Khamenei.ir

1396/03/21

«رسوا کنید فتنه‌ی آل سعود را»

حاشیه‌های دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب
میلاد عرفان‌پور
روایت را از هرجا شروع کنم زیباست؛ لحظه‌های عزیمت شاعران پیر و جوان از دوردست‌های کشور به شوق دیدار و لحظه‌های به هم رسیدن اهالی شعر در حیاط حوزه‌ی هنری. هیجان وصف‌ناشدنی شاعرانی که از سرزمین‌های دیگر به بهانه‌ی این میهمانی بی‌نظیر آمده‌اند؛ هندوستانی‌ها، افغانستانی‌ها، تاجیک‌ها، بحرینی‌ها، ترک‌ها و پاکستانی‌ها. اشک شوق شاعری جوان نشسته بر ویلچر و لحظه‌شماری جانباز شاعری که پایی ندارد اما به پای دل آمده است.

روایت دیدار رمضانی شاعران با حضرت دوست در سال ۱۳۹۶، شیرینی و شگفتی و شکوه تازه‌ای داشت؛ مثل سالیان گذشته غالب چهره‌ها جدیدند و برای نخستین‌بار به این میهمانی دعوت شده‌اند؛ هم نوجوان‌های پر امید شعر انقلاب و هم ریش‌سپیدان و استادان باتجربه‌ی سرزمین شعر؛ از دیارها و شهرهای رنگ‌رنگ چهارگوشه‌ی ایران، چهره‌های شناخته و پدیده‌های نوظهور شعر کشور، مهمان نیمه‌ی رمضان امسال بودند. نماز خاطره‌انگیز و عطرآگین به امامت حضرت آقا هم مثل سالیان گذشته حسن مطلع این میهمانی شد. دقایقی پیش از نماز هم البته بسیاری از شاعران خدمت ایشان رسیدند. عرض ارادت و تقدیم کتاب و شعر و طلب دعای خیر بهانه‌ی این دیدارهای شیرین و رو در رو بود. حضرت آقا با محبت و توجه بسیار، مثل همیشه شاعران را مورد تفقد قرار می‌دادند و حتی دیدم خودشان دمدمه‌های اذان از جا برخاستند و به سمت برخی پیشکسوتان رفتند برای خوشامدگویی و احوال‌پرسی.

پس از صرف افطار، دقایقی قبل از اینکه ساعت به ده شب برسد مراسم با تلاوت قرآن، رسمی شد. شاعر عزیز و مهربان انقلاب، علیرضا قزوه بار دیگر مجری جلسه بود. بر اساس رسم مألوف و معهود چند بیت مختصر از سروده‌های خودش را که مناسبت موضوعی خوبی هم داشت خواند، این بیت‌ها حضرت آقا را در آغاز جلسه به وجد آورد:
اول سلام و بعد سلام و سپس، سلام https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif با هر نفس ارادت و با هر نفس، سلام
باید سلام کرد و جواب سلام شد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif بر هر کسی که هست از این هیچ‌کس، سلام
فرقی نمی‌کند که کجایی‌ست لهجه‌ات https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif اترک سلام، کرخه سلام و ارس سلام
ظهرِ بلوچ، نیمه‌شبِ کُرد و ترکمن https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif صبحِ خلیج فارس، غروبِ طبس سلام
بازارگانِ درد! اگر می‌روی به هند https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif از ما به طوطیان رها از قفس سلام
"دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست" https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام
معنای عشق، غیر سلام و علیک نیست https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!
قبل از سلام جام تشهد گرفته‌ایم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام!
آقا از همین شعر باب مزاح را هم گشودند و گفتند همه‌ی شهر‌ها را گفتین؛ مشهد ما را نیاوردین! مشهد هم یه جایی بود! لابد چون قافیه سین نداشت.

جلسه با قصیده‌خوانی دو پیشکسوت، آقایان گرمارودی و مجاهدی ادامه یافت که درباره‌ی مسائل روز و داعش خواندند. شعری که استاد گرمارودی خواند رسید به این بیت:
شیعیان را بی‌محابا می‌کشند از بحر و بر https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif زاده‌ی وهابیان‌اند از عراق و از یمن
حضرت آقا در واکنش به این بیت با لبخند فرمودند: البته شیعیان هم بی‌کار نیستند! یک‌طرفه قضاوت نکنید!

استاد عباسی قصری شاعر پیشکسوت قصر شیرینی که دو سه سال پیش شعرخوانی‌اش مورد توجه حضرت آقا قرار گرفته بود و حضرت آقا فرموده بودند: «ایشان تا حالا کجا بوده‌اند»، شاعر بعدی بود. عباسی قصری گفت قرار شده شعری ولایی بخواند اما دوست دارد شعری که در پاسخ مطروحه‌ی اخیر حضرت آقاست را بخواند.

چندی پیش رهبر انقلاب در دیدار شاعران مذهبی‌سرا دوبیت را به‌عنوان مطروحه مطرح کرده بودند که از این قرار بود:
درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم

استاد قصری با این ابیات به استقبال آقا رفته بود:
اگرچه نیستم بیگانه با بزم جنون من هم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif به جز حسرت نخوردم زان شراب پرفسون من هم
میان برزخ شک و یقین گر جا نمی‌ماندم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif چو یاران می‌شدم واصل به یار خود کنون من هم
شهادت کی نصیب هر زبون کم‌دلی گردد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ز ماندن کنده بودم دل، نبودم گر زبون من هم...
بر آتش می‌زدم خود را خلیل‌آسا چو بط بر شط https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif اگر بُت‌های خود را کرده بودم سرنگون من هم
بُت شوخی چو خودخواهی خدائی می‌کند در ما https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif گرفتارم به دام این بُت شوخِ درون من هم
سرِ آزادگی دارم ولی چون سروِ پا در گل https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif نشد تا وارهم از خود بدون چند و چون من هم
ازین خُسران که جز هجران نصیبم نیست از جانان https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif چو فرهادست بر دوشم غمی چون بیستون من هم
شهادت قسمتِ «قصری» نشد افسوس تا با شوق https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif چو بسمل در سماع آیم درونِ طشتِ خون من هم
بیت آخر را که شاعر خواند حضرت آقا فرمودند: البته دیر نشده هنوز! تا داعش هست امیدی هست...

شادابی حضرت آقا و جوانی اشارات ایشان جمع را به ذوق می‌آورد و جلسه را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند.

شاعر بعدی، شاعر مصرع معروفی بود: «یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد»
دکتر محمود اکرامی‌فر که به‌تازگی گزیده‌ی غزل‌هایش با نام «اجازه هست بگویم که دوستت دارم» منتشر شده بود، غزل زیبایی خواند:
خدا از ما نگیرد روزی شب‌زنده‌داری را https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif نصیب ما کند یک‌بار دیگر بی‌قراری را
نشستم بر سر راه دلم یک عمر تا دیدم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif غروب جاده‌ها را  لذت چشم‌انتظاری را...
دوبیتی‌های تربت می‌زند آتش به جان و دل https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif سه‌خشتی‌های قوچان می‌برد از سر خماری را
ملائک نیز در تنهایی آفاق مشتاقند https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif دوتار حاج قربان را، سرود سبزواری را
حضرت آقا از چیستی «سه‌خشتی» پرسیدند. آقای اکرامی گفتند نوعی شعر سه‌بیتی در قوچان است. باز پرسیدند به لهجه‌ی کرمانجی هم سروده می‌شود و آقای اکرامی گفتند بله، به زبان محلی کرمانجی است.

آقا باز هم در ادامه‌ی مزاح آغازین جلسه گفتند در این شعر خراسانی هم اسمی از مشهد نیامده بود.

پس از شعری که استاد جواد محقق برای سردار همدانی خواند، حضرت آقا فرمودند: سردار همدانی انصافاً شایسته بود.

شاعر بعدی علی‌محمد مؤدب شاعر جریان‌ساز و شناخته‌شده بود که مثنوی به‌یادماندنی خود را تقدیم به شهید بابارجب (رجب محمدزاده) جانباز شهید فریمانی که صورت خود را در جبهه از دست داده بود خواند؛ جانبازی که پس از سال‌ها همین دوسال اخیر شناخته شد و نامش به رسانه‌ها آمد؛ جانباز مظلومی که پس از دیدارش در حرم حضرت رضا (علیه‌السلام) با حضرت آقا گویی بار آرزوهایش در دنیا را بست و چندی بعد به آرزوی آسمانی‌اش یعنی شهادت رسید. این مثنوی بیت‌های زیادی داشت برای برانگیختن احساس آقا و شاعران حاضر در جلسه. حضرت آقا پس از بسیاری از بیت‌ها واکنش نشان دادند و آفرین گفتند؛ بیت‌هایی از این دست:
چرا که مشق کنم، خط تیغ حرمله را؟ https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif چرا به گندم ری بازم این معامله را؟
ببین به من که برای جهان چه می‌خواهند https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif برای این همه پیر و جوان چه می‌خواهند
برای پیری این کودکان چه می‌خواهند https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif منم بلاغت تصویر آنچه می‌خواهند
گمان مبر که من سوخته ز مریخم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif خلاصه‌ی همه‌ی بغض‌های تاریخم
بهشت مردم شرقم به غرب کی نگرم؟ https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif دخیل کرب و بلایم کجا به ری نگرم؟
بگو به دشمن تا گفتگو به من آرد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif پی مذاکره بگذار رو به من آرد

شاعر استکبارستیز ترکیه، حسین آرکین، شعرخوانی بعدی را به عهده داشت و پس از او نیز شاعر پیشکسوت و معلم خوب شعر انقلاب، اسماعیل امینی، قصیده‌ای علوی را تقدیم کرد؛ قصیده‌ای که با استقبال رهبر انقلاب روبه‌رو شد. امینی هم به‌رغم کسوت، نخستین‌بار بود که در این جلسه شعر می‌خواند.

شاعری با نام «اخلاق» از هندوستان یکی از پدیده‌های جلسه‌ی امسال بود که شعری شسته‌رفته خواند و تحسین همه را برانگیخت:
آن نازنین نگار که چون دلبری کند https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ما را به یک اشارت خود رهبری کند
رهبر انقلاب پس از این شعر زیبا آفرین گفتند و فرمودند: «به اساتید فارسی‌گو و فارسی‌دان هندوستان سلام ما را ابلاغ کنید و بگویید که ما با آنان احساس برادری می‌کنیم و قرن‌هاست که این احساس وجود دارد.»

آرش پورعلیزاده شاعر جوان و باسابقه‌ی رشتی که از جامعه‌ی معلمان نیز هست، دیگر شاعری بود که شعر خواند و تنها شاعری که نیمایی خواند. بخش‌هایی از نیمایی این شاعر مورد توجه و تفقد حضرت آقا واقع شد.

یکی از شعرهای برجسته و خاص قرائت‌شده در دیدار امسال بی‌شک شعر مهدی جهاندار، شاعر شناخته‌شده و متواضع اصفهان بود. جهاندار که شاعر شعرهای ماندگاری چون «عشق سوزان است بسمِ اللهِ رحمنِ الرحیم» و «چه روزها که یک‌به‌یک غروب شد نیامدی» است و بالاخره امسال نخستین کتابش را با نام «عشق سوزان است» در شهرستان ادب به چاپ رسانده بود، غزلی متمایز برای فتنه خواند:
فتنه شاید روزگاری اهل ایمان بوده باشد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آه! این ابلیس شاید روزی انسان بوده باشد
فتنه شاید در لباس میش، گرگی تیزدندان https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif در لباسی تازه، شاید فتنه چوپان بوده باشد
فتنه شاید کنج پستوی کسی لای کتابی؛ https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif فتنه لازم نیست حتماً در خیابان بوده باشد
فتنه شاید در صف صفِین می‌جنگیده روزی https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif فتنه شاید در زمان شاه، زندان بوده باشد!
فتنه شاید با امام از کودکی همسایه بوده https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif یا که در طیّاره‌ی پاریس_تهران بوده باشد
فتنه شاید تابی از زلف پریشانِ نگاری https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif فتنه شاید خوابی از آن چشم فتّان بوده باشد
فتنه شاید اینکه دارد شعر می‌خواند برایت؛ https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif وا مصیبت! فتنه شاید از رفیقان بوده باشد
ذرّه‌ای بر دامن اسلام ننشیند غباری https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif نامسلمانی اگر همنام سلمان بوده باشد
دوره‌ی فتنه‌ست آری، می‌شناسد فتنه‌ها را https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آنکه در این کربلا عبّاس ِ دوران بوده باشد
فتنه خشک و تر نمی‌داند خدایا وقت رفتن https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif کاشکی دستم به دامان شهیدان بوده باشد
حضرت آقا و همه‌ی شاعران پس از هر بیت تحسین می‌کردند و آفرین می‌گفتند. آقا پس از شعر نیز تأکید کرد شعر از همه جهت بسیار خوب بود.

شاعر جوان قمی، محمدجواد الهی‌پور نیز شعری با حال و هوای اجتماعی سیاسی و با ساختاری نو خواند. غزلی روان و جذاب:
بحث استادمان بصیرت بود https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif در کلاسی صمیمی و آرام
بغض‌هایش همیشه حسن شروع https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif اشک‌هایش همیشه حسن ختام
هفته‌ی پیش آمد اما دیر https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif سینه‌ای صاف کرد و گفت: سلام
بحث امروز زودباوری است https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif که زده ضربه بر تن اسلام
حیدری ایستاد اجازه گرفت https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif گفت: لطفاً مثال هم بزنید
مثلا ماجرای جنگ احد... https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif فکر کردند جنگ گشته تمام
دشمن از سوی دیگر آمد و... خب https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif خودتان قصه را که می‌دانید
عده‌ای جا زدند و برگشتند https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif مرتضی ماند و زخم‌های مدام
جنگ صفین یک مثال عیان https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif مکرِ بر نیزه کردن قرآن
یک قدم مانده بود تا پایان https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif که به مالک رسید این پیغام:
برسان خویش را علی تنهاست https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif دستِ فتنه به کار افتاده
باز لشکر سوار جهل شده https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif شورش افتاده در پیاده نظام
حکمیت مثال بعدی ماست https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif قصه‌ی غفلت ابوموسی
نقل انگشترش که معروف است https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif مرد منفور در خواص و عوام
آه سردی کشید و گفت: هنوز https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif عده‌ای در صف نبرد دمشق
مست جان‌بازی‌اند و یک عده https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif مست مال و منال و نام و مقام
خواست از جام زهر دم بزند https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif سرفه‌ی شیمیایی‌اش گل کرد
مصرع بعد سرفه بود فقط https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif مصرع بعد سرفه بود پیام
شهریاری بلند شد، پرسید: https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif جای این زودباوری آیا
می‌شود گفت جهل و خوش‌بینی؟ https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif یا خیانت به خط فکر امام؟
خنده‌ای تلخ بر لب استاد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif مهر تأیید زد به پرسش او
گفت: امروز هم... که زوزه‌ی زنگ https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif درسمان را گذاشت بی‌فرجام
 
ابراهیم قبله آرباطان، شاعر دیگری از دیار تبریز بود که امسال توفیق شعرخوانی یافت؛ شعرش برای حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) بود:
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
عشق، یعنی «کلنا عباسک یا زینبا» https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif پشت جبهه اسم تو، خط مقدم اسم توست

سید حمیدرضا برقعی که از شناخته‌شده‌ترین شاعران آیینی کشور است، جوان دیگری بود که غزل خواند:
دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif دوباره عطر گیسویت؛ چقدر امشب پریشانم
کنارت چای می‌نوشم به قدر یک غزل خواندن https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif به قدری که نفس تازه کنم؛ خیلی نمی‌مانم
کتاب کهنه‌ای هستم پر از اندوه یا شاید https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif درختی خسته در اعماق جنگل‌های گیلانم
رها، بی شیله پیله، روستایی، ساده‌ی ساده https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif دوبیتی‌های باباطاهرم عریان عریانم
شبی می‌خواستم شعری بگویم ناگهان در باد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif صدای حمله‌ی چنگیزخانن آمد؛ نمی‌دانم -
چه شد اما زمین خوردم میان خاک و خون؛ دیدم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif در آتش خانه‌ام می‌سوخت؛ گفتم آه...دیوانم...
چنان با خاک یکسان کرد از تبریز تا بم را https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif زمان لرزید از بالای میز افتاد لیوانم
من آن شاهم که پیش چشم من در کاخ، یک بانو https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif پی تحریم تنباکو شکسته تُنگ قلیانم
فراوان داغ دیدن‌ها؛ به مسلخ سر بریدن‌ها https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif حجاب از سر کشیدن‌ها؛ از این غم‌ها فراوانم
شمال و درد کوچک‌خان؛ جنوب و زخم دلواری https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif به سینه داغدار کشته‌ی حمام کاشانم
سکوت من پر از فریاد یعنی جامع اضداد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif منم من اخم سعدآباد و لبخند جمارانم
من آن خاکم که همواره در اوج آسمان هستم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif پر از عباس بابایی پر از عباس دورانم
گرفته شعله با خون جوانانم حنابندان https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif که تهران‌تر شود تهران؛ من آبادان ویرانم
صلات ظهر تابستان، من و بوشهر و خوزستان https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif تو را لب تشنه‌ایم از جان، کمی باران بنوشانم
سراغت را من از عیسی گرفتم باز کن در را https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif منم من روزبه، اما پس از این با تو سلمانم
شکوه تخت جمشید اشک شد از چشم من افتاد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif از آن وقتی که خاک پای سلطان خراسانم
اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می‌گویم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif که من یک شاعر درباری‌ام مداح سلطانم

آقای قزوه خواست استاد قادر طهماسبی (فرید) که در جلسه هستند به صف اول بیایند و شعر بخوانند. فرید با بیان تأثر عمیقش از حوادث اخیر گفت زمزمه‌هایی تازه در این باره داشته است منتها مردد است که آنچه مطلوب است شده یا نه.
حضرت آقا گفتند: خب بخوانید ببینیم شده یا نه؛
فرید خواند:
سر بشکنید فتنه‌گر بی‌وجود را https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif رسوا کنید فتنه‌ی آل سعود را
با سنگ بی‌وجود مگر می‌توان شکست https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آرامش طلایی شهر شهود را
از داعش خبیث گرفتیم عین و شین https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif زین بافه وا کنید دگر تار و پود را
تهران داغدار در این غم صبور باش https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ایران من بخند و بگریان حسود را
آهسته‌تر خرام در این دشت ای صبا https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ما بذر لاله کاشته‌ایم این حدود را...
حضرت آقا پس از این بیت به آقای قزوه اشاره کردند که: ایشون واقعاً و به تمام معنا شاعر است.
همچنین پیشنهادی به شاعر دادند که در بیت دوم به جای «طلایی» بگوید «خدایی» تا با آرامش خدایی وعده‌داده‌شده در آیه‌ی «فانزل السکینة...» نیز هماهنگ‌تر شود.
آقا که از مشکل بینایی فرید مطلع بودند دعا کردند چشم ایشان نیز بهبود یابد.

محسن ناصحی شاعر انقلابی و آیینی اصفهان، شاعر دیگری بود که پس از ابلاغ سلام همکارانش در نیروی انتظامی، شعرخوانی خود را با این رباعی که روزهای اخیر بسیار شنیده شده شروع کرد:
امروز وطن معنی غم را فهمید https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif با سایه‌ی جنگ، متهم را فهمید
از خواب پرید کشور من اما https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif معنای مدافع حرم را فهمید

محمد زارعی از دلیجان از شاعران موفق سال‌های اخیر، دیگر شاعری بود که با شعر خوبش یکی از پدیده‌های رمضان امسال شد:
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار، سر https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif هر کسی بالا کند با نیت دیدار، سر
هر زمان یک‌جور باید عشق را ابراز کرد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif چون تو که هر بار دل می‌دادی و این بار، سر
عشق، آری عشق، وقتی سر بگیرد می‌رود https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif بر سر دروازه‌ها سر، بر سر بازار سر
ای شکوه ایستا! نگذار بر دیوار، دست https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif تا جهان نگذارد از دست تو بر دیوار، سر
...
حضرت آقا با شنیدن این مصرع از شعر «روی دوش مرد گاهی می‌شود سربار، سر» گویی به یاد رفقای شهیدشان افتاده باشند، بغضشان ترکید و متأثر شدند.

بانوی پیشکسوت شعر انقلاب سیمین‌دخت وحیدی امسال هم مثل سالیان گذشته که فرصت را به جوان‌تر‌ها می‌داد، شعر نخواند البته امسال خود آقای قزوه چند بیتی از شعر ایشان را خواند و آقا تحسین کردند.

خانم شعبانی از هندیجان شاعر دیگری بودند که شعر خواندند؛ شعری برای خانواده.

طیبه عباسی از قم و آرزو سبزوار قهفرخی از فرخ‌شهر غزل‌های زیبا و شنیدنی دیگری خواندند تا توانمندی بانوان شعر انقلاب را نشان دهند. حضرت آقا هم انصافاً به این شعرها تفقد داشتند.

هدیه طباطبایی ازکاشمر نیز غزلی با این مطلع خواند:
به شب‌هایی که مادر‌ها نمی‌خوابند، فرزندم! https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif به لالایی به این دلشوره‌ها سوگند، فرزندم
آقا بعد از تحسین این شعر پرسیدند این شعر برای فرزند اولتان بوده؟ خانم طباطبایی گفت ان‌شاءالله!! پس از خنده‌ی حضار، آقا دعا کردند خدا فرزندهای زیادی به شما بدهد.

بالاخره نوبت به شعر طنز هم رسید؛ هرچند بزرگانی چون ناصر فیض و سعید بیابانکی در جمع بودند اما اولویت با جوان‌ها بود و محمدحسین مهدویان شاعر جوانی بود که طنز زیبایی برای تولید داخلی خواند با این مطلع:
این طرف استکان لبنانی https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آن طرف قاشق لهستانی
گاز و یخچال بهترینش چیست؟ https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آلمانی و انگلستانی...

محمد سهرابی شاعر هندی‌سرا و مطرح آیینی، دیگر میهمان محفل شاعرانه‌ی رمضان ۹۶ بود که در شب میلاد امام مجتبی (علیه‌السلام) غزلی تقدیم به آن حضرت کرد:
دعای زنده‌دلان صبح و شام یا حسن است https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif که موی تیره و روی سپید با حسن است
مبین ز نسل حسن هیچ‌کس امام نشد https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif به حُسن بینی اگر هر امام را، حسن است
حسین میشنوم هرچه یاحسن گویم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif دو کوه هست ولی کوه بی‌صدا حسن است
حسین نهی به قاسم دهد، حسن دستور https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است!
بخوان به نام پسر تا پدر دهد راهت https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif بیا که کنیه‌ی شیرخدا اباحسن است
رهبر انقلاب ضمن تحسین این غزل درباره‌ی بیت دوم فرمودند البته همه‌ی ائمه از امام باقر به بعد (علیهم‌السلام) از نسل حضرت امام حسن‌اند.

عبدالحسین انصاری شاعر غزل‌سرا و محجوب از نورآباد ممسنی نیز غزلی عاشقانه خواند تا رسید به این بیت:
آغوش تو سپیدترین عاشقانه‌هاست https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ای کاش رو به من بگذارند وا شود
حضرت آقا به مزاح فرمودند: بی‌انصاف‌ها نمی‌گذارند!

حسن مبارز، شاعر افغانستانی مقیم ایران شعری تقدیم به شهدای مدافع حرم کرد و مهران عباسیان شعری به زبان آذری خواند.

شاعر پرمخاطب، فاضل نظری نیز با تعارف آقا غزلی عاشقانه با این شروع خواند:
گر عقل پشت حرف دل اما نمی‌گذاشت https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif تردید پا به خلوت دنیا نمی‌گذاشت
از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif می‌شد گذشت وسوسه اما نمی‌گذاشت
این‌قدر اگر معطل پرسش نمی‌شدم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif شاید قطار عشق مرا جا نمی‌گذاشت
...
حضرت آقا با شنیدن مطلع فرمودند «روی حرف دل» بهتر از «پشت حرف دل» است و فاضل هم فوراً با این اصلاح شعر را بازخوانی کرد:
گر عقل روی حرف دل اما نمی‌گذاشت
 
اواخر جلسه بود و حضرت آقا با لبخندی به حاج آقا گلپایگانی، دکتر حداد عادل و حاج آقا رشاد اشاره کردند و گفتند از «خاصه‌خرجی»‌های ما کسی شعر نمی‌خونه؟ بعد از درنگی آقای حداد دست‌به‌کاغذ شد و غزلی خواند برای حضرت امام (رحمه‌الله) و به‌عنوان آخرین شاعر نیز آقا از دکتر محمدمهدی سیار خواستند شعری بخواند و این غزل دکتر سیار پایان‌بخش جلسه‌ی به‌یادماندنی رمضان امسال شد:
خاموش، لب به هجو جهان باز کرده است https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif این زخمِ ناگهان که دهان باز کرده است
چشمم بساط چشم فرو بستن از جهان https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif در این جهان چشم‌چران باز کرده است
اشکم بر آمد از پس گفتن، چه خوب هم... https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif طفلک اگرچه دیر زبان باز کرده است
این چاکِ پیرهن که از آن شرم داشتیم https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif خود لب به پاک بودنمان باز کرده است
...
من خود به چشم خویش شنیدم هزار بار https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif هر غنچه‌ای لبی به اذان باز کرده است

دیدار امسال را می‌توان یکی از کیفی‌ترین جلسات و به یادماندنی‌ترین جلسات رهبر عزیز انقلاب با شاعران دانست؛ جلسه‌ای متنوع، پر امید و پرنشاط که به نظر می‌رسد خاطره‌اش از دل حاضران به‌زودی پاک نشود.

پیوندهای مرتبط:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای