شامگاه ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ و در حالی که هنوز رأیگیری در برخی از حوزههای انتخاباتی ادامه داشت؛ بخشی از یک جریان سیاسی تحرکات خود را برای ایجاد تردید در سلامت انتخابات که از روزهای قبل از آن آغاز کرده بود وارد فاز جدید و جدیتری کرد. فضاسازی رسانهای و سیاسی در کشور حول این موضوع، از همان ساعات نخستین با استقبال رسانههای بیگانه و ضدانقلاب روبرو شد و با موج آفرینیهای اجتماعیِ خشونتبار در روزهای بعد ادامه یافت: «در فتنهی ۸۸، چند روز بعد از انتخابات به آن عظمت، یک عدهای آمدند اظهار مخالفت کردند، یک عده هم از این فرصت استفاده کردند؛ سلاح گرفتند، کار را به آشوب و تشنج کشاندند.»
(۱۳۹۱/۰۷/۱۹) تنها چند روز بعد از این اتفاقات خسارتبار در روز ۲۹ خرداد ماه، رهبر معظم
انقلاب اسلامی با حضور در نماز جمعه به تبیین و روشنگری پیرامون ابعاد موضوع پرداختند. ایشان با اعلام اینکه «راه محبت و صفا باز است» سیاسیون و «دوستان قدیمی» را به تبعیت از قانون توصیه کردند: «من به همهی این آقایان، این دوستان قدیمی، این برادران توصیه میکنم بر خودتان مسلط باشید؛ سعهی صدر داشته باشید؛ دستهای دشمن را ببینید... زورآزمائی خیابانی بعد از انتخابات کار درستی نیست، بلکه به چالش کشیدن اصل انتخابات و اصل مردمسالاری است. من از همه میخواهم به این روش خاتمه بدهند... بنا را بر برادری بگذارید، بنا را بر تفاهم بگذارید، قانون را رعایت کنید. راه قانون باز است. راه محبت و صفا باز است، از این راه بروید.»
(۱۳۸۸/۰۳/۲۹) این بیانات رهبری هرچند موجب شفاف شدن فضا برای عموم مردم شد اما متأسفانه از سوی برخی جریانات و چهرههای سرشناس سیاسی مورد توجه واقع نشد. ادامه یافتن معارضات و دمیدن در شعلههای فتنه، نهتنها موجب بَغی و ظلم به مردم و نظام شد بلکه دشمن را هم نسبت به ضربه زدن به ملت و نظام اسلامی امیدوار کرد.
ما هیچکس را از نظام بیرون نمیکنیم اما...
با ادامه یافتن این تحرکات معاندانه و دشمن شادکُن، رهبر انقلاب به تبیین «روش نظام» در برخورد با مخالفین پرداخته و ضمن تأکید بر مبنای «جذب حداکثری و دفع حداقلی»، «معارضه با نظام» و «از بین بردن امنیت مردم» را موجب برخورد نظام دانستند: «آنجائی که افراد در چهارچوب اصول رفتار کنند، دنبال خشونت نروند، درصدد بر هم زدن امنیت جامعه نباشند، آسایش جامعه را نخواهند به هم بزنند... نظام هیچگونه مسئلهای ندارد... بنای نظام در اینجا، جذب حداکثری و دفع حداقلی است. این، روش نظام است... اگر کسی با مبانی نظام معارضه کند، با امنیت مردم مخالفت کند، نظام مجبور است در مقابل او بایستد.»
(۱۳۸۸/۰۶/۲۰)
عکس پوستری | نابخشودنی
حضرت آیتالله خامنهای «رد حَکَمیت قانون» را موجب خارج شدن برخی افراد از دایرهی نظام «به دست خودشان» دانستند: «کسانی که این نقشهی کلی را که متبلور است در قانون اساسی و حکمیت قانون و داوری قانون، قبول دارند، جزو مجموعهی نظام اسلامی هستند. آن کسانیکه اینها را رد میکنند، کسانیاند که خودشان به دست خودشان صلاحیت حضور در نظام اسلامی را دارند از دست میدهند و صلاحیت ندارند. کسانی که حاضر نیستند قانون را تحمل کنند، کسانی که حاضر نیستند اکثریت را قبول کنند، کسانی که آن انتخابات عظیم چهل میلیونىِ مایهی افتخار را زیر سؤال میبرند، یک نقطهی قوّت را برای نظام میخواهند تبدیل کنند به یک نقطهی ضعف، اینها در واقع دارند خودشان، خودشان را از این کشتی نجات - که نظام اسلامی است - بیرون میاندازند... ما هیچکس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند.»
(۱۳۸۸/۱۲/۰۶) رهبر انقلاب با مبنا قرار دادن جذب حداکثری و دفع حداقلی سعی کردند در چارچوبِ اصول از خارج شدن افراد از «کشتی نجات نظام اسلامی» جلوگیری کنند اما غلبهی هوای نفس، لجاجت و قبیلهگراییِ بعضیها مانع برگشتشان به دامان نظام اسلامی شد: «اعتقاد من به جذب حداکثری و دفع حداقلی است؛ اما بعضی کأنه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند.»
(۱۳۸۸/۰۹/۲۲)
چرا عذرخواهی نمیکنند؟
علیرغم همهی تبیینها و دعوتها، «برادران سابق» پاسخی درخور نداده و حاضر نمیشوند از موضوعی که خود به دروغ بودن آن اذعان دارند دست برداشته و «عذرخواهی» کنند، در حالیکه برخی از آنها در جمعهای خصوصی خود، به صراحت اذعان میکردند که در انتخابات تقلبی نشده است: «چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟»
(۱۳۹۲/۰۵/۰۶)
طبیعی است که نظام اسلامی در مقابل «اهل تغلب» و «بَغی» ایستادگی کرده و عکسالعمل نشان میدهد. این همان درس الهامگرفته از «سیرهی امیرالمومنین
علیهالسلام» و «مکتب امام» است: «هیچ قدرت و غلبهاى در مکتب امام که از تغلب و از اِعمال زور حاصل شده باشد، مورد قبول نیست. در نظام اسلامى قهر و غلبه معنا ندارد؛ قدرت معنا دارد، اقتدار معنا دارد، اما اقتدارِ برخاستهى از اختیار مردم و انتخاب مردم؛ آن اقتدارى که ناشى از زور و غلبه و سلاح باشد، در اسلام و در شریعتِ اسلامى و در مکتب امام معنا ندارد؛ آن قدرتى که از انتخاب مردم بهوجود آمد، محترم است؛ در مقابل آن، کسى نبایستى سینه سپر بکند، در مقابل او کسى نباید قهر و غلبهاى به کار ببرد که اگر یک چنین کارى کرد، اسم کار او فتنه است.»
(۱۳۹۳/۰۳/۱۴)