1386/12/22بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
اولاً خوشامد عرض میکنیم به همهی برادران و خواهران عزیز که از نقاط مختلف کشور از راههای دور و نزدیک به اینجا تشریف آوردید و این محفل صمیمی و باصفا را در این حسینیه تشکیل دادید.
حلول ماه مبارک ربیع الاول را که ماه ولادت نبی مکرم اسلام حضرت محمد بن عبداللَّه و یکی از مقاطع تاریخی بزرگ برای کل بشریت است، تبریک عرض میکنیم. در روز اول ربیع الاول هجرت پیغمبر واقع شده است؛ از مکه به مدینه که مبدأ تاریخ هجری مسلمانان است. این ماه هم ربیعالمولود است، هم ربیعالهجره است.
این خاطرههای تاریخی برای امت اسلام بسیار بزرگ و ارزشمند است. امروز هم در دنیای به اصطلاح مدرن، با ترتیباتی که در میان ملتها وجود دارد و سابقه نداشته است، همچنان امت اسلامی و مردم مسلمان در سراسر جهان از این خاطرهها الهام میگیرند؛ درس میگیرند. در هر نقطهی از دنیا که مسلمانی زندگی میکند که گویندهی «لااله الا اللَّه» و «محمد رسول اللَّه» است، با یاد ولادت آن بندهی برگزیده و سرآمد انسانها، در این ماه در خود احساس شعف میکند. عشق به نبی مکرم اسلام در دل یکایک مسلمانهاست؛ لذاست که شما میبینید امروز که جبههی استکبار جهانی درصدد تضعیف اسلام است، وجود مبارک پیامبر را هدف قرار میدهد. صهیونیستها و دولتهائی که زیر نفوذ صهیونیسم هستند، دستگاه استکبار و در رأس آنها آمریکای جنایتکار، وقتی میخواهند با امت اسلامی دربیفتند و با اسلام معارضه کنند، آماج حملهی خودشان را نبی معظم و مکرم اسلام قرار میدهند. این به چه معناست؟ این به خاطر این است که یاد آن بزرگوار، نام آن بزرگوار، ولادت آن بزرگوار، هجرت آن بزرگوار، حکومت ده سالهی آن بزرگوار در مدینه و یکایک اقدام و تعلیم و آموزش آن بزرگوار، امروز برای مسلمانها، اگر تدبر بکنند و تأمل بکنند، یک درس است؛ گشایشِ یک درِ بازی به سوی زندگی است. پیغمبر الهامبخش است برای امت اسلامی. چون این را میدانند؛ چون از بیداری امت اسلامی میترسند؛ چون از قدرت جامعهی یک میلیارد و پانصد میلیونی مسلمان در سرتاسر عالم وحشت دارند، در مقابل پیغمبر صفآرائی میکنند. رحمة للعالمین را، منشأ عظیمترین خیرات و برکات برای بشریت را در مطبوعاتشان، در زبان سیاستمدارانشان، در کتابنوشتنهایشان، به وسیلهی مزدورانشان مورد اهانت قرار میدهند. این باید ما مسلمانها را بیدار کند؛ بفهمیم که در وجود پیامبر، در شخصیت پیامبر، در خاطرات زندگی پیامبر، در هجرت پیغمبر، در جهاد پیغمبر، در سیرهی پیغمبر، در درسهای قولی و عملی پیغمبر، چه گنجینهی عظیمی برای مسلمانها نهفته است. ما از این گنجینه اگر استفاده کنیم، امت اسلامی به آنچنان موقعیتی خواهد رسید که نتوانند دیگر به او زور بگویند؛ نتوانند او را زیر فشار قرار بدهند؛ نتوانند او را تهدید کنند؛ این درس است برای ما.
امروز جبههی استکبار علناً، صریحاً در مقابل اسلام ایستاده است. درست است که جمهوری اسلامی را آماج حملات خودشان از لحاظ سیاسی و تبلیغاتی قرار میدهند، لکن دشمنی آنها با جمهوری اسلامی هم به خاطر همین است که جمهوری اسلامی پرچم اسلام را بلند کرده است؛ اسلام را در دلهای آحاد امت اسلامی زنده کرده است؛ به اسلام رونق بخشیده است؛ عزت بخشیده است و خود به خاطر اسلام عزت پیدا کرده است. برای این است که با جمهوری اسلامی مخالفت میکنند، معارضه میکنند، دشمنی میکنند. با اسلام در حقیقت اینها مخالفند - یعنی با یکایک این امت عظیم اسلامی و ملتهای اسلامی - این را باید آحاد امت اسلامی و ملتهای مسلمان بدرستی، از بن دندان درک کنند و بفهمند.
اسم حقوق بشر را میآورند، اسم دموکراسی را میآورند، اسم انرژی هستهای را در یک برههای میآورند؛ اینها را بهانهی دشمنی قرار میدهند، لکن واقع قضیه چیز دیگری است؛ واقع قضیه این است که اینها میدانند اسلام میتواند امت اسلامی را به یک قدرت عظیم تبدیل کند. با این مخالفند. میدانند که نام پیغمبر، یاد پیغمبر، زندگی پیغمبر، سیرهی پیغمبر و تعالیم پیغمبر میتواند امت اسلامی را از رخوت خارج کند، به او نشاط بدهد، او را در صحنهی بینالمللی تبدیل به یک عنصر اثرگذار و متنفذ کند، عزت به او ببخشد؛ این را نمیخواهند؛ با این دشمنی میکنند و مخالفند؛ والّا کیست که نداند آمریکائیها اولین دشمن حقوق بشرند. منظورم از آمریکائیها، مردم آمریکا نیستند؛ سیاستمداران، سردمداران، متنفذین، گردانندگان رژیم آمریکا و رژیم صهیونیستی، که اولین دشمنان بشریتند. ببینید چه میکنند در غزه! ببینید چه میکنند در منطقهی فلسطین! ببینید با ملتهای مسلمان چگونه رفتار میکنند! ببینید در عراق و افغانستان با آن ملتهای مظلوم چگونه با سنگدلی و قساوت رفتار میکنند! ببینید شکنجههایشان را! رئیس جمهور آمریکا رسماً، علناً قانون ضدشکنجه را رد میکند؛ این خیلی مطلب مهمی است. یعنی شکنجه باید قانونی باشد، باید آمریکائیها زندانیان خودشان را، بیگناهانی را که در عراق و در افغانستان و در هر نقطهی عالم دستگیر میکنند، بتوانند اینها را آزادانه شکنجه کنند. پرچم طرفداری از شکنجه را در دست گرفتهاند، آنوقت اسم حقوق بشر میآورند!
نتیجهی این رفتارها از سوی سیاستمداران و سردمداران و زمامداران آمریکا این شده است که همین «مرگ بر آمریکا»ی شما، امروز از دل ملتهای مسلمان - از ته دل - برمیخیزد. همهی آنها همین را میگویند. یک روزی فقط ملت ایران بود که بیدار شده بود و شعار «مرگ بر آمریکا» میداد؛ امروز در سرتاسر جهان - دنیای اسلام، حتی در میان غیرمسلمین - هرجا این رئیسجمهور نگونبخت آمریکا سفر میکند، شما ببینید مردم چه تظاهراتی علیه او میکنند؛ پرچمشان را آتش میزنند؛ «مرگ بر آمریکا» میگویند؛ آدمک او را درست میکنند و آتش میزنند. آنوقت اینها طرفدار حقوق بشرند؟!
این وقاحت آنها هم بیشتر مردم دنیا را و ملتهای زیر ستم را به دشمنی با آنها و نفرت از آنها وادار میکند. اینجور انسان با شکنجه موافق، با اشغال نظامی کشورها موافق، با بمب بر سر ملتها ریختن موافق، تبعیض اینجور در داخل خود آمریکا و در بیرون آمریکا بین آحاد مردم، واضح و علنی و آشکار، آنوقت دم از دموکراسی بزنند! دم ازحقوق بشر بزنند! این آن چیزی است که ملتها را به حقیقت و واقعیت این جرثومهی فساد - یعنی استکبار - آشنا میکند؛ آگاه میکند؛ میفهمند این سیاستها چه چیز را دنبال میکند.
امروز شما ملت ایران بدانید در دنیا تنها نیستید. این شعاری که شما میدهید، شعار دل همهی ملتهای مسلمان است و بسیاری از ملتهای غیرمسلمان. این به پایمردی شما، با ایستادگی شما، با شجاعت شما ملت ایران اتفاق افتاده است. ملتهای دنیا حقیقت را فهمیدهاند؛ پردهی نفاق از روی این مستکبرین برطرف شده است. آنها هم میدانند؛ میدانند که ملت ایران میاندار این حرکت عظیم امت اسلامی است؛ این را میدانند، لذا دشمنیها را متوجه ایران کردهاند.
هرچه که برای ایران و ایرانی مایهی عزت و قدرت و رفاه و راحتی است، آنها باهاش دشمنند؛ یکیاش همین انتخاباتی است که چند روز دیگر تجربهی عظیم مردم ماست که بروند به پای صندوقهای رأی. با انتخابات شما اینها دشمنند؛ با اصل انتخابات دشمنند؛ با حضور پرشور و گستردهی مردم در انتخابات دشمنند؛ با انتخاب آدمهای اصلح و طرفدار حقوق مردم و متعبد و پایبند به مبانی اسلامی و ارزشهای اسلامی مخالفند، دشمنند؛ چرا؟ چون میدانند اینها هم انتخابات، هم حضور گستردهی مردم، هم حضور آدمهای مناسب و شایسته در مجلس، به ضرر آنهاست؛ لذا مخالفت میکنند. هرجور مخالفتی که میتوانند میکنند؛ تبلیغات میکنند، رادیو به راه میاندازند، در رادیوهای گوناگونشان به خیال خودشان مردم را از انتخابات دلسرد میکنند - دارند به خیال خودشان کار میکنند - نتیجه هم انشاءاللَّه کاملاً بعکس است.
همین هفتهی گذشته آمریکا گفت: ما میخواهیم علیه ایران از شورای امنیت قطعنامه بگیریم برای اینکه مردم ایران را از صندوقهای رأی دور کنیم. شما فکرش را بکنید؛ اینها آنوقت مدعی مردمسالاری و دموکراسیاند! خوب، حضور مردم در هر نقطهای از دنیا در انتخابات، مردمسالاری است؛ دموکراسی دیگر معنایش غیر از این چیست؟ اما چون میدانند که ملت ایران با حضور پرشور در انتخابات برای خود قدرت میآفریند، عزت خلق میکند، میخواهند این نباشد. البته از همین حالا معلوم است، در طول این سی سال گذشته هم معلوم بوده است که هر وقت دشمنان این ملت سعی کردند مردم در انتخاباتی شرکت نکنند و تبلیغات کردند، مردم بعکس پرشورتر در انتخابات شرکت کردهاند. این دفعه هم همینجور خواهد شد به توفیق الهی.
مردم میدانند که حضور آنها در انتخابات مایهی قدرت و ابهت بینالمللی آنهاست. آنها این را نمیخواهند. آنها میخواهند مردم در انتخابات شرکت نکنند تا این نشانهی روگردانی مردم از نظام اسلامی باشد و نظام اسلامی به این وسیله ضعیف بشود و آنها بتوانند به ملت و کشور و دولت و همه فشار وارد کنند.
آنها میدانند که حضور پر شور مردم در انتخابات به مردم قدرت میدهد و آنها دیگر نمیتوانند نقشههایشان را نسبت به ایران اجرا کنند. میخواهند این نباشد. تمام دستگاههای تبلیغاتیشان را به راه انداختهاند که مردم را از حضور در انتخابات منصرف کنند. عواملشان هم البته هستند متأسفانه؛ غیر از رادیوها و وسائل تبلیغاتی آنها، گاهی در گوشه و کنار در داخل هم هستند، برای اینکه مردم را از انتخابات دلسرد کنند. آنها نسبت به آنچه که در کشور، از خدمات عظیمی که انجام گرفته است، ایجاد تردید میکنند.کی میتواند منکر بشود که چه خدمات بزرگی را دولت و مجلس به این کشور کردهاند. کارهای عظیمی که انجام گرفته است و کارهائی که ان شاءاللَّه به توفیق الهی ثمرات آن و نتائج آن را مردم بمرور خواهند دید. برای اینکه اینها را از چشم مردم دور کنند و مردم را دلسرد کنند، هر چه میتوانند و در چنته دارند، علیه دولت، علیه مجلس، علیه مسئولین بیان میکنند، تا مردم را دلسرد کنند. یا مثلاً شبههی در خود انتخابات، که آیا این انتخابات آزاد است، آیا آزاد نیست؟ آیا در این انتخابات دستکاری نمیشود، تقلب نمیشود؟ من میتوانم با اطمینان کامل به شما عرض کنم که انتخابات - چه در این دورهای که دو سه روز دیگر انجام خواهد گرفت انشاءاللَّه، چه در دورههای قبل - درست انجام میگیرد. به همین دلائل هم هست که ما گفتیم، باز هم تکرار میکنیم: شرکت و حضور در انتخابات برای مردم، هم یک فریضهی سیاسی است، هم یک فریضهی دینی است. این مثل این است که یک انسانی بدن خودش را با ویتامین و با غذاهای مقوی تقویت کند؛ وقتی بدن تقویت شد، میکروبها دیگر نمیتوانند در او نفوذ کنند؛ دشمنی هم اگر حمله کرد، میتواند از خودش دفاع کند. این، مهمترین مسئله در باب انتخابات است؛ یعنی حضور مردم.
ملت ایران همچنانی که در این حدود سی سال نشان داده است، هر جائی که آزمونی برای نشان دادن اقتدار ملی بوده است، وارد شده است. اگر راهپیمائی بوده است، تظاهرات بوده است، اگر انتخابات بوده است، اگر حضور در جبههها در دوران دفاع مقدس بوده است - هر جائی که مظهری از مظاهر قدرت ملی محسوب میشده است - ملت ایران با هوشیاری، با شجاعت در آن حضور پیدا کرده است. و همین است که در طول این سی سالی که تقریباً از انقلاب میگذرد، کشور شما، ملت شما، دولت شما روز به روز قویتر شده است؛ روز به روز آرمانهای انقلاب و مبانی انقلاب و ارزشهای انقلاب در او زندهتر شده است.
ارزشهای انقلاب چیست؟ ارزشهای انقلاب در درجهی اول، استحکام ایمان و دیانت در دلهاست - که منشأ همهی کارها و مجاهدتها این است - عدالت اجتماعی است، مبارزهی با فساد است، آزادی مردم در انتخاب است، عدم تحمیل آراء فردی و حزبی و دولتی و غیره بر مردم است، که مردم آزادانه فکر کنند، آزادانه عمل بکنند؛ در چارچوب مقررات اسلامی. مردمسالاری دینی یعنی این. اینها ارزشهای انقلاب و مبانی انقلاب است. لذا شما که میخواهید بروید پای صندوق رأی و رأی بدهید، هدفتان این باشد که یک مجلسی تشکیل بشود پایبند به همین مبانی انقلاب و ارزشهای انقلاب. نماینده، متدین، امین، معتقد به عدالت اجتماعی - استقرار عدالت در سرتاسر کشور - متنفر از فساد در هر بخشی و در هر طبقهای از طبقات مسئولین، معتقد به عزت جمهوری اسلامی؛ مجلس باید یک چنین مجلسی باشد. ما هفت دوره مجلس شورای اسلامی را گذراندیم. در مجلس شورای اسلامی گاهی اتفاق افتاده است که کسانی آمدهاند که با اسم «اسلامی» برای این مجلس مخالفت کردهاند! در دورهی اول که بحث این بود که اسم مجلس چه باشد - که آمده بود «مجلس شورای اسلامی» - یک عدهای ایستادند که نه، «اسلامی» نباشد! خوب، این نمایندهی ملت ایران نیست. ملت ایران برای اسلام این فداکاریها را کرده است. ملت ایران عظمت خود را، عزت خود را، اقتدار خود را، آسایش و رفاه خود را در اسلام جستجو میکند. یک عدهای پیدا شدند که با اسم «اسلامی» برای مجلس مخالفت کردند! خوب، این مطلوب نیست. یا یک کسانی در یک مجلس دیگری پیدا شدند، تصمیم گرفتند بر طبق خواستهی مخالفین که میگفتند بساط انرژی هستهای را جمع کنید، در کشور قانون بگذرانند که دولت را الزام کنند که دنبال انرژی هستهای نرود! این هم بود در یکی از مجالس ما. این چیزی نیست که ملت ایران آن را بخواهند. اما در همین مجلس هم - همین مجلسی که الان بر سر کار هست - قانون گذراندند و دولت را موظف کردند که بایستی انرژی هستهای را دنبال کند و موانع سر راه را برطرف کند. همه جور داشتیم.
باید ما هوشیار باشیم؛ آحاد ملت باید هوشیار باشند. نمایندهی متدین، امین، طرفدار عدالت، مخالف با فساد، طرفدار حقوق محرومین، پایبند به مبانی اسلام و ارزشهای اسلامی و خط امام؛ یک چنین نمایندهای را بفرستند مجلس؛ آنوقت مجلس مقتدر خواهد شد، عزتمند خواهد شد. تشخیص این برای همه البته آسان نیست، ولی باید تحقیق کرد، باید به آدمهای مطلع، آدمهای خبره، آدمهای مطمئن مراجعه کرد.
و من عرض بکنم رأی دادن در مجلس به نمایندهها و به این کسانی که مطرح هستند برای رفتن به مجلس، پیش خدای متعال دارای ثواب است؛ ولو انسان در تشخیص اشتباه هم کرده باشد. البته اگر تشخیص درست داده باشد، این ثواب مضاعف میشود. خود رأی دادن، خود رفتن پای صندوق، خود شرکت در این آزمون بزرگ، پیش خدای متعال دارای ثواب است. خدای متعال شاهد و ناظر عمل ماست. «و قل اعملوا فسیری اللَّه و رسوله و المؤمنون»؛ عمل کنید، اقدام کنید، خدا اقدام شما را میبیند، پیامبر اعظم اقدام شما را میبیند، مؤمنین اقدام شما را میبینند. از حضور شما در پای صندوقها مؤمنین سایر کشورها هم خرسند میشوند. این دشمنان نادان ما، دشمنان احمق ما - همین سردمداران سیاست آمریکائی - که نسبت به این انتخابات این همه اظهار حساسیت کردند، موجب شده است که ملتهای مسلمان نسبت به این انتخابات حساس شدهاند؛ همه گردن میکشند ببینند ملت ایران در این انتخابات چه میکند؟ چه جور وارد صحنهی انتخابات میشود و چه کسانی را انتخاب میکند. آمریکائیها گفتند ما مایلیم فلان جور آدمها باشند، فلان جور آدمها نباشند. ملتهای مسلمان نگاه میکنند ببینند آیا نسخهی آمریکائی در ایران عمل شد یا نسخهی ایرانی و اسلامی عمل شد. آنچه که آمریکائیها میخواهند، مخالف منافع ایران است.
رحمت خدا بر امام بزرگوار ما که میفرمود از دشمنی دشمن، از دشنامِ دشمن نترسید؛ وقتی او به شما بدگویی میکند، اخم میکند، دشنام میدهد، بدانید که شما یک کار بزرگی انجام دادهاید یا دارید انجام میدهید که او ناراحت است. از این بترسید که از شما تعریف کند. اگر دشمن از شما تعریف کرد، این نشاندهندهی این است که شما یک کاری به نفع او انجام دادهاید. هر کسی را که دشمن ما، دشمن ایران، میخواهد که او بر سر کار نباشد، در مجلس نباشد، در دولت نباشد، او باید باشد؛ او به نفع ایران است. هر کسی را که دشمن ما میخواهد که او برود در دستگاه حاکمیت کشور و قانونگذاری کشور، او نباید برود. او طبق خواست دشمن عمل خواهد کرد.
نمایندهی صالح آن کسی است که پایبندی او به اسلام باشد، پایبندی او به عدالت باشد، پایبندی او به منافع ملی باشد، مرز او با دشمن مرز مشخصی باشد. اگر این نشد، آن نماینده، نمایندهی خوبی نخواهد بود؛ نمایندهی ملت در واقع نخواهد بود. خوشبختانه در کشور ما مجموعههای سیاسیای که هستند، نسبت به مبانی اسلام و انقلاب تقریباً همه، بجز یک اقلیت کوچکی، متفقالقولند؛ منتها مرزها را باید روشن کرد. بعضی، از دشمن رودربایستی دارند؛ بعضی، ملاحظهی دشمن را میکنند. ملاحظهی ملت را باید کرد، ملاحظهی خدا را باید کرد، نه ملاحظهی دشمن را. دشمن، دشمن است؛ هرچه ملاحظه کنی، هر چه عقب بنشینی، او جلو میآید. اگر خاکریز شما در مقابل دشمن خاکریز مستحکمی نباشد، او نفوذ میکند. دشمنان این را میخواهند. یکی از شاخصها همین است. مردم در هر جای کشور هستند، به این شاخص توجه کنند.
آن کسانی که مرزشان با دشمن و دستنشاندگان دشمن مرز کمرنگی است، اینها برای ورود به مجلس اصلح نیستند. کسانی باید باشند که مرز روشنی با دشمن داشته باشند. این را من قبلاً هم گفتم، حالا هم تکرار میکنم، بگردید؛ از خدا هم کمک بخواهید، از آدمهای مطلع و امین و باصداقت کمک بخواهید، تا بدانید چه کسانی را باید بفرستید مجلس؛ آنوقت مجلس، مجلسی خواهد شد که میتواند آرمانهای ملت را تبلور و تجسم ببخشد به معنای واقعی کلمه؛ همچنانی که بحمداللَّه در طول این زمانهای گوناگون دیدیم مجالسی بودند که یا یکسره یا یک اکثریت قاطع در آنها همینجور عمل کردند؛ قوانینِ خوب گذاشتند، دولتها را وادار به کار کردند. انشاءاللَّه مجلس هشتم مجلسی باشد که به کارهای خیر کمک کند، به آنچه که همت مسئولان و همت مجریان و همت دولت بر آن گماشته شده است، انشاءاللَّه کمک کند، راهها را باز کند، قوانین مناسب ملت بگذراند و نظارت کند.
شأن مجلس عبارت است از قانونگذاری و نظارت کردن؛ هم قانونِ خوب بگذارند که مجریان دستشان باز باشد و بتوانند برای مردم کار کنند، خدمت کنند - خوب، بحمداللَّه دولتهای ما خدمتگذار بودهاند، این دولت هم بخصوص فعالیت و تلاش خیلی خوبی دارد - و بتوانند آن کاری را که میخواهند انجام بدهند، برای مردم انجام بدهند؛ این از یک طرف، از یک طرف هم نظارت؛ بر همهی دولتها نظارت باید وجود داشته باشد. انسان باید تحت نظارت باشد؛ هم نظارت وجدان خود، هم نظارت مراقبین قانونىِ خود؛ و بداند که تحت مراقبت خدای متعال و نظارت الهی هست. این میشود یک مجلس خوب.
امیدواریم خدای متعال کمک کند به ما ملت ایران و آحاد مردم عزیزمان در شهرهای مختلف - چه در تهران، چه در استانهای گوناگون و شهرهای مختلف؛ چه در نقاط روستاها و مناطق دورافتاده - که همه انشاءاللَّه بتوانند در این انتخابات با شور و شوق، با انگیزه و با قصد قربت شرکت کنند و انشاءاللَّه محصول این شرکت عمومی، اولاً عزت ملت ایران و هیبت ملت ایران در چشم دشمنان بشود و جلو فتنهانگیزیهای دشمنان را بگیرد، ثانیاً یک مجلس کاملاً مفید برای ملت و نافع برای رسیدن به آرمانهای انقلاب و ارزشهای انقلاب به وجود بیاید و انشاءاللَّه کمک حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) شامل حال همهی ما باشد و ارواح مطهر شهدا و روح مطهر امام که این راه را جلو ما ملت ایران باز کرد، انشاءاللَّه با پیغمبر و اولیائش محشور باشد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
پیوندهای مرتبط: