حضرت آیتالله خامنهای در اولین روز سال ۱۴۰۲ در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در توصیف و تبیین حرکت بینظیر مردم در ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ تأکید کردند: «بیستودوّم بهمن سال ۱۴۰۱، از همهی بیستودوّم بهمنهای این چند سال قبل پُرشورتر و پرجمعیتتر بود؛ این نشاندهندهی استحکام درونی ملّت ایران است.» ۱۴۰۲/۰۱/۰۱
رسانه KHAMENEI.IR به بهانه اشاره چندباره رهبر انقلاب به این موضوع در گفتوگو با دکتر محمد شفیعیفر، استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به بررسی ریشهها و پیامدهای رخداد مردمی عظیم و مهم راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ پرداخته است.
رهبر انقلاب از حماسه راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ به عنوان «شنبه تاریخی» یاد کردند این حضور مردمی چگونه قابل تحلیل و بررسی است؟
این حضور تاریخی و سرنوشتساز، نشان داد که ملّت ایران به آرمانهای انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) پایبند هستند و بر خط پرافتخار استقلال و اقتدار کشور استقامت میورزند؛ زیرا انقلاب اسلامی نویدبخش استقلال، آزادی و عدالت برای ملّت ایران بود و به یک دوره انحطاط ۱۵۰ ساله در ایران پایان داد. این دستاورد بزرگ به بهای تلاشها، مبارزات طولانی و فداکاریهای عظیم فرزندان این ملّت در دوره معاصر به دست آمده است.
تحریک دشمنان، هوای سرد، مشکلات اقتصادی و... در ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ جزو مؤلفههایی بود که در تحلیلها به عنوان مانع حضور مردم مطرح میشد؛ اما این موانع مؤثر نبود. در کمال ناباوری نظام سلطه و عوامل حقیر آن، ملّت ایران نه تنها آمدند بلکه بیش از سالهای گذشته و پرشورتر و با انگیزهتر از همیشه در صحنه حاضر شدند و جواب دندانشکنی به بدخواهان و آمریکاپرستان دادند. این همان گرمای ایمان و بصیرت مردم بود که در شرایط حساس و بشدت مورد نیاز، باز هم تبلور پیدا کرد و «شنبه تاریخی ملّت» را رقم زد که باطلالسحر توطئه و کید دشمنان انقلاب و ایران بود.
رهبری در جایی تصریح کردند که آمدن مردم به معنای استقامت ورزیدن و لج کردن با دشمن بود. این تقابل با دشمن خارجی در تحلیل رفتار مردم ایران چگونه است؟
ملّت ایران به واسطه چشیدن طعم تلخ حضور و نفوذ بیگانه در سیاستها و برنامههای کشور خود از اواسط دوره قاجاریه و تسلیمطلبی حکومتها؛ بویژه پهلویها در مقابل انگلیس و آمریکا، نسبت به دخالت و تحریک دشمنان ایران در امور خود بشدت حساس هستند و واکنش نشان میدهند.
حساسیت درباره مقوله استقلال و مبارزه با استکبار، منطق توجیه کننده بسیاری از کنشهای ملّت ایران است. مبارزات ملّت ایران در طول ۲۰۰ سال گذشته؛ مانند جنبش تنباکو، انقلاب مشروطه، مقابله با قرارداد ۱۹۱۹، جنبش ملی شدن نفت، مبارزه با کاپیتولاسیون و در نهایت انقلاب اسلامی، تنها زمانی به مرحله انقلابی رسیده است که پیوندی با مسئله استقلال کشور و مبارزه با استعمارگری و دستنشاندگی داشته باشد. این روحیه ضدبیگانه و احساس شرزه استقلال ایران، در انقلاب اسلامی در قالب آرمان «نه شرقی، نه غربی» بروز و ظهور کرد و ملّت ایران، حاضر نیست دست دخالت آمریکا و کشورهای سلطهگر غربی را در سرنوشت و امور مربوط به خود بپذیرد.
ملّت ایران هرگونه دخالت خارجی را مخلّ روح استقلالطلبی و آرمانخواهی خود میداند و با هر کشوری و هر بیگانهای که نگاه طمع و زورگویانه نسبت به ایران و ملّت ایران و منافع آن داشته باشد، سر ستیز دارد و مخصوصاً و از لج آنها، برعکس خواست و نظر آنها عمل میکند. دقیقاً کاری را میکند که برخلاف میل آمریکا و نظام سلطه است. از این نظر، حضور تاریخی مردم، همراه با تحلیل و آگاهانه بود و نه تصادفی و معمولی. مردم ایران بیش از چهار دهه است که هر سال میآیند؛ اما در شرایطی که احساس کنند دشمن درصدد سوءاستفاده یا برنامه دیگری است، بیشتر احساس تکلیف میکنند و بیشتر انگیزه حضور پیدا میکنند. در شرایط عادی، شاید چندان حساس نباشند که حتماً بیایند؛ اما در شرایط خطر و «روز مبادا» که دست طمع دشمن را حس کنند، طوفانی میشوند و حضور غیرمترقبه دارند. این از خصلتهای روانشناختی قاطبه ملّت ایران است که بیگانهپرست و «دشمنشادکن» نیست.
از این منظر، حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، کاملاً حساب شده و با تحلیل و جهتگیری خاص بود؛ یعنی حمایت کامل از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در شرایطی که آمریکا و نظام سلطه غربی چنگ و دندان نشان میدهند. مردم احساس کرده بودند که آمریکا از حضور آنها عصبانی و بیمناک است. به همین دلیل، تعمد داشتند که آمریکا را عصبانیتر کنند و لج او را دربیاورند. به تعبیر شهید بهشتی «آمریکا! از ما عصبانی باش و از این عصبانیت، بمیر!»
در تحلیل برخی از روشنفکران و جامعهشناسان داخلی و خارجی نسبت به جامعه ایران، حضور قاطعانه مردم در مناسکی مثل ۲۲ بهمن و راهپیماییها و تشییع شهدا نادیده گرفته میشود؛ دلیلش چیست؟
اتفاقاً اصل و حقیقت جامعهشناسی، همین اجتماعات و حضورهاست و هویت علم جامعهشناسی، به خود جامعه است، نه کتابها و کتابخانهها. از آنجا که دیدگاهها و نظریههای جامعهشناسی اغلب از غرب آمده است، برخی روشنفکران داخلی هم براساس همان تحلیلها و قواعدی که در کتابها هستند (نه متن خود جامعه)، تحلیل میکنند که این کتابها و تحلیلها را دانشمندان غربی براساس مشاهدات میدانی و حضور اجتماعی جوامع غربی به دست آوردهاند.
جامعه شناسان و تحلیلگران خارجی، چون در این فضا حضور ندارند، طبیعی است که در تحلیل خود خطا کنند؛ ولی برای تحلیلگران داخلی، اینگونه تحلیل، فاجعه است. برای فهم جامعه ایرانی و درک قواعد رفتار سیاسی و اجتماعی ملّت ایران، باید در همین اجتماعات و همایشهای میلیونی و مناسک ملی، انقلابی و دینی حضور داشت تا کنه مسئله درک شود. جامعهشناسی، همانجاست که مردم هستند و باید صدای واقعی ملّت ایران را شنید؛ مردم در کتابها نیستند، کتابها باید براساس حضور مردم نوشته شود، وگرنه این دیگر «جامعه»شناسی نیست.
با توجه به راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱، چارچوب جامع و کامل تحلیل جامعه ایران چیست و چه مختصات و ویژگیهایی دارد؟
ملّت ایران یک ملّت عمیقاً دینی و با گرایشهای تمدنی است که از مواضع خود کوتاه نمیآید و به زور نمیشود چیزی را به او تحمیل کرد. باید با احترام با او حرف زد و رعایت شأن و منزلت او را داشت. نارو زدن را برنمیتابد و در مقابل آن، واکنش سخت نشان میدهد. ملّت ایران، عاشق نقشآفرینی مؤثر در جامعه خود است، روحیه هویتطلبی و استقلالخواهی دارد. ملّت ایران، اهل ایستادگی و استقامت است، خسته و ناامید نمیشود، از عربدههای دشمن نمیترسد، عزت و غرور ملی برایش اهمیت دارد.
ملّت ایران، نسبت وثیقی هم با انقلاب اسلامی به عنوان بخشی از هویت جدید خود دارد و نسبت به سرنوشت آن حساسیت دارد. انقلاب اسلامی، به منزله پایان دوره طولانی انحطاط ملّت ایران و راهگشایی به سمت عزت و افتخار تمدنی است و نوید حیات طیبه را میدهد و ملّت را همچنان به سوی احیای عظمت گذشته خود و زمینهسازی تمدن نوین اسلامی- ایرانی رهنمون میکند. به همین دلیل، در تحلیل رفتار ملّت یاران باید این عوامل را در نظر گرفت تا تحلیل منطبق بر واقع ارائه کرد.