Khamenei.ir

1394/02/19

مبارزه روحانیت با دولتمرد قاجاری

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبرمعظم انقلاب در دیدار با کارگران بر آن تاکید نموده و درباره آن فرمودند: «[حلّ] مشکلات مجموعه‌ی اقتصادی کشور را در درون کشور باید پیدا کرد؛ ستون فقرات هم عبارت است از تولید؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتی که ما عرض کردیم، عبارت است از تقویت تولید داخلی؛ اگر این کار تحقّق پیدا کرد و همّت‌ها متوجّه به این مسئله شد، مسائل کار بتدریج حل می‌شود، کار ارزش پیدا می‌کند، کارگر ارزش پیدا می‌کند، اشتغال عمومی می‌شود، بیکاری که یک معضلی است در جامعه بتدریج کم می‌شود و از بین می‌رود. اساس کار، مسئله‌ی تولید است.» حمایت از تولید داخلی اگر چه در سال‌های اخیر مورد تأکید رهبر انقلاب قرار گرفته اما با رجوع به تاریخ معاصر ایران می‌توان دریافت که چنین موضوعی همواره جزو دغدغه‌ی روحانیون و علمای کشور بوده است. در یادداشت زیر به یکی از  جمله اقدامات علمای عصر قاجار در مواجهه با واردات افسارگسیخته‌ی کالای خارجی و حمایت از تولید داخلی اشاره می‌شود.
 
* اولین پیامدهای اقتصاد وابسته در ایران
«تمام سرای‌ها و خانه‌های ایران یک دکان شد از اجناس بی‌اصل و بی‌دوام دولت‌های خارجه. بلکه بالمره چشم از اولین مایه‌ی ثروت خود که غله‌جات و پنبه و اجناس دیگر است پوشیده، به حمالی دیگران کوشیدیم. ما به حمالی و دست‌فروشی قناعت کردیم.»
از سلطنت ناصرالدین شاه به بعد تدریجا طبقه‌ی جدیدی از سرمایه‌داران تجاری در ایران ظهور پیدا کرد، همین طبقه نیز به مرور موجب وابستگی بیشتر اقتصاد ایران به بازار غربی و در نتیجه واردات بی‌رویه‌ی کالاهای خارجی به ایران شد به‌نحوی که طبق مستندات تاریخی، ارزش پول ملی ایران به میزان ۴۱۰ درصد کاهش یافت!

جملات فوق توصیفی است از «ملا عبدالرسول کاشانی» در رساله‌ی «اصنافیه» از اوضاع و احوال جامعه‌ی ایران در اواخر عهد ناصری و اوایل سلطنت مظفرالدین شاه. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه اتفاق جدیدی در ایران رخ می‌دهد که شاید تا به امروز نیز امتداد پیدا کرده است، و آن اینکه از همین سال‌ها است که تدریجا طبقه‌ی جدیدی از سرمایه‌داران تجاری در ایران ظهور پیدا کرد. همین طبقه نیز به مرور موجب وابستگی بیشتر اقتصاد ایران به بازار غربی و در نتیجه واردات بی‌رویه‌ی کالاهای خارجی به ایران شد به‌نحوی که طبق مستندات تاریخی، ارزش پول ملی ایران به میزان ۴۱۰ درصد کاهش یافت!

در این سال‌ها به‌واسطه‌ی هجوم کالاهای خارجی و مرعوب بودن دولتمرد قاجاری نسبت به استعمار صاحبان حرف و صناعت در شهرهای مختلف ایران، تدریجا مشاغل و بازار کار خود را از دست دادند و از میزان تولیدات داخلی به شدت کاسته شد و در عوض، بخشی از بازار و تجار ایرانی به عامل فروش کالاهای خارجی بدل گردیدند. آش واردات کالای خارجی به بازار ایران آن‌قدر شور شد که در نهایت با اعتراض روحانیون بزرگی چون حاج ملا علی کنی، آیت‌الله میرزای شیرازی، شیخ فضل‌الله نوری و... مواجه شد.۱ در حقیقت اولین رگه‌های سیاست اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخلی به‌منظور توانمدسازی صنایع مختلف تولیدی ایران در برابر کالای خارجی را می‌بایست در همین سال‌ها جستجو کرد.
 
* اعتراض روحانیون به وابستگی اقتصادی به غرب
شیخ فضل‌الله نوری در سال ۱۳۰۶ قمری، چندی پیش از قیام تحریم تنباکو، با ورود اجناس و کالاهای خارجی به ایران نظیر قند، احساس خطر می‌کند و سؤالی را تحت این عنوان که «تکلیف مسلمانان نسبت به مصرف کالایی نظیر قند و... که از بلاد کفر (یعنی فرنگستان) وارد بازار ایران می‌شود، چیست؟» از محضر بزرگ مرجع شیعه حضرت آیت‌الله میرزای شیرازی، می‌پرسد تا ایشان را متوجه ورود کالای خارجی به کشور نماید. میرزای شیرازی نیز در نامه‌ای مفصل پاسخ می‌دهد: «در خصوص مفاسد ورود اجناس و کالاهای بلاد کفر به سرزمین ایران، همیشه ملتفت به آن بوده‌ام و زیاده‌روی در این امر را مایه‌ی خرابی دین و دنیای مسلمانان می‌دانم و از اهتمام شما در تهیه‌ی دفع آن‌ها زیاد مسرور شدم...»۲ شیخ فضل‌الله نیز این استفتا را در سراسر ایران گسترش داده و علمای بلاد را متوجه این امر می‌کند.

واکنش روحانیون نسبت به اوضاع اقتصادی کشور و واردات بی‌رویه کالا از خارج، موجب ناراحتی و عصبانیت غربی‌ها شد به‌طوری که فردی انگلیسی به انگلیسی دیگری به نام سالیسبوری، در تاریخ ۲۹ آوریل ۱۸۹۱ م، مطابق با رمضان ۱۳۰۸ق، طی نامه‌ای چنین نوشت: «ملایان متعصب همه‌جا علیه تسلیم مسلمانان به کفار، وعظ می‌کنند و می‌گویند تجارت، معدن، بانک، جاده و دخانیات را به اروپاییان فروخته‌اند؛ چه دیدی کشتزارهای غله و زنان مسلمانان را هم ببرند.»
 
* تأسیس شرکت اسلامیه و استقبال مردم از تولید داخلی
در کنار این انذارها، از جمله نقاط درخشان عملکرد علما و دلسوزان در حمایت از تولید داخل، تأسیس «شرکت اسلامیه» از سوی ایشان است. حضرات آیات آقانجفی اصفهانی و آقا نورالله نجفی اصفهانی، دو برادری بودند که این شرکت را برای تولید محصولات نساجی داخلی بنیان‌گذاری نمودند. شرکت اسلامیه در همان مقطع به‌سرعت با استقبال گسترده‌ی مردم در خرید سهام و همچنین محصولات خود مواجه شد و به‌تدریج شعبه‌هایی در بسیاری شهرها و همین‌طور در خارج از ایران ایجاد کرد.
روزنامه‌ی «حبل‌المتین» در شماره‌ی بیستم خود، در گزارشی درباره‌ی شرکت اسلامیه چنین می‌نویسد: مرحوم حضرت آیت‌الله آقا نجفی اصفهانی به‌همراه برادرش حاج‌آقا نورالله در جهت مقابله با تسلط و نفوذ اقتصادی ممالک استعماری دست به اقدامات بسیاری زده‌اند که شاید در تاریخ معاصر بی‌نظیر باشد.
با آغاز به کار شرکت، اطلاعیه‌ی تأسیس شرکت اسلامیه از سوی بنیان‌گذاران آن صادر شد که در آن به‌ چرایی تأسیس این شرکت پرداخته شده بود. در آن اطلاعیه آمده بود: «حال تصور کنیم شرکت به چه کار خواهد رسید؟ بلی همان است که آب‌ رفته را به جوی آورد و رشته‌ی گسیخته تجارت داخله‌ی ما را محکم خواهد نمود. ملک و وطن ما را آباد و صنایع منقرض‌شده‌‌ی ما را حیات می‌دهد. ما را از ذلت احتیاج به امتعه‌ی خارجی می‌رهاند... این شرکت اول بشارت نیکبختی و آبادی مملکت و ترقی ملتی خواهد بود. هر کار را اولی است. این اول افتتاح ابواب سعادت این ملت قدیم و خاک قویم خواهد داشت.»

همان‌طور که از متن اعلامیه مشخص است، دغدغه‌ی توجه و حمایت از تولید داخل و آبادانی مملکت، اصلی‌ترین عامل اقدام علما و دلسوزان کشور در تأسیس این شرکت بود. آیت‌الله آخوند خراسانی در حمایت از شرکت، به مظفرالدین‌شاه نامه می‌نویسد و با بیان اینکه «این شرکت اسلامیه... خشنودی حضرت امام عصر ارواح‌العالمین‌له‌الفداء و ترویج ملت بیضاء و تقویت دولت عظمی… است» از شاه می‌خواهد که این شرکت را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهد.
در همان مقطع، روزنامه‌ی «حبل‌المتین» نیز در شماره‌ی بیستم خود، در گزارشی درباره‌ی شرکت اسلامیه چنین می‌نویسد: «مرحوم حضرت آیت‌الله آقا نجفی اصفهانی به‌همراه برادرش حاج‌آقا نورالله در جهت مقابله با تسلط و نفوذ اقتصادی ممالک استعماری دست به اقدامات بسیاری زده‌اند که شاید در تاریخ معاصر بی‌نظیر باشد. جدای از عملکرد درخشان ایشان در ماجرای نهضت تحریم تنباکو، با حمایت‌های بی‌دریغ آقا نجفی و تلاش‌های مستمر حاج‌آقا نورالله و همراهی برخی علما و تجار متدین آن روزگار، جهت تولید اجناس داخلی و بی‌نیازی از اجناس خارجی شرکت اسلامیه به سال ۱۳۱۶ق، تأسیس و تحریم منسوجات فرنگی و کار ید اقمشه‌ی بافندگان وطنی، در قالب شرکت اسلامیه، به‌تدریج یک جریان و حرکت عمومی در سراسر کشور شد.»
بازخوانی تاریخ گذشته‌ی این سرزمین، به‌خصوص تاریخ دویست‌ساله‌ی اخیر که تاریخ مواجهه‌ی ایران و غرب مدرن است، نشان می‌دهد که دلسوزان این مملکت، که همواره علما در رأس آن قرار داشتند، برای اعتلا و مجد اسلام و مسلمین و پیشرفت مملکت، از هیچ تلاشی فروگذار نبوده‌اند. تأکید بر تولید، کار و سرمایه‌ی داخلی همواره اولویت فعالیت ایشان بوده است. تأسیس شرکت اسلامیه توسط علمای اصفهان برای تولید البسه‌ی داخلی نیز از همین‌ روی اتفاق افتاد. شاید بتوان تأسیس و فعالیت شرکت اسلامیه را جزء اولین اقدامات صورت‌گرفته در تاریخ مواجهه ایران با غرب مدرن برای استحکام ساخت درونی قدرت و اقتصاد مقاومتی دانست؛ اولینی که در افق فعالیت‌های خود، ایرانی آباد را جست‌وجو می‌کرد.
 
پی‌نوشت‌ها:
۱- زرشناس، شهریار (۱۳۸۷)، نگاهی کوتاه به تاریخچه‌ی روشنفکری در ایران، تهران: کتاب صبح، ج اول، صص ۹۹-۹۸
۲- دکتر موسی نجفی و دکتر موسی حقانی(۱۳۸۸)، تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران، انتشارات مؤسسه‌ی مطالعات تاریخ معاصر ایران، ص۱۷۴ و ص۱۷۵.

در این رابطه ببینید:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای