|
الزامات |
مصادیق |
|
۱) درگیر شدن دانشگاه با مسائل کشور |
اصلاح شیوههای مدیریتی اقتصاد |
|
حل مشکلات صنعت از طریق آشنایی نزدیک با مشکلات صنعت |
|
کمک کردن در حل مسئلهی آسیبهای اجتماعی مثل طلاق، اعتیاد، حاشیهنشینی، جرائم، فضای مجازی و... |
|
پیدا کردن عیبهای چرخهی ایده، تولید و بازاریابی و برطرف کردن مشکل آن |
|
پیدا کردن موانع تولید کالای با کیفیت داخلی و چگونگی بازاریابی آن |
|
انتقال دستاوردهای علمیِ نو به بخشهای تولیدی |
|
۲) تربیت فرهنگی و اخلاقی و هویتی دانشجویان |
تربیت قوّهی عاقله و تربیت معنوی دانشجویان |
|
تربیت جوانهای باایمان، باشرف، اهل اقدام، اهل تلاش، دارای اعتمادبهنفس، حقپذیر و حقطلب |
|
تربیت جوانی که در مقابل ظلم بِایستد امّا با برادر مؤمن، با مهربانی و گذشت رفتار کند |
|
تربیت جوان باهویّت که در برابر صداهای بلند مغلوب نخواهد شد |
|
۳) صیرورت و تحول دائمی در محیط دانشگاه |
تبدیل رویکرد مصرفکنندگیِ علم به رویکرد تولید علم |
|
هدفمند کردن تحقیقات در جهت برطرف کردن نیازهای کشور |
|
تقسیم کار ملی بین دانشگاهها برای پیشرفت در مسئلهی ارزیابی و آمایش آموزش عالی |
|
برگزاری جلسات بحث برای عملیاتی کردن و تحقق نقشهی جامع علمی کشور |
|
جبران و درست کردن نامتوازن شدن رشتههای دانشگاهی |
|
قراردادن مقالهها در جهت حل مسائل کشور و مبتنی نکردن ارتقاء اساتید صرفاً براساس تولید مقاله |