«آقا گفتند ما یک قفسهی کتاب داریم در کنار اتاق خودمان که در آن چند صد جلد کتاب وجود دارد، من بعضی وقتها آنقدر مشغلهام زیاد است که رویم را از کتابها برمیگردانم تا آنها را نبینم و به کارهای اجرایی برسم. چند هفته قبل به صورت اتفاقی کتاب شما را دیدم و آن را خواندم.»
این جملات شرح نخستین آشنایی رهبر انقلاب با کتاب
«وقتی مهتاب گم شد» است که به نقل از علی خوشلفظ راوی کتاب بیان شده است؛ او برای نخستینبار در
روز پنجشنبه ۹۵/۱۰/۱۶ همراه با جمعی از نویسندگان دفاع مقدس میهمان رهبر انقلاب میشود. دو روز پس از این دیدار بود که رهبر انقلاب
دو یادداشت را به عنوان تقریظ بر کتاب وقتی مهتاب گم شد مرقوم فرمودند. پس از نگارش تقریظ هم رهبر انقلاب در دیداری جداگانه میزبان علی خوشلفظ و خانوادهی محترمشان بودند. همچنین در بهمنماه ۹۵ بود که حضرت آقا در
تقریظ بر کتاب «آب هرگر نمیمیرد» از علی خوشلفظ و حمید حسام نام بردند تا اشارهای مجدد به کتاب وقتی مهتاب گم شد داشته باشند. با این همه اما گویی تأثیر کتاب و شخصیت راوی آن اندازه زیاد بود که در
دیدار رهبر انقلاب با شاعران مذهبیسُرا و همچنین
دیدار با دستاندرکاران راهیان نور، نامی از علی خوشلفظ و کتابش، به میان آمد و حتی لحظاتی رهبر انقلاب را تحت تأثیر قرار داد. مجموعهی این توجهات از سوی رهبر انقلاب بود که کتاب وقتی مهتاب گم شد را از سایر آثار دفاع مقدس و حتی آثاری که ایشان بر آنها تقریظ نوشتهاند، متمایز کرد. این کتاب را باید خواند، زیرا:
روایت زندگی یک بسیجی
راوی یک نیروی اطلاعات و عملیات است. جدا از آنکه راوی صادقانه از زندگی خود، شیطنتهای کودکانهی قبل از انقلاب، غرور جوانی و حوادث طاقتفرسای جنگ تحمیلی سخن میگوید، توصیف شبهای شناسایی، التهاب عبور از میدان مین، جستوجوهای مخفیانه برای یافتن راههایی که بشود رزمندگان را تا پشت سر بعثیها برد، گرفتار شدن در تلهها و کمینها و شهادت دوستان در برابر چشم، از بخشهای برجستهی این کتاب است.
اگر «وقتی مهتاب گم شد» را بهعنوان یک روایت از دفاع مقدس بدانیم، میتوان آن را مصداق اعلای مکتوبی از
سفارش رهبر انقلاب در دیدار راهیان نور دانست: «محتوای گزارش بایستی پُر از تبیین، پُر از معرفت، پُر از بیان حقایق، پُر از نقاط برجسته و مثبت دوران دفاع مقدّس و ارزشهای دفاع مقدّس باشد؛ ... البتّه من نمیگویم اغراق کنید... هیچ لزومی ندارد مبالغه کنیم... نخیر، از همین جنس ماها بودند، منتها بهتر از ما راه را شناختند، بهتر از ما زندگی را فهمیدند، اقبال بیشتری داشتند، توسّل بیشتری داشتند، خدای متعال هم به آنها توجّه بیشتری کرد و آنها را از سرچشمهی لطف و فضل خودش سیراب کرد.»
۹۵/۱۲/۱۶
انقلاب قلبها
«وقتی مهتاب گم شد»، زندگی یک انسان معمولی را روایت میکند. فردی که با وقوع انقلاب، دچار یک تحول درونی میگردد و بهیکباره راهی جبهه میشود. با ورود به جبهه است که علی خوشلفظ نوجوان به دلیل شجاعت و جسارتش مشهور میشود و نامش بر سر زبانها میپیچد تا در شانزده سالگی نیروی اطلاعات عملیات حاج احمد متوسلیان میشود.
روایت زندگی او، روایت چگونگی تأثیر انقلاب بر قلبها و چگونگی شکوفایی استعدادها در دفاع مقدس است. امری که رهبر انقلاب دربارهی آن فرمودند: «در مورد استعداد اشخاص به نظر من این نکتهی مهم و قابل توجهی است که به آن توجه نمیشود... آن این است که دفاع مقدس وسیلهای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسانها، به شکل عجیبی بروز کند... این خیلی مهم است.»
۹۲/۹/۲۵
سفر من الخلق الی الحق
«وقتی مهتاب گم شد» را میتوان شرح عملی یک حرکت عارفانه دانست؛ در حقیقت بیش از آنکه این کتاب به ویژگیهای جنگ بپردازد، شرح سفر عارفانهی «من الخلق الی الحقِ» علی خوشلفظ است. هنگامی که او از رفیق و مرادش شهید چیتسازیان درس میگیرد که برای عبور از سیمخاردارهای دشمن باید از سیمخاردارهای نفس خود عبور کند و راه صبر و گمنامی را در پیش گیرد. همین صبر بر مصائب و آلام است که باعث شد رهبر انقلاب او را شهید زنده خطاب کنند. در حقیقت دلیل سفارش و تأکید رهبر انقلاب بر خواندن این کتاب را نیز باید در همین نقطه جستوجو کرد: «شهیدان حامل بشارتند... شهیدان به ما میگویند شما خوف و حزن نداشته باشید. دلسردی و نومیدی نداشته باشید... برکات الهی را در مقابل چشم ما نگه میدارند و این آن چیزی است که ما امروز به آن احتیاج داریم.»
۹۵/۷/۵
«وقتی مهتاب گم شد»، شرح بشارت یک شهید زنده است به جامعه، تا مبادا از یاد خدا و نصرت الهی غافل شود؛ کتابی که اگر یک نفر آن را بخواند، متحول میشود و اگر هزاران نفر آن را بخوانند، هزاران نفر متحول خواهند شد. بهنظر میرسد ایام فراغت نوروز، فرصتی مناسب برای عمل به توصیهی رهبر انقلاب برای مطالعهی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» باشد.