بسم الله الرّحمن الرّحیم
(۱)
بنده هم متقابلاً این روز بزرگ را به همه
ى مستضعفین عالم و ملّتهایى که تحت ستم هستند و امید فرجى از وضع بحرانى و مشحون از ستم روابط کنونى جهان را در دل میپرورانند، و بخصوص به حضّار محترم و به همه
ى پیروان مکتب اهلبیت (علیهم الصّلاة و السّلام) در سرتاسر جهان تبریک عرض میکنم. این یک تصادف مبارکى است که اجتماع شما آقایان محترم با چنین روز بزرگى همراه شده است. و مسئله
ى انتظار ظهور صاحب
الزّمان (علیه الصّلاة و السّلام) یکى از آن مسائل پُرمغز و پُرمعنا و داراى مضامین عالى در مجموعه
ى تفکّرات شیعه است و بخصوص امروز در دنیا این مسئله معناى خاصّى پیدا میکند. همه
ى مسلمین مسئله
ى مهدى (علیه الصّلاة و السّلام) را نقل کرده
اند و به آن معتقدند. اینکه بشریّت را از ظلم
و جورى که بر آن حاکم است، دست بااقتدارِ بازمانده
ى خاندان نبىّ اکرم (صلّى الله
علیه و آله و سلّم) و بقیّه
ى اولیاءالله
در زمین، باید نجات بدهد، مورد اتّفاق است لکن تفاوت شیعه با غیر شیعه در این است که دیگران میدانند که از خاندان پیغمبر کسى خواهد آمد، ولى او را نمى
شناسند؛ شیعه او را مى
شناسد؛ او را به نامش، به
نام پدرش، به
نام مادرش، به تاریخ دقیق ولادتش، به اوامر و دستوراتش و به نشانه
هاى حضورش در میان جوامع بشرى مى
شناسد؛ و این امتیاز بزرگى است. دلهاى شیعه با آن مرکز ملکوتى و الهى در حال ارتباط و پیوند است. محبّت آن وجود مقدّس در دلهاى شیعیان موج میزند، با او سخن میگویند، از او میخواهند، به او اظهار ارادت و توسّل میکنند؛ اینها چیز کمى نیست. این امیدى که در دل یک انسان به
وجود مى
آید، به برکت ایمان و اعتقاد و یقین به وجود منجى و به حضور منجى، خیلى داراى ارزش و قیمت است. یقیناً مایه
ى حرکتهاى بزرگ در جوامع اسلامى و در جوامع شیعى و مایه
ى اصلى حرکت عظیم انقلاب اسلامى، همین عقیده و همین انتظار فرج است.
آن ملّتى که از پدید آمدن فرج ناامید است، آن ملّتى که برقى در دلش نمیدرخشد که او را نسبت به آینده امیدوار کند، آن ملّت وضع موجود عالم را و سلطه
ى ظالمانه
ى قدرتها را میپذیرد؛ مجبور میشود وضع موجود را تحمّل کند، بپذیرد، تسلیم بشود و خود را با آن تطبیق بدهد. امّا آن ملّتى که على
رغم ظواهرِ قدرت
آمیزِ قدرتهاى جهانى و سطله
هاى جهانى، و على
رغم عظمت ظاهرى باطل در همه
ى جلوه
هایش، میداند که این عظمت ماندنى نیست، این قدرت و سلطه داراى مغز و داراى ریشه نیست، میداند که پشت سر این تظاهرات سلطه
آمیزِ ظالمانه و جَوَلان باطل، حاکمیّت حق است، این چنین ملّتى در دلش جوانه
هاى امید سبز میشود، امیدوار میماند و همین امید است که به او جرئت میبخشد، به او اقدام را تعلیم میدهد، حرکت کردن را و قدرت حرکت را به او میبخشد؛ این را باید قدر دانست و این نکته
ى بسیار مهمّى است. شیعه یاد گرفته است که بافضیلت
ترین اعمال، انتظار فرج است. معناى این جمله آن است که در هر شرایطى ولو سخت
ترین شرایط باشد شیعه حق ندارد مأیوس بشود و ناامید بشود؛ [شیعه] منتظر است، منتظر فرج، منتظر گشایش، منتظر بازشدن افق و نفْس این انتظار به او نیرو میدهد و او را قدرتمند میکند و به او نشاط میدهد؛ و نیرو و نشاط و امید هر جا بود، زندگى به
طرف سامان پیش میرود؛ به
طرف اصلاح حرکت میکند. این یک ابزار عمده
اى است در دست شیعه که از متن اعتقادات تشیّع سرچشمه میگیرد و این بسیار چیز باارزشى است.
ما البتّه براى مسئله
ى مهدویّت، مبانى فکرى بسیار عمیق و استوارى را مى
شناسیم. مبادا کسى خیال کند که مسئله
ى مهدویّت، یک مسئله
ى صرفاً عاطفى است؛ نخیر، مبانى فکرى مهدویّت یک مبانى بسیار مستحکم و استوارى است. همه
ى شبهاتى که مخالفین و معاندین این فکر در اذهان منتشر کرده
اند، داراى جوابهاى مستحکمى است. منتها آن چیزى که من میخواهم حالا عرض بکنم، این است که با وجود اینکه بُعد منطقى و فکرى و استدلالى این فکر، بُعد بسیار بارزى است، در عین
حال جنبه
ى عاطفى و معنوى و ایمانى این عقیده
ى شیعى هم بسیار جنبه
ى مهمّى است. یک جنبه
ى فردى دارد مسئله
ى اعتقاد به مهدى و آن جنبه
ى فردى این است که هر کسى باید سعى کند یک رابطه
ى شخصى میان خود و میان ولىّ
اللهالاعظم (ارواحنا فداه) به
وجود بیاورد. همه باید میان قلب خود و روح خود و آن وجود مقدّسى که مظهر اسماء و صفات الهى است، مظهر قدرت و علم الهى است، وعاء
(۲) کامل معرفت
الله
است، یک ارتباطى به
وجود بیاورند و با توجّه، با توسّل، با سخن گفتن، با اظهار ارادت کردن خود را آماده نگه دارند؛ همه باید خودشان را آماده نگه دارند. هیچ
کس نمیتواند بگوید که ظهور مهدى (علیه الصّلاة و السّلام) در آینده
ى نزدیکى نیست؛ ما نمیدانیم، شاید در آینده
ى نزدیکى بود؛ شاید در زمان حیات ما بود؛ شاید این توفیق براى مردم این نسل وجود داشت. مگر میشود با آلودگى، با ضعف نفْس، با عدم اصلاح نفْس، با آن بزرگوار رابطه برقرار کرد در دوران دولت حق و حکومت الهى او؟ باید خود را آماده کنیم؛ هر کسى باید احساس کند که وظیفه دارد خود را آماده بکند؛ این آمادگى، معنوى است، روحى است، آمادگى ایمانى است. هر کسى باید از امید و ایمان و نورانیّت، سرمایه
ى عظیمى در خود ایجاد بکند تا شایسته
ى این بشود که از نزدیکان آن حضرت، از خواصّ آن حضرت، از یاران آن بزرگوار، از همکاران او در حرکت عظیم جهانى
اش قرار بگیرد. اگر از نزدیکان او نشدیم، اگر از پیروان او نشدیم، آن
وقت شقاوتى بالاتر از این نیست؛ باید خودمان را آماده بکنیم. اینجا است که بُعد تربیتى و سازندگىِ این فکر هم خود را نشان میدهد. کدام عاملى میتواند انسان را به این اندازه و با این قدرت بسازد؟ بنابراین این فکر، فکر مهمّى است و در محافل شیعى و معتقدین به اهلبیت و در تعالیم تشیّع در همه
جاى دنیا و در همه
ى زمانها باید یک فصل مهمّى اختصاص پیدا کند به قضیّه
ى مهدى. همانطور که مى
بینید، آن کسانى که با این فکر دشمن بودند و این فکر به ضرر آنها بود، تلاش کردند آن را از ذهنهاى مردم بزدایند، یا آن را تحریف کنند. چقدر تلاش شده است تا مفاهیم مربوط به اعتقاد به مهدویّت، به
شکل تحریف
شده و غلط در ذهنها جا بگیرد و بر زبانها جارى بشود. درست نقطه
ى مقابل آن باید حرکت کرد؛ چه در مقام اعتقاد، چه در مقابل عمل، چه در مقام تبلیغ و تبیینِ این حقیقت.
امروز شما برادران و خواهران از سرتاسر دنیا اینجا اجتماع کرده
اید براى اینکه مجمع جهانى اهلبیت (علیهم الصّلاة و السّلام) را با وجود خودتان مجسّم و متبلور کنید؛ این کار بزرگى است. پیروان اهل
بیت، امروز جمعیّت عظیمى را در دنیا تشکیل میدهند؛ هم در قضایاى مربوط به بشریّت، این مجموعه داراى سهم و داراى مسئولیّتند، هم در قضایاى مربوط به مسلمین و کشورهاى اسلامى و جوامع اسلامى اینها داراى نقشند و داراى مسئولیّتند و باید مسئولیّت خودشان را بشناسند و آن را درست ایفا کنند؛ هم راجع به مجموعه
ى شیعه در دنیا، آحاد شیعه و میلیون
ها انسانى که در سراسر عالم هستند؛ شاید نزدیک به دویست میلیون شیعه امروز در دنیا هست؛ نسبت به آنها هم شما داراى نقشید و داراى تأثیرید؛ هم در جنبه
ى شکلى و سازماندهى شیعه و شناسایى آحاد شیعه در دنیا شما مسئولیّت دارید؛ و پشتیبانى و رسیدگى به حوائج شیعه و کمک به شیعه، در هر جاى دنیا که هستند؛ و ایجاد یک مجموعه
ى واحدى از آحاد میلیونى کثیرِ شیعه که بتوانند در دنیا، در قضایاى عظیمِ جهانى حرفى را بزنند که با فکر آنها و عقاید آنها منطبق است؛ و اقدامى را بکنند که مصلحت میدانند که اینها با تجمّع و اجتماع، امکان
پذیر خواهد شد و بدون آن نه؛ هم در این بخش که بخش شکلى است، بخش سازماندهى است، این مجموعه داراى مسئولیّت است، هم در جنبه
ى معنوى و محتوایى؛ یعنى در نشان
دادن اندیشه
ى شیعى و فکر شیعى که در دوره
هاى مختلف تاریخ در هر دوره
اى به دلیلى این فکر مظلوم واقع شده است و مورد تهاجم قرار گرفته است و نسبت به پیروان آن جفا شده است. ما ثروت عظیمى از معارف را در مجموعه
ى میراث شیعى داریم؛ مجموعه
ى معارف عظیم اسلامى و مجموعه معارف عظیم بشرى، آنچه براى مسلمین و آنچه براى بشر لازم است، در میراث ارزشمند عریق
(۳) شیعى موجود است. این مجموعه، بر روى آن هم باید کار کند و تلاش بکند.
پس تلاشهاى مجموعه
ى مجمع اهلبیت به اطراف عالم به دو بخش تقسیم میشود: در بخش اوّل، آمارگیرى دقیق شیعه مهم است؛ شناسایى آحاد شیعه در دنیا مهم است [اینکه] کجاها هستند، چه میکنند، چه امکاناتى در اختیار آحاد شیعه است که میتواند براى جمع دیگرى از شیعه مورد استفاده قرار بگیرد و جامعه
ى شیعى را مجموعاً از یک امکاناتى برخوردار بکند. تلاش آنها، کار آنها، امکان علمى
شان، امکان سیاسى
شان، امکان اجتماعى
شان، امکان مالى
شان، امکانات بالقوّه
ى سیاسى
شان، این جزو کارهایى است که در آن بخش اوّل باید انجام بگیرد. مرتبط کردن شیعه با یکدیگر از این جمله است. حفظ عقاید جوانان شیعه در اطراف دنیا از این قبیل است. بسیارى از جاهاى دنیا، آحاد شیعه و جوانان شیعه نمیتوانند عقاید خودشان را حفظ کنند، به
خاطر فشارهایى که روى آنها هست. بسیارى از آنها نمیتوانند کسب علم و سواد و تحصیلات بکنند، به
خاطر فشارهایى که بر آنها هست. بسیارى از آنها در جاهایى نمیتوانند به مقامات سیاسى و قُدُرات
(۴) سیاسى دست پیدا بکنند و منشأ اثر سیاسى بشوند، به
خاطر فشارها و تبعیض
هایى که نسبت به آنها در بعضى جاهاى دنیا هست. اینها گره
هایى است؛ این گره
ها را چه کسى باید باز کند؟ مجموعه
ى این کارها جزو وظایف این مجمع است؛ و امروز به فضل پروردگار اوّلین حکومت اسلامى، اوّلین نظام سیاسى مقتدر اسلامى، در دنیاى امروز که به
سمت بى
ایمانى حرکت میکرد، اوّلین نظام الهى و معنوى به
دست پیروان اهلبیت به
وجود آمده است در این نقطه
ى از عالم؛ و مسلمین از همه
ى مذاهبشان و از همه
ى فِرَقشان، امروز افتخار میکنند به اینکه پرچم اسلام و پرچم قرآن در این نقطه
ى از دنیا و در این کشور به اهتزاز درآمده است و این را پیروان اهلبیت کرده
اند. این چیز بزرگى است؛ این پشتوانه
ى عظیمى است؛ این مایه
ى مباهات است. خدا را شکر میکنیم که در این دوران، شیعیان اهلبیت (علیهم
السّلام) توانستند در ادامه
ى تلاشها و مجاهدتهاى مظلومانه
ى آن بزرگواران، امروز کارى بکنند که اسلام از مظلومیّت، در بخشى از جهان خارج بشود؛ از غربت خارج بشود. این کار را پیروان اهل
بیت کردند. این یک پشتوانه
ى سیاسى است؛ چیز عظیمى است. اینها کارهاى اساسىای است که باید انجام بگیرد. خدمات
رسانى و تشکیل سازمانهاى امداد براى شیعه در سراسر عالم از این قبیل است. آن چیزهایى که مجموعه
ى شوراى عالى و هیئتهاى سطح اعلاى مجمع جهانى بر روى آن صحبت کردند و مذاکره کردند و توافق کردند که به بنده هم ارائه شد خوب است. تشکیل گروه
هایى مخصوص امداد، تشکیل مجموعه
هایى مخصوص رسیدگى به حال کودکان یا پشتیبانى
هایى براى زنان در سرتاسر دنیاى اسلام و در سرتاسر جهان، براى پیروان مکتب اهل
بیت (علیهم
السّلام)، پشتیبانى
هاى عملى، پشتیبانى
هاى اعتقادى، مجموعه
ى این دو رشتهکار کار شکلى و سازمانى و کار معنوى و فکرى و اعتقادى کارهاى بزرگى است که اینها بایستى انجام بگیرد.
این نکته باید مورد توجّه باشد که شیعه اگر در سرتاسر دنیا تعارف
(۵) میکند و شناسایى میکند افراد خود را و افراد شیعه به یکدیگر دست آشنایى میدهند، این به معناى رد و نفى فرقه
هاى دیگر اسلامى نیست. این منافاتى با وحدت بین فِرَق مسلمین به
هیچ
وجه ندارد؛ این کمک به آن وحدت است؛ در جهت آن وحدت است. سالهاى متمادى دشمنان اسلام سعى کردند بین فِرَق اسلامى و بیش از همه، بین شیعه و سنّى اختلاف و جنگ و درگیرى و تنازع به
وجود بیاورند؛ و قصد آنها نه حمایت از تشیّع بود، نه حمایت از تسنّن؛ نه گرایشى به شیعه داشتند، نه گرایشى به سنّى بلکه هم دشمن شیعه بودند، هم دشمن سنّى؛ قصد آنها عبارت بود از تضعیف اسلام؛ جامعه
ى اسلامى را خواستند ضعیف کنند، بین آنها اختلاف داخلى به
وجود بیاورند و اختلاف داخلى براى هر ملّتى و هر امّتى، سمّ مهلک است. ما اگر میخواهیم که شیعه مجتمع باشد، بدین معنا نیست که بین شیعه و سنّى اختلافى به
وجود بیاید؛ بعکس، ما میخواهیم که این وحدت و هماهنگى در بین پیروان مذهب اهلبیت (علیهم
السّلام) مقدّمه
اى باشد براى وحدت کلّ جهان اسلام؛ براى ایجاد تفاهم بین همه
ى ابناء اسلام و پیروان قرآن. اینکه ما گفته
ایم که فِرَق اسلامى باید با هم برادر باشند، اینکه شعار داده
ایم که شیعه و سنّى با هم برادرند، یک شعار تاکتیکى نیست؛ یک شعار مصلحتىِ زودگذر نیست؛ این یک فکر است، این یک ممشاى
(۶) عملى است؛ این عمل به تعالیم قرآن و اهل
بیت (علیهم
السّلام) است. در سایه
ى این وحدت است که پیروان اهل
بیت میتوانند مذهب اهل
بیت را براى آن کسانى از مسلمین که با آن مذهب آشنا نیستند، روشن کنند. امروز دستهاى تفرقه
افکنى در دنیاى اسلام سعى میکنند فکر اهل
بیت و مذهب اهل
بیت را مشوّه
(۷) کنند، مزوّر
(۸) کنند، آن را به آن شکلى که از آن دور است، معرّفى کنند. امروز بسیارى از علماى دربارىِ وابسته
ى به قدرتها در کشورهاى گوناگون شیعه را حتّى تکفیر میکنند! اختلاف بین شیعه و سنّى، امروز هدف آمریکا است؛ هدف سلطه
هاى جهانى است و هدف حکومتهاى دست
نشانده
ى آنها است؛ ما با این مخالفیم و این در همه
ى مراحل بایستى مورد توجّه باشد. اجتماع پیروان اهل
بیت یک حرکت فرقه
گرایانه نیست، یک حرکت طایفى نیست، یک حرکت اسلامى است؛ حرکتى است در راه وحدت پیروان قرآن.
ما خدا را شاکر هستیم که بحمدالله
امروز جمهورى اسلامى با قدرتى که دارد، با عزّتى که دارد، با توانایى
های بسیارى که دارد، با شاخص بودنش در سطح عالم که امروز پرچم جمهورى اسلامى، جزو بلندترین پرچمهایى است که امروز در دنیا در حال اهتزاز است میتواند در سطح جهانى، در خدمت اسلام و قرآن قرار بگیرد. ما در را به روى خودمان نبستیم؛ ما خودمان را در داخل مرزهاى خودمان زندانى نکردیم؛ ما مسائل ملّتهاى مسلمان را از مسائل خودمان جدا ندانستیم؛ مسائل ملّتهاى مسلمان براى ما، مثل مسائل خود ما است. ما در عین آنکه در امور داخلى هیچ کشورى دخالت نمیکنیم امّا مسائل جهان اسلام را مسائل خودمان میدانیم. ما مسئله
ى بوسنى و هرزگوین
(۹) را مسئله
ى خودمان میدانیم؛ ما مسئله
ى کشمیر
(۱۰) را مسئله
ى خودمان میدانیم؛ ما مسائل افغانستان
(۱۱) را مسائل خودمان میدانیم. دلهاى ما پُر از غصّه و درد است به
خاطر برادرکشى
هایى که در افغانستان انجام میگیرد. چرا این آقایان اینقدر برادرکشى میکنند؟ چرا ضربه
اى را میزنند به ملّت افغانستان که در زمان تسلّط کمونیست
ها این ضربه
ها زده نشده؟ چه میخواهند؟ چه عذرى در مقابل ملّت افغان دارند؟ چه جوابى به امّت اسلامى دارند این آقایانى که در افغانستان در رأس کارند؟ چرا این کار را میکنند؟ ما به اینها پیغام دادیم، خصوصى گفتیم، دوستانه گفتیم، باز هم دوستانه میگوییم؛ امّت اسلامى مؤاخذه میکند، بازخواست میکند از کسانى که به
خاطر مسائل گروهى و حزبى و شخصى، یک ملّت را در معرض این ویرانى
ها و کشتار قرار میدهند؛ چرا؟ براى ما این مسائل، مسائل خودمان است. مسائل فلسطین مسائل ما است؛ ما از غم فلسطین هرگز فارغ نیستیم. ما از غصّه
ى مسائل لبنان
(۱۲) و ملّت مظلوم لبنان و مبارزات شجاعانه
ى مسلمانان لبنان هرگز فارغ نیستیم؛ اینها مسائل ما است، مسائل خود ما است. براى آنها تلاش میکنیم، هم تلاش سیاسى میکنیم، هم تلاش بین
المللى میکنیم، هم پشتیبانى تا آن حدّ میسور میکنیم، هم دعا میکنیم؛ دائماً دست ما بلند است به دعا در پیشگاه پروردگار براى اصلاح امور مسلمین. براى یک مسلمان و براى یک شیعه یک شیعه
ى اهل
بیت، با خواصّى که تشیّع اهل
بیت دارد مسائل دنیاى اسلام، مسائل شخصى است؛ مثل مسائل خود او است.
آخرین نکته این است که نگاه کنید به معارف اهل
بیت (علیهم
السّلام)، به این روایات، به این دعاها، به این زیارات، به این دعاى ندبه، به این زیارت عاشورا، ببینید سِمات
(۱۳) و خصوصیّات شیعه
ى اهل
بیت و مکتب اهل
بیت در چیست. این خصوصیّات باید در تمام محافل شیعى و مجامع شیعى و جوامع شیعى ترویج بشود. اوّلش توسّل به پروردگار و محو شدن در راه اراده
ى پروردگار است و بالاتر از همهچیز، دانستن معرفت و محبّت الهى است. این مناجات شعبانیّه را ببینید؛ این دعاى کمیلى را که در شب نیمه
ى شعبان و شبهاى جمعه خوانده میشود ببینید؛ این دعاى ابى
حمزه
ى ثمالى را ببینید، این دعاى امام حسین در روز عرفه را ببینید، این مناجاتها و دعاهاى داراى سوز و گداز و داراى بالاترین معارف را از زبان اهل
بیت مشاهده کنید؛ هیچ مذهب اسلامى دیگرى اینهمه توسّل به پروردگار و توجّه به خدا و تضرّع و الحاح
(۱۴) و گریه و ایستادن در محراب دعا و عبادت ندارد. این یکى از خصوصیّات شیعه است؛ شیعه باید این روحیه را ترویج کند بین خود. این مال تشیّع است؛ این مال امام صادق و امام باقر و امام سجّاد (علیهم الصّلاة و السّلام) و اولاد و پدران بزرگوار اینها است؛ مال مکتب اهلبیت است.
اوّلین خصوصیّت شیعه آن جنبه
ى معنوى و عرفانى و روحى و توسّل و تعشّق
(۱۵) به پروردگار و محبّت پروردگار است. اِلهى فَسُرَّنى بِلِقائِکَ یَومَ تَقضى فیهِ بَینَ عِبادِک ... اِلهى هَب لى کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلَیکَ ... اِلهى هَب لى قَلباً یُدنیهِ مِنکَ شَوقُهُ وَ لِساناً یرَفَعُ اِلَیکَ صِدقُهُ وَ نَظَراً یقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّهُ.
(۱۶) اِلهى صَبَرتُ عَلىٰ عَذابِکَ فَکَیفَ اَصبِرُ عَلىٰ فِراقِکَ وَ هَبنى صَبَرتُ عَلىٰ حَرِّ نارِکَ فَکَیفَ اَصبِرُ عَنِ النَّظَرِ اِلىٰ کَرامَتِک، اَم کَیفَ اَسکُنُ فِى النّارِ وَ رَجائى عَفوُک.
(۱۷) معارف اهل
بیت اینها است. نمیشود یک جایى شیعه باشد و از این معنویّات و روحیّات و مناجات و توسّل و تذلّل
(۱۸) و تخشّع
(۱۹) و ابتهال
(۲۰) و الحاح به پروردگار، جدا باشد؛ این خصوصیّت شیعه است. بگذارید شیعه را با این توجّهش و توسّلش و گریه
اش و مناجاتش و دعایش باز هم بشناسند مثل زمان اهل
بیت (علیهم
السّلام). این یک.
دوّم جنبه
ی ظلم
ستیزی شیعه است؛ این دعای ندبه را نگاه کنید ببینید که در انتظار امام زمان به چه چیزهایی و چه جملاتی تمسّک میشود و ذکر میشود؛ زیارات ولیّعصر و زیارات بقیّه
ی ائمّه (علیهم السّلام) را [اگر] نگاه کنید، همهجا مقابله
ی با ظلم است. اَشهَدُ اَنَّکَ قَد اَقَمتَ الصَّلاة وَ آتَیتَ الزَّکاة وَ اَمَرتَ بِالمَعروفِ وَ نَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ ... وَ جاهَدتَ فِى اللهِ حَقَّ جِهادِه؛
(۲۱) این خصوصیّت ائمّه است. جاهَدتَ فِى
اللهِ حَقَّ جِهادِه؛ جهاد فى
سبیل
الله
. جهاد همه
جا با شمشیر که نیست؛ امام صادق که شمشیر دست نگرفت. جهاد یعنى تلاش در مقابله
ى با دشمنان اسلام به هر وجهى که ممکن بشود؛ جهاد این است. کسى نگوید که من دارم نماز میخوانم، این هم یک جهادى است براى خودش، ممکن است در یک شرایطى، نماز خواندن هم بشود جهاد، امّا جهاد، آن تلاشى است که در مقابل دشمن باشد؛ این جهاد است. حالا با کتاب باشد، با معرفت باشد، با درس باشد، با عبادت باشد، در مقابل دشمن اگر بود، میشود جهاد. حَقَّ جِهادِه؛ این است. ظلم
ستیزى و جهاد، خصوصیّت شیعه است.
احسان به مسلمین از خصوصیّات شیعه است که این هم باز در معارف اهل
بیت همه
جا هست. شیعه بایستى نسبت به آحاد مسلمین، بلکه نسبت به آحاد انسان، داراى تحنّن
(۲۲) و رأفت و رحمت و عطوفت و کمک و اعانت باشد. با هیچ انسانى، شیعه خصومت و دشمنى ندارد، مگر آن انسانى که در جهت کفر و ناحق دارد تلاش میکند و کوشش میکند، و او البتّه مقابله میکند. رحمت به انسانها و محبّت به انسانها و تعطّف
(۲۳) با آحاد بشر بخصوص با مسلمین، آحاد مسلمین هر جا هستند؛ این هم یکى از خصوصیّات شیعه است. باید این در رفتار ما و در تعالیم ما و در همه
ى جوامع شیعى محسوس باشد.
همراهى و هماهنگى شیعیان با یکدیگر که این هم از خصوصیّات شیعه است؛ فرمود «آیا به آن حدّى رسیده
اید که در جیب برادرتان دست کنید؟»؛ گفت: نه، فرمود: «پس به آن حدّ از برادرى هنوز نرسیده
اید».
(۲۴) تشیّع، آحاد شیعه باید با هم تعامل، تعاطف
(۲۵) و همکارى داشته باشند و چیزهاى دیگرى هم هست که اینها امّهات و چیزهاى برجسته
اش بود. البتّه علم و معرفت و برجستگى در مقیاس علم هم همیشه بحمدالله
پرچمى بوده است که شیعیان جزو پیشروانش بودهاند.
امیدواریم که خداوند کمک کند خواهران و برادران ما در سراسر عالم بخصوص برجستگان، علما، نویسندگان، شعرا، صاحبان فکر، صاحبان قلم، صاحبان موقعیّتهاى سیاسى در هر جاى دنیا که هستید، بتوانید ان
شاءالله
این حرکت مهم و این کارهاى بزرگ را انجام بدهید و در این روزگار بتوانیم کسب نظر حضرت بقیّة
الله
الاعظم (ارواحنا فداه) را در این راه بکنیم؛ و امیدواریم ان
شاءالله
این جلسات شما و گفتگوها و مذاکرات شما که خواهید داشت از امروز عصر به بعد ان
شاءالله
منشأ برکات زیادى براى دنیاى اسلام و آحاد شیعه باشد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین محمّدعلی تسخیری (دبیرکلّ مجمع جهانی اهلبیت) مطالبی بیان کرد.