در دومین نشست اندیشههای راهبردی، مقالاتی در رابطه با موضوع عدالت ارائه شد. اما تعدادی از مقالات نیز فرصت ارائه پیدا نکرد. مقاله «نقش آموزش در تحقق عدالت؛ عدالت آموزشمحور» نوشته دکتر نسرین مصفا، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران از جمله این مقالات بود. آنچه در ادامه میآید، خلاصه این مقاله است:
پیشرفت یک جامعه را میتوان با سنجش عدالت اجتماعی بهعنوان والاترین ارزش و آرمان برای رستگاری انسان دریافت. عدالت اجتماعی آرمان جمهوری اسلامی بوده و برآمده از اسلام و سنت آن است اما جامعه امروز به ارتقای عدالت اجتماعی و فرهنگ آن نیاز دارد که میتوان از طریق آموزش عدالتمحور به آن رسید. آموزش عدالتمحور و تلاش در راستای آن، در اصول یک تا سه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ذکر شده است. با آموزش عدالتمحور میتوان به تغییر رفتار فردی رسید که به گسترش عدالت اجتماعی در جامعه منتهی خواهد شد. در عین حال میتوان این مهم را از طریق تدوین منشور عدالت اجتماعی با تمرکز ویژه بر آموزش پیگیری نمود.
عدالت اجتماعی؛ واقعیتی نیازمند آموزش
عدالت والاترین ارزش و آرمان برای رستگاری انسان است که امروزه روز، فراهمی آن از ملزومات پیشرفت در هر جامعه بهویژه جامعه اسلامی میباشد و در حقیقت، همه کوششها وسیلهای برای تحقق عدالت است. ارزشهایی همچون آزادی و برابری ارزشهایی هستند که عدالت هم لازمه آن است و هم ملزوم آن و اگر آزادی و برابری به عدالت منتهی نشوند، ارزشی نخواهند داشت.
عدالت در پایه، مفهومی اخلاقی است ولیکن عدالت اجتماعی فراتر از یک مفهوم اخلاقی و نیازمند ساز و کارهای مناسب برای تحقق آن میباشد. پیشرفت واقعی نیز بر الزام اخلاقی ریشهکنی بیعدالتی اجتماعی استوار است و الگوهای پیشرفت نیز باید قادر به تقلیل بیعدالتی باشند. در این راه، تقویت اخلاق اجتماعی بهعنوان مهمترین پشتوانه عدالت اجتماعی مهم است، زیرا تمامی عواملی که در ایجاد اخلاق اجتماعی یک جامعه مؤثر هستند، در بهوجود آمدن عدالت نیز تأثیر دارند. اعتقادات، ارزشها و باورها در کنار عوامل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و جغرافیایی در شکل گرفتن اخلاق عمومی مؤثر هستند که همگی در تحقق عدالت نیز نقش دارند.
واقعیت نیز نشانگر آن است که زمان آن فرارسیده که الگویی برای پیشرفت، مبتنی بر نگرش همهجانبه به عدالت با محوریت تفکر اسلامی بهعنوان مهمترین منبع گسترش عدل و با بهرهگیری از تجارب و درسهای آموختهشده از دستاوردها و ناکامیهای جوامع دیگر تدوین گردد.
امروزه روز، گذر از الگوهای غربمحور برای پیشرفت و رستگاری انسان بر همگان آشکار است. در زمان طرح الگوهای فوق، برای نتایج آنها سئوالات محدود و پاسخها بیشمار بود ولیکن در حال حاضر، سئوالات زیاد و پاسخها محدود است.
غرب؛ از سخن تا عمل
شکافی عظیم میان کلمات دلنواز و افقهای ترسیمشده میان الگوهای غربی و اجرای عملی آنها بهوجود آمده است که نیازمند عزمی راسخ برای تدوین الگوهای بومی است که به ورطه فاصله میان عمل و شعار نیافتند. این عزم باید با ترسیم راهبرد، سیاستگذاری و عملیات اجرایی تحقق یابد. طبیعی است که در جوامع و جهانی نابرابر که تضاد عمده در قالب سلطهگران و سلطهپذیران در جریان است، تلاش برای تحقق عدالت نیازمند نگرشی بین رشتهای (اقتصاد، حقوق، سیاست، جامعهشناسی و…) است.
گذشته از الگوهای تجویزی، حربه حقوق بشر بینالمللی به دلایلی که خارج از این بحث است نیز نتوانسته عدالت را عملی کند. زیرا دولت و نیروهایی در جهان حامی حقوق بشر شدهاند که درد بشری و زبان حقوق مردم را جدی نمیگیرند و از حقوق بشر بهعنوان ابزاری سیاسی استفاده میکنند. حقوق بشر، تنها در مورد ارائه نقضها نیست بلکه فراهم کردن شرایط مطلوب عادلانه برای رستگاری انسان است.
همواره پرسش اساسی این است که تحقق عدالت چگونه صورت میگیرد؟ راههای آن چیست و کارگزارن عدالت کدامند؟ این مهم، برعهده مجریان اداره امور جامعه است و یا اینکه مردم، خود نقش اساسی در تحقق آن دارند؟ عدالت، حق است ولیکن همه آحاد جامعه در زمینه تحقق آن تکلیف دارند و مهمترین عنصر در این زمینه، آموزش است.
به نظر نگارنده، آموزش عدالتمحور بهعنوان عنصری اساسی در تقویت فرهنگ عمومی و جامعهپذیر کردن افراد با موازین و هنجارهای عدالت و مهمترین مؤلفه در ارتقاء و تحقق آن در جامعه است. این آموزش شامل ارائه دانش، تقویت مهارتها و ارزشهای لازم برای زندگی توأم با عدالت و رستگاری است. بهرهمندی از این آموزش میبایست متضمن ایجاد مسئولیتی برای ارتقای عدالت اجتماعی بهعنوان ضرورت پیشرفت اجتماعی مطلوب باشد.
[
تصاویر حاشیهای نشست]
براساس
اصل یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حکومت ایران، جمهوری اسلامی است که ملت ایران براساس اعتقاد دیرینهاش به حکومت حق و عدل قرآن برپا داشته و براساس
اصل دوم، ضمن ایمان به عدل خدا در خلقت و تشریع، استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها برای حفظ کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا جهت تأمین قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را ضروری میداند.
اصل سوم قانون اساسی نیز از دولت میخواهد تا جهت نیل به این اهداف (و بهطور کلی عدالت اجتماعی) سطح آگاهیهای عمومی را با تأمین محیط مساعد بالا ببرد. با عنایت به این اصول و آرمانهای جمهوری اسلامی است که میتوان محتوای آموزش عدالتمحور را اینگونه برشمرد.
آموزش عدالتمحور مبتنی بر ارزشهای اصیل اسلام (برآمده از قرآن کریم و سنت) و نظرات علما و متفکران اسلامی پیرامون عدالت و تاریخ ادبیات ایران است که در عین حال از تجربیات قابل بهرهبرداری و مفید و موفق دیگر کشورها بهره خواهد جست.
هدف از این آموزش، تقویت ارزشها و ظرفیتهای شخصی برای رعایت اصول عدالت در رفتارهای روزانه فردی و اجتماعی میباشد. از این رو، این آموزش باید حساس به باورها و هنجارهای فرهنگی باشد.
آموزش عدالتمحور را میبایست از طریق محورهای ذیل دنبال کرد:
بازنگری و تدوین برنامه ها و کتب درسی برای تقویت فرهنگ عدالت
آموزش مدرسان
تقویت نقش و توان رسانههای گروهی برای آموزش عدالتمحور
ایجاد فرصتهای برابر آموزش عدالتمحور
ظرفیتسازی نهادهای ارتباطی با آموزشهای تخصصی برای برخورد با دیگران بر مبنای عدالت
تقویت راههای دسترسی به عدالت از طریق آموزش برای استفاده از خدمات حقوقی
توجه به آموزش خانواده بهعنوان اولین و مهمترین نهاد آموزش برای رفتار مبتنی بر عدالت در جامعه اسلامی
تدوین منشور عدالت اقتصادی
آموزش عدالتمحور، زمانی مناسب است که متناسب با نیازهای روزانه فراگیران شکل داده شود و این آموزشها باید فراگیران را به جستوجوی راههایی برای تحقق واقعی هنجارهای عدالت در شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع متعهد کند. همچنین با آموزش کارگزاران دستگاههای اجرای عدالت، باید تلاش در جهت تغییر نگرش مردم نسبت به این دستگاهها صورت گیرد.
این تغییر نگرش تنها به سطح اجتماعی محدود نمیشود، بلکه آموزش عدالتمحور میتواند به درک این مهم منتهی شود که رفتار عدالتمحور نه تنها برای خود، بلکه برای دیگران نیز مفید است. با توجه به اهمیت راهبرد، سیاستگذاری و عملیات و اجرا پیشنهاد تدوین منشور عدالت اجتماعی با تمرکز ویژه بر آموزش عدالتمحور و گسترش و تقویت تفکر «عدالت برای همگان» ارائه میشود.