Khamenei.ir

1394/11/22

آیا انقلاب اسلامی ایران همچنان پیشرو است؟

گزارش تحلیلی نشریه‌ی خط حزب‌الله(شماره‌ی بیستم)
اگر کسی فکر کند که انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۵۷ تمام شد یا گمان کند انقلاب فرانسه با فتح قلعه باستیل در سال ۱۷۸۹م کارش به پایان رسید؛ ماهیت انقلاب را نشناخته است. در واقع انقلاب حادثه‌ی دفعی نیست که جرقه‌ای بزند و پایان یابد. «انقلاب [یک موجود] زنده است... [که] بتدریج انجام می‌گیرد.»(۱۳۹۴/۱۱/۱۹) این تدریج در حرکت انقلابی را می‌توان در سه مرحله بررسی کرد و آن‌وقت دید که آیا آن انقلاب افول کرده یا روبه‌جلو پیش می‌رود؟

در مرحله‌ی اول، انقلاب ساختار و کلیشه قبلی را برهم می‌زند. بعد برای رسیدن به اهدافش «نظام انقلابی» تشکیل می‌دهد و در مرحله‌ی سوم و مبتنی بر آن نظام، شروع به دولت‌سازی و اصلاح ساختار می‌کند. انقلاب‌ها اما برای حیاتشان باید تلاش کنند تا دو عنصر را در خود زنده نگه‌ دارند. عنصر اول آرمان‌ها و اصول انقلاب و عنصر دوم کارآمدی و پاسخ به مسائل و مشکلات جامعه است. انقلاب اگر نتواند آرمان‌هایش را حفظ و کارآمدیش را ایجاد کند؛ افول می‌کند  و از بین می‌رود. مثل انقلاب‌های منطقه که بهترین مثال آن مصر بود. انقلابیون مصر «این راه را نشناختند... برای اینکه دل مستکبرین را به‌دست بیاورند از اصول خودشان گذشتند و شعارهای اساسی خودشان را فراموش کردند، ملاحظه می‌کنید که به چه روزی افتادند؛ دیکتاتور سی ساله‌ی ذلیل‌کننده‌ی ملّت مصر از زندان آزاد بشود و آن کسانی که با رأی مردم انتخاب شده بودند، احتمال محکومیّت به اعدام درباره‌ی آنان برود.»(۱۳۹۲/۱۴/۰۶) این انقلاب در همان مراحل اول حرکتش سرکوب و «در نطفه خفه شد.»

یا مثلا انقلاب بزرگ و مهم دیگری که در غرب منشأ تحولات بسیار شد؛ انقلاب فرانسه در اواخر قرن ۱۸م بود. "انقلاب در فرانسه جنگی ایدئولوژیک و تازه میان مردم و پادشاهان برای خاتمه به عمر نهادهای کهن و تحقق رویای نو در اروپا بود. انقلاب فرانسه در واقع انقلاب اروپا بود." این انقلاب در ابتدای امر توانست ساختار پادشاهی حکومت فرانسه را برهم بزند و جمهوری را به‌جای آن بنشاند. اما «بیست سال بعد از انقلاب کبیر فرانسه... چیزی که از فرانسه‌ی دوران لوئی شانزدهم تغییر پیدا کرده، شخص پادشاه است! در سال ۱۸۰۹م، پادشاهی به‌نام ناپلئون بر سر کار است؛ یک امپراطور، تاجگذاری کرده و به معنای واقعی کلمه، پادشاهی می‌کند! آرای مردم و آزادی به آن معنایی که انقلاب کبیر فرانسه برایش تلاش کرد؛ در زندگی و در حکومت مطلقه‌ی ناپلئون، یک ذرّه وجود ندارد!»(۱۳۷۷/۱۲/۱۵) انقلاب فرانسه که نقطه‌ی برجسته‌ای از تاریخ غرب جدید است و غرب به آن می‌بالد؛ به دلیل دور شدن انقلابیون از دو مولفه‌ی سازنده‌ی انقلاب چنین وضعی را در همان بیست سال اول عمرش تجربه می‌کند.

* کلیشه‌ی غرب و شرق  
اما حدود دویست سال بعد و در سال ۱۳۵۷ ه. ش مصادف با ۱۹۷۹م مردم تحت لوای دین اسلام، به نام و برای "خدا" انقلابی را به‌وجود آوردند. این انقلاب از زمان تأسیس نظامش تا امروز ۳۷ بهار را گذرانده است. یعنی ۱۷سال بیشتر از آن زمانی‌که انقلاب فرانسه با همه‌ی تاثیرش بر اروپا عمر کرد. انقلاب اسلامی در بدو امر و ظهورش توانست ساختارهای فکری و ذهنی ایجاد شده در عالم را برهم بزند و کلیشه‌های غالب بر جوامع غرب و شرق را بشکند. اولین کلیشه‌ای که این انقلاب شکست این بود که برخلاف تبلیغ‌های این دو بلوک که از مرگ خدا در جوامع سخن می‌گفتند؛ نشان داد "دین" توانایی ایجاد حرکت اجتماعی را دارد. دومین کلیشه‌ی مهمی را که انقلاب شکست این بود که انقلاب دینی می‌تواند ساختار و نظام به‌وجود آورد. قانون اساسی را انقلابیون در مجلس خبرگان نوشتند و مهر ابطال بر آن حرف‌ها زدند. با شکل‌گیری جمهوری اسلامی حرف دشمنان تغییر کرد. آن‌ها این بار می‌گفتند، این نظامی که انقلاب به‌وجود آورده است، زود از بین می‌رود و توانایی حفظ خود را  در مقابل تهدیداتش ندارد. تجزیه‌طلبی به‌راه انداختند، مردم را ترور کردند، جنگ به راه انداختند اما انقلاب ماند و رو‌به‌جلو رفت.

* عوامل زنده‌بودن انقلاب
اگر دو مولفه‌ی آرمان و کارآمدی را عوامل زنده بودن انقلاب بدانیم؛ مشاهده می‌کنیم که انقلاب اسلامی ایران در طول حیات خود بعد از نظام‌سازی و ساختاری که ایجاد کرد؛ امروز امنیت و ثبات سیاسی را هم در این منطقه پر از آتش و تنش برقرار کرده است. در علم که یکی از پایه‌های مهم پیشرفت است؛ به چنان حدی می‌رسد که حتی «مرکز تحقیقاتی رژیم صهیونیستی از پیشرفت علمی ایران ابراز نگرانی می‌کند.»(۱۳۹۴/۰۸/۲۰) در حوزه‌ی فرهنگ علی‌رغم تمام تلاش‌هایی که دشمنان انقلاب انجام‌ داده‌اند تا آرمان و فرهنگ انقلابی از بین برود، اما تمرکز امروز آن‌ها بر روی این موضوع نشان می‌دهد که فرهنگ انقلابی همچنان زنده و موثر است. وزیر خارجه‌ی سعودی حدود سی روز پیش در نیویورک تایمز به صراحت می‌نویسد که "جهان امیدوار است که ایران از یک کشور سرکش انقلابی به یک عضو محترم جامعه جهانی تغییر کند." یا اوباما در نطق سازمان مللش به ایرانی‌ها می‌گوید که "شعار مرگ بر امریکا" را باید کنار بگذارید. حرفی که چند روز بعدش کری هم تکرار می‌کند و بعد از او هم مرکل می‌گوید که "ایران، تغییری در مواضع و لحن خود در قبال اسراییل نداده و این ناامید کننده است. " همین بیان دشمن دلیلی است بر اینکه آرمان‌ها ‌و اهداف انقلاب زنده و برای آن‌ها آزار دهنده است.

* انقلاب امروز و روزگار فوق‌العاده حساس
اما بعد از آنکه انقلاب اسلامی ایران ثابت کرد که می‌ماند و ثبات دارد؛ امروز باید کلیشه و ساختار دیگری را هم برهم بزند. کارآمدی و حل مسئله‌ی اقتصادی چهارمین کلیشه‌ی مهمی است که انقلاب اسلامی باید به آن پاسخ دهد و ساختار وابسته و تک محصولی اقتصادی ایران را کنار گذارد. به‌همین دلیل امروز حل مسائل اقتصادی و «مقاوم‌سازی کشور در قلمرو اقتصاد»(۱۳۹۴/۱۱/۱۹) که «یکی از مهم‌ترین مسائل کشور است» در صدر اولویت‌ها و دستور کار انقلاب اسلامی است.

از سویی دیگر، امروز دشمنان هم به آرمان‌ها و هم به اقتصاد حمله می‌کنند تا بین مردم و انقلاب فاصله بیندازند و «دوقطبیِ خطرناک بین مردم و نظام به‌وجود بیاید.»(۱۳۹۴/۱۱/۱۹) تا از طریق آن انقلاب را شکست دهند. انقلابی که توانسته با عبور از موانعش پیش برود اما «یک دستگاه پیگیر و یک جبهه‌ی فراگیر علیه انقلاب اسلامی مشغول کارند؛ پول به بازار می‌آورند، سلاح به بازار می‌آورند... دائم دارند کار می‌کنند؛ علّت هم این است که احساس خطر می‌کنند چون فکر اسلامی از محدوده‌ی نظام جمهوری اسلامی خارج شده. خودش خارج شده... تفکّر انقلابی، تفکّر اسلامی ناب، تفکّر اسلامی که دارای حاکمیّت است.» «روزگار، روزگار فوق‌العاده حسّاسی است.»(۱۳۹۴/۱۰/۱۴) باید هوشیار و آماده بود.

پیوندهای مرتبط:

در این رابطه ببینید:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای