آیا بحران سوریه جنگ میان شیعه و سنی است؟ در حاشیهی اجلاس علمای امت و بیداری اسلامی، پاسخ این سؤال را از شیخ عبدالرحمن الضلع، رییس مرکز تحقیقات و پژوهشهای وحدت اسلامی سوریه جویا شدیم.
ما در جمهوری عربی سوریه زندگی میکنیم. چیزی که ما میبینیم درگیری میان شیعه و سنی نیست، بلکه این درگیری توسط برخی احزاب تندرو و افراطی یا گروهکهای گمراهی همچون القاعده و غیره ایجاد شده است. آنها به سوریه آمدند و مسجد جامع اموی را تخریب و نابود کردند و همچنین کتابخانهی اسلامی را به آتش کشیدند. من سؤال میکنم که آیا مسجد جامع اموی در حلب، مربوط به شیعه یا اهل سنت است؟ آیا مسجد اموی مربوط به مسیحیان یا مسلمانان است؟ این مسجد برای اهل سنت است، پس چرا آن را تخریب کردند؟ چرا کتابخانهی وقفی آن را به آتش کشیدند؟ چرا مدرسهی علامه و متفکر اسلامی عبدالله سراجالدین
رحمةالله را در حلب منفجر کردند؟ چرا علامه شهید البوطی را برای ترور انتخاب کردند؟ آیا او یک شیعه بود؟ آیا او مسیحی بود؟ چرا آنها کشیش یوحنا ابراهیم را در حلب و کشیش نیازجی و پدر اسحاق و پدر میشل را ربودند؟ آیا اینها شیعه بودند؟
دشمنان ما به دنبال حفر تونل زیر مراقد و حرمهای اسلامی هستند و باید مراقب بود که به این مراکز مقدس آسیبی نرسانند. آنها مساجد ما را تخریب کردند و از تخریب حرم حضرت زینب و سکینه و رقیه هم ابایی ندارند. زیرا تفکر آنها این است که «بکُش و تخریب کن و تهمت بزن تا امت عربی را تحریک کنی».
آیا اسلام سر بُریدن انسانها و پارهکردن شکم زنان را جایز میداند؟ آیا اسلام به مجاهدان این اجازه را میدهد که همجنسبازی کنند یا به زنان همرزم خود تجاوز کنند؟ آیا اسلام اینگونه است؟ اسلام ما اینگونه نیست که به سخن یک شیخ در کُنج مسجدش شکل گرفته باشد. اسلام ما نور هدایتخواهان و آتشی برای متجاوزان است.
پیامبر خدا به اصحاب خود فرمود که این طایفیگری را رها کنید که متعفن و بدبو است. در افتتاحیهی اجلاس علما و بیداری اسلامی،
آیتالله خامنهای هم با سخنان خود خواست به امت بگوید که در جمهوری عربی سوریه چه چیزی اتفاق میافتد. توجهها را به حقیقت و مسألهی واقعی یعنی فلسطین و سپس سوریه جلب کند. زیرا خدای ناکرده اگر اتفاقی برای سوریه بیفتد و بیش از این تخریب شود و خون انسانهای بیشتری به نام شیعه و سنی و علوی و مسیحی ریخته شود، به خدا سوگند که پس از آن به هیچ وجه امور عربها سامان نمیگیرد. اگر کوچکترین اتفاقی برای سوریه بیفتد، اوضاع همهی کشورهای عربی نیز دگرگون میشود. آنها با حمایت و پشتیبانی برخی کشورهای خارجی به سوریه آمدهاند تا ما را بکُشند و کشور ما را تخریب کنند. آنها با ریال و دلار و یورو به کشور ما آمدهاند تا اهل «لاالهالاالله» را بکُشند.
مسأله این است که تعامل غربی و عربی، باعث پیچیده شدن این مسأله شده است. من به شما اطمینان میدهم که سوریه یک مؤلفهی مهم و غیر قابل تغییر در کشورهای عربی است که در معادلهی استراتژیک کشورهای منطقه به هیچوجه نمیتوان آن را نادیده گرفت.
جنگ جاری در سوریه یک جنگ تمامعیار است. البته ما در دوستی و وفاداری به بشار اسد و ارتش سوریه ثابتقدم هستیم اما حمایت جمهوری اسلامی ایران از حقوق عربها و مظلومان اهمیت دارد. شما میدانید چرا رهبر ایران در کنار سوریه ایستاده است؟ آیا به این خاطر است که نظام آن شیعی یا علوی یا سنی یا مسیحی است؟ نه اینگونه نیست. ایشان در کنار هر کسی است که دوستدار فلسطین باشد که فلسطین، اصل و ملاک است. توجه رهبری در موضعگیریهای خود به مسألهی فلسطین است. ایستادگی سوریه و ایران در کنار مقاومت موجب شکست و نابودی رژیم صهیونیستی خواهد شد.