در بین این حیصوبیص و این توقعّات بیموردی که دارند، حالا انگلیس خبیث -که واقعاً خُبث او واضح است- دزدی دریایی میکند، کشتی ما را در واقع میدزدند؛ در واقع این دزدی است. حالا معمولاً رفتارشان این جوری است که جنایت را میکنند، به جنایت خودشان میخواهند یک قالب قانونی بدهند، یک چیزی هم درست میکنند که بله، علّتش این بوده؛ امّا واقع قضیّه همین است که یک دزدی دریایی است؛ دزدی دریایی هم میکنند که البتّه انشاءالله جمهوری اسلامی و عناصر مؤمن آن، این کارها را، این خباثتها را بیجواب نمیگذارند، در فرصت خود و جای خود پاسخ خواهند داد.
تقوا در اجتناب از ناامیدسازی جوانان؛ بعضیها هستند -چه در مدرسه، چه در دانشگاه، چه در محیطهای گوناگون کسب و کار- کیفیّت حرف زدنشان ناامیدکننده است: «آقا فایدهای ندارد، آقا به درد نمیخورد»؛ جوان را از آیندهی خودش و آیندهی کشور ناامید میکنند؛ یعنی در واقع، قدرت جوان و فرصت وجود جوان را از کشور و از اجتماع اسلامی میگیرند؛ خب، این یک منکری است [امّا] توجّه ندارند. تقوای در این امر، این است که مراقبت کنند.
یکی مردمی بودن است؛ اُنس با مردم، یگانه بودن با مردم، روادار(۴) بودن با مردم، مردمی بودن این است؛ نه به صورت تصنّعی، [بلکه] به معنای واقعی کلمه. ... پس مردمی بودن یکی از آن شعب خاصّ سلوک امامجمعه و عمل او است.
پیگیری مشکلات مردم؛ خب ائمّهی جمعه مرجع حوائج مردمند؛ یعنی مردم هر مشکلی دارند -مشکلات مالی، مشکلات کسبی- مراجعه میکنند به ائمّهی جمعه، به خیال اینکه اینها مثلاً معجزه میتوانند بکنند؛ در حالی که ائمّهی جمعه پولی در اختیار ندارند، امکاناتی در اختیار ندارند؛ امّا پیگیر باشید مشکلاتشان را. بله، شما امکانات ندارید، پول ندارید، بودجهی خاص برای رسیدگی به مردم ندارید، امّا میتوانید بهعنوان یک شخصیّت، بهعنوان یک عنصر محترم، حوائج آنها را منتقل کنید به کسانی که میتوانند برطرف کنند. ... نفْس اینکه شما با چهرهی باز برخورد کنید و وقتی کسی به شما مراجعه میکند بفهمد که شما درد او را درک میکنید و به رنج او اهمّیّت میدهید، خود این برای او یک نوع شفا است. ...
اجتناب از رفتن به سمت صاحبان ثروت و قدرت؛ یکی از چیزهای مهم این است که سر سفرهی اصحاب ثروت و قدرت تا میتوانیم حاضر نشویم. ... این را میتوانیم توصیه کنیم و میتوانیم برای خودمان قرار بدهیم که به آن طبقات برگزیده و اَشرافی زیاد نزدیک نشویم؛ نزدیک شدن به آنها به طور طبیعی مایهی دور شدن از تودهی مردم و عامّهی مردم است. ...
یکی از موارد مهمّ سلوک عملی ائمّهی جمعه مراقبت از نزدیکان است -مراقبت از فرزندان، مراقبت از نزدیکان- که اینها یک وقت دچار اشتباهی نشوند، دچار لغزشی نشوند. آن کسی که سراغ شما میآید و شما با زرنگی و الهام خدایی او را رد میکنید، ممکن است سراغ فرزند شما بیاید، از آن طریق نفوذ بکند. یکی از مسائل مهم این است که مراقب رفتارهای فرزندانمان، مراقب رفتارهای نزدیکانمان باشیم.
خطبهها بایستی غنیسازی بشود؛ خطبه بایستی پُرمغز و آموزنده و راهگشا باشد؛ باید حسابشده حرف زد، باید سنجیده حرف زد؛ باید حرفِ مورد استفاده را پیدا کرد و انتخاب کرد و گفت؛ باید حرفی گفت که سؤال ذهنی و مقدّرِ مستمع و مخاطب را پاسخ بگوید.
امروز جوانهای ما دربارهی مسائل [مختلف] سؤالاتی دارند؛ چه سؤالات سیاسی، چه سؤالات دینی، چه سؤالات شخصی نسبت به ماها؛ باید بتوانیم این سؤالات را پاسخ بگوییم. بهترین جا هم نماز جمعه است، چون هر هفته است؛ منتها این نیاز را چگونه تشخیص بدهیم؟ یعنی از کجا بفهمیم که امروز ذهن جوان نیازمند چه ارشادی است، دنبال چه سؤالی است از ما؟ این را باید تشخیص داد. حالا مطالعه و بحثکردن و ملاحظهی جوانب و مانند اینها که خب هست، [امّا] به نظر من یکی از راههایش اُنس با خود جوانها است؛ با خود جوانها، انسان [انس پیدا کند]. منباب مثال عرض میکنم، فرض کنید شما اعلان کنید که هفتهای یک روز و یک ساعت مخصوص دیدار با جوانها است؛ جوانها میتوانند بیایند در این یک ساعت حرف بزنند، سؤال کنند، بشنوند، بگویند.
به برکت دل بُریدن مسئولین و ملّت از بیگانگان، کشور در حال جوشیدنِ از درون است؛ همچنان که در دوران جنگ به ما نه سلاح میدادند، نه مهمّات میدادند، نه ابزارهای دستِ پایین دفاعی میدادند که مثال سیم خاردار را بارها گفتهایم. چون یک چنین وضعیّتی پیش آمد، عناصر توانا در درون نظام، در درون کشور به فکر افتادند که خودشان را نجات بدهند از این وضعیّت؛ به خودشان فشار آوردند، به خودشان تکیه کردند، به خودشان امید بستند و خب بحمداللّه به اینجا رسیدیم که مشاهده میکنیم. امروز بحمداللّه در زمینهی مسائل دفاعی، در زمینهی امکانات تسلیحاتی، کشور به برکت تکیهی به خود، خدا را شکر در جایگاه خوبی قرار دارد؛ در زمینهی مسائل اقتصادی هم همین جور است.
الان مراجعهی به جوانهایی که اهل ابتکارند، از طرف دستگاههای گوناگونِ دولتی زیاد شده؛ دستگاهها و مجموعههای جوان، مثل جهاد دانشگاهی و غیر اینها، مجموعههای خوبی هستند که تواناییهای زیادی دارند و همواره منتظرند کسی به اینها مراجعه کند، از اینها کار بخواهد؛ خیلی اوقات به ما شکایت میکردند که دستگاههای دولتی از ما کار نمیخواهند، کاری را که تولید کردهایم از ما نمیخرند، دریافت نمیکنند؛ میروند سراغ بیگانگان. الحمدللّه دل بُریدن از بیگانگان موجب شده که به این دستگاهها مراجعه بشود، از این دستگاهها کار خواسته بشود، اینها به حرکت بیفتند و یک جوشش درونیای در کشور بحمداللّه به وجود آمده و این به توفیق الهی، به فضل الهی ادامه پیدا خواهد کرد و کشور را به استغناء واقعی از بیگانه خواهد رساند بمنّهوفضله.(۵)
۱) نهجالبلاغه، نامهی ۴۵
۲) سورهی انعام، بخشی از آیهی ۵۲؛ «و کسانى را که پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مىخوانند ــ در حالى که خشنودى او را مىخواهند ــ مران ...»
۳) سورهی هود، بخشی از آیهی ۲۷؛ «... جز [جماعتى از] فرومایگانِ ما، آن هم نسنجیده، نمىبینیم کسى تو را پیروى کرده باشد ...»
۴) آسانگیری، روا داشتن
۵) به برکت نعمت و فضل خداوند