رهبر انقلاب در ارتباط تصویری ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ با مردم آذربایجان شرقی با اشاره به اهمیت موضوع انرژی هستهای، آن را موضوع مهمی توصیف کردند که اگر جمهوری اسلامی ایران امروز به فکر آن نباشد، فردا دیر است و دستش هم خالی خواهد بود.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای بررسی اهمیت و ضرورت انرژی هستهایبرای کشور، به گفتوگو با دکتر سیدمحمودرضا آقامیری، رئیس دانشکده مهندسی هستهای دانشگاه شهید بهشتی پرداخته است. آقای آقامیری معتقد است توانمندی هستهای، یک قدرت علمی و تکنولوژیکی بالاست که برای تأمین نیازهای آینده کشور به آن نیاز داریم.
در افکار عمومی، موضوع انرژی هستهای بیشتر یک بحث سیاسی دیپلماتیک و گرهخورده با مسئله تحریم است. شاید از منظر افکار عمومی، در رسانههای ما از بُعد علمیاش کمتر بحث شده باشد. چرا اینقدر با این موضوع سیاسی برخورد میشود و چرا کشور به آن نیاز دارد؟
تکنولوژی، تکنولوژی است. این بحث مثل این است که بگوییم ما علم مکانیک و برق را برای چه میخواهیم. البته من علم هستهای را جدید نمیدانم؛ چراکه در سال ۱۸۹۵، ویلهلم رونتگن اشعه ایکس را کشف کرد و دو هفته بعد اولین تصویر را از دست همسرش گرفت. میتوان گفت این علمی است که حدود ۱۲۰ سال پیش وارد چرخه علوم شد و بلافاصله خودنمایی کرد. در سال ۱۸۹۶ هم، آقای بکرل رادیواکتیویته را کشف میکند و بحث هستهای آغاز میشود. از همان روزهای اول، متخصصان متوجه شدند این علم میتواند روی انسانها تأثیر بگذارد و بحث آن در پزشکی شروع شد و تا جایی پیش رفت که امروز میتواند بهترین وسیله برای کار پزشکی و بهترین ابزار برای استفاده در کشاورزی، ژنتیک و ... باشد.
اما اهمیت و نیاز به این علم در چیست؟ ما میتوانیم مثل سایر تکنولوژیها از این تکنولوژی استفاده کنیم، ولی این تکنولوژی ویژگی خاصی هم دارد؛ اینکه انرژی قوی نهفته در درون هسته را آزاد میکند. این علم از چه زمانی سیاسی شد؟ از زمانی که انیشتین نامهای به رئیسجمهور وقت آمریکا مینویسد و میگوید آلمانها دارند به بمب اتم دسترسی پیدا میکنند و شما هم برای جلوگیری از آن باید در این زمینه فعالیتتان را آغاز کنید. جالب اینجاست که خود انیشتین بعداً از نوشتن این نامه پشیمان میشود؛ چون این بمب اینقدر عظیم و تأثیراتش سنگین بود که خودشان هم باور نمیکردند.
آمریکاییها در سال ۱۹۴۵ هیروشیما و ناکازاکی را مورد حمله اتمی قرار دادند و بعد در سال ۱۹۵۲ بحث اتم برای صلح را راه انداختند. در سال ۱۹۵۷، آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تأسیس کردند و بعد بهخاطر اینکه نتوانستند کشورهای مختلف را کنترل کنند، پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) را راه انداختند. آن زمان که این پیمان نوشته شد، پنج کشور بمب اتم داشتند. این پیمان میگوید آنهایی که سلاح هستهای دارند، میتوانند داشته باشند و گسترش دهند. آنهایی هم که ندارند، دیگر حق ندارند داشته باشند. حرف مسخرهای است! این کشورها (آمریکا، شوروی سابق، چین، فرانسه و انگلیس) اصطلاحاً اعضای باشگاه هستهای جهان شدند.
برخلاف آنچه که در ذهن خیلیها درباره صرف کاربرد بمب اتم شکل گرفته، انرژی هستهای کاربردهای غیرنظامی فراوانی دارد.
انرژی هستهای در تولید انرژی، جزو منابع پاک است. سیستمهایی که الآن در پزشکی ایران مثل پت، اکسپت و دستگاههای رادیوتراپی هست الآن دیگر با ایکس یا الکترون کار میکند و تا مدتی پیش با کواکت کار میکرد. در کارهای تحقیقاتی در حوزه ژنتیک، صنایع باستانشناسی و صنایع مختلف هم استفاده میشود. تمام رادیوگرافیهایی که در صنعت انجام میشود، رادیوگرافی صنعتی است. الآن در کشاورزی ما حدود سه مرکز تابش گاما ایجادشده که با از بین بردن ریز ذرههای تکثیرشونده مثل قارچها، استریلیزاسیون و ماندگاری را بالا میبرد. فرض کنید مادهای که در دو ماه نگهداری میشود، با تابش گاما این نگهداری به چهار یا پنج ماه میرسد و صرفه اقتصادی هم دارد.
[دریافت فیلم]
در پزشکی هم برای تشخیص و هم برای درمان از انرژی هستهای استفاده میکنیم. در تشخیص خیلی مشخص است و در درمان هم میتواند روی سلولهایی مثل سلول توموری که دائماً در حال تکثیر هستند تأثیر بگذارد. انرژی هستهای در استریلاسیون هم استفاده میشود. ما وقتی کیسه خون را تابش گاما میدهیم، خیالمان راحت است؛ چون دیگر هیچ ریز ذرهای در آن وجود ندارد. بهخاطر همین، میتوان کاربردهای گستردهای را برایش متصور شد.
اما از آن طرف چون فضای سیاسی هست، کشوری که دارای این توانایی باشد اجازه ندارد به کارش ادامه دهد. وقتی کشوری توانایی ساخت رآکتور و تولید سوخت و توانایی تولید میلههای کنترل را داشته باشد، قدرت بازدارندگیاش بالا میرود و هر کسی نمیتواند بهراحتی با آن صحبت کند. بهخاطر همین است که آنها میگویند هیچچیزی نباید داشته باشید. البته، دارند دستگاههای پت بیمارستانی را به ما میدهند. آمریکاییها قبلاً نمیگذاشتند که این دستگاهها بیاید.
این دستگاهها چیست؟
وقتی التهابی در بدن پیدا میشود، دستگاهی مثل ام.آر.آی هم فاکنشنال و هم آناتومیک بدن شما را نشان دهد؛ اما خیلی اوقات این توانایی وجود ندارد و عفونتی دیده نمیشود و دائما خونرسانی در آنجا انجام میشود. برای دیدن آن، ماده هستهای را تزریق میکنند و بعد زیر دستگاهی که میتواند این را آشکارسازی کند، گذاشته میشود و بعد نقطهبهنقطه به شما اطلاعات میدهد. دقیقاً میگوید که کدامیک از قسمتهای مغز طبیعی و کدامیک از قسمتهایش دچار آسیب شده است. میتواند اطلاعاتی را که در بعضی از سیستمهای تصویربرداری معمولی نشان داده نمیشود، به شما نشان دهد. وقتی یک تکنولوژی میتواند به این زیبایی اطلاعات بیمار را به ما بدهد، طبیعی و ضروری است و ما هم باید آن را داشته باشیم.
[دریافت فیلم]
باید کمکم تکلیف استفاده از سوختهای فسیلی را هم روشن کنیم. فرض کنید ما برای تولید هزار مگاوات برق با ذغال سنگ، باید روزی هفت میلیون کیلو ذغال سنگ بسوزانیم. خب، این مقدار با گاز کمتر میشود، اما در رآکتور هستهای بدون تخریب محیط زیست و با مصرف ماده کمتر، همین برق تولید میشود. در درازمدت هم، رآکتورهای هستهای میتوانند از نظر اقتصادی با نیروگاههای فسیلی برابری کنند.
چند کشور از حوزههای صلحآمیز این انرژی استفاده میکنند؟
الآن ۸۰ کشور از این انرژی استفاده میکنند. ۲۵درصد انرژی آمریکا از انرژی هستهای تأمین میشود. آمریکا ۱۰۳ رآکتور هستهای فعال دارد. فرانسه ۷۵درصد انرژیاش را از هستهای میگیرد. در سطح جهان، حدود ۴۵۰ رآکتور هستهای در حال کار است و حدود ۱۷درصد از انرژی جهان را این رآکتورها تأمین میکنند؛ اما چرا همه کشورها نمیتوانند از آن استفاده کنند؟ چون اگر کشوری توانایی داشتن رآکتور را داشته باشد، قدرتمند میشود و میتواند بازدارنده باشد.
[دریافت فیلم]
از این لحاظ، ضرورت دارد که ما هستهای باشیم، در این تکنولوژی صاحبنظر باشیم و حق مردم را برای کاربردهای مختلف آن بگیریم. طبیعی است و خیلی خوشحال هستیم که امروز این کشور با اینهمه فشار بهتنهایی از معدن تا پسماندداری را خودش انجام میدهد. بهغیر از آمریکا و روسیه هیچ کشوری، حتی انگلیس و فرانسه در سطح جهان نیست که کل چرخه سوخت را داشته باشد.
ما در کشور این چرخه را کامل داریم؟
بله! ما تمام مراحل از استخراج اورانیوم و تبدیل به کیک زرد و اورانیوم فلزی و میله سوخت و پسماندداری را در داخل کشور داریم. داشتن چرخه کامل توانایی علمی بالایی میخواهد و ما توانایی این کار را داریم.
آیا میتوانیم علم و فناوری هستهای را قدرت پیشرو و پیشران در تولید قدرت علمی برای کشور بدانیم؟
از یک جنبه همه علوم در جای خود قدرتی دارند که میتوانند پیشران باشند، اما میتوانیم این کار را از یک جنبه بگوییم؛ چون باید مجموعه تکنولوژیها و بخشی از علوم کنار هم قرار بگیرد تا وارد این حیطه شویم.
[دریافت فیلم]
ببینید وقتی شما یک رآکتور میسازید، باید نیروگاه داشته باشید و تکنولوژی نیروگاهیتان قوی باشد و باید فیزیک و علم موادتان هم درجهیک باشد. این مجموعهها علوم هستهای را شکل میدهد و طبیعتاً وقتی علوم هستهای به این شکل پایهگذاری میشود، میتواند علم پیشران و قوی باشد. علم هستهای با بسیاری از علوم مرتبط است. وقتی امروز بحث هوافضا و علوم مختلف میشود، من میگویم که همه اینها تکنولوژیاند که باید همدیگر را بسازند و به همدیگر کمک کنند.
الآن ما وضعیت بالفعلی در بحث انرژی هستهای داریم و وضعیتهای بالقوهای هم وجود دارد. نسبت این دو را چطور میبینید؟ با نگاه آیندهپژوهی چقدر ظرفیت داریم؟
ظرفیت خیلی بزرگی که در این چند سال برای ما ایجاد شد، نیروی انسانی مصمم بود. تنها جایی که نمیشود تحریمش کرد، نیروی انسانی است. خیلی تلاش کردند که نگذارند این اتفاق بیفتد. اصلاً ترورها با این انگیزه صورت گرفت تا نیروی انسانی مصمم به این سمت نیاید.
[دریافت فیلم]
ما امروز از نظر نیروی انسانی توانمند، ظرفیت بالفعل و بالقوه بالایی داریم که خیلی هم مصمم هستند. لزوماً هم اساتید دانشگاه نیستند. گاهی جوان ۲۷ ساله کاری میکند که دانشمند خارجی نمیتواند این کار را کند. کسی مثل شهید احمدیروشن اینقدر پیچیده عمل میکرد و موضوع را خوب فهمیده بود که از خیلی از دانشمندانی که در این زمینه کار میکردند، مسلطتر بود. این اتفاق در کشور ما افتاده و دیگر نمیتوانند جلوی آن را بگیرند. آدمها حضور دارند و در حال کار و تلاش هستند.
در حوزههای دیگر هم، ما کشوری هستیم که اورانیوم داریم و الآن روزبهروز معادن جدیدی شناسایی میشود. ایران جزو مناطقی از جهان است که رادیواکتیویتهاش بالاست. این میتواند یکی از قدرتهای ما باشد. فکر میکنم اینقدر داشته باشیم که بتوانیم نیازهای در حد معقول را برطرف کنیم. من همیشه نیازهای کشورمان را از زاویه بازدارندگی نگاه میکنم. این بازدارندگی که میگویم صرفاً نظامی نیست. بحثم قدرت است که امروز همهچیز را اداره میکند.
الآن چقدر علم هستهای و فناوری ما بهلحاظ نیروی انسانی بومی شده است؟
در بحث رآکتور و پرتو پزشکی در حد نرمالی که جهان دارد، ما هم داریم. در کاربرد پرتو، جزو پایهگذارها هستیم. شهید دکتر شهریاری پایهگذار رشته کاربرد پرتو در ایران بود و رشتهای به نام کاربرد پرتوها در صنعت و کشاورزی درست کرد. با دوستانش سرفصلهای درسی این رشته را نوشت و اولین رئیس گروه هم خودش بود. الآن تأسیسات کاربرد پرتو برای استرلیزاسیون پزشکی و کشاورزی در سه چهار نقطه ایران راهاندازی شده است. خوشبختانه در کاربرد پرتوها هم قدرت ساخت تجهیزات و قدرت بهرهبرداری و استفادهاش وجود دارد. در سایر بخشها هم الآن همکاران ما قدرت طراحی راکتور را دارند.
الآن شبههای وجود دارد که میگویند اگر این توان هست چرا نیروگاه بوشهر هنوز تمام نشده است؟!
یک بخش آن سیاسی و داخلی است. عدهای میگویند هستهای باعث شده ما نتوانیم در سایر زمینهها ارتباطات جهانی داشته باشیم و اصرار بر تعطیلی دارند. این اتفاق باعث تضعیف خودباوریها میشود و بعضی از دانشمندان سرخوردگی پیدا میکنند. اتفاقات بدی که بعضاً افتاد تحقیری بود که در این قضیه شد. باعث شد آزمایشگاه یک استاد دانشگاه چند سال فعال نباشد. پروژهای نباشد تا به دانشجویی که میخواهد فارغالتحصیل شود، بدهند!
دومین مسئله اینکه اگر شما رآکتوری بسازید، نمیتوانید فردا از آن استفاده کنید. الآن در قشم مرکزی هست که در آنجا کار شتابدهنده پزشکی را انجام دادند. تا امروز پنج سال است که یکی از وزارتخانهها اجازه فعالیت نداده است. میگوید شما باید مجوز داشته باشید. وقتی میخواهید رآکتور هستهای بسازید، نیاز به تأییدهای مختلفی دارد که هر کدام را مراکز متفاوتی صادر میکنند. بهخاطر همین هم تلاش این بود که رآکتورهای اول را با دیگران بسازیم که ما از تأیید آنها استفاده کنیم. قرار بود بخش عمده رآکتور داخل ساخته شود و آنها هم بخشهایش را بیاورند. طبیعتاً ۸۰ به ۲۰ میشد تا جایی که دیگر ما بتوانیم مجوز بهرهبرداری را از آژانس و جاهای دیگر بگیریم. بهخاطر همین است که در این سی سال آن جاهایی که مجوز دارند، با شما بازی میکنند. البته ما توان دقیقی داریم و میتوانیم ساخت رآکتور تحقیقاتی را شروع کنیم. طبیعتاً اگر شما میخواهید رآکتور بزرگ قدرتمند داشته باشید، باید از همین رآکتورهای توان صفر شروع کنید.
یک مسئلهای که داریم نگاه رهبر انقلاب به این موضوع و خط قرمز قراردادن بمب هستهای است. ترجمان این موضوع در سیاستگذاری علمی و فناوری هستهای ما به چه شکلی است؟
حضرت آیتالله خامنهای میگویند در شریعت ما رفتن بهسمت این نوع سلاحها، حرام است. این یک نیت و باور و قبولداشتن است. فتوای رهبر انقلاب به این معناست که جمهوری اسلامی قطعاً به این سمت نخواهد رفت و انرژی هستهای را برای استفاده صلحآمیز و زندگی مردم و تولید انرژی میخواهد.
از نظر تکنولوژی شما با همین اهداف صلحآمیز هم بهسمت تجهیزات بروید، قدرت بالایی را در بحث هستهای خواهید داشت. دیگر بحث بمب مطرح نیست، بحث توان شماست. بمب اتم در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران بر اساس حکم رهبر انقلاب وجود ندارد.
حمایتهای رهبر انقلاب از انرژی هستهای چه اثراتی در فضای رشته شما داشته است؟
یکی از زیباترین صحنههایی که تقریباً همه ما را بهسمت یک کار بزرگ حرکت داد، حضور آقا در دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۸۲ بود. وقتی ایشان آمدند، اصرار داشتند مرکز پژوهشی ما را ببینند. به جمع ما آمدند. بعد هم با ما عکس دستهجمعی در محوطه دانشکده گرفتند. این نشان از احساس و ارتباط ایشان با موضوع داشت. بارها به دانشجوهایم گفتهام که هیچ رهبری را نتوانستم پیدا کنم که هم مسلط به مباحث اجرایی، هم مسلط به مباحث نظامی و هم مسلط به مباحث فرهنگی و شعر و ادب باشد، هم بفهمد منِ دانشگاهی و آن جوان ۱۸ ساله چه میگوییم. در حوزه هستهای هم با این فضای کشور و با این شرایطی که الآن در آن هستیم، اگر پافشاری و دقت ایشان نبود مسلّماً الآن خیلی از بخشها تعطیل شده بود. اعتقاد دارم اگر ایشان نبود قطعاً بخشهای مهم تعطیل و بخشهایی اصلاً ایجاد نمیشد. ایشان با باورشان در همه زمینهها کمک میکنند و اگر این حمایتها نبود اتفاق دیگری میافتاد.
شما با دانشمندان هستهای که ترور شدند هم ارتباط داشتید. از این شهدا خاطرهای برای ما بگویید؟
من با شهید فخریزاده همکلاسی و رفیق بودم و دوستیمان ادامه داشت. با شهید شهریاری هم همکار بودم. اگر از من بپرسند که چند تا آدم در ایران علم هستهای را فهمیدند و در بین دانشمندان قدرت رقابت جهانی داشتند حتماً میگویم یکی از آنها شهریاری بود. آدم عجیبغریبی بود. با اینکه در خارج درس نخوانده بود، ولی آدمی بود که خوب خوانده بود و به موضوع مسلط بود. متأسفانه دشمن خوب شناخت و هدفگیری کرد. ایشان از نظر علمی شخصیت بزرگی بود. علم هستهای مثل موم در دستش بود و با این قضیه بازی میکرد. در مورد شهید فخریزاده هم اینکه ایشان خوب پشتیبانی میکرد. موقعی که من از خارج آمدم، به من زنگ زد و پرسید چهکار میکنی؟ گفتم دانشگاه هستم و به دانشگاه آمد. گفت داریم فلان کار را انجام میدهیم و میخواهیم شما کمک کنید. فخریزاده در عین حالی که آدم علمی و با معرفتی بود، خیلی عمیق و عارفمسلک هم بود و شخصیت عارفمسلکی داشت.
[دریافت فیلم]
واقعیت این است که ما برای فخریزاده، شهریاری، احمدیروشن و دیگر شهدا اسطورهسازی نکردیم. نگفتیم این آدمها چهجوری درخشیدهاند. رئیس سزامی به من گفت من اعتراض دارم که چرا دانشمند علمی قویای مثل علیمحمدی را ترورش کردند. متأسفانه ما در شناساندن این شخصیتها کوتاهی داشتهایم.