بسم الله الرّحمن الرّحیم
خیلی مفتخرم که این فرصت پیدا شد از میان ۵۰۰ شرکت تولیدکنندهی لوازم خانگی، من بتوانم مطالبی را اگر اجازه بفرمایید خدمت شما عرض بکنم.
با اجازه! از سال ۱۳۷۰ به بعد با ورود شرکتهای لوازم خانگی خارجی، به مرور سهم بازار عمده در اختیار این شرکتها قرار گرفت. در تمامی این سالها شبکهی قاچاق کمک بسیاری به حضور شرکتهای خارجی کرده است، خوشبختانه با سرمایهگذاری بخش خصوصی ظرف ۱۵، ۲۰ سال گذشته برندههای داخلی نیز توانستهاند در این بازار حضور پیدا کنند. تا قبل از دور جدید تحریمها در سال ۹۶، حدود ۷۵ درصد بازار لوازم خانگی و صوتی و تصویری در اختیار دو یا سه شرکت بزرگ خارجی بود که عملاً خروج رسمی آنها از بازار منجربه فرصتی شد که تولیدکنندگان داخلی بتوانند سهم خود را از ۲۵ درصد به ۵۰ درصد افزایش دهد لیکن شرکتهای خارجی در کنار پدیدهی شوم قاچاق اجازهی رشد بیشتر از تولیدکنندهی داخلی را گرفتهاند. از طرف دیگر ظرفیت موجود تولیدی تولیدکنندگان لوازم خانگی حدود ۳ میلیون دستگاه برای لوازم خانگی و برای تلویزیون حدود ۴ میلیون دستگاه در سال است و در حال حاضر با بازار مصرف یک و نیم میلیون عددی به راحتی میتوان انتظار داشت با اتخاذ راهکارهای مناسب نه تنها تولیدکنندهی داخلی به سهم بیشتری دست پیدا کند بلکه زمینهسازی لازم برای امر مهم صادرات این محصولات از ایران را نیز فراهم نماید. برای رسیدن به این اهداف لازم است تعداد تولید شرکتهای داخلی به اندازهای برسد که مقیاس اقتصادی قابل رقابتی را داشته باشند. میخواهم توجه حضرتعالی و بزرگواران حاضر در مجلس را به دستاوردها و دلایلی جلب نمایم که با رسیدن به این مقیاس اقتصادی این صنایع برای کشور به ارمغان خواهند آورد.
یک؛ در عصر دیجیتال صنعت الکترونیک به عنوان صنعت پایه برای هر کشور محسوب میشود، علیرغم ظرفیتهای مناسبی که در کشور به لحاظ نیروی انسانی، شرکتهای دانشبنیان و امکانات تولید سختافزار و نرمافزار مناسب داریم، توجه کافی به این صنعت نشده است. توجه به این صنعت و سرمایهگذاری در این حوزه از خروج بسیاری از جوانان ما، جوانان نخبهی ما جلوگیری خواهد کرد. بخش مهمی از اقتصاد کشور را از تهدید تحریم دور خواهد کرد. و سه، در اکثر دستگاهها و لوازم مصرفی امروزه قطعات مهمی از این صنعت وجود دارد مثل قطعات الکترونیکی خودرو، صنعت انرژی و موبایل. سرمایهگذاری مناسب در صنعت الکترونیک تلویزیون و لوازم خانگی بستر مناسب را، مناسبی را برای سایر صنعتها فراهم مینماید.
مورد دوم؛ مواد مصرفی لوازم خانگی مثل ورق فولادی و گرانولهای پلاستیکی در داخل قابل تولید است؛ البته شرکتهای فولاد و پتروشیمی باید در ارتقاء سطح کیفی لازم برای تأمین این مواد کوشا باشند. به طبع با این رویکرد از خام فروشی مواد اولیه تا حد قابل ملاحظهای جلوگیری میشود.
سوم؛ توان طراحی این محصولات در کشور وجود دارد و تا حدی به کار گرفته شده است، با افزایش سطح تولید این توان طراحی به کمال خواهد رسید و ضمن بکارگیری نیروهای خوشفکر داخلی آسیبپذیری ما را در قبال تحریمها کاهش مؤثری خواهد داد.
چهارم؛ با افزایش تعداد تولید عمق ساخت داخل نیز افزایش پیدا میکند، سایر ظرفیتهای داخلی مثل قالبسازی، ریختهگری، آبکاری و غیره به حرکت در خواهد آمد و اشتغال نیروی کار بیشتری را فراهم خواهد نمود.
پنجم؛ موقعیت ایران در بین جمعیت ۴۰۰ میلیونی خاورمیانه به همراه قیمت انرژی و نیروی کار با قیمت مناسب موجب میشود که حتی با شرکتهای بزرگ چینی نیز رقابت نماییم؛ به عنوان مثال هزینهی حمل یک یخچال از چین به خاورمیانه حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد اصل قیمت کالا است که با توجه به موقعیت ایران و هزینههای حمل ارزان از ایران، این نکته میتواند رقابت را برای ما آسانتر نماید، در نتیجه صنعت حمل و نقل نیز به حرکت در خواهد آمد. برای روشن شدن بیشتر موضوع مثالی از شرکت خودمان را اجاز دهید خدمتتان عرض نمایم.
ما در سال ۱۳۹۶، صد و شصت و سه هزار دستگاه تلویزیون تولید کردیم و امسال به سیصد و سی هزار دستگاه خواهیم رسید؛ با توجه به افزایش مداوم قیمت ارز و علیرغم نزدیکی نرخ ارز آزاد و نیمایی، ضمن افزایش قابل ملاحظهای در تولید و توزیع و تأمین تلویزیون برای مصرفکننده، توانستهایم حدود ۱۵ درصد قیمت را کاهش دهیم. حال اگر این فرصت وجود داشته باشد که تعداد تولید را به ششصد، ششصد هزار عدد افزایش دهیم، مطمئن هستم که دیگر تک نرخی شدن ارز هم موجب نخواهد شد که محصولات قاچاق سهم عمدهای از بازارهای داخلی ایران داشته باشند. افزایش حجم خرید مواد اولیه با قیمت خرید مناسبتتر علاوه بر کاهش هزینههای سربار برای تولید، موجب خواهد شد که مصرفکننده نیز با قیمت مناسبتتری کالا تهیه نمایند.
گام بعدی تولید یک میلیون و دویست هزار دستگاه تلویزیون است که ششصد هزار دستگاه برای بازار داخلی و مابقی برای صادرات است. برنامهریزی برای گذشتن از این عدد، زمینهی لازم برای دستیابی به بازارهای بسیار بزرگتر صادراتی و صادرات پایدار را فراهم خواهد نمود.
در حوزهی مهم لوازم خانگی شامل یخچال، لباسشویی و سایر کالاها، حداقل تولید لازم برای اینکه بتوان با ارز تک نرخی با محصولات قاچاق قابل رقابت باشیم بایستی حداقل ۳۵۰ هزار دستگاه باشد و برای آنکه بتوانیم محصولات را صادر کنیم و صادرات پایدار داشته باشیم تعداد ۷۰۰ هزار دستگاه باید تولید کنیم که نیمی برای داخل و مابقی برای صادرات خواهد بود. لازم به ذکر است اعداد اشاره شده برای رقابتپذیری یک شرکت با قاچاق است و حضور سه یا چهار شرکت داخلی علاوه بر ایجاد فضای رقابتی سالم برای بازار داخلی، زمینهی لازم برای حضور در امر صادرات را نیز فراهم میکند. البته محصولات دیگری نیز در این بین قابل ملاحظه هستند که آنها نیز شرایط مشابهی دارند مثل لوزام تأسیساتی منازل، اجاق گاز و، و غیره که برای جلوگیری از اطالهی کلام از جزئیات آنها صرف نظر میکنم.
میزان ارزبری لوازم خانگی حدود سه میلیارد دلار است، با هدفگذاری و برنامهریزی مناسب میتوان این مبلغ را به حدود ۵۰ درصد کاهش داد و با رسیدن به اهداف صادراتی ذکر شده تراز تجاری کشور در این بخش را تا حداقل دو میلیون دلار مثبت کرد. برای رسیدن به این اهداف چهار پیشنهاد و درخواست داریم از دوستان و بزرگوران و حضرتعالی.
پیشنهاد اول؛ کشور کرهی جنوبی دو برند فعال و بزرگ در این حوزه دارد ــ در حوزهی لوازم خانگی عرض مینمایم ــ ترکیه نیز دو برند بزرگ دارد؛ چین کشوری با آن وسعت، جمعیت هفت برند فعال دارد؛ این برندها با حمایت دولتی رشد کردهاند و در حال حاضر بدون اتکاء به دولت عمل مینمایند، همهی آنها در بازار بورس کشورهایشان عرضه شدهاند و سهامدارانی از عموم مردم دارند، این خود گویا است، ما نیز باید همین مسیر را برویم. شرکتهای متعدد داخلی باید زیر چتر سه یا حداکثر چهار برند داخلی جمع شوند تا ضمن استفاده از همهی ظرفیتهای بلااستفادهی داخلی، بتوان سطح قابل ملاحظهای در تولید را برای حضور در بازار داخلی و خارجی فراهم نماییم. برای رسیدن به این هدف پیشنهاد مینمایم سازمان رگولاتوریای ایجاد شود که بتواند برندهایی را که مناسب هستند حمایت کرده تا بتوانند به این بلوغ دست پیدا کنند. این سازمان ضمن شناسایی برندهای مستعد زمینهی لازم برای رشد آنها را نیز فراهم، فراهم خواهد کرد.
پیشنهاد دوم؛ تأمین ارز رقابتی برای تولیدکنندگان برای سه سال است؛ محصولات قاچاق سهم توجهی در بازار دارند، هر روز تعداد زیادی انواع لوازم خانگی از جنوب و غرب به داخل کشور به راحتی و بدون هیچگونه محدودیتی قاچاق میشود، هزینهی کالای قاچاق ۳۰ درصد کمتر از تولید داخل است، برای رسیدن به سطحی از تولید داخل که اشاره کردم تفاوت ۲۰ درصدی در ارز مورد نیاز تولیدکننده با ارز آزاد برای سه سال کافی خواهد بود که به اهداف اشاره شده دست پیدا کنیم.
پیشنهاد سوم؛ استفاده از ظرفیت سازمان بورس و اوراق بهادار است؛ انگشت شمار هستند شرکتهایی از حوزهی لوازم خانگی که در بین شرکتهای بورسی ثبت شدند و این به دو دلیل است:
۱)فشار سنگین قاچاق.
۲)مقیاس اقتصادی کوچک.
پیشنهاد سوم؛ در این بین هستند شرکتهایی مثل بوتان، پارسخزر و شرکت خود ما مادیران که سعی کردهاند علیرغم همهی موارد فوق در این عرصه با شفافیت کامل مالی و عملکردی حضور داشته باشند. اجازه دهید از تجربهی خودمان در بورس بگوییم، مادیران شرکتی صددرصد خصوصی با سابقهی ۵۵ سال است، در آذرماه سال گذشته در عرصهی بورس پذیرفته شدیم، تجربهی بسیار شیرینی بود، قیمت سهم شش برابر شده است، منابع مالیای را که جذب کردیم صرف ساخت کارخانهی لوازم خانگی جدیدی کردیم، طبیعتاً بدون اینکه لازم باشد از بانکها قرضی دریافت نماییم، این ظرفیت را بورس برای ما ایجاد کرد و هماکنون بیش از ۲۳ هزار سهامدار داریم. نکتهی قابل توجه در این بخش هدایت بخش قابل توجهی از نقدینگی سرگردان به بخش تولید است. شرکتهای کرهای یا ترکیهای که در بالا عرض کردم منابع مالی مورد نیاز رشد خود را از بورس و بانک دریافت کردهاند.
پیشنهاد چهارم؛ شرکتهای ایرانی تحت تأثیر حضور بزرگ و پُررنگ خارجیها در عرصهی بازاریابی و تبلیغات نتوانستهاند خود را آنچنان که باید و شاید به عموم مردم معرفی نمایند. نام نمیبرم ولی میدانم که یکی از این شرکتهای خارجی هر سال حدود ۳۰ میلیون دلار در عرصهی بازاریابی در ایران خرج کرده است. این موجب شد که صداوسیما و شهرداریها به عنوان دو متولی اصلی دارای بستر لازم برای بازاریابی و تبلیغات، قیمتهای خود را هر سال بالا بردهاند تا حدی که اجارهی یک بیلبرد در سطح شهر تهران امروز ۱۵۰ میلیون تومان در ماه است. صداوسیما سال گذشته قرارداد بهتری را ارائه کرد که شامل درصدی از فروش بود ولی مبلغی را به عنوان حداقل سالانه تعیین نمودند که عملاً دسترسی به آن برای ما ممکن نیست. تا مردم ندانند که این کالا چگونه و در کجا و با چه کیفیتی تولید میشود، اغناء آنان که یک برند داخلی را به برند خارجی ترجیح دهند سخت خواهد بود؛ این خود همراهی مناسب صداوسیما و شهرداریها را میطلبد.
در پایان موارد مطرح شده را خلاصه میکنم.
۱)حمایت و تقویت از سه یا چهار برند با مقیاس بزرگ با مشارکت همهی فعالان صنعت.
۲)تأمین ارز رقابتی برای سه سال.
۳)حمایت سازمان بورس از ورود صنایع لوازم خانگی به بورس و تسهیل استفاده از ابزارهای مالی.
۴)متناسبسازی هزینههای تبلیغات برای برندهای ایرانی.
و در آخر ایجاد سازمان رگولاتوری برای سرعت بخشیدن و تسهیل موارد فوق. خیلی ممنون منتظر اوامر و دستورات جنابعالی هستیم برای اینکه بتوانیم به این اهداف دست پیدا کنیم. خیلی متشکرم، ممنون شما هستم.
رهبر انقلاب: خیلی خوب، طیبالله انفاسکم، طیبالله انفاسکم خیلی خوب فرمودید. سازمان جدید درست کردن طبق تجربههای ما خیلی کار موفقی نیست، همین سازمان موجود یعنی وزارت صنایع یک بخشی را باید اختصاص بدهد به این کاری که شما از یک سازمان توقع دارید. کار آنها است باید بکنند این کار را. بسیار خب، دنبال میکنیم انشاءالله.