1397/09/07دومینوی افول اقتدار اقتصادی آمریکا
نمودار شماره ۱
همانگونه که از این نمودار مشخص است، شاخص سهام S&P ۵۰۰ بیش از ۳ برابر عایدی داشته و بهمراتب از بیشترین مقدار خود در سال ۲۰۰۷ فراتر رفته است. این در حالی است که شاخص «Russell ۲۰۰۰»* و شاخص ترکیبی «Nasdaq»** حتی رشد بالاتری را تجربه کردهاند.
نمودار شماره ۲
علت این حبابها تا حدی روشن است: اعتبارِ بهشدت ارزان و نرخهای بهرهی بهشدت پایین. این دو باعث شدهاند که سفتهبازان دسترسی راحتتر و ارزانتری به اعتبارات برای سفتهبازی داشته باشند. بهعنوان مثال وامهای ارزان، زمینهی سفتهبازی در بازار مسکن را مهیاتر کرده و هزینهی نهایی داد و ستد سهام را پایین آورده است. علاوه بر این، نرخ بهرهی پایین باعث شده است که انگیزهی نگهداری پول در بانکها نسبت به فعالیت در بازار بورس بهمراتب کمتر گردد.
نمودار شماره ۳
برخی از کارشناسان معتقدند همانگونه که نرخ بهرهی منفی منجر به حباب مسکن در اوایل هزارهی جدید شد، دورهی طولانیمدت نرخ بهرهی منفی در سالهای اخیر نیز منجر به شکلگیری حباب شده است؛ منتها حباب در همهچیز!
نمودار شماره ۴
این امر از مقایسهی نرخ بهرهی فدرال رزرو و نرخ بهرهی تیلور (منتج از مدل مربوط به قاعدهی تیلور) نیز قابل استنباط است. اگر نرخ بهرهی فدرال رزرو خیلی کمتر از نرخ بهرهی تیلور باشد، ریسک تورم و تشکیل حباب بهشدت بالا خواهد بود؛ اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داده است:
نمودار شماره ۵
وضعیت نابرابری در آمریکا در مقایسه با اروپا نگرانکننده باشد. در آمریکا از سال ۱۹۹۵، یک درصد جمعیت این کشور در حال ثروتمند شدن با هزینهی ۵۰ درصد جمعیت -که کمدرآمدها هستند- میباشند. این یک درصد جمعیت ثروتمند آمریکا حدود ۲۰ درصد از درآمد سالانهی کشور را در اختیار دارند و آن ۵۰ درصد کمدرآمد جامعه، حدود ۱۳ درصد از درآمد سالانه را دارند. این نسبت در اروپا دقیقاً برعکس است.
نمودار شماره ۶
همچنین در سال ۲۰۱۳ حدود ۷۸ درصد استارتاپهای بزرگ دنیا در آمریکا و حدود ۴۱ درصدشان فقط در سیلیکونولی متولد میشدند؛ این آمار در سال ۲۰۱۸ به ۳۸ درصد در آمریکا و ۱۷ درصد در سیلیکونولی کاهش یافته است.
نمودار شماره ۷
در نهایت باید به این نکته اشاره کنیم که شرایط مذکور منجر به افزایش بدهی شرکتهای برجسته و بزرگ آمریکایی به بیش از ۴۵ درصد GDP این کشور شده است.
نمودار شماره ۸
حجم عظیم بدهی اقتصادی آمریکا چگونه بر تضعیف آمریکا در جایگاه برتر قدرت تأثیر دارد؟
بدهی دولت آمریکا نسبت به دارایی این کشور در وضعیتی است که خالص ثروت دولت هماکنون منفی است. این بدان معناست که ادامهی استقراض آمریکا از جهان سختتر خواهد شد؛ چراکه دارایی کافی برای پرداخت این بدهی عظیم وجود ندارد.
نمودار شماره ۹
همچنین بازندهی رفتارهای هیستیریک و نامعقول ترامپ در عرصهی جهانی، اقتصاد آمریکا خواهد بود. ترامپ معمولاً علیرغم تهدیدهای لفظی و رجزخوانی زیاد، امتیازهای سطحی میگیرد که ارزش بلندمدتی ندارند اما تهدیدهای او اعتبار آمریکا که بزرگترین داشتهی این کشور برای حمایت از دلار بهعنوان ارزی جهانی است را تضعیف میکند.
مطالعهی جدید بانک مرکزی اروپا بیانگر این است که آمریکا برخلاف انتظار، بیشترین زیان را از جنگ تجاری با چین در سال اول خواهد کرد و اتفاقاً چین برندهی این جنگ خواهد بود. دلیل اصلی این امر امکان جایگزینی بهتر کالاهای چینی در دیگر کشورها است.
نمودار شماره ۱۰
بحران مالی ۲۰۰۸، جنبش وال استریت و ... چه نقشی در تضعیف قدرت اقتصادی آمریکا دارند؟
بحرانها اگر از آنها درس گرفته شود، بهترین آموزگارند. آنطور که نوبلیست اقتصاد امسال میگوید، بحران چیز وحشتناکی برای از دست دادن است! یعنی باید از بحرانها برای انجام اصلاحات استفاده کرد. در آمریکا معمولاً این کار انجام میشود و این باعث ضربهپذیری و آسیبپذیری کمتر اقتصاد این کشور شده است. پس، اثر بحران ۲۰۰۸ بر اقتصاد امروز آمریکا چندان مهم نیست. شورش ۹۹ درصدیها هم تأثیرگذار بود اما اکنون دیگر نقشی در امروز و آیندهی آمریکا ندارد. با همهی این احوال، میتوان نشان داد که مخازن بحران و شورشهای بزرگتر در اقتصاد آمریکا روشن است. اوباما به همین دلایل، بیمهی درمانی جامع و بسیاری از طرحهای به نفع اقشار فرودست را اجرا کرد که ترامپ در حال از بین بردن آنها است.
هندسهی قدرت اقتصادی در چند سال اخیر در جهان چه تغییری کرده و چه عواملی در تغییر این هندسه مؤثر است؟
در سطح جدید قدرت جهانی، اقتصاد نقش اول را دارد و قدرت نظامی جای خود را به قدرت اقتصادی داده است. رشد سریع چین، بزرگترین تهدید راهبردی برای آمریکا است. به نظر میرسد راهبرد چینیها عدم درگیری نظامی حداقل تا سال ۲۰۲۵ است که در آن زمان به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل میشوند. پس از آن، چین علاوه بر برتری اقتصادی به دنبال برتری سیاسی و جعرافیایی هم خواهد رفت. برخی تحلیلگران حتی جنگهای قدرت میان چین و آمریکا در آن سالها را پیشبینی میکنند.
با این حال تا هنگامی که برتری دلار در جهان وجود دارد، تضعیف شدید آمریکا ناممکن است. برخی، طرح چین برای احیای جادهی ابریشم و سرمایهگذاری یک تریلیون دلاریاش را در راستای افزایش نقش «یوان» در کشورهای مورد سرمایهگذاری و دسترسی سریع کالا و پول چینی به این کشورها و از بین بردن برتری دلار ارزیابی میکنند.
در این وضعیت، ترامپ بزرگترین دشمن سروری دلار خواهد بود؛ چراکه ثبات سیاسی در آمریکا باعث میشد که دلار جایگاه خود را بهخوبی حفظ کند اما بیثباتیهایی که او ایجاد کرده، بزرگترین دشمن آمریکا و برتری دلار است.
پینوشت:
* این شاخص توسط FTSE راسل، که زیرمجموعهی گروه بورس سهام لندن است، نگهداری میشود. راسل ۲۰۰۰ شایعترین معیار برای صندوق سرمایهگذاری مشترک است که بهعنوان ارزش بازار شناسایی میشود؛ درحالیکه شاخص S&P ۵۰۰ برای سهام سرمایهگذاری بزرگ استفاده میشود.
** Nasdaq ۱۰۰، شامل سهام یکصد شرکت غیرمالی آمریکایی و بینالمللی میشود که بر مبنای سرمایهی بازار در بورس فهرست شده است. این شاخص در ژانویهی ۱۹۸۵ از سطح ۲۵۰ تأسیس شد و بر بخشهای فناوری بالا تمرکز دارد. CFD روی شاخص Nd ۱۰۰ به دلار آمریکا معامله میشود. پیوندهای مرتبط: