انسان همهی دنیا را برای چه میخواهد؟ برای این میخواهد که جسم او سالم باشد، بیماری نداشته باشد و امنیّت داشته باشد و شکمش خالی نماند؛ اصلاً دنیا برای این است و آنچه نیازهای ضروری انسان است اینها است؛ این [انسان] مثل اینکه همهی دنیا را دارد. نمیخواهد بگوید که دنبال تولید ثروت نباشید که حالا یک عدّهای بگویند: «عجب! اسلام با تولید ثروت مخالف است»؛ نه، اسلام که فریاد میزند ثروتهای انباشتهی در درون طبیعت را با همهی وجود و همهی استعداد استخراج کنید که مخالف این نیست؛ نمیگوید مثلاً دنبال علم نروید یا دنبال جاه و حرمت بین مردم نروید، اسلام مانع از اینها که نیست و میگوید [دنبال] بکنید؛ میخواهد بگوید اساس راحت انسان که وقتی این را داشت دیگر باید حرص نزند، باید برای خاطر زخرف(۲) دنیا ظلم نکند، بداخلاقی نکند، بیانصافی نکند، جنایت نکند، این سه خصوصیّت است؛ این سه خصوصیّت اساس همه چیز است و اینها آن چیزهایی است که انسان وقتی آنها را دارا هست قدرش را نمیداند. شما راحت میخورید، راحت دفع میکنید؛ نه در خوردن مشکلی دارید، نه در دفع کردن مشکلی دارید، نه در مسیر این خوراک از وقتی که از گلو پایین میرود تا وقتی که دفع میشود دردی، ناراحتیای دارید؛ خب سلامت این است، در حالی که بین همین آغاز خوردن غذا، یعنی از لب انسان تا انتهایی که این فاضل غذا و باقیماندهی غذا خارج میشود دَهها نوع ناراحتی و رنج ممکن است وجود داشته باشد؛ هر کدام از اینها پیش بیاید زندگی برای شما تلخ است: لبهایتان زخم بشود نتوانید غذا درست بخورید، دندانهایتان خراب باشد نتوانید غذا بخورید، زبانتان آفْت بزند نتوانید غذا بخورید، گلویتان مشکل پیدا کند نتوانید [غذا را فرو دهید]؛ همین طور بروید تا پایین ببینید چقدر مشکلات سر این راه ممکن است وجود داشته باشد که هر یکی از اینها [پیش] بیاید زندگی را بر شما تلخ خواهد کرد. شما اینها را ندارید، ملتفت هم نیستید که این مشکلات را ندارید؛ بزرگترین راحت برای زندگی انسان، این است؛ همین طور امنیّت، همین طور خود غذا که انسان نگران و دغدغهی گرسنگی را نداشته باشد. اینها آن روح حرص و آز انسانی را میخواهند در انسان کنترل کنند و مهار کنند که بدبختیهای جامعهی بزرگ بشری و خانوادهی بزرگ بشر هم ناشی از همین روح آز و افزونطلبیهای زیادی است.
۱) خصال، ج ۱، ص ۱۶۱؛ «رسول خدا به ابىدرداء فرمود: کسى که صبح تندرست و در امنیت باشد و خوراک همان روز را داشته باشد مثل این است که دنیا را به او دادهاند.»
۲) زر و زیور دنیا