای نائینی در تقویت موضع مشروطه‌خواهان، برخی علمای بزرگ مقیم تهران، مانند شیخ فضل‌الله نوری، نگاه خوش‌بینانه‌ی میرزای نائینی را نداشتند و معتقد بودند که جریان مشروطه‌خواهی، عملاً به سمت کنار گذاشتن شریعت و برپایی یک نظم حکومتی وارداتی از غرب منحرف شده است. از این رو، وی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیهماالسلام متحصن شد و به مقابله با جریان اصلی مشروطه‌خواهی پرداخت.

مقاومت مشروطه‌خواهان اما، در نهایت نتیجه داد و با فتح تهران، و سرنگونی محمدعلی‌شاه، مشروطه، دوباره برقرار شد. از نخستین اقدامات آنها در این مرحله، دستگیری و مجازات شیخ فضل‌الله بود. آنها، این عالم دینی را به جرم مخالفت با مشروطه، به دار مجازات آویختند. و اتفاقاتی که در ادامه رخ داد نشان داد که بدبینی شیخ نوری، آنچنان هم بیراه نبوده است. آنچه به نام مشروطه، نهایتاً، به رهبری جمعی از مشروطه‌خواهان برقرار شد، هرگز تناسبی با مختصات مشروطه‌ی تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة نداشت. چندی بعد، سیدعبدالله بهبهانی، عالم حامی مشروطه در تهران هم ترور شد و سپس، ستارخان، از رهبران متدین جریان مشروطه هم منزوی شد تا جریان فرنگی‌مآب مشروطه، سکاندار سیاست کشور شود.

قتل شیخ فضل‌الله، در همان سالی که تنبیه‌الاُمّة منتشر شد، و افتضاحات پس از آن، البته در دلسردی افرادی چون میرزای نائینی موثر افتاد. علمای نجف، بارها به مقابله با انحرافات مشروطه برخاستند اما بر این اقدامات، سود چندانی مترتب نبود.(۷) نائینی، اگرچه از پشتیبانی مشروطیت دست برداشت، اما با امور سیاسی ایران بیگانه نماند و در مقاطع بعدی هم، مواضع سیاسی خاص خود را اعلام کرد. خصوصاً با روی کار آمدن رضاخان، به اقدامات ضداسلامی او معترض شد و علیه او موضع‌گیری کرد.(۸)

* پشیمانی از حمایت، نه نظریه
با وقوع انحراف در مشروطه، تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة هم به بوته‌ی فراموشی سپرده شد. پس از چاپ اول، و چاپ دوم که یک سال بعد انجام شد، اثر وزین نائینی، دیگر چاپ نشد و عملاً، در زمره‌ی کتابهای نایاب درآمد. همین مسئله، به شایعاتی در اطراف کتاب دامن زد. عده‌ای معتقد بودند که نایابی کتاب، به دلیل جمع آوری آن، از سوی رقبا، یعنی مخالفان مشروطه بوده است.(۹) اما شایعه‌ی پردامنه‌تر و فراگیرتر آن بود که آیت‌الله نائینی، با مشاهده‌ی انحراف مشروطه، از کرده‌ی خود پشیمان شده است. محمد حرزالدین، و آیت‌الله سیدمحسن امین، دو مورخی هستند که مأیوس شدن نائینی از مشروطه و دستور او به جمع آوری نسخه‌های کتابش را، پیش از همه حکایت کرده‌اند.(۱۰) اصل شایعه، البته جای خود را در روایتهای تاریخی پیدا و تثبیت کرد، اما در اطراف آن، داستان‌پردازیهای متکثری هم پدید آمد. برخی مبالغه کردند که محقق نائینی، نسخه دستنویس کتاب را به آب انداخته یا آتش زد، و یا اینکه مبالغ فراوانی، برای استخدام افراد جهت جمع‌آوری کتاب هزینه کرد. (۱۱)

در مقابل، عده‌ای به نفی اصل شایعه پرداختند. آنها، فرض پشیمانی نائینی از نگارش کتاب را بی‌وجه می‌دانند. به اعتقاد این گروه، خصوصاً پس از آنکه نویسنده، براساس یک رؤیای صادقه، اثر خود را به تایید امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف مستند کرده است، و در متن آن نیز، نظرات خود را آیات و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام مستند کرده است، سخن گفتن از پشیمانی، جایی ندارد.(۱۲) به‌علاوه، هرگز رایج نبوده که فقیهی، در صورت برگشتن از رأی و نظر خود، دستور به جمع‌آوری اصل اثر بدهد و بلکه با بیان نظر جدید، آن نظر پیشین را نفی خواهد کرد.

با این همه، به نظر می‌رسد که اگرچه محقق نائینی، از اصل نظر، و طرح پیشنهادی خود برنگشت، -و شاهدی هم بر این مدعا وجود ندارد- اما در رابطه‌ با پشیمانی آن عالم بزرگوار از اینکه اثر متین و مستحکم خود را، خرج آن مشروطه‌ی انحرافی کرد شواهد گوناگونی در دست است. نقل «دلسردی» میرزای نائینی، به کرات از «فضلائی که در محضر آن مرحوم» بوده‌اند نقل شده است.(۱۳) و یک روایت جالب، از بیت آیت‌الله سیّدجواد خامنه‌ای، از شاگردان آن مرجع شیعه هم، که اخیراً در بیان رهبر معظم انقلاب مطرح شد، مؤید همین معنا است: «ما غیر از شایعات، از آنهایی که نجف بودند و از رفقای مرحوم والدمان هم که نجفی بودند و می‌آمدند و می‌رفتند و می‌شناختند، شنیده بودیم که این کتاب را ایشان با زحمت جمع میکرد؛ از هر کس داشت میخرید که نباشد.» دلسردی نائینی، البته ناشی از انحراف مشروطه بود. با وجود آنکه برخی گفته‌اند، علّت پشیمانی نائینی این بود که با نگارش تنبیه، به عنوان یک زعیم سیاسی شناخته شد و شأن علمی و مرجعیت فقهی او تحت الشعاع قرار گرفت(۱۴)، اغلب روایتهای تاریخی، عامل دلسردی او را انحراف مشروطه می‌دانند. به گفته‌ی آیت‌الله طالقانی، شارح موفق کتاب تنبیه، «[ایشان] دیدند با آن کوشش، نتیجه چگونه گردید؛ طرفداران استبداد، کرسیهای مجلس را پر کردند، و انگشت بیگانگان نمایان شد، [و] کشته شدن مرحوم آقاشیخ فضل‌الله نوری بدون محاکمه و به دست یک نفر ارمنی، که لکه‌ی ننگی در تاریخ مشروطیت نهاد، عموم علمای طرفدار مشروطیت را متاثر و دلسرد ساخت.»(۱۵)

بنابراین، اگر هم ماجرای دستور به جمع‌آوری، دور از باور باشد، بعید نیست که عدم چاپ مجدد کتاب، که تدریجاً به نایاب شدن آن انجامید، بی‌اشارت شخص نویسنده نبوده باشد. بالاخره، جمله‌ای مشهور به آن عالم ربانی منسوب است که درباره‌ی عاقبت مشروطه، و حمایتی که از آن کرد، گفت: «انگوری که انتظار و امید سرکه بودن در آن منظور بود، یکباره شراب گردید.»(۱۶)

* تحقق آرمان نائینی
با این اوصاف، تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة، برای سالیان دراز به محاق فراموشی رفت. اگرچه قصد و غرض شخص نویسنده، احتمالاً در این اتفاق بی‌تأثیر نبوده اما، اهل فضل و اهل علم وظیفه‌ی دیگری داشتند و موظف بودند تا از این اثر، به عنوان یک طرح نمونه از حکومت در اسلام پاسداری کنند. به گفته‌ی استاد مطهری، «جوّ عوامزده محیط ما کاری کرد که آن مرحوم پس از نشر آن کتاب یکباره مهر سکوت بر لب زد و دم فرو بست.»(۱۷) منظور حرف این استاد شهید، شاید آن است که نباید، انحرافات و بدیهای مشروطه، به حساب آن عالم عالم پرهیزکار و اثر ارزشمند او گذاشته می‌شد، که البته اینچنین شد.

تنبیه تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة، در اواسط سالهای دهه ۲۰ شمسی، در پرده‌ ماند. در این دهه بود که آیت‌الله سیدمحمود طالقانی، دست به احیای کتاب، و انتشار مجدد آن زد، و آن را با یک مقدمه‌ی دلسوزانه و پاورقیهای عالمانه به چاپ رساند. طالقانی، زیرعنوان «حکومت از نظر اسلام» را برای کتاب برگزید و توجه اسلامگرایان را، در سالهای ابتدایی پس از سقوط رضاشاه، دوباره به این اثر ارزشمند جلب کرد. در آن سالها، نیروهای اسلامی، همچنان به اندیشه‌ی محدود کردن استبداد و حکومت سلطنتی بودند و برپایی یک مشروطه‌ی حقیقی، مطابق آنچه در تنبیه‌الاُمّة آمده را، تنها شکل حکومت قابل تحقق می‌دانستند. از این رو، مهندس بازرگان، رهبر گروه نهضت آزادی هم در دادگاه رژیم پهلوی، حاکمان را به پیروی از نظرات نائینی و عمل به مختصات حکومت مشروطه حقیقی که در کتاب تنبیه‌الاُمّة آمده سفارش کرد.(۱۸) حتی مبارزان مسلمانی چون دکتر مصطفی چمران، و اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان ایران در آمریکا، مطالعه‌ی کتاب تنبیه‌الاُمّة را در دستور کار تحقیقی خود، برای رسیدن به مختصات حکومت اسلامی قرار داده بودند.(۱۹)

اما با اوج گیری نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی رحمه‌الله، آرمان حکومتی ولایت فقیه احیاء شد. امام خمینی رحمه‌الله، در سلسله دروس ولایت فقیه، که در تبعیدگاه نجف ایراد می‌شد و بعداً در قالب کتابی با عنوان حکومت اسلامی به دست مبارزان رسید، به نظرات محقق نائینی هم پرداخته و تاکید کرده بود که نائینی، در زمره‌ی فقیهانی است که «تمام مناصب و شئون اعتبارى امام را براى فقیه ثابت مى‌دانند.»(۲۰) همانطور که گفتیم، ولایت فقیه، نظریه آرمانی نائینی بود و مشروطه‌ی طرح‌شده در تنبیه الامه، حکومت ناگزیری بود که در آن شرایط زمان و مکان، دستکم بهتر از استبداد مطلقه به نظر می‌رسید. به این ترتیب، نهضت امام، فرصتی را فراهم کرد که نظریه‌ی مطلوب و آرمانی محقق نائینی، یعنی ولایت فقیهان در عصر غیبت احیا شود.

با پیروزی انقلاب اسلامی، عده‌ای از نیروهای فکری معارض با جریان امام خمینی و ولایت فقیه، تنبیه الامه را که اساساً، ترسیمی از یک حکومت ناگزیر، در ظرف زمان و مکان عصر قاجار و پهلوی بود، دستاویزی برای تقابل با جمهوری اسلامی قرار دادند. آنها، تقریری از نائینی و نظراتش ارائه دادند که گویی، حکومت مشروطه، حکومت آرمانی او بوده است و جمهوری اسلامی، باید به مختصات  چنین حکومتی متعهد بماند. حال آنکه آنچه در ایران، پس از انقلاب سال ۵۷ رخ داد، فراتر از توقعات و انتظارات آن روز محقق نائینی بود. با این همه، اهل تحقیق، در تمام سالهای پس از پیروزی انقلاب، ساختار جمهوری اسلامی را، با آنچه حتی در تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة بیان شده نیز قابل تطبیق دانستند و آرای نائینی را، در زمره‌ی آرای موید نظام اسلامی معرفی کردند. در واقع، کلیات آنچه در تنبیه الامه بیان شده است، منهای جایگاه سلطنت، با مبانی حکومت برآمده از انقلاب اسلامی سال ۵۷ تطابق تام و تمامی دارد.

در سال ۱۳۷۹، همایش بزرگی در اصفهان و نائین، برای بزرگداشت آیت‌الله نائینی برگزار شد. فرزند مرحوم نائینی، شیخ مهدی نائینی، در همان ایام اعلام کرد که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، چاپ و انتشار آثاری پیرامون آن عالم بزرگ را، از آن جناب پیگیری کرده‌اند.(۲۱) این همه، فارغ از مقالات گوناگونی که در تطبیق نظرات امام خمینی و محقق نائینی به رشته تحریر در آمده است، نشانگر توجه ویژه‌ی انقلابیون، و نهادهای دینی و انقلابی به نائینی و اندیشه‌ی او، در سالهای پس از پیروزی انقلاب است. و بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، که مقدمه‌ای برای افتتاح کنگره‌ی پاسداشت مقام آیت‌الله نائینی در قم، مشهد و نجف بود، نقطه‌ی اوج این توجه و ارادت به شمار می‌آید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در این بیانات، که در دیدار اعضای برگزارکننده‌ی مذکور بیان شد، اندیشه‌ی نائینی را مقوّم و مؤید مبانی جمهوری اسلامی معرفی فرمودند:‌ «ایشان حکومتی را ترسیم میکنند و به‌اصطلاح ارائه میدهند به عنوان اندیشه‌ی سیاسی، که اوّلاً حکومت است، قدرت است؛ ثانیاً منبعث از مردم است، مردم انتخاب میکنند؛ ثالثاً منطبق بر مفاهیم دینی و احکام الهی و شرعی است یعنی بدون آن معنی ندارد؛ یعنی یک حکومت اسلامی و مردمی. اگر چنانچه بخواهیم به تعبیر امروز این حکومت اسلامی و مردمی را بیان کنیم، میشود «جمهوری اسلامی».

بیان رهبر انقلاب، البته به مذاق نیروهای فکری ضدانقلاب، که در میانشان، برخی معممین روحانی هم دیده می‌شوند خوش نیامد. برافروخته‌شدن آقایان، که عمری در تلاش بودند تا با اندیشه‌ی نائینی، جمهوری اسلامی را بکوبند و تضعیف کنند، قابل درک است. و بیان هوشمندانه و دقیق رهبر انقلاب، بی‌اختیار، بیتی از رباعی مشهور علی اسفندیاری، مشهور به نیما یوشیج را به خاطر می‌آورد که:
خود گوشه‌ گرفته‌ام تماشا را کآب
در خوابگه مورچگان ریخته‌ام.

 
در بیان تاریخ تولد و درگذشت میرزای نائینی از این منبع استفاده کرده‌ایم: فرهنگ اصفهان، بهار ۱۳۸۶، شم‌۳۵، ص۹۶
پژوهشی در اندیشه سیاسی نائینی، ص۱۸
در آستانه تجدد، ص۴
بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صدساله اخیر، ص۴۷
دیدار با ابرار، ص۱۰۷
 تنبیه‌الاُمّة و تنزیه‌الملة، چاپ بغداد، ص۳
برای مطالعه سیر انحرافی مشروطه پس از پایان استبداد صغیر نگاه کنید به مقاله:  نجف و مشروطیت ایران پس از فتح تهران، ‌در: سیری در آراء و اندیشه های نابغه بزرگ شیعه حضرت آیت‌الله میرزا محمدحسین غروی نائینی، ص۴۶۴
مجله حوزه،  مهر و آبان - آذر و دی ۱۳۷۵، شماره ۷۶ و ۷۷، صص ۱۸ و ۱۹ (گفت و گو با شیخ مهدی غروی نائینی)
دیدار با ابرار، ص۱۱۱
(۱۰ معارف الرجال، ج‌ ۱، ص‌ ۲۸۶؛ اعیان الشیعه، ج‌ ۶، ص‌ ۵۴
(۱۱ مجله حوزه،  مهر و آبان - آذر و دی ۱۳۷۵، شماره ۷۶ و ۷۷، صص ۱۸ و ۱۹ (گفت و گو با شیخ مهدی غروی نائینی)
(۱۲ تنبیه الامه و تنزیه المله یا حکومت از نظر اسلامی، مقدمه‌ی آیت‌الله طالقانی، صص۱۶ و ۱۷. ماجرای دیدار و گفتگوی با امام زمان راجع به مشروطه در خواب را، نائینی در تنبیه الامه آورده است. در این رابطه نک: همان، صص ۴۸ و ۱۳۹
(۱۳ همان، ص۱۷
(۱۴ پژوهشی در اندیشه سیاسی نائینی، ۲۷ و ۲۸
(۱۵ تنبیه الامه و تنزیه المله یا حکومت از نظر اسلامی، مقدمه‌ی آیت‌الله طالقانی، ص۱۷
(۱۶ دیدار با ابرار، ص۱۰۵
(۱۷ بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صدساله اخیر، ص۴۷
(۱۸ دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۶، مقاله شماره ۶۱۱۳
(۱۹ کیهان فرهنگی، خرداد ۱۳۸۲، شم‌۲۰۰
(۲۰ ولایت فقیه، ص۷۶
(۲۱ مجله حوزه،  مهر و آبان - آذر و دی ۱۳۷۵، شماره ۷۶ و ۷۷، صص ۱۸ و ۱۹ (گفت و گو با شیخ مهدی غروی نائینی)

در این رابطه ببینید:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای