رهبر انقلاب اسلامی در بیانیهی «گام دوم انقلاب» با مرور تجربهی ۴۰ سالهی انقلاب اسلامی اعلام کردند: انقلاب «وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است». گام دومی که باید در چارچوب «نظریهی نظام انقلابی» و با «تلاش و مجاهدت جوانان ایران اسلامی» بهسوی تحقق آرمانِ «ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه)» برداشته شود.
بههمین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR طی سلسله یادداشتها و گفتگوهایی در قالب پروندهی «گام دوم انقلاب» به بررسی و تبیین ابعاد مختلف این بیانیه میپردازد. در ادامهی سلسله مطالب این پرونده، حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی الهی خراسانی، فعال حوزه رسانه در یادداشتی به بررسی و تبیین نقش «گفتگو» به عنوان الگوی اجتماعی گام دوم انقلاب پرداخته است.
راهبردهای کلانِ حرکت تمدنی جامعه ایرانی
توصیههای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیهی گام دوم انقلاب، به مثابه راهبردهای کلان جهت حرکت تمدنی جامعهی ایرانی است. تحقق این راهبردها در جامعه قطعاً نیاز به الگوهای اجتماعی دارد. نبود الگوی فراگیر در جامعه برای عینیتیابی بیانیه، این راهبردها را تنها تبدیل به دهها همایش و سخنرانی توسط سازمانهای رسمی و دولتی خواهد کرد!
سنخ طراحی و پیادهسازی الگو نیز باید کاملاً اجتماعی، مدنی و مردمی باشد چه اینکه در چهلمین سال انقلاب، بیتأثیری و گاه کجکارکردی بسیاری از نهادهای رسمی و دولتی در حوزهی فرهنگ و جامعه روشن شده است. این بیانیهی مهم خطاب به مردم است و باید حاکمیت و دولت بستر و زمینه را برای خود مردم فراهم و تسهیلگری کنند تا راهبردها در جامعه تحقق یابد.
«گفتگو» عقلانیترین شیوه ارتباط
به باور راقم سطور، یکی از بهترین و مهمترین الگوهای اجتماعی برای تحقق توصیهها / راهبردهای بیانیه، «گفتگو» است.
«گفتگو» انسانیترین، عقلانیترین و اخلاقیترین شیوهی ارتباط است و باید با همه وجود برای کاربست آن در بخشهای مختلف زندگی شخصی و بهویژه اجتماعی تلاش کرد. بنابر علل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، یکی از موانع فرآیند توسعه در ایران را ضعف در بهرهمندی از پتانسیلهای موجود در فرآیند «گفتگو» میدانند.
جامعهی کنونی ایران در سطوح مختلف از نخبگان گرفته تا مردم عامه، مبانی و مهارتهای گفتگویی لازم را ندارد و در موقعیتهای گوناگون دچار ضعف در «گفتگو» است.
برای دستیابی به پیشرفت فرهنگی و اجتماعی، رفع تنگناهای کنونی جامعه ایران و نیز مدیریت تحولات پرشتاب معاصر در داخل به نظر میرسد «گفتگو» به مثابهی گفتمانی پویا و پیشرو میتواند به عنوان موثرترین راهبرد اصلاحی به کار گرفته شود.
در جامعهی ایران از مناظر مختلف جامعهشناختی، روانشناختی و معرفتی، «گفتگو» به عنوان یک ارزش یا هنجار معرفی نمیشود. این ضعف در درون نهادهای اصلی همچون خانواده و گروههای اجتماعی و نیز ساختار حکومتی و در حوزههای مختلف فرهنگی سیاسی و اقتصادی شواهد قابل ملاحظهای دارد که نشان میدهد در برقراری ارتباط برای «گفتگو»، شکاف عمیقی میان افراد، احزاب و گروهها و لایههای اجتماعی مختلف وجود دارد.
انسان موجود اجتماعی است و گفتگو مهمترین وجه این مدنیت است. دیالوگ فقط به معنای رد و بدل کردن افکار و احساسات و اطلاعات نیست. بلکه ذهنها و شعورها را با هم مرتبط میسازد و وسیلهای برای دسترسی به حوزههای مشترک وجود انسان میشود؛ حوزههای مشترکی که بین انسانها وجود دارد و بر رفتار، افکار و اعمال انسان تأثیرگذار است.
گفتگوی واقعی امکان رسیدن به هوش جمعی را میسر میسازد و میتواند تولید سرمایه اجتماعی را رقم زند.
باری! توصیهها / راهبردهای بیانیهی گام دوم انقلاب بهگونهای است که گفتگو میتواند بهترین الگوی اجتماعی و مدنی برای تحقق آن باشد.
گفتگو و گشودگی در عرصههای گوناگون
پیشرفت در عرصهی «علم و دانش» و رقم زدن یک انقلاب علمی جز با گفتگو و گشودگی در مرزهای علم رخ نمیدهد.
جامعهای قلههای رفیع علم و دانش را فتح میکند که دانشمندان آن اهل گفتگو و پذیرای نظریههای علمی مختلف باشند. تنها گفتگو با دانشمندان مراکز علمی دنیا –بدون هیچ پیششرطی- و گشودن درهای علم میتواند ما را به قلههای دانش جهان نزدیک کند و اینگونه سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شود.
راهبرد معنویت و اخلاق به تصریح رهبر معظم انقلاب اسلامی «با دستور و فرمان به دست نمیآید» و «حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند» و بهروشنی بر نقش «نهادهای اجتماعی» تأکید شده است. گفتگو به مثابه یک نهاد اجتماعی فراگیر میتواند الگوی برتر و بدیل زور و خشونت برای تحقق معنویت و اخلاق باشد.
خداباوری و اخلاقگرایی در نسل جوان امروز تنها با احترام و کرامت در بستر گفتگوی سازنده رشد خواهد کرد.
تصمیمهای شخصی، سلیقهای و تکبعدی مسئولان و سازمانها در حوزهی «اقتصاد» و بدون گفتگو با اهل دانش و تجربه در عرصهی ملی و بینالمللی، جامعهی ایرانی را برخوردار از یک اقتصاد قوی و مستقل نخواهد کرد.
به باور راقم سطور، برای درک درست مفهوم عدالت با توجه به مکاتب مختلف و نیز شناخت مصادیق و راههای تشخیص عدالت نیاز به یک «توافق بین الاذهانی» میان نخبگان و اهل دانش و نظر است که جز با گفتگو میسر نخواهد شد. همچنین
قانونگذاری برای اجرای عدالت، رفع ضعف اجرای عدالت، حقمحوری در ارتباطات اجتماعی، بسط فرهنگ عدالتخواهی و مانند آن، همه با گفتگو در جامعه و تبادل دانش و تجربه صورت میپذیرد.
با بسط «فضای عمومی» و دخالت حداقلی حاکمیت و ایجاد بسترهای واقعی گفتگو و ارتباطات انسانی در جامعه، «آزادی» گسترش خواهد یافت. فضاهای گفتگویی و ارتباطاتی، سرمایه اجتماعی را رقم خواهد زد و موجب افزایش حس تعلق به ایران اسلامی و رشد حس استقلال خواهد شد.
سبک زندگی الگوهای رفتاری مبتنی بر انتخاب و سلیقه است که نمود عینی ارزشها در زندگی بهشمار میرود. تأثیرگذاری بر سبک زندگی با ابلاغیه و سند و دستور صورت نمیگیرد بلکه انتخاب و سلیقه را میتوان در بستر گفتگو و تعامل و ارتباط جهتدهی کرد و به سبک زندگی تراز ایران اسلامی سوق داد.
نکتهی پایانی آنکه
در چهلمین سال انقلاب، بگذاریم بیانیهی مهم گام دوم انقلاب میان جوانان و نخبگان مورد «گفتگو» قرار گیرد تا الگوها، بسترهای عینی و اقتضائات و الزامات اجتماعی و حاکمیتی بیانیه بهدرستی تبیین گردد و این بیانیه بهانهی خوبی برای گام برداشتن برای گفتگویی آزاد باشد.