Khamenei.ir

1384/01/01

بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی

بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم

والحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیةاللَّه فی الأرضین.

خداوند متعال را سپاسگزارم که توفیق داد در روز اول سال با جمع شما برادران و خواهران مؤمن و خداجوی و محبان صادق اهل‌بیت (علیهم السّلام) در حضور مرقد مطهر حضرت اباالحسن الرّضا (علیه الاف التّحیة والثّناء) باشم. اولین سخن ما عرض اخلاص و ارادت به ساحت این امام بزرگوار است. ان شاءاللَّه دلهای پُرمحبت و پُرشوق شما با عرض نیاز در مقابل این بارگاه مقدس و در محضر روح مطهر این امام همام، مهبط نور و فیض الهی باشد.

در دیداری که با شما مردم عزیز مشهد و زوار عزیزی که از دیگر شهرها آمده اند، در آغاز سال داریم، درباره ی مطالب قابل توجهی که برای ملت و کشور ما حائز اهمیت است، دقایقی را می گذرانیم و بحث می کنیم؛هم درباره ی مضمون و محتوای پیامی که در آغاز سال به ملت ایران عرض شد، و هم درباره ی دو مطلب قابل توجه ملت ایران که یکی عبارت است از مسأله ی انتخابات ریاست جمهوری که در پیش داریم، و دیگری خنثی سازی توطئه ها و تهدیدهای دشمنان که برای ملت ما یک مطلب کاملاً قابل توجه است.

درباره ی محتوای پیام، سخن اصلی ما این است که ملت ایران برای این که رشد و پیشرفت لازم را در همه ی صحنه ها - که شایسته ی آن است - به دست بیاورد، احتیاج دارد به تقویت همبستگی ملی و مشارکت عمومی در همه ی میدانهای طلب کننده ی حضور ملت. کشور متعلق به ملت ایران است؛ آینده هم متعلق به این ملت است؛ امروز و فردا را هم ملت ایران ساخته اند و می سازند؛ لذا نامگذاری امسال به «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» اشاره به نیاز بزرگ ملت در همه ی مسائل است؛ همکاری، همدلی، بازو به بازو دادن و دلها را به یکدیگر مرتبط کردن و به سمت هدفهای والای این ملت - که برای بهروزی و پیشرفت او و کشورش لازم است - پیش رفتن.

این که ما هر سالی را به نامی و با شعاری موسوم می کنیم و سال را با این نام و با این شعار آغاز می کنیم، صرفاً یک عمل تشریفاتی نیست. البته اسم ها مهم نیست؛ مهم مسماست؛ لیکن این نامگذاری ها به ما و ملت و مسؤولان نشان می دهد که چه می خواهیم و دنبال چه هستیم یا باید به دنبال چه باشیم. سال رفتار علوی، هدف والای ملت ایران و تکلیف بزرگ مسؤولان و دولتمردان را مشخص می کند. سال خدمت رسانی یا سال پاسخگویی، همه ی خطوطی را که مسؤولان کشور و همه ی ما باید دنبال کنیم، به ما نشان می دهد. این شعارها در واقع مطالبات ملت از ما مسؤولان است. اگر نهضت عدالتخواهی مطرح می شود، یا اگر نهضت نرم افزاری و تولید علم به عنوان یک جنبش عمومی مطرح می شود، یا اگر نهضت آزاداندیشی مطرح می شود، برای این است که همه ی مسؤولان و همه ی آحاد ملت احساس کنند که در این جهت مسؤولیت دارند. کشور به این شعارها نیاز دارد. البته می دانیم که بسیاری از این شعارها در سالهای خود به طور کامل تحقق پیدا نکرده است؛ لیکن کارهای زیادی هم صورت گرفته است. هر سال باید با تجربه های سالهای پیش، هم ملت و هم دولت راه خود را به سمت هدفهای والای این ملت و این کشور طی کنند و گامها را محکم تر و استوارتر بردارند.

همیشه نگاه این کشور و این ملت به عدالت و رفتار عادلانه ی علوی است و باید باشد؛ این را ما نباید فراموش کنیم. همیشه این ملت نیاز دارد به مسابقه ی خدمت رسانی میان مسؤولان؛ همیشه این ملت نیاز دارد به این که مسؤولان او پاسخگوی مسؤولیتهای بزرگ خودشان در مقابل ملت باشند و روح پرسشگری در مردم وجود داشته باشد و همیشه زنده بماند. اینها شعارهای گذرا نیست؛ ابعاد و جوانب گوناگون وظایف ما مسؤولان و همچنین مطالبات ملت را برای ما روشن می کند.

باید مسابقه ی در خدمت و مسابقه ی در کار و تلاش، به جای مسابقه ی در تخریب، سوءظن، هتاکی و یأس آفرینی وجود داشته باشد. عده یی برای تلاش و وظیفه ی خود در مقابل این ملت، توجه به نیازها و آرمانها را ملاک عمل قرار نمی دهند. این ملت بزرگ و شجاع و مؤمن و با قابلیت وقتی می تواند به هدفهای والای خود دسترسی پیدا کند که به جای تزریق یأس و نومیدی، امید و آفاق روشن را در مقابل چشم نسل جوان این کشور بگشاید و به جای ایجاد سوءظن و بدبینی، روح برادری، وحدت، یگانگی و همدلی در میان مسؤولان، و از قِبل مسؤولان، در میان مردم توسعه پیدا کند.

وقتی این ملت به هدفهای خود دست پیدا خواهد کرد و مشکلات گوناگون را از سر راه خود برخواهد داشت که ایمان و جهاد در میان مسؤولان به عنوان یک ارزش شناخته شود. این جهاد، جهاد علمی، جهاد عدالتخواهی و جهاد مدیریتی و اقتصادی است. مدیران کشور، مسؤولان، و پشت سر آنها مردم وقتی این شعارها را مد نظر قرار دهند، حرکت کشور به سمت هدفها و آرمانهای خود پُرشتاب و موفق خواهد شد.

امسال بخصوص همبستگی ملی اهمیت ویژه یی دارد؛ اولاً به خاطر مسأله ی بسیار مهم انتخابات ریاست جمهوری که در پیش است؛ ثانیاً به خاطر این که یک بار دیگر ملت ایران با همبستگی و مشارکت خود توطئه های دشمنان ایران اسلامی را خنثی کنند. کمتر از سه ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی است. حرفهای فراوانی در این زمینه وجود دارد که در طول این مدت به ملت عزیز عرض خواهد شد.

آنچه امروز درباره ی این مسأله عرض می کنم، چند نکته است: یکی این که حضور آگاهانه در انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب هوشمندانه از سوی آحاد مردم، یک مشارکت در سرنوشت کشور است. کشور ما متکی به آراء مردم است. علت این که دشمنان ملت و طمع ورزان به این آب و خاک نتوانسته اند در طول بیست وشش سال گذشته گزندی وارد کنند، حضور و اراده و مشارکت مردم در صحنه های مختلف بوده است. راهپیمایی های شما در بیست ودوم بهمن یا در روز قدس و شرکت شما در انتخابات های گوناگونِ سالهای گذشته، این کشور را بیمه کرده است. مشارکت در سرنوشت کشور علاوه بر این که در اداره و تعیین مدیریت کشور نقش دارد، در خنثی کردن دشمنىِ دشمنان هم بزرگترین نقش را ایفا می کند.

نکته ی بعد این است که انتخابات، هم حق ملت است، هم یک وظیفه ی ملی است. نظام جمهوری اسلامی نظامهای انتصابىِ قدرتها را نسخ کرد و انتخاب مردم را در مدیریت کشور دارای نقش کرد. این حق آحاد ملت است که بتوانند انتخاب کنند و در تعیین مدیر کشور دارای نقش باشند. از سوی دیگر وظیفه هم هست؛ به این خاطر که این شرکت می تواند روح نشاط و احساس مسؤولیت را همیشه در جامعه زنده نگه دارد و حضور مردم در صحنه را به رخ دشمنان این ملت بکشد. انتخابات فقط یک وظیفه نیست، فقط یک حق هم نیست؛ هم حق شماست، هم وظیفه ی عمومی است.

نکته ی بعدی این است که انتخابات ریاست جمهورىِ امسال نسبت به سایر انتخابات ها اهمیت بیشتری هم دارد؛ و آن به خاطر این است که در سال 1384 برنامه ی چهارم توسعه و پیشرفت کشور آغاز می شود. این اولین برنامه در طول مدت اجرای سند چشم انداز بیست ساله است. امروز کشور ما به حول و قوه ی الهی به این توانایی و قدرت رسیده است که بتواند آینده ی بیست ساله ی ایران را طراحی کند و چشم انداز روشنی برای این مدت در جهت اهداف والا و حقوق طبیعی و شایسته ی این ملت ترسیم کند. این مدت بیست ساله، یعنی چهار برنامه ی پنج ساله. اولین برنامه، امسال آغاز خواهد شد. در آغاز برنامه، یک مدیریت کارآمد، با کفایت و پُرنشاط باید سر کار باشد تا بتواند سازه های این برنامه را مستحکم و استوار کند و پایه های این برنامه را به طور عمیق و محکم پی ریزی کند. اهمیت این انتخابات در این است که ملت ایران می خواهد مدیری را انتخاب کند که بتواند موانع اجرای برنامه را از سر راه ملت ایران بردارد؛ مثل بولدوزری که موانع را برمی دارد تا جاده یی را صاف کند.

یک انسان قوی، با کفایت، دارای نشاط و شادابی و شوق به کار و احساس مسؤولیت خواهد توانست حرکت بیست ساله به سمت چشم انداز را - که امسال این شروع انجام می گیرد - با قوت و قدرت آغاز کند. مدیری که ملت ایران در انتخابات برخواهد گزید، شروع کننده است؛ در واقع وارد کننده ی کشور در یک دوره ی جدید و در یک حرکت تازه به سمت همان چیزهایی است که ملت ایران به آن احتیاج دارد. در طول سالهای گذشته، از بعد از جنگ تا امروز، کارهای فراوانی در این کشور انجام شده؛ هر کس انکار کند، بی انصافی کرده است. ساخت زیربناهای کشور، کارهای عمرانی فراوان، پیشرفت های علمی و فناوری؛ بنابراین در همه ی زمینه ها کار شده است.

آنچه امروز مهم است، این است که همه ی بناهای رفیعی که در طول این مدت به وجود آمده و ساخته شده است، تأثیر خود را در واقعِ زندگی مردم نشان دهد؛ آب عظیمی که پشت این سد متراکم شده و به وجود آمده است، به مزرعه ی زندگی مردم راه پیدا کند و نتایج این تلاش ها سر سفره ی مردم و در زندگی آنها دیده شود؛ این کار بزرگی است؛ این برداشتن موانع از سر راه را می طلبد. تعیین مدیریت قدرتمند و توانایی به این ترتیب، جزو کارهای امسال ملت ایران است.

نکته ی بعدی در این زمینه این است که رئیس جمهور جایگاه بسیار والایی دارد؛ توانایی و اختیارات فراوانی از لحاظ قانونی متوجه رئیس جمهوری است؛ بودجه ی کشور در اختیار رئیس جمهور است؛ مدیران کشور در سطوح مختلف در اختیار رئیس جمهور هستند؛ بنابراین تعیین رئیس جمهور، یعنی تعیین مدیری که بتواند ثروت عظیم مردم را که در بودجه و امکانات و مدیریت های کشور متبلور است، به نحوی در سرتاسر آفاق این ملت گسترش دهد تا نیازهای مردم با این ثروت عظیم برآورده شود. ملت و کشور ما بر اثر تلاش دولتهای چند سال گذشته، ثروت متراکمی از امکانات به دست آورده است. مدیریت های آینده باید بتوانند این ثروت را افزایش دهند و آن را در زندگی مردم بگسترانند و با فساد به معنای واقعی کلمه مبارزه کنند. اگر ما ملت ایران این توفیق را پیدا کنیم که رخنه های فساد را در این مجموعه ی عظیم ببندیم، آن وقت معلوم خواهد شد که دستاوردهای انقلاب برای این مردم چقدر شیرین و گواراست و چگونه می تواند پاسخگوی نیازهای مردم باشد. انتخابات آینده به این دلایلی که گفتم، بسیار مهم است.

مردم بایستی هوشمندانه و آگاهانه انتخاب کنند و در میان نامزدهای گوناگون، کسی را که احساس می کنند به این معیارها نزدیک است، برگزینند؛ این یک کار بزرگ است و کار شما مردم است. مردم باید با چشم باز در این صحنه ی مهم حاضر شوند و ان شاءاللَّه خدای متعال کمک کند و دلهای مردم را هدایت کند تا فرد با کفایت، شجاع، با اخلاص، دارای روح مردمی، شاداب و با نشاط، مؤمن به هدفها و ارزشهای انقلاب، مؤمن به مردم، مؤمن به نیروی مردم و معتقد به حق مردم را انتخاب کنند؛ این مهمترین بخش مشارکت عمومی مردم در امسال است. در همه چیز مشارکت عمومی مهم است، و این از جمله ی کلیدی ترین است.

از همین حالا به فکر روز بیست وهفتم خرداد - که روز انتخابات است - باشید و از الان جستجو و تفحص خودتان را آغاز کنید. البته نامزدها هنوز به طور رسمی به ملت معرفی نشده اند، ولی در زمان قانونىِ خود معرفی خواهند شد. هر کس در اقصی نقاط کشور این حق را دارد که به سهم خود در این انتخابات بزرگ شرکت کند. کسی که در اقصی نقاط این کشور زندگی می کند، حق او با کسی که در مرکز کشور زندگی می کند، یکی است؛ لذا هر کسی حق دارد. از اجتماع این اشخاص و افراد، رأی سهمگین و اراده ی مستحکم و عزم راسخ این ملت بروز خواهد کرد و شکل خواهد گرفت؛ و این همان چیزی است که برای ایجاد زمینه ی مساعد برای آبادی کشور و برای دفع دشمنان می تواند مؤثر باشد.

و اما مسأله ی خنثی سازی تهدید دشمنان. این هم یکی دیگر از آثار و برکات مشارکت عمومی و همبستگی ملی است؛ در این باره هم نکاتی را عرض کنم.

تهدید دشمن، یک چیز قهری و طبیعی است. هر ملتی بخواهد مستقل زندگی کند و تحت سیطره ی قدرتهای بین المللی نباشد، با اخم و تهدید و زبان خشن و تیز آنها روبه رو خواهد شد. ملت ما به این تهدیدها عادت کرده است. بیست وشش سال است که جهانخواران و جهانگشایان بین المللی و در رأس آنها دولت امریکا با زبان تهدید با ملت ایران صحبت می کنند و روبه رو می شوند. گوش ملت ایران به شنیدن این تهدیدها عادت کرده است. ملت ایران با بی اعتنایی به تهدید دشمن، راه خود را ادامه داده است. امروز نظام جمهوری اسلامی و دولت برخاسته ی از انقلاب، توانایی هایش با آن روزی که این راه را آغاز کرد، زمین تا آسمان تفاوت کرده. امروز ملت ایران قوی تر است و توانایی های او در زمینه های علمی، اقتصادی، تسلیحاتی و غیره بمراتب بالاتر است. این تهدیدها هم وجود دارد.

اولین توصیه ی من به مسؤولان کشور این است که با تهدید دشمن، خود را از وظایفشان منصرف نکنند؛ کار خودشان را بکنند. همیشه باید یک ملت و یک دولت آماده باشد؛ هیچ وقت و در هیچ شرایطی نباید از خطرات بیرونی غفلت کرد؛ اما نباید هم سر و صدای تهدیدآمیز دشمنان، مسؤولان کشور را از ادامه ی راه و انجام وظایفشان باز بدارد. ملت و دولت باید تلاش خود را در همان وظایفی که بر عهده دارند، انجام دهند.

امروز تهدیدها و جنجالهایی که دولتمردان امریکا پی درپی می کنند، بیشتر ناظر به مسأله ی انرژی هسته یی و بدروغ تهمتِ ساختن سلاح هسته یی است. هم رئیس جمهور امریکا و هم دولتمردان این کشور بارها و بارها از خطر سلاح هسته یی که به وسیله ی ایران تولید شود، حرف زده اند. خود آنها بخوبی می دانند که ماجرای ساخت سلاح هسته یی یک افسانه است و هیچ واقعیتی ندارد. مسأله ی آنها این نیست؛ مسأله ی آنها این است که از شکل گرفتن یک ایران قدرتمند و پیشرفته نگرانند. آنها با پیشرفت ملت ایران مخالفند؛ والّا می دانند که ما دنبال سلاح هسته یی نیستیم. آنها نمی خواهند در این منطقه ی حساس که بیشترین نفت دنیا را دارد و یکی از حساس ترین مناطق دنیاست - یعنی خاورمیانه - کشوری که مستقل است و زیر پرچم اسلام زندگی می کند، پیشرفته باشد و از دانش و پیشرفت علمی و فناوری مدرن برخوردار باشد. حقیقت قضیه این است که غربی ها ترجیح می دهند ملتهای این منطقه - از جمله ملت ایران - همیشه محتاج آنها باشند؛ لذا به ما می گویند شما نیروگاه هسته یی هم داشته باشید، مانعی ندارد؛ اما بیایید سوخت این نیروگاه را از ما بخرید!

من چند سال پیش در یکی از سخنرانی های اول سال در مشهد گفتم اگر نفتی که امروز تولید کشور ما و منطقه ی خاورمیانه است، اروپایی ها و غربی ها می داشتند و بنا بود ما از آنها نفت بخریم، هر بشکه نفت را از قیمتی که امروز از این منطقه می خرند، گرانتر می فروختند و حاضر نبودند به ما نفت بدهند. آنها از هر چیزی که ملتهای این منطقه را مستغنی و مستقل کند و آنها را روی پای خودشان نگه دارد، نگرانند. آنها می خواهند این منطقه ی پُرجمعیت و پُرنعمت و دارای منابع زیرزمینی همیشه محتاج آنها باشد؛ لذا با فناوری ما هم مخالفند، با دانشمند شدن جوانان ما هم مخالفند، با داشتن انرژی هسته یی هم مخالفند و اگر بتوانند، با داشتن نفت ما هم مخالفند؛ کما این که یک روز از بی کفایتی و خیانت زمامداران این کشورها استفاده می کردند و نفت را به یغما می بردند. سالهای متمادی نفت ایران در اختیار انگلیسی ها بود؛ حتّی مختصری به دولت وابسته ی بی کفایت آن روز می دادند و نفت را برای خودشان می بردند؛ بعد هم امریکایی ها و دیگران وارد شدند و اختیارها را در دست گرفتند. اینها این را می خواهند. اینها از این که کشوری مثل ایران بتواند نیروگاه هسته یی داشته باشد و خودش هم سوخت این نیروگاه را تولید کند و دستش پیش کشورهای اروپایی و غیره دراز نباشد، ناراحتند؛ مسأله این است.

انرژی هسته یی یک فناوری باارزش و محصول یک دانش پیشرفته است و برای زندگی مردم لازم است. بسیاری از نیروگاه های دنیا در کشورهای پیشرفته، نیروگاه های هسته یی است. تولید برق، یکی از کارهای دانش و فناوری هسته یی است و برای یک کشور امتیاز است؛ اینها می خواهند ملت ایران این امتیاز را نداشته باشد؛ دعوا سر این است؛ منتها بدروغ می گویند ما می ترسیم ایران بمب اتمی درست کند. آنها می دانند که ساخت بمب اتمی در برنامه ی ما نیست؛ ملت ایران این را بدانند؛ جوانهای ما توجه داشته باشند.

آنچه امروز در تبلیغات غربی ها - بخصوص امریکایی ها - در مورد انرژی هسته یی گفته می شود، هدفش این است که ملت ایران را از یک پیشرفت علمی و فناوری محروم کند. این حق ماست؛ چرا محروم شویم؟ بله، این حق مسلّم ملت ایران است؛ هم علم است، هم فناوری است، هم سلامت محیط زیست است، هم دارای مصارف پزشکی است، هم امید و چشم انداز پیشرفت برای جوانان کشور است، و بدیهی است که ملت ما این را از دست نمی دهد.

سیاستمداران دروغگو و منافق امریکایی برای این که هدف پلید خود را پنهان کنند، ایران را متهم می کنند به این که می خواهد کلاهک هسته یی درست کند؛ سر موشکهای بالستیک بگذارد و پرتاب کند! کجا پرتاب کند؟! ما با دشمنانِ خود این طوری رفتار نمی کنیم. کاربرد بمب اتمی برای نابود کردن ملتها کار خود امریکایی هاست. آنها تنها دولتی هستند که این جنایت بزرگ را تا امروز انجام داده اند. غربی ها هستند که سلاح شیمیایی ساختند و آن را به کار بردند و در جنگ هشت ساله ی عراق با ایران آن را در اختیار صدامی ها و بعثی ها گذاشتند و در مقابل فجایعی که از این راه پیش آمد، سکوت کردند و به صدام از پشت کمک کردند. اسلام به ما این اجازه ها را نداده است. ما از علم برای پیشرفت استفاده می کنیم؛ این بهانه ی امریکایی هاست.

البته این را هم به شما عرض کنم؛ ملت ایران بدانند؛ کسانی که در گوشه و کنار نق می زنند و می گویند چرا به انرژی هسته یی چسبیده اید، غافلانه به نفع دشمنان ملت حرف می زنند؛ آنها هم بدانند امروز مسأله ی انرژی هسته یی بهانه ی تهدیدهای امریکاست. ابرقدرت، شأن خود را در تهدید کردن می داند. قدرت سلطه گر و زورگو کارش با تهدید پیش می رود و ملتهای دنیا و خیلی از دولتها متأسفانه در مقابل تهدیدهای اینها کوتاه می آیند و اینها را بیشتر بر امورِ خودشان مسلط می کنند. کار آنها تهدید است، و امروز بهانه ی تهدید آنها انرژی هسته یی است. این هم که نباشد، بهانه ی دیگری مطرح می کنند. خودشان تروریست پرورترینِ دولتهایند، اما ایران اسلامی و مسلمانها را متهم به تروریسم می کنند! سربازان و نیروهای امنیتی امریکا بدترین جنایتها را در نقاط اشغالی عراق و در زندان ابوغریب مرتکب می شوند - که یک نمونه از این همه، جنایت زندان ابوغریب است؛ والّا نظایر آن زیاد است - به انسانها اهانت می کنند، حقوق انسانها را لگدمال می کنند؛ چه در این جا، چه در افغانستان، چه در زندانهای خودشان، چه در گوانتانامو؛ آنگاه دیگران را به نقض حقوق بشر متهم می کنند! تا آن جایی که بنده اطلاع دارم، هیچ دولتی را نمی شناسم که به قدر دولت امریکا ناقض حقوق بشر باشد. بنده با ملاحظه ی آمار و ارقام و حوادثی که در این چند سال پیش آمده - چیزی که جلوی چشم خود ما بوده است - به این نتیجه می رسم که شاید در دنیا دولتی نباشد که به قدر دولت امریکا نقض حقوق بشر کرده باشد. علاوه بر جنایات اینها در اطراف دنیا، در خود امریکا هم اینها جنایت و نقض حقوق بشر می کنند. امروز مثل سالهای گذشته سیاهان امریکا همچنان تحت فشار و مورد ظلم و ستم و تبعیض اند. در سال 71 یا 72 در زمان ریاست جمهورىِ پدر همین بوش بر اثر ظلم واضحی که علیه سیاه پوست ها به وقوع پیوسته بود، شورش عظیمی در بعضی از ایالت های امریکا به وجود آمد و چون پلیس نتوانست مقابله کند، ارتش را وارد صحنه کردند. در زمان رئیس جمهور بعدی، بیش از هشتاد نفر از فرقه ی داوودیان را - یک فرقه ی مسیحىِ مخالف سیاستهای دولت امریکا - که در یک خانه اجتماع کرده بودند و با اخطار پلیس بیرون نمی آمدند، جلوی چشمان مرد و زن و کودک، زنده زنده در آتش سوزاندند؛ اما اینها خم به ابرویشان نیامد! رعایت حقوق بشر آنها این است! در زمان رئیس جمهور فعلی امریکا در شمال افغانستان - آن وقتی که افغانستان را اشغال می کردند - غیر از بمب هایی که بر سر مردم ریختند و فجایعی که در شهرها ایجاد کردند، در یک زندان جمع کثیری زندانی را به رگبار بستند و قتل عام کردند؛ خبرش هم در دنیا پیچید، منتها امپراتوری های خبری نمی گذارند این خبرها بماند و در ذهن مردم جایگزین شود؛ فوراً خبر را جمع می کنند. آن وقت می گویند در فلان کشور یا در ایران اسلامی به فلان زندانی اهانت شده؛ مثلاً فرض کنید به او دمپایىِ درستی نداده اند! نقض حقوق بشر در امریکا و به وسیله ی امریکایی ها در دنیا از همه ی کشورها بیشتر است؛ اما مردم دنیا و همچنین ملت ایران و دولت ایران و نظام اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم می کنند! پرچم حقوق بشر را کسانی به دست گرفته اند که خودشان بزرگترین ناقض حقوق بشرند!

تهدید اینها منحصر به مسأله ی انرژی هسته یی نیست. توصیه ی من به مسؤولان و ملت این است که به تهدیدهای دشمنان اعتنا نکنند؛ راه خودشان را ادامه دهند و کار خودشان را بکنند. البته مسؤولان ذی ربط بایستی هشیار باشند؛ نباید غافل باشند.

این را هم عرض بکنیم؛ ما مثل دولتمردان امریکا جنگ طلب نیستیم - آنها جنگ طلبند و دنبال جنگند - اما آن جایی که پای عزت این ملت و منافع این کشور به میان بیاید، ما اهل فداکاری هستیم. ما فداکاری را مخصوص آحاد ملت نمی دانیم. بعد از قضیه ی یازده سپتامبر که به دو برج نیویورک حمله شد، تا دو سه روز از رئیس جمهور امریکا و معاونش و دولتمردان درجه ی یک خبری نبود؛ گم و گور بودند! ما این گونه نیستیم. اگر خدای نخواسته برای این ملت تجربه ی تلخ و امتحانی پیش بیاید، خود ما پیشاپیش ملت لباس رزم می پوشیم و آماده ی فداکاری می شویم.

مهمترین سلاح ملت ایران برای خنثی کردن تهدیدها، همبستگی ملی و همدلی است. ملت ایران برای خنثی کردن تهدیدهای دشمن احتیاج به بمب اتمی و سلاح هسته یی ندارد. همدلی و همبستگی شما مردم و چنگ زدن شما به ریسمان الهی و ایمان دینی، مهمترین سلاح ملت ایران است؛ این سلاحی است که در طول بیست و شش سال بعد از پیروزی انقلاب تا امروز کارایی خود را نشان داده و بعد از این هم نشان خواهد داد.

همبستگی و اتحادتان را حفظ کنید. دشمن، اتحاد مردم را هدف گرفته است. دشمن، ساده لوحانه به نفوذی ها و مزدوران خود در میان مردم دل بسته؛ این یک خیال خام و واهی است. امروز امریکایی ها هدفهای خود را آشکار بیان می کنند؛ این هم یکی از نکبت های خدا برای مستکبران است. می گویند ما در ایران به کسانی که به اهداف امریکایی ها کمک کنند، کمک مالی می کنیم. اینها ملت ما را نشناخته اند؛ لذا صریحاً سخن از این می گویند که ما می خواهیم در داخل ایران با پول، معارض و - به قول خودشان - اپوزیسیون درست کنیم. همه باید بدانند؛ کسی که با پول امریکا و با حمایت دولتمردان امریکا بخواهد برای منافع امریکا کار کند و قیافه ی اپوزیسیون به خودش بگیرد، در چشم ملت ایران منفورترین انسان است. همه ی ملت ایران، بخصوص نخبگان، جوانان، دانشجویان و کسانی که حوزه ی تأثیری فراتر از حول و حوش خودشان دارند، بدانند امروز علاج همه ی مشکلات این کشور، همبستگی و مشارکت عمومی است.

دلها را به هم نزدیک کنید؛ از خداوند متعال کمک بخواهید و نشاط و نیرو و استعداد فراوانی را که خدا در این ملت به ودیعه نهاده است، به کار بیندازید؛ خدای متعال هم کمک خواهد کرد. مطمئناً آینده ی ملت ایران بمراتب از گذشته ی او بهتر خواهد بود و ان شاءاللَّه ادعیه ی زاکیه ی حضرت بقیةاللَّه شامل حال ملت ایران خواهد بود. از خداوند متعال برای ارواح طیبه ی شهدای عزیزمان و برای روح مطهر امام بزرگوارمان تمنای رحمت و مغفرت و لطف و فیض می کنیم و همه ی شما عزیزان را به خدا می سپاریم.

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته

پیوندهای مرتبط:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای