اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین و صحبه المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.
سلام، رحمت و برکت خداوند بر همهی شما.
مفتخرم که سخنرانی آغازین این نشست صمیمانه را ایراد کنم. نشستی که هدفش اعلام قدس به عنوان پایتخت فلسطین، عرب و مسلمانان از جانب ارادهی ملتها است.
شکل برنامه -چون چندین سخنرانی در نشست وجود دارد- مرا وادار میکند بسیار کوتاه صحبت کنم. به همین خاطر بنده مطالب را نوشتم و از روی متن خواهم خواند تا وقت زیادتری گرفته نشود.
از قدس، وضعیت کنونی و چالشها، مسئولیتها و گزینهها و افق و آینده سخن خواهم گفت.
از سویی این شهر تحت اشغال است. تحت اشغال کسانی که هیچ ارتباطی با این چند میلیارد نفر ندارند و به هیچ وجه، عنوان یا طریقی نمایندهی آنها نیستند. این شهر هنوز تحت اشغال است. و از دهها سال پیش که به عنوان پایتخت ابدی دژ تروریست نژادپرست استعمارگر ساختگی دشمن این امت و این منطقه، یعنی اسرائیل، اعلام شد، از اشغال رنج میبرد. تلاشهای متراکمی برای اعلام این شهر به عنوان پایتخت ابدی آنچه ملت یهودی جهان خوانده میشود وجود دارد. این تلاشها همچنان ادامه دارد و در کنشت دشمن دارد بر روی طرح یا پیشنویس قانونی در این باره تحقیق میشود.
این شهر در طول تاریخ همیشه محور اصلی نبردهای منطقه بوده است. همچنین در سدهی اخیر و تا کنون و در آینده نیز چنین خواهد بود. به خاطر سلطه بر این شهر این منطقه را با سایکس پیکو تقسیم کردند و مدام طرحهای جدیدی برای تحکیم سلطه بر آن ریخته شد که آخرین آن پروژهی خاورمیانهی جدید بود. پروژهای که جنبشهای مقاومت و حکومتهای بازدارنده آن را از بین بردند. و ما همچنان با هر پروژهای که هدفش تمام کردن کار مسئلهی فلسطین و در قلب آن قدس و ترسیم آیندهی این منطقه باشد، مبارزه خواهیم کرد. یا در یک جمله: مرا از حال قدس با خبر کنید، از آیندهی منطقه با خبرتان خواهم کرد.
امروز قدس با روند مداوم یهودیسازی مواجه است. همچنین مقدسات مسلمانان و مسیحیان از سویی با اهانت و توهین و از سوی دیگر با خطر تخریب، نابودی و پاکسازی دست و پنجه نرم میکنند. چنان که ساکنان اصلی و تاریخی این شهر در معرض مهاجرت و تبعید قرار دارند. تا مگر شهر از ساکنان مسلمان و مسیحیاش و مقدسات ایشان خالی شود و تنها به آن رنگی که همه میدانند در بیاید.
پس در مسئلهی قدس ما حقیقتا در برابر رخدادی بیهمتا هستیم که در جهان نمونهی دیگری ندارد. همچنین در برابر چالشی حقیقی که به هویت، آینده و سرنوشت این شهر مقدس گره خورده.
میخواهم به طور خاص بر این مسئولیت ایمانی و دینی یا به اصطلاح مسئولیت شرعی تأکید کنم. برادران ما به روز قیامت و روز محاسبه ایمان داریم. و باور داریم در آن روز در آن جهان دو نوع محاسبه وجود دارد. محاسبهی اشخاص و محاسبهی امت و گروهها. از همهی ما به عنوان اشخاص، امت و گروهها پرسیده خواهد شد و در این باره محاسبه خواهیم شد که برای قدس، فلسطین و مبارزه با این چالش چه کردهایم؟
نسلهای همدوره با برپایی حکومت دژ صهیونیستی و مشخصا همدوره با اشغال قدس، مسئولیت دارند. همهی این نسلهای امت ما، به نسبتهای متفاوت مسئولیت دارند و روز قیامت دربارهی از دست رفتن قدس از ایشان سؤال خواهد شد. در دنیا ممکن است کسی از کسی سؤال نکند، کسی را مورد محاسبه قرار ندهد. ولی گذشت زمان همان گونه که حقی را باطل و باطلی را حق نمیکند، مسئولیتهای دنیایی و محاسبات اخروی را نیز از بین نمیبرد. مردم فراموش، چشمپوشی و تجاهل میکنند ولی ترازوی حق نزد خداوند سبحان و تعالی است.
اکثر ما از نسلی هستیم که پس از 1967، یعنی پس از اشغال و از دست رفتن قدس، به سن تکلیف رسیدند. پس در مسئولیت از دست رفتن و اشغال آن شریک نیستیم. ولی قطعا مسئولیت تحت اشغال باقیماندن آن تا امروز بر عهدهی همهی ماست و در این باره از ما سؤال خواهد شد. و هر گروه، سازمان، جنبش، حزب، جریان، جمعیت، تشکیلات، عشیره، قبیله، ملت و کشور ما باید برای روز قیامت پاسخی دربارهی آنچه در راه آزادسازی و بازگشت قدس هزینه کرده و انجام داده آماده کند.
اما دربارهی گزینهها. روشن است که گزینهی مذاکره برای بازگرداندن قدس یک گزینهی واقعگرایانه نیست. چون فارغ از موضع ما دربارهی مذاکرات از همان ابتدا، و فارغ از موضع ما دربارهی کلیت روند سازش، اگر حتی در قالب جدل بپذیریم که مذاکره با دشمن میتواند راه حل بازگرداندن بخشی از سرزمین فلسطین اشغالی یا پناهندگان فلسطینی یا دیگر مسائل موجود باشد، قطعا و قطعا به خاطر اتفاق نظر اسرائیلیان دربارهی حفظ قدس به عنوان تنها پایتخت حکومت اسرائیل، در این میان جایی برای قدس نیست. یعنی اصلا جایی برای مذاکره در این باره نیست. اصلا در این باره نمیشود مذاکره کرد. نه دربارهی قدس شرقی، نه دربارهی مسجد الاقصی، نه روی زمین، نه زیر زمین… همهی اینها خارج از دایرهی بحث و مذاکرهاند.
اما دربارهی افق و آینده. ما به این اعتقاد داریم و تحولات عظیم منطقه که پیروزی و شکلگیری آنها برای جنبشهای مقاومت بسیار پر منفعت بوده و تحولات عظیمی که در زمینههای مختلف در جهان در حال وقوع است، این احساس را به ما میدهد که ما بیش از همیشه به تحقق هدف آزادسازی قدس نزدیک هستیم.
به عنوان مثال:
- پایداری و نپذیرفتن تسلیم، سازش و شرطهای اسرائیل از جانب ملت فلسطین در دهههای گذشته علی رغم جنگها، خطرها، عملیاتهای نابودسازی و تبعیدی که این ملت با آن مواجه بوده.
- ناتوانی بین المللی و حتی سطح رسمی عرب از تمام کردن کار مسئلهی فلسطین. و باقی ماندن این مسئله به صورت زنده، موجود و قدرتمند در احساسات، معادلات و میدانهای عمل. در همین رابطه: اعلام جمعهی آخر ماه رمضان به عنوان روز جهانی قدس از جانب امام خمینی (قدس سره الشریف) یکی از روشهای زنده نگه داشتن این مسئله بود.
- سرنگونی نظام شاه و برپایی جمهوری اسلامی ایران و پشتیبانی مطلق از این حق فلسطینی، عربی و اسلامی. و حقیقتا همین جا باید از این جمهوری، ملت و سران آن که با صراحت و بدون هیچ ابهامی اعلام میکنند که اسرائیل غیر شرعی و غدهی سرطانی است و باید از صحنهی وجود محو شود، تجلیل کنیم. و با این که ایران یک حکومت است و منافع و روابط خود را دارد و بخشی از جامعهی بین المللی و در معرض فشارها است ولی در موضعگیری و تعیین افق به تاکتیک پناه نمیبرد؛ استراتژی و عمق را به صورت کامل و با صراحت اعلام میکند.
- پیروزیها و دستاوردهای مقاومت در لبنان و فلسطین و اخیرا در عراق.
- تحول عظیم مصر که صهیونیستها از آن به عنوان زلزلهای که دژ آنها را تهدید میکند یاد کردند.
- تحول عظیم عراق، کشوری که اگر هر چه سریعتر بتواند سلامت خود را به دست بیاورد، میتواند نقشی محوری در این نبرد بازی کند. چنان که ما به این مسئله و به نیروها، مقاومت و ملت عراق بسیار دل بستهایم.
- ضعف و رکود ایالات متحده و اکثر حکومتهای غربی در بسیاری از سطوح و زمینهها.
- تحولات فرهنگی، معنوی، روانی، نظامی و سیاسی داخل دژ دشمن.
- استحکام خط مقاومت از ایران گرفته تا سوریه تا جنبشهای مقاومت در برابر همهی چالشها.
- شکست سازش و عادیسازی.
همهی اینها عوامل استراتژیک هستند. عوامل بسیار بزرگی که ما را به این راه و به سوی این هدف میبرند. و سخن از هدفی با عنوان آزادسازی قدس را سخنی واقعگرایانه که به دلایل و دادههای استراتژیک، محلی، بین المللی و داخلی تکیه دارد، قرار میدهند.
برادران و خواهران، برای این امت مقدر شده: آنچه بر امتهای پیشین گذشت، بر این امت نیز بگذرد. همان قوانین و سنتهای الهی و تاریخیای که بر اقوام پیشین حاکم بود، بر ما نیز حاکم است. وقتی بنی اسرائیل دعوت پیامبر خدا حضرت موسی (علیه السلام) را برای ورود به سرزمین مقدس نپذیرفتند و به او گفتند:«اذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ- پس تو و پروردگارت بروید بجنگید. ما همینجا نشستهایم.- آیهی 24 سورهی مائده» «ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ… والْمَسْکَنَةُ- مهر خواری و ذلت… و بدبختی بر آنان زده شد.- آیهی 112 سورهی آل عمران» برای آنان چهل سال سرگردانی در تیه، در صحرایی خالی، تعیین شد. در قرن پیش وقتی که این امت به درخواست کمک قدس و ملت فلسطین پاسخ نداد، نشست، از حفاظت از سرزمین مقدس دست کشید و حق شهر مقدس را ضایع کرد، بر این امت نیز مهر خواری و بدبختی و همچنین چهل سال سرگردانی در تیه اتلاف، تنگنا، سرگردانی و سستی زده شد.
برادران و خواهران، چهل سال به پایان رسید و از دامن رنج، چالش و تحولات بزرگ، نسلهایی جدید زاده شدند. نسلهایی که ایمان دارند «الْجِهادَ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الْجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ اَوْلِیائِهِ ... وَ دِرْعُ اللّهِ الْحَصینَةُ، وَ جُنَّتُهُ الْوَثیقَةُ. - جهاد درى از درهاى بهشت است که خداوند آن را به روى اولیاء خاصّ خود گشوده… جهاد زره استوار، و سپر مطمئن خداست.- خطبهی 27 نهج البلاغه» و ایمان دارند راه مقاومت راه عزت، کرامت، آزادسازی و پیروزی است.
ما از تیه خارج شدهایم و آزادسازی سال 2000 جنوب لبنان و پس از آن آزادسازی نوار غزه طلیعهی نشانههای این خروج و پیروزی مقاومت در دوجنگ سی و سه روزهی لبنان و غزهی فلسطین نیز تأکیدی بر نشانههای آن بودند.
همهی دادههای اعتقادی، فکری، واقعگرایانه، سیاسی، معنوی و میدانی بر این مسئله تأکید میکنند که بر اساس سنتها و قوانین، ما وارد دوران پیروزیها شدهایم و دوران شکستها را پشت سر گذاشتهایم.
در گذشته امام حسین (علیه السلام) خطاب به بازماندگان نوشت «هر کس به ما بپیوندند به شهادت خواهد رسید و هر کس باز بماند رنگ پیروزی را نخواهد دید.» امروز مقاومان این دوران، مقاومان راه مقاومتمان در لبنان، فلسطین و منطقه، به همهی امت میگویند: هر کس به ما بپیوندند به پیروزی خواهد رسید و هر کس باز بماند رنگ پیروزی را نخواهد دید.
والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته.