«مبارزهی قاطع، دقیق و مستمر با فساد اقتصادی» یکی از جدیترین مطالبات رهبر انقلاب اسلامی از دستگاه قضا بوده و هست. ایشان فسادِ درون قوه قضائیه را «گناهی نابخشودنی» میدانند و نظارت دائمی و برخورد با موارد فساد را همواره از مسئولین ارشد قضایی خواستهاند.
آنچه در ادامه میخوانید گزیدههایی از بیانات حضرت آیتالله خامنهای در دیدارهای سالیانه با مسئولین این قوه با موضوع «نظارت و پاکسازی درونی قوه قضائیه» و «مبارزهی جدی با موارد فساد و متخلفین درون این قوه» است. بخشهایی از این مطالب برای اولینبار توسط KHAMENEI.IR منتشر میشود:
نظارت در قوه قضائیه باید بهطور جدّی و گسترده ادامه یابد
غیر از اینکه تعقیب کنیم، ببینیم سیاستها اجرا میشود یا نه، خودِ عملکردها - عملکرد قضات و عملکرد مدیران - باید مورد توجّه قرار بگیرد؛ که اشاره کردند. ایشان [رئیس وقت قوه قضائیه] در بیاناتشان بود که حالا علاوه بر دستگاههایی که موظّف به این کار هستند - مثل بازرسی، مثل دادسرای انتظامی، دادگاههای انتظامی و دیگر بخشهای نظارتی - افرادی را اینجا و آنجا فرستادند و بررسی کردند. بسیار خوب، اینها بسیار کار لازمی است که باید بهطور جدّی و بهصورت گسترده ادامه پیدا بکند. ۰۱/۰۴/۱۳۹۳
کسی که در قوهی قضائیه خیانت میکند باید دو برابر مجازات شود
کسی که در قوهی قضائیه خیانت میکند و سلامت قوه را به هم میزند، او «یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ»
[۱]؛ او باید دو برابر مجازات بشود. واقعاً جا دارد، برای خاطر اینکه او همان نمکی است که برای جلوگیری از فساد به طعام میزنند ـ همان مثل معروف ـ اگر خود این نمک فاسد شد، این جوری خواهد بود. لذاست که باید با او به شدت مقابله کرد. مسألهی سلامت خیلی مسألهی مهمی است. ۰۷/۰۴/۱۳۹۴
پاکسازی درونی قوّه قضائیه، موجب رضایت و اعتماد مردم میشود
به نظر من آنچه مورد اهتمام قوّهی قضائیّه باید باشد، این است که نگاه کند ببیند چهجور میشود رضایت مردم را جلب کرد؛ چهجور میشود دلهای مردم را نسبت به قوّهی قضائیّه مساعد کرد، ذهنها را مساعد کرد. به نظر من مهمترین مسئله، پاکسازی درونی قوّه است. کار تعقیب افراد متخلّف، به نظر من کار بسیار مهمّی است و جزو برترین کارها است، یا شاید بنده بتوانم بگویم از برترین کارهایی که امروز میتواند رضایت مردم را و توجّه و محبّت مردم را به قوّهی قضائیّه جلب کند این است. ما وقتی پهلوی کسی بنشینیم که مسئلهای داشته و به قوّهی قضائیّه مراجعه کرده و فرضاً منبابمثال قاضی از او رشوه خواسته - حالا ممکن است آن کسی که میگوید، در مواردی هم دروغ بگوید امّا مواردی هم قطعاً راست است؛ حالا رشوه یکی از شعبههای فساد است، شُعب فساد گوناگون دیگری هم وجود دارد - وقتی این معنا گفته شد، تکرار شد، رایج شد، طبعاً مردم نسبت به قوّهی قضائیّه بیاعتماد میشوند و از نظر مردم صلاح قوّهی قضائیّه زیر سؤال میرود. و اینکه مردم به قوّهی قضائیّه اعتماد نداشته باشند، آثار اجتماعی بسیار زیاد و زیانبخشی دارد، لذا به نظر من کار اوّل و اصلی و اولوّیتدار قوّه، همین کاری است که شروع شده و این باید با جدّیّت ادامه پیدا کند و با قاطعیّت با آن برخورد بشود. یعنی همین گروههایی که بهصورت ناشناس میروند در شهرهای مختلف، در دادگستریهای مختلف و کشف میکنند فسادی را که در آنجا وجود دارد البتّه با مشی شرعی و دینی، نه به صِرف اتّهام؛ یعنی همان که باید احراز بشود و اثبات بشود - وقتیکه فهمیدند که یک چنین چیزی وجود دارد، بایستی با قاطعیّت برخورد بشود. و این کار هم باید گسترش پیدا کند. در همهی استانهای کشور باید انجام بگیرد، در همهی شهرهای کشور باید انجام بگیرد و باید استمرار داشته باشد؛ چون اینجور نیست که ما فرض کنیم وقتیکه یک مفسد رفت، دیگر فسادی وجود نخواهد داشت؛ نه، انسان در معرض فساد است، همهی انسانها، همهی ماها در معرض فسادیم؛ ممکن است یک حادثهای پیش بیاید و یک نفر دیگر هم دچار بشود. این به نظر من مهمترین کار است؛ سلامت دستگاه قضا برترین هدفی است که ما بایستی دنبال بکنیم؛ دستگاه قضا را باید سالم کنیم؛ خود مجموعه باید سالم باشد. ۰۹/۰۴/۱۳۹۵
قوه قضائیه نیاز به نظام تنبیه و تشویق دارد
نظام تنبیه و تشویق هم بایستی برقرار بشود، حالا تشویقش را من بگویم؛ کار خوبی که شما اشاره کردید این است که دارید برای چه قاضی، چه دادستان چه دیگری پرونده درست میکنید؛ یعنی درواقع دارید قائمه و فهرست کارهایی را که انجام داده به صورت مثبت و منفی درست میکنید، دارید کارنامهی قضائی درست میکنید؛ این کار بسیار خوبی است. حالا اگر چنانچه رسیدید به یک قاضیای که قاطع است، عادل است، منصف است، پرکار است و عالمانه قضاوت میکند، این آدم را مشهور کنید، چهره کنید. چه مانعی دارد که همچنانی که آدمهای بد گاهی اوقات معروف میشوند، قاضی خوب بهعنوان یک قاضی شجاع و عادل و منصف و بیملاحظه و بهشدت خداترس و با این خصوصیات معرفی بشود؛ به یک شکلی پنجتا، دهتا قاضی را در هر سالی معرفی کنید؛ این تشویق است. افرادی که این حالت را میبینند تشویق میشوند به اینکه همین رویه و همین روش را دنبال بکنند؛ اینها را چهره کنید. البته با دادن پول و کمک و ترفیع اداری هم میشود تشویق کرد و آنها هم به جای خود لازم است، اما چهره شدن در بیرون به چهره شدن خود قوهی قضائیه کمک میکند؛ معلوم بشود که قوهی قضائیه در درون خود یکچنین شخصیتهایی را دارد که اینجور میتوانند کمک کنند. ۱۲/۰۴/۱۳۹۶
محکومیت مفسدین اقتصادی را برای مردم تبیین و تبلغ کنید
به نظر من در مجموع، دستگاه یک خطای دوپایهای را دارد در زمینهی برخورد با مسائل اقتصادی انجام میدهد؛ یک پایه عبارت است از نوعی حرف زدن و مشی کردن که تلقّی عمومی این باشد که فساد عمومی است، در حالی که فساد عمومی نیست، فساد مال تعداد اندکی مفسد است؛ هم در دستگاههای دولتی، هم در دستگاههای مردمی، هم در محیط کسبوکار، آنهایی که مفسدند، افراد معدودی هستند، تعداد معدودی؛ [ولی] ما جوری در اظهاراتمان و در تعبیراتمان حرف میزنیم که تلقّی مردم این میشود که خب همهجا را فساد گرفته! این غلط است، واقعیّت این نیست. این یک پایهی غلط.
پایهی غلط دوم اینکه با آن موردی که واقعاً فساد است، برخوردِ قاطع و روشن نمیکنیم؛ باید برخورد بشود؛ آنجایی که واقعاً مفسد اقتصادی است، باید صریح و روشن برخورد بشود. و برخورد هم البتّه با تبیین [باشد]؛ یکی از کارهای مهم این است، که برمیگردد به همان مقولهی تبلیغ. یعنی وقتی یک مفسد اقتصادی را شما محاکمه میکنید و محکوم میکنید به یک مثلاً جزائی و یک مجازات و معاقبهای، این برای مردم جوری تبیین بشود که مردم همه احساس کنند که این کارِ درستی است و این کار باید همینجور انجام میگرفت. ۰۶/۰۴/۱۳۹۷
اگر قوه قضائیه فاسد شد، گناهش نابخشودنی است
مبارزهی با فساد، هم در درون قوّه محلّ کلام است، هم بیرون قوّه؛ لکن اولویّت با درون قوّه است. خب، هزاران قاضی شریف و پاکدامن و کارمندان امین در سراسر قوّه دارند کار میکنند، تلاش میکنند؛ یک عنصر ناباب در یک دادگستریای در یک شهری پیدا میشود، یک حرکتی انجام میدهد، این روانهای پاکیزهی شریف را بدنام میکند؛ این چیز کمی است؟ این چیز کوچکی است؟ شاید آن تعداد آدم نابابی که در مجموعِ قوّهی قضائیّه هستند، یک درصد خیلی کمی نسبت به آدمهایی است که یا در اوج شرافتند ــ ما داریم قضاتی که با زندگیهای سختی زندگی میکنند، پروندههای سنگین مهمّی هم دستشان هست، [امّا] یک ذرّه هم تخطّی نمیکنند؛ اگر اهل خطا بودند ممکن بود زندگیهای خیلی بهتری داشته باشند، ابداً [تخطّی نمیکنند] ــ یا قضات معمولیای [هستند] که دارند کار خودشان را با امانت، با صداقت انجام میدهند؛ نسبت آن افراد فاسد و افراد ناباب در مقابل این افراد، خیلی نسبت کمی است امّا یک نسبت کم، یک درصد کوچک هم تأثیرات مخرّبی میگذارد. نسبت به فسادِ درون قوّهی قضائیّه سختگیری کنید. علّتش هم این است که این [قوّه]، مسئولِ رفع فساد است؛ اگر خودش فاسد شد، گناه او نابخشودنی است. هر چه رتبهی شانی و حقوقی انسان بالاتر رفت، به همان اندازه اهمیت کار او بیشتر میشود، هم در جنبه مثبت هم در جنبه منفی. ۰۵/۰۴/۱۳۹۸