Khamenei.ir

1392/04/04

رهبری گفتند اثبات مهدویت کار سختی نیست اما...

|گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین مسعود پورسیدآقایی، رئیس مؤسسه‌ی آینده‌ی روشن (پژوهشکده‌ی مهدویت) درباره‌ی نسبت انقلاب اسلامی و ظهور حضرت حجت عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف|

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif در گزاره‌های دینیِ مربوط به مهدویت، گوشه‌ی عزلت گرفتن و انتظار بدون فعالیت نهی شده و از زمینه‌سازی برای ظهور حضرت حجت عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف سخن به میان آمده است. به نظر شما این زمینه‌سازی در حوزه‌ی مباحث سیاسی و تشکیل حکومت چگونه خواهد بود؟
در دو نگاه و در دو مرحله می‌توانیم این فکر را تعقیب کنیم؛ یکی پیش از تشکیل حکومت دینی و یکی پس از آن. قبل از تشکیل حکومت دینی همان‌کاری مدّ نظر است که امام راحل قدّس‌سرّه انجام دادند؛ یعنی تلاش برای تشکیل حکومت دینی. اعتقاد ما این است که اگر ایجاد حکومتی انجام نشود، نمی‌توانیم زمینه‌ساز باشیم. «آفتاب آمد دلیل آفتاب». نگاه کنید که اگر حکومت دینی تشکیل نشده بود، امروز ما چه چیزهایی می‌توانستیم از دین بگوییم؟ چقدر رسانه در اختیار ما بود؟ چه تریبون‌هایی در اختیار داشتیم؟ امروزه باید یک رهبر دینی آن افق چشم‌انداز را برای ما تبیین کند و به عنوان نایب امام زمان زمینه‌ساز حکومت دینی امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف و آمدن آن باشد. این مرحله‌ی اول بود. در مرحله‌ی دوم که حکومت دینی تشکیل شده است، مجموعه‌ی نظام باید به عنوان دولت زمینه‌ساز عمل بکند.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif برای تحقق این امر چه باید کرد؟
به نظر می‌رسد که این بحث با الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت -که رهبر انقلاب اسلامی مطرح کردند- پیوند می‌خورد. یعنی اگر دولت بخواهد زمینه‌ساز باشد، باید قلّه‌ی خود را جامعه‌ی منتظر قرار دهد. باید افق چشم‌انداز خود را رسیدن به جامعه‌ی منتظِر قرار دهد. این جامعه‌ی منتظِر که می‌گوییم، تفاوت می‌کند با جامعه‌ای که پس از ظهور امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف تشکیل می‌شود. در واقع جامعه‌ی منتظِر سرآغاز و در مَدخل آن جامعه‌ی آرمانی است. ما رسالت داریم که جامعه‌ی منتظِر را بسازیم و این را جامعه و حکومت دینی باید ایجاد کند. یعنی اگر جامعه‌ی منتظِر ایجاد شود، إن‌شاءالله اراده‌ی الهی نیز تعلق می‌گیرد و امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف ظهور می‌کنند.
وقتی رهبر انقلاب می‌گویند «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت»، این الگو فقط جامعه‌ی منتظر است. بی‌جهت بعضی از نخبه‌های ما به این طرف و آن طرف می‌زنند؛ «آموزه‌ی مهدویت»  قوی‌تر از یک انرژی فوق هسته‌ای در دست شیعه است که ما متأسفانه از آن کمتر استفاده کرده‌ایم.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif ویژگی‌های جامعه‌ی منتظِر کدام است؟
جامعه‌ی منتظِر جامعه‌ای است که در آن همه‌ی شرایط برای ظهور حضرت مهیاست. یعنی چه؟ یعنی إن‌شاءالله اگر حضرت بیایند، امر ایشان و خواسته‌ی ایشان زمین نمی‌ماند. مثل جریان امام حسین علیه‌السّلام نیست که پشت حضرت را خالی کنند و حضرت به شهادت برسند. مثل دوره‌ی أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام نیست که بگویند حرکت کنید و در جواب ایشان بگویند که امروز سرد است، امروز گرم است و ... و نهایتاً هم خود امیرالمؤمنین علیه‌السّلام را به شهادت برسانند.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif در واقع جامعه‌ی منتظِر که اشاره کردید، آماده‌ی امر ظهور است.
بله. یعنی امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف اگر بیایند، امر ایشان مُطاع است. یعنی مردم به ایشان معرفت دارند. به او عشق می‌ورزند. هم تبعیت دارند و هم تسلیم هستند. تسلیم با تبعیت تفاوت دارد. گاهی ممکن است شما مُطاع باشی، ولی قلب شما رضایت کامل نداشته باشد. تسلیم اما این‌گونه نیست؛ امام هر حکمی بفرماید -حتی اگر نسبت به خودت باشد- تو در قلبت هم تسلیم هستی.

ما مکلّفیم این کار را به سرانجام برسانیم و چنین جامعه‌ای را فراهم آوریم. اگر آن جامعه را این‌گونه تعریف کردیم، طبیعتاً شاخص نظامی دارد، شاخص فرهنگی، سیاسی، تربیتی، اخلاقی و اجتماعی و ... نیز دارد. مثلاً در شاخص‌های فرهنگی، مردم جامعه‌ی منتظِر باید نسبت به حضرت معرفت داشته باشند. آن‌گاه آهنگ حرکت ما و سمت و سوی ما را این نگاه راهبردی تعیین می‌کند که باید از وضع موجود به وضع مطلوب برسیم. مدام خود را رصد می‌کنیم و تمام فرصت‌ها و تهدید‌ها و شرایط جهانی و منطقه‌ای را تبیین و فهرست می‌کنیم تا دقیقاً مشخص ‌کنیم که به کجا می‌خواهیم برویم.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif بر این اساس، در صورت تلاش برای رسیدن به نقطه‌ی مطلوب، حتی اگر به نقطه‌ی مطلوب نرسیده باشیم، باز در مسیر زمینه‌سازی هستیم.
بله. ما مدام در این مسیر هستیم. یعنی تا حضرت ظهور نکنند، اساس انتظار همین است. ما به غیر از حاکمیت امام معصوم علیه‌السّلام قانع نیستیم و این اساسِ تفکر امامت شیعه است. می‌گوید امام معصوم علیه‌السّلام باید حاکم باشد و اگر شخص دیگری هم بخواهد در دوره‌ی غیبت حاکم باشد، باید امام معصوم علیه‌السّلام اذن داده باشد.

درست است که حاکمیت ولیّ ‌فقیه است، اما ما به کمتر از امام معصوم علیه‌السّلام قانع نیستیم و به تعبیر امام راحل قدّس‌سرّه: «جنگ جنگ تا رفع فتنه از کل عالم». اصلاً شیعه نمی‌تواند بگوید من منطقه‌ای فکر می‌کنم و فقط به فکر خودم هستم، می‌خواهد همه‌ی جهان پر از عدل باشد و همه‌ی جهان گلستان شود. این اساس و مبنا است. بر فرض هم که ما در یک منطقه یا در یک کشورِ محدود به بهترین‌ها دست پیدا کنیم، اما به تعبیر امام راحل قدّس‌سرّه این باید منطقه‌ای شود و بعد کل کشورهای اسلامی و بعد هم کل دنیا. یعنی ما تا آمدن امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف هیچ‌وقت از پا نمی‌نشینیم و این اساس تفکر ماست. یا همان سیری که خود حضرت آقا فرمودند که ما چطور از نهضت و انقلاب اسلامی به نظام دینی و بعد به دولت اسلامی و بعد به مرحله‌ی تمدن‌سازی می‌رسیم.
ما در زمینه‌سازی همین کار را می‌کنیم. یعنی از کشور الگو و کشور معیار سخن می‌گوییم تا آن را به جهانیان معرفی و عرضه کنیم. فطرت حق‌طلب انسان‌ها و حکومت‌هایی که دنبال حاکمیت دینی هستند، آن را می‌بینند و الگو می‌گیرند. یک نمونه‌ی خیلی نزدیک آن، همین انتخابات اخیر بود که به تعبیر حضرت آقا یک «حماسه» بود.

راه همین است. وقتی ما الگو شویم، امثال نهضت بیداری اسلامی نیز شکل می‌گیرد. الآن بیداری اسلامی شکل گرفته و بدون تردید هم زمینه‌ساز آن خود جمهوری اسلامی و حرکت امام راحل قدّس‌سرّه بوده است. اصلاً جای تردید نیست؛ ولی باید بتوانیم به آن‌ها الگو هم بدهیم. لذا در این مرحله باید کار کنیم.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif به نکته‌ی خوبی اشاره کردید. موضوع تمدن اسلامی چند جا در بیانات رهبر انقلاب آمده است؛ از جمله این‌که در اجلاس «علما و بیداری اسلامی» ایشان گفتند اگر این حرکت بیداری اسلامی منحرف نشود، به تمدن نوین اسلامی خواهد انجامید. قبلاً هم همان مراحل چندگانه از نهضت تا تمدن اسلامی را اشاره کرده بودند. از نظر شما ارتباط بین تمدن‌سازی اسلامی و ظهور حضرت حجت عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف در چیست؟
ما در زمینه‌سازی همین کار را می‌کنیم. یعنی از کشور الگو و کشور معیار سخن می‌گوییم تا آن را به جهانیان معرفی و عرضه کنیم. فطرت حق‌طلب انسان‌ها و حکومت‌هایی که دنبال حاکمیت دینی هستند، آن را می‌بینند و الگو می‌گیرند. یک نمونه‌ی خیلی نزدیک آن، همین انتخابات اخیر بود که به تعبیر حضرت آقا یک «حماسه» بود. ملت‌ها وقتی ببینند که مردم‌سالاری دینی این‌گونه در برابر لیبرالیزم و ... جلوه می‌کند، خود‌به‌خود این می‌شود الگو. الآن یکی از علل درگیری جهان غرب با ما همین موضوع است. برای چه این‌قدر به ما فشار می‌آورند؟ چون غرب به ما می‌گوید که شما دارید الگو می‌شوید؛ شما در این جا یک الگوی دینی مطرح کرده‌اید که بازی‌ها را به هم ریخته ‌است.

در همین انتخابات، مدام درباره‌ی حضور مردم و گزینه‌ای که از صندوق‌های رأی بیرون می‌آید، تبلیغات منفی کردند، اما مردم آمدند و بسیار زیبا شرکت کردند و اعلام هم کردند و هیچ دعوا و درگیری هم نشد. این هم یک مدل‌سازی است. نگاه بیشتر توده‌های مردم در دنیا به مشاهدات است. آنها دیدند که مردم‌سالاری دینی چگونه در ایران به نمایش گذاشته شد. حتی در فتنه‌ی ۸۸، تدبیر رهبری را دیدند. این‌ها الگوسازی و حرکت به سوی تمدن اسلامی است که ارتباط مستقیم با زمینه‌سازی ظهور حضرت دارد.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif به ارتباط بین الگوشدن و زمینه‌سازی ظهور اشاره کردید. توجه به آموزه‌ی مهدویت تا چه اندازه در تبیین شاخص‌های یک کشور الگو نقش دارد؟
وقتی رهبر انقلاب می‌گویند «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت»، این الگو فقط جامعه‌ی منتظر است. بی‌جهت بعضی از نخبه‌های ما به این طرف و آن طرف می‌زنند. «آموزه‌ی مهدویت» قوی‌تر از یک انرژی فوق هسته‌ای در دست شیعه است که ما متأسفانه از آن کمتر استفاده کرده‌ایم. انگار که یک پایگاه انرژی هسته‌ای داشته باشیم و فقط مثلاً دو تا لامپ از آن روشن کرده باشیم و به همان هم قانع باشیم. در حالی که تأثیرات آن فوق تصور ماست. خود ما وقتی وارد این آموزه شدیم و قرار شد راجع به بحث مهدویت کار کنیم، اصلاً فکر نمی‌کردیم این موضوع چقدر گسترده است. منابع ما در این زمینه بسیار غنی است، چند هزار حدیث مهدوی داریم و این موضوع مهم‌ترین آموزه‌ی کلامی و مبحث بسیار مهم تاریخی و سیاسی ماست که ولایت فقیه هم پرتوی از آن است. اصلاً شأن ولیّ‌فقیه زمینه‌سازی برای ظهور امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف است؛ یعنی دست‌یابی به آن جامعه‌ی منتظِر، تا آقا بیاید. اصلاً ما ولی‌ّ فقیه را زمینه‌ساز برای ظهور امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف می‌دانیم.
رهبر انقلاب: سرنوشت حتمی عبارت است از این‌که تمدّن اسلامی یک بار دیگر بر مجموعه‌ی عظیمی از دنیا، پرتوِ خود را بگستراند. نه به معنای این‌که لزوماً نظام سیاسیِ اسلامی در نقاط دیگر جهان هم قبل از عصر ظهور گسترش پیدا کند؛ نه. معنایش این نیست؛ بلکه ... یک زبان نویی است که دلهای نسلهای نوی انسان و قشرهای محروم جوامع گوناگون، آن زبان را می‌فهمند و درک می‌کنند. به معنای رساندن یک پیام است به دلها، تا بتدریج در میان جوامع مختلف گسترش و رشد پیدا کند.(۷۹/۷/۱۴)

این انرژی فوق هسته‌ای را قبل از انقلاب،  انجمن حجتیه برای مبارزه با بهائیت مصرف می‌کرد که اگر این تنها بخشی از برنامه بود، خوب بود، اما از آن ظرفیت بزرگ استفاده نشد. بعد از انقلاب عده‌ای آمدند و تفکر ملاقات‌گرایی را رواج دادند. کجا در ادلّه داریم که راه‌ بیفتید و من را ببینید؟! به ما گفتند «اللهمّ اجعلنی مِن أعوانِه و أنصارِه و ...» به جای این‌که دنبال تکالیف خود راه‌بیفتیم، دنبال مسائل دیگر هستیم و می‌گوییم: آقا می‌خواهیم ببینیمت.

به نظر من یکی از مهم‌ترین کارکردها این است که ما می‌توانیم الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت را پس از تشکیل حکومت دینی فقط از این آموزه بگیریم. این طرف و آن طرف نباید بزنیم. کلی‌گویی مشکلی را حل نمی‌کند. باید شاخص‌های جامعه‌ی منتظِر را در سه بُعد معرفتی، عاطفی و رفتاری یا بینش و گرایش و کنش که می‌تواند سه بُعد انسان و سه بُعد جامعه باشد، مدّ نظر قرار بدهیم و به همین سمت حرکت کنیم. امام راحل قدّس‌سرّه تعبیری دارند که بنده معتقدم این را باید برجسته کنیم. در صحیفه‌ی امام، جلد ۲۱، صفحه‌ی ۳۲۷ گفته‌اند: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب محدود به ایران نیست.» ببینید امام چه می‌گویند: «انقلاب مردمی ایران، نقطه‌ی شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام و پرچمداری حضرت حجت عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف هست که خداوند بر همه‌ی مسلمانان و جهانیان منّت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.» و بعد می‌گویند: «مسائل اقتصادی و مادّی اگر لحظه‌ای مسئولین را از وظیفه‌ای که بر عهده دارند، منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد.» این جمله هم باید خیلی پررنگ و برجسته شود که: «باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را در اداره‌ی هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آن‌ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است، منصرف کند.» ما باید آن قله را در نظر بگیریم و بعد طبق شرایط و امکانات تصمیم بگیریم، اما قله را فراموش نکنیم.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif توجه به این نکته و اهتمام به این قلّه چه تأثیراتی بر جامعه خواهد داشت؟
این سؤال را با یک روایت از کتاب شریف کافی پاسخ می‌دهم. در این روایت -جلد ۶ کافی، صفحه‌ی ۵۳۵- اشاره می‌کند که اگر محوریت را امام علیه‌السّلام بدانیم، چه تبعاتی دارد و چه اتفاقی می‌افتد. روایت از حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السّلام است، می‌فرمایند: «مَن ارتبَطَ دابَّةً مُتوقعاً بِه أمرَنا و یغیظَ به عَدُوَّنا و هُوَ منسوبٌ إلینا أدَرَّ اللهُ رزقَهُ و شرَحَ صدرَه و بلّغَهُ أمَلَهُ و کانَ عَوناً عَلی حَوائِجِهِ؛  هرکس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان را خشمگین سازد و او به ما منسوب باشد، خداوند روزیش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاریش کند.» شما مطمئن باشید که اگر جامعه‌ای این‌گونه شود، رزق فردی و اجتماعی و رزق مادّی و معنوی آن توسعه می‌یابد و بسیاری از مشکلاتش حل می‌شود. ظرفیت جامعه بالا می‌رود و مردم شرح صدر پیدا می‌کنند.

ما در چند سال گذشته شاهد یک ‌سری بداخلاقی‌ها و بعضی افراط و تفریط‌‌ها بودیم. الآن اما می‌بینیم که پس از انتخابات دوره‌ی اخیر  همه‌ی کاندیداها با هم رفیق هستند و به دیدار رئیس‌جمهور جدید و منتخب رفته‌اند. با این‌که رقیب بودند، رفتند و تبریک گفتند. دشمن خیلی مترصّد بود که از این این نمد برای خودش کلاهی ببرد که موفق نشد. اصلاً این آستانه‌ی تحمل مردم را نشان می‌دهد، چون دعوت رهبر را لبیک گفتند. در روایت می‌فرماید: «بلّغَهُ أَمَلَهُ»، یعنی به آرزو و آرمان‌شان می‌رساندشان. مردم ایران چه آرزویی دارند؟ فرج حضرت است؟ دست‌یابی به قدرت اول منطقه است؟ جهان اسلام است؟ هر آرزویی که دارند -شخصی، اجتماعی، سربلندی، عزت، افتخار به این مرز و بوم و به این ملت شیعه‌ی مسلمان- «بلّغَهُ أمَلَهُ» خداوند شما را به آرمانتان می‌رساند. خداوند حوائج شما را برطرف می‌کند و به برطرف‌شدن حوائج و نیازهای شما کمک می‌کند. اگر جامعه‌ای اسلامی و شیعی باشد، خدا مشکلات آن را حل می‌کند.
https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22987/03.jpg
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif شما به واسطه‌ی فعالیت در عرصه‌ی مهدویت، دیدارهایی با رهبر معظم انقلاب داشته‌اید، اگر نکته‌‌ای در این باره دارید، بفرمایید.
با جمعی از اعضای بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود علیه‌السّلام در سال ۱۳۸۰ و از طریق حاج‌آقای قرائتی -که خدا حفظشان کند- خدمت حضرت آقا رسیده بودیم. ابتدا بنا بود ایشان چند دقیقه‌ای را تذکراتی بدهند و ما از صحبت‌های ایشان استفاده کنیم، ولی به محض این‌که بعد از نماز نشستند و بعد از یک سلام و علیک کوتاه با آن جمع خصوصی، بلافاصله فرمودند: اثبات مهدویت کار سختی نیست. آن چیزی که کار سخت و سنگین است، این است که شما این آموزه را با زبان هنر بیان کنید. چقدر سخن بلندی است. بالأخره نظرشان این بود که در این زمینه بیایید و از زبان هنر استفاده کنید. بالأخره مستند است، فیلم است، رمان است، داستان است، آن هم نه این‌که به طور مستقیم نام امام عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف بیاید، چون خاصیت هنر این است که به صورت غیر مستقیم عمل کند. یک کتابی بنویسید، ولی وقتی داستان آن را کسی خواند، عشق آقا در دل او ایجاد شود و خوشش بیاید.

همین روشی که مثلاً مارکسیست‌ها قبل از انقلاب داشتند؛ هیچ اشاره‌ی مستقیمی علیه دین نمی‌کردند، اما داستانی می‌نوشتند که یکی از شخصیت‌های اصلی آن مثلاً یک حاجی‌بازاری خائن بود. این کسی که مثلاً در این داستان حاجی‌بازاری بود و مدام تسبیح دستش بود و در صف اول نماز و اهل مسجد بود، خیانت می‌کرد. ظاهراً نمی‌گفتند که دین بد است، ولی داستان را طوری پیش می‌بردند که مخاطب از هرچه متدیّن بدش بیاید. بنابراین و بر اساس تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی، ما باید از ظرفیت‌های ادبی و هنری برای ترویج آموزه‌ی مهدویت بهره بگیریم و این حقیقت و واقعیت بزرگ را با ابزار هنر به همه‌ی تشنگان عدالت عالَم‌گیر مهدوی عرضه کنیم.

در این رابطه ببینید:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای