اتّحاد مقدّس؛ یکی از جدیدترین کلیدواژههای رهبر انقلاب که در دیدار دوم شهریور ماه سال جاری به آن اشاره شد. موضوعی که مانع حمله و تجاوز دشمن میشود. ایشان در این دیدار، اتّحاد مقدّس ملت ایران را یک سپر فولادین توصیف کردند که در برابر خصومتورزی دشمن قرار میگیرد و به هیچ وجه نباید صدمه و خدشه بخورد.
قسمت جدید رادیو نگار با حضور آقای مهدی فضائلی تحلیلگر مسائل سیاسی، چرایی مقدّس بودن این اتحاد و اقتضائات حفظ و پاسداری از آن را مورد بررسی قرار داده است. در ادامه متن کامل آن در اختیار مخاطبان قرار میگیرد.
یکی از موضوعاتی که هم در طول جنگ و هم بعد از جنگ، رهبر انقلاب به مناسبتهای مختلف به آن پرداختند و آن را از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار دادند و دربارهاش صحبت کردند، بحث اتّحاد و انسجام ملّی بود که در طول جنگ دوازدهروزه شکل گرفته بود. رهبر انقلاب، در سخنرانیشان در روز شهادت امام رضا (علیه السّلام)، از این اتّحاد مقدّس با عنوان سپر پولادینی در برابر دلها و ارادههای مردم یاد کردند که باید مراقب بود خدشهای بر آن وارد نشود و فتنهانگیزیهای دشمن اثری روی آن نداشته باشد. با توجّه به تعبیری که رهبر انقلاب به کار بردند، به نظر شما چه عوامل و مسائلی میتواند به این اتّحاد مقدّس خدشه وارد کند و بعد هم اینکه چه عواملی میتواند این را مستحکم کند؟ بسم الله الرّحمن الرّحیم. اوّلاً من از شما تشکّر میکنم که همچنان این موضوع را در دستور کارتان دارید؛ چرا که همه اذعان دارند که این انسجام و این همدلیای که در جریان جنگ تحمیلی دوازدهروزه به وجود آمد، حقیقتاً مهمترین عامل برای صیانت از کشور و شکست دشمن یا حدّاقل یکی از مهمترین عوامل بود. بنابراین، طبیعتاً بایستی از آن با جدّیّت و با وسواس مراقبت و صیانت کرد تا آسیب نبیند؛ چون اینطور نیست که امروز تهدیدات برطرف شده باشد و ما مثلاً بگوییم امروز در شرایطی هستیم که دیگر از آن انسجام بینیازیم. بر این اساس، رهبر انقلاب هم در یک مقطعی به عنوان توصیهی قطعی از این مسئله یاد کردند و این انسجام را به عنوان توصیهی قطعی مطرح کردند. لذا همه باید مراقبت بکنیم و تلاش بکنیم که این عامل، همچنان، هم محفوظ بماند و هم اینکه روزبهروز تقویت بشود؛ یعنی نهتنها آسیبی به آن وارد نشود، بلکه تلاش بکنیم که تقویت هم بشود.
من باید یک مقدّمهی دیگری هم عرض بکنم؛ اینکه بههرحال اهمّیّت مقولهی اتّحاد به اهمّیّت مردم و جایگاه مردم برمیگردد. البتّه ما وقتی صحبت از اتّحاد و انسجام میکنیم، هم بحث انسجام و اتّحاد و همدلی در بین مردم هست، هم در بین مردم و مسئولان این انسجام و این همدلی باید باشد و هم بین خود مسئولان و دولتمردان کشور و کسانی که ادارهکنندهی کشور در بخشهای مختلف هستند این انسجام و این همدلی باید باشد. لذا این مسئله ابعاد مختلفی دارد، ولی مهمترین بُعدش انسجام و همدلی در بین خود مردم است. این انسجام و همدلی در بین مردم جزو عوامل پیروزی انقلاب اسلامی بوده؛ یعنی از ابتدایی که حرکت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) شروع شد، این همدلی و حضور مردم نقش تعیینکنندهای داشت و منجر به پیروزی انقلاب شد. به قول اهل نظر در علوم عقلی، آن چیزی که عامل حدوث است عامل بقا هم هست و چون یکی از عوامل مهمّ حدوث انقلاب این همدلی و حضور و همراهی مردم بوده، برای تداوم انقلاب هم نمیشود از این همدلی و انسجام چشم پوشید و لذا آن را باید همواره در مدّ نظر قرار داد.
طبیعتاً این مؤلّفه در یک مقاطعی اهمّیّت خودش را و نقش خودش را و ضرورت خودش را بیشتر نشان میدهد و آن مقاطع، مقاطعی است که تلاشها برای بر هم زدن این مؤلّفهی مهم بیشتر میشود یا اینکه دفاع از کشور و دفاع از انقلاب ضرورت بیشتری پیدا میکند. لذا از ابتدای پیروزی انقلاب، هم به صورت مستمر در توصیههای حضرت امام و هم در توصیههای حضرت آقا از ابتدای رهبریشان تا الان، شاید یکی از پُرتکرارترین توصیهها و تأکیدات همین بحث همدلی بوده؛ ولی در یک مقاطعی، هم در دورهی امام خمینی (رحمة الله علیه) و هم در دوران زعامت رهبر انقلاب، این تأکیدات بیشتر میشده.
یکی از آن مقاطعی که این مسئله فوقالعاده اهمّیّت پیدا میکند، آنجایی است که دشمن به صورت مشخّص و کاملاً علنی یک حرکتی را علیه منافع مردم ما انجام میدهد که بُروز و ظهورش در جنگ خیلی زیاد است. البتّه این حرکت دشمن همیشه دارد اتّفاق میافتد ــ یعنی دشمن یک لحظه دست از دشمنی برنداشته و برنمیدارد ــ ولی این حرکت در یک مقاطعی خیلی آشکار میشود؛ یعنی همهی آن کسانی که در مقاطع دیگر متوجّه این دشمنی نیستند، در بزنگاه جنگ دیگر این را کاملاً احساس میکنند، چون مشخّص است که از کدام جبهه و به سمت کجا شلّیک دارد صورت میگیرد. لذا شما میبینید مثلاً در دوران دفاع مقدّس هشتساله هم این بحث انسجام فوقالعاده مهم و نقشآفرین بوده، در این جنگ تحمیلی اخیر هم این مسئله فوقالعاده نمود پیدا کرد و بدون تردید اگر این عامل نبود، نتیجهای که در این ماجرا و در این رویداد مهم حاصل شد، به این شکل رقم نمیخورد.
در این مقطع، این مسئله مجدّداً خودش را به عنوان یک عامل تعیینکننده و نقشآفرین نشان داد و تبدیل شد به یک موضوعی که همه روی آن اعتراف کردند و اذعان کردند که این عامل، عامل تعیینکنندهای بوده. خود اینکه چرا این انسجام شکل گرفت، مسئلهی مهمّی است و بحث مفصّلی را میطلبد؛ ولی من فکر میکنم که چند عامل خیلی مؤثّر بود که منجر شد به اینکه رهبر انقلاب واژهی «مقدّس» را برای این اتّحاد به کار ببرند. یکی از آن عوامل این بود که این انسجام و این همدلی در یک مقطع و برههی فوقالعاده حسّاس و تعیینکننده اتّفاق افتاد؛ یعنی بود و نبود این عامل میتوانست تعیینکنندهی نتیجهی این جنگ باشد.
نکتهی دوّم اینکه این اتّحاد و این انسجام حول یک امر مقدّس شکل گرفت. حالا برای آن کسانی که با نگاه ایدئولوژیک به این ماجرا نگاه میکنند و نگاه کردند، این «امر مقدّس» میشود دفاع از یک نظام اسلامی و از این جهت مقدّس است. آن کسانی هم که ممکن است این منظر برایشان خیلی موضوعیّت نداشته باشد، خود کشور و ایران برایشان مهم بوده ولی این کشور و ایرانی است که امروز بستر چنین نظامی است و این دو مقوّم همدیگر هستند؛ یعنی امروز انقلاب اسلامی بدون ایران معنا و مفهوم ندارد و ایران هم بدون انقلاب اسلامی معنا و مفهوم ندارد. به نظرم خیلی خوب میشود این را ثابت کرد که اگر امروز نظام اسلامی در این کشور آسیب ببیند، بدون تردید، ایران به معنای تمامیّت ارضی خودش دیگر محفوظ نخواهد ماند و بحث تجزیه و بحث آسیبهای جدّی به این سرزمین مطرح خواهد شد. شما میبینید که حدّاقل در طول دو قرن گذشته، تنها در دوران نظام جمهوری اسلامی است که دشمن به این کشور حمله میکند و اگرچه ظاهرش عراق بود، ولی شاید حدود سی یا چهل کشور به انحاء مختلف او را پشتیبانی میکردند و در این جنگ که حدوداً هشت سال طول کشید، بسیاری با انگیزههای دینی و با محوریّت اعتقاد به مقولهی مهمّی مثل عاشورا و محرّم و حضرت اباعبدالله پای این کشور ایستادند و اجازه ندادند که یک سانتیمتر از خاک ایران کم بشود؛ در حقیقت، این تفکّر و این اعتقاد بود که از این مرزوبوم دفاع کرد و امروز این دو با همدیگر یک همافزایی بسیار جدّی دارند. لذا هر دو گروه، چه آنهایی که به واسطهی ایران و کشور ایران پای این مسئله ایستادند و چه آنهایی که با نگاه دینی و انقلابی پای این کار ایستادند، از یک امر مقدّسی صیانت کردند.
و نکتهی سوّم اینکه این اتّحاد و این انسجام در مقابل ناپاکترین و شرورترین رژیمی که در روی کرهی زمین وجود دارد و در مقابل منفورترین افرادی که امروز روی زمین دارند راه میروند و نفَس میکشند ــ یعنی رژیم صهیونیستی با همراهی و معاضدت جدّی آمریکا که امروز، هم نتانیاهو و هم ترامپ جزو منفورها هستند و نتانیاهو منفورترین چهرهی روی کرهی زمین محسوب میشود ــ در مقابل این رژیم، این اتّحاد و این انسجام شکل گرفت. این انسجام در مقابل اقدام و تهاجم ناپاکترین رژیم شکل گرفت و موجب شد که این کشور و این نظام باقی بماند و لذا این اتّحاد، یک اتّحاد مقدّس میشود، چون در مقابل نامقدّسترین و ناپاکترین دشمن شکل گرفت. به نظر من این جهات و این ابعاد در مقدّس شدن این انسجام مؤثّر بوده.
نقشهای که دشمن در این عملیّات کشیده بود، نقشهی کاملاً حسابشدهای بود که نه به قصد یک حرکت ایذایی، بلکه به قصد براندازی و شکست کامل ایران و نظام اسلامی انجام شد و ناکام ماند. به تعبیر حضرت آقا، این نقشهی دشمن یک نقشهی حسابشده بود، آن را درست طرّاحی کرده بودند و همهی جهات قضیّه را محاسبه کردند و برنامهریزی کردند، منتها خدای متعال این را به هم زد. یک ابزار مهمّ این به هم خوردن نقشهی شیطانی دشمن توسّط خدای متعال، همین همدلی مردم بود؛ یعنی این همدلی و این تألیف قلوب بین مردم و این انسجامی که شکل گرفت، هدایت خدای متعال بود و نمیشود بگوییم که مثلاً با یک ابزار معمولی ناگهان این اتّفاق افتاد. این هم یکی از جهات دیگر این مقدّس بودن است.
به نظر من عوامل دیگری هم در شکلگیری این انسجام مؤثّر بود. یکی از عوامل مهم، قدرتآفرینی نیروهای مسلّح بود که مردم در همان روز اوّل، آمادگی نیروهای مسلّح را و اقدام و عملشان را مشاهده کردند. دشمن حملهاش را در حدود ساعت سهی بامداد آغاز کرد و آن شرارتها را انجام داد، عملیّات ما هم در حدود ساعت هشت یا نُه شب انجام شد؛ یعنی با فاصلهی کمتر از ۲۴ ساعت، پاسخ دشمن داده شد. اینکه مردم دیدند در یک نظام و در یک کشوری دارند زندگی میکنند که نیروهای مسلّحش، هم عزم و ارادهی پاسخگویی به دشمن را دارند و هم توان پاسخگویی به دشمن را دارند و این کار انجام شد و مردم شلّیک این موشکها را دیدند، غرّش این موشکها را شنیدند، وقتی که مردم احساس میکنند که در یک نظامی که قوی است، در زیر یک پرچمی که آن پرچم، پرچم مقتدری است دارند زندگی میکنند، خود این یک عامل انسجام میشود. من تردیدی ندارم که اگر مردم این قدرتنمایی را نمیدیدند، شاید آن انسجام به آن شکل و به آن سرعت شکل نمیگرفت. اینها همه عوامل مهمّی هستند که در این ماجرا نقش داشتند.
خب اگر ما این را درک بکنیم که دشمن برای یک ضربهی نهایی و تمامکننده آن عملیّات را و آن جنگ را آغاز کرد ــ که خودشان اعتراف کردند و اذعان کردند که با چنین هدفی آن کار را انجام دادند ــ و اگر امروز میبینیم که آنها به هدفشان نرسیدند و اگر امروز برای ما روشن شده که مهمترین عامل یا حدّاقل یکی از مهمترین عوامل ناکامی دشمن در رسیدن به هدفش این اتّحاد بوده، پس این اتّحاد و این انسجام میشود سپر پولادین برای صیانت از کشور و این نظام.
لذا امروز هر حرکتی آگاهانه یا ناآگاهانه انجام بگیرد که بخواهد به این انسجام آسیبی وارد بکند، یک حرکت نامقدّسی است، چون علیه یک امر مقدّسی دارد صورت میگیرد. در همهی دورانها، اقدامات ضدّوحدت و ضدّانسجام اقداماتی مذموم، ناپسند و مورد نکوهش بوده، امّا امروز نسبت به گذشته بهمراتب ناپسندیدهتر و قابل نکوهشتر است، چون شرایط امروز به نسبت بعضی از دورانهایی که ما پشت سر گذاشتیم شرایط مهمتری است. بهخصوص اینکه ما احساس میکنیم دشمن همچنان مترصّد این است که اگر احساس بکند در این انسجام خللی وارد شده و در این همدلی مردم شکافی ایجاد شده، مجدّداً شرارت بکند. البتّه عوامل مهمّی هست که او الان به خودش جرئت این کار را نمیدهد، ولی همچنان مترصّد این کار است؛ یعنی نمیتوانیم بگوییم که دشمن دیگر به طور کامل منصرف شده. تا زمانی که اینجا عوامل تولید قدرت وجود داشته باشد و این قدرت را حفظ بکند یا افزایش بدهد، حتماً دشمن در شرارت جدید خودش دچار تردید خواهد بود و هر زمانی که این عوامل تولید قدرت با مشکل روبهرو بشوند یا ضعیف بشوند، دشمن مجدّداً جسارت و گستاخی خودش را تکرار خواهد کرد و آن شرارت تکرار خواهد شد.
لذا همهی کسانی که امروز علاقهمندند که در مقابل تهاجم مجدّد دشمن نقش بازدارندگی ایفا بکنند، برای حفظ این مؤلّفهی مهمّ تولید قدرت که همان اتّحاد و انسجام است، باید تلاش بکنند. به نظر من هر کسی که به هر دلیلی و با هر بهانهای نسبت به این مسئله و خطیر بودنش و اهمّیّتش بیتوجّهی میکند ــ چه آگاهانه، چه ناآگاهانه ــ بداند که دارد به این مسئله آسیب میزند و یک گامی را در جهت خواستهی دشمن برمیدارد؛ لذا همه باید خودشان را در مقابل این مسئله پاسخگو بدانند.
به نظرتان عامل اصلی برهمزنندهی این اتّحاد و همدلی چه چیزی میتواند باشد؟ من فکر میکنم که حدّاقل به عنوان یکی از عوامل، اگر مردم احساس بکنند آن کسانی که باید دغدغهی مردم را و مشکلات اصلی مردم را و مطالبات اصلی مردم را داشته باشند، به جای توجّه و اهتمام لازم به این مسائل اصلی درگیر منازعات سیاسی مورد علاقهی خودشان هستند، این مردم را ناراحت میکند و دشمن را خوشحال میکند. من نمیخواهم بگویم که امروز کسانی نیستند که اظهارنظرهای نسنجیده بکنند؛ چرا، متأسّفانه کسانی هستند. امّا به نظرم آن کسانی که خودشان را نسبت به مردم دلسوزتر میدانند، خودشان را نسبت به مراقبت از کشور و پاسداری از این اتّحاد مقدّس دلسوزتر میدانند، یک جاهایی بایستی خویشتنداریهای بیشتری نشان بدهند. البتّه پاسخ آن کسانی که از جهات مختلف و طرفهای مختلف به یک نحوی افراد را تحریک میکنند، در جای خودش و به موقع خودش باید داده بشود و یک زمانی به حسابشان رسیده بشود؛ امّا اینکه امروز مردم در میان مشکلات عدیدهای که دارند، احساس بکنند که یک عدّهای فارغ از آن مشکلات دارند درگیریها و زدوخوردهای سیاسی خودشان را دنبال میکنند، فکر میکنم یک مقداری باعث دلخور شدن مردم میشود و این احساس به مردم دست میدهد که کسی به فکر ما نیست و خود این به آن همدلی و انسجام آسیب میزند.
از آن طرف، خواصّ چهرههای سیاسی و جریانهای سیاسی هم بایستی بهشدّت مراقب رفتار خودشان باشند، بایستی اهمّیّت این مقطع و حسّاسیّت این مقطع را کاملاً درک بکنند و در اظهارنظرهای خودشان، در موضعگیریهای خودشان، سنجیدهتر عمل بکنند، بهانه به دست دشمن ندهند و طرف مقابل خودشان را تحریک نکنند. این مراقبت و توجّه هم وظیفهای است که به صورت جدّی بر عهدهی چهرههای سیاسی، خواص و جریانهای سیاسی است و طبیعتاً آن کسانی که به این وظیفه و به این مسئولیّت در این زمان بیتوجّهی میکنند، بایستی پاسخگو باشند.
در پایان اگر صحبتی باقی مانده، استفاده میکنیم. آنچه به عنوان صحبت نهایی میخواهم عرض بکنم ــ البتّه شاید تکراری باشد، ولی میخواهم یک تأکیدی روی آن داشته باشم ــ این است که نیاز کشور و ضرورت حفظ انسجام چیزی نیست که ما بگوییم امروز دیگر مثلاً تاریخ مصرفش تمام شده. همانطور که عرض کردم، انسجام و همدلی هیچ وقت تاریخ مصرف ندارد. این مسئله در یک برهههایی اهمّیّت بیشتری دارد و ما همچنان در آن مقطع و بهاصطلاح در آن بزنگاه و در آن برههی حسّاس هستیم. لذا افراد فکر نکنند که الان مثلاً دیگر جنگ تمام شده، الان فرصتی است که ما دیگر حرفهای خودمان را، منافع خودمان را یا چیزهایی از این قبیل را دنبال کنیم؛ نه، آن حسّاسیّت و آن ضرورت و آن نیاز همچنان هست.
من فکر میکنم آن عواملی که موجب همدلی مردم شد، همچنان در بین مردم وجود دارد؛ منتها امروز بایستی یک مقداری گلایهمند باشیم از رفتار بعضی از خواص که رسالت و مسئولیّت تاریخی خودشان را فراموش کردهاند و آن توجّهی را که باید داشته باشند ندارند و آنها هستند که امروز دارند به این انسجام آسیب وارد میکنند.
لذا امروز همهی ما و همهی مسئولان و چهرههای خاص و جریانهای سیاسی بایستی این مسئولیّت اجتماعی و تقوای جمعی را که در تعابیر و توصیههای رهبر انقلاب هم هست، به طور ویژه و به صورت جدّی در نظر داشته باشیم. این توصیه طبیعتاً مستلزم این است که ابتدا خود افراد پایبند به آن باشند و بعد دیگران را هم به عنوان یک امر جمعی توصیهی به این تقوا و توصیهی به این مراقبت بکنند و با خویشتنداری، با مراقبت، با رعایت تقوای سیاسی و جمعی انشاءالله بتوانیم این عامل را همچنان به طور مستحکم حفظ بکنیم و انشاءالله آن را افزایش هم بدهیم تا آسیبی به آن وارد نشود.