حضرت آیتالله خامنهای تاکنون بارها در دیدارهای مختلف ضمن تبیین سیاست
نرمش قهرمانانه، چارچوب کلی و خطوط قرمز مذاکرات هستهای را ترسیم نموده و در بیانات گوناگون بخشهای مختلفی از این خطوط قرمز را با مردم و مسئولین در میان گذاشتهاند. ایشان در دیدار با مسئولان نظام نیز بار دیگر ضمن حمایت از تیم مذاکرهکنندهی هستهای، بخشهای مهمی از خطوط قرمز مذاکرات را متذکر شدند که در جدول زیر مرور شده است.
[دریافت جدول: عکس | PDF]
عدم پذیرش محدودیتهای بلند مدت
اهمّ خطوط قرمزى هم که وجود داشته اینها است که من عرض میکنم. ما یک چیزهایى را بهعنوان نقاط اصلى ذکر کردیم؛ مهمترینهایش اینها هستند؛ البتّه غیر از اینها هم چیزهایى هستند.
یکى اینکه آنها اصرار دارند بر محدودیّت بلندمدّت؛ ما گفتیم ما محدودیّت ده سال و دوازده سال و مانند اینها را قبول نداریم؛ ده سال یک عمر است؛ همهى آنچه ما در این مدّت به دست آوردیم، در حدود ده سال طول کشیده است! بله، سابقهى هستهاى در داخل کشور بیش از اینها است که بعضى اوقات هم گفته میشود در بعضى از بیانات، لکن در آن سالهاى اوّل در واقع کارى انجام نگرفته بود؛ کار اساسى و عمده مال همین حدود ده پانزده سال اخیر است. محدودیّت دهساله را ما قبول نداریم؛ ما مقدار سالهاى معیّنى را که مورد قبول ما است به مجموعهى هیئت مذاکرهکننده گفتهایم که چه مقدار، محدودیّت را قبول کردهایم، امّا تعداد سالهاى محدودیّت را گفتهایم ده سال و دوازده سال و این چیزهایى که این حضرات میگویند قبول نداریم.
ادامه کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز در زمان محدودیت
در همین مدّتِ محدودیّت هم که ما قبول میکنیم، کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز باید ادامه پیدا کند، که این هم از جملهى خطوط قرمزى است که مسئولین محترم روى آن تکیه کردند؛ گفتند ما حاضر نیستیم از تحقیق و توسعه دست برداریم؛ حق با اینها است. در طول این سالهاى محدودیّت هم، بایست تحقیق و توسعه ادامه داشته باشد. آنها حرف دیگرى میزنند؛ آنها میگویند شما ده سال دوازده سال یا بیشتر هیچ کارى نکنید، بعد از آن شروع کنید به تولید، شروع کنید به ساخت! که این حرف زور مضاعفى است، حرف غلط مضاعفى است.
لغو فوری تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی هنگام امضای موافقتنامه و سایر تحریمها در فواصل معقول
ازجملهى نقاط مهم این است: بنده تصریح میکنم، تحریمهاى اقتصادى و مالى و بانکى، چه آنچه به شوراى امنیّت ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به کنگرهى آمریکا ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضاى موافقتنامه لغو بشود؛ بقیّهى تحریمها هم در فاصلههاى معقول [لغو بشود]. البتّه آمریکایىها در زمینهى تحریمها یک فرمول پیچیدهى چند لایهى عجیب و غریبى را مطرح میکنند که اصلاً اعماق آن معلوم نیست؛ از انتهاى آن چه در مىآید هیچ معلوم نیست. عرض کردم بنده بیانم بیان صریح است، تعبیرات دیپلماسى را بنده خیلى بلد نیستم؛ آنچه ما میگوییم صریح و همین [است] که گفتیم؛ این مورد نظر ما است.
منوط نشدن لغو تحریمها به اجرای تعهدات ایران
یک نکتهى اساسى دیگر اینکه لغو تحریمها منوط به اجراى تعهّدات ایران نیست؛ نمیشود بگویند: شما رآکتور آب سنگین اراک را خراب بکنید، سانتریفیوژها را به این تعداد کاهش بدهید، این کارها را بکنید، آن کارها بکنید، بعد که کردید، بعد آنوقت آژانس بیاید شهادت بدهد، گواهى کند که شما راست میگویید و این کارها را انجام دادهاید، بعد ما تحریمها را برداریم! نه، این را ما مطلقاً قبول نداریم؛ لغو تحریمها منوط به اجراى تعهّداتى که ایران میکند نیست. البتّه لغو تحریم یک مراحل اجرائىاى دارد، ما این را قبول داریم؛ اجرائیّات لغو تحریم با اجرائیّاتى که ایران به عهده میگیرد، باید متناظر باشند؛ بخشى از این در مقابل بخشى از آن، بخش دیگرى از این در مقابل بخش دیگرى از آن.
مخالفت با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس
یک نکتهى اساسى دیگر این است که ما با موکول کردن هر اقدامى به گزارش آژانس مخالفیم. ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرتها است؛ عادل نیست [چون ]بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. بهعلاوه، اینکه بگویند «آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعّالیّت هستهاى در کشور نیست» این یک حرف غیر معقولى است. خب، چهجور میشود اطمینان پیدا کند؟ اصلاً اطمینان پیدا کردن [یعنى چه]؟ مگر تک تک خانهها و وجب به وجب سرزمین کشور را اینها بگردند! چهجورى میشود اطمینان پیدا کرد؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقى است، نه عادلانه است.
مخالفت با بازرسیهای غیرمتعارف، پرس و جو از شخصیتهای ایران و بازرسی از مراکز نظامی
با بازرسىهاى غیر متعارف هم بنده موافق نیستم؛ پرسوجوى از شخصیّتها را هم بههیچوجه قبول ندارم و موافق نیستم؛ بازرسى از مراکز نظامى را هم نمیپذیریم همچنان که قبلاً هم گفتیم؛
مخالفت با زمانهای ۱۵ و ۲۵ سال برای اتمام برخی موضوعات
زمانهاى ۱۵ سال و ۲۵ سال - که مدام میگویند ۱۵ سال براى فلان چیز، ۲۵ سال براى فلان چیز - و این زمانهاى اینجورى را هم ما قبول نداریم؛ مشخّص است، این زمان اوّل و آخرى دارد و تمام خواهد شد.
اینها موارد عمده و مهمّى است که روى آن تکیه داریم؛ البتّه خطوط قرمز فقط اینها نیست؛ دوستان مذاکرهکننده در جریان نظرات ما هستند؛ جزئیّات را با آنها در میان گذاشتهایم؛ [البتّه ]جزئیّات مورد نظر و آن چیزهایى که بنده وارد میشوم؛ در خیلى از جزئیّات هم ما وارد نمیشویم.