Khamenei.ir

1389/07/27

مرکز نشر معارف تشیع


شهر قم در سال ۲۳ هـ .ق به دست مسلمانان فتح شد و طبق نظر بعضی از نویسندگان، آغاز تشیع در میان مردم این شهر، به حدود سال ۸۳ قمری و حضور اشعری‌ها برمی‎گردد. خاطره‌ی ورود امام رضا(ع) در سال ۲۰۰ هجری به قم و استقبال مردم این شهر از ایشان که در تاریخ ثبت شده است، بیانگر وجود زمینه‎های مناسب برای اشاعه‌ی فرهنگ تشیع و فقه آل محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در این شهر است.

یک سال پس از ورود امام رضا (علیه‌السلام)، خواهر ایشان فاطمه‌ی معصومه(سلام‌الله‌علیها) که از مدینه به خراسان می‌رفت، در میانه‌ی این راه بر اثر بیماری در شهر قم درگذشت و به خاک سپرده شد. پس از این بود که تشیع و حوزه‌های علمیه در قم به برکت وجود مرقد آن بانوی بزگوار که با وجود سن کم خود از عالمان و فقیهان بی‌مانند عصر خود بودند، روزبه‌روز گسترش یافت و در قرون 5 و 6 مدارسی پررونق و کتابخانه‌هایی بزرگ در این شهر پدید آمد.

قم در دوران صفویه نیز مورد توجه همگان خصوصاً دولت‌مداران شیعی قرار گرفت؛ مدارس قدیمی آباد شد و مدارس دیگری از نو بنا گردید. هم‌چنین علمای بزرگی نظیر ملاصدرا، ملامحسن فیض، علامه لاهیجی و شیخ بهائی در آنجا مشغول تحصیل و تدریس شدند. قم در آن عصر، دارای حوزه‌ای فعال بود و مدارس و طلاب بسیار داشت و علوم مختلف اسلامی در آن تحصیل و تدریس می‎شد. مدرسه‌ی فیضیه نیز یکی از آثار دوره‌ی صفویه است.
با اقامت آیت‌الله حائری در قم از سال 1300 شمسی، بنیان حوزه‌ی علمیه‌ی جدید قم نیز نهاده شد و با گام‌های بزرگی که ‌آیت‌الله مؤسس برداشت، این حوزه به تدریج رشد کرد و در ردیف بزرگ‌ترین حوزه‏های علمیه‌ی جهان تشیع درآمد.

ورود آیت‌الله مؤسس
در دوران قاجار شهر قم وارد مرحله‌ی تازه‎ای از حیات خود شد و علمای بزرگی در آن به تحصیل و تدریس مشغول شدند، اما به‌تدریج حوزه‌ی علمیه این شهر تشکل و انسجام خود را از دست داد تا اینکه در سال‌های پایانی حکومت قاجار، آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری که از فقیهان مبرز دوران خود بودند، به درخواست علمای قم، به این شهر آمدند. حضور ایشان در قم تأثیرات مهمی برجای گذاشت که او را «مؤسس حوزه‌ی علمیه قم» نامیدند.

با اقامت آیت‌الله حائری در قم از سال 1300 شمسی، بنیان حوزه‌ی علمیه‌ی جدید قم نیز نهاده شد و با گام‌های بزرگی که ‌آیت‌الله مؤسس برداشت، این حوزه به تدریج رشد کرد و در ردیف بزرگ‌ترین حوزه‏های علمیه‌ی جهان تشیع درآمد.

نزدیکی حوزه‌ی علمیه‌ی قم به پایتخت باعث‏ شد که رهبران شیعیان و مراجع تقلید آنان بر اصول سیاست‌گذاری دولت‌ها نظارت داشته‏ باشد و اگر اصلی با موازین اسلامی موافق نباشد، به مخالفت با آن بپردازند. بعضی معتقدند این پایه‌گذاری نهضت علمی در قم به متابعت از تشکیل حوزه در شهر سامرا بود که در نزدیکی بغداد (مرکز عراق) جای گرفته ‏بود.

نخستین سال تأسیس حوزه‌ی قم با تبعید برخی از مراجع عظام و نوابغ قرن چهاردهم هجری از عتبات به ایران مقارن شد. آیت‌اللّه سید ابوالحسن اصفهانی، آیت‌اللّه میرزاحسین نائینی، آیت‌اللّه سیدعلی شهرستانی، آیت‌اللّه سید عبدالحسین حجت کربلایی، آیت‌اللّه شیخ محمدحسین اصفهانی غروی و آیت‌اللّه شیخ‌مهدی خالصی از جمله‌ی این علما بودند که وارد حوزه‌ی قم شدند.

آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری در سال 1355 قمری دار فانی را وداع گفت و پس از وی‌ رسالت خطیر اداره‌ی حوزه‌ی قم را مراجع سه‌گانه عهده‌دار شدند: حاج سیدمحمدتقی خوانساری، حاج سیدصدرالدین صدر و مرحوم حجت. در این دوران دست‌هایی در کار بود تا در حوزه و بین مراجع اختلاف ایجاد کند و این امر نگرانی شدید علما را برانگیخته‌ بود تا اینکه بیماری آیت‌الله‌العظمی آقای بروجردی سبب شد که ایشان پس از معالجه در بیمارستان فیروزآبادی تهران، به صورت موقت و برای طی دوران نقاهت بعد از بیماری، مدتی در قم استقرار یابند اما بعد از مدتی این اقامت، به حضور دائمی در شهر قم تبدیل شد. این حضور مصادف با آغازین سال‌های حکومت محمدرضا پهلوی بود.

پهلوی پسر، در سال‌های دهه 30 در راه قدرت‌طلبی روزافزون پای گذاشت و از هیچ تلاشی برای از میان برداشتن موانع استیلایش فروگذار نکرد. قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی، نهضت ملی شدن نفت، واقعه‌ی 30 تیر و 28 مرداد و شهادت مظلومانه‌ی روحانی مبارز سیدمجتبی نواب صفوی و یارانش، از جمله‌ی  این تلاش‌ها بود که هم عصر با دوران مرجعیت و زعامت آیت‌الله‌العظمی بروجردی بود. در این حوادث معمولاً تقابل اصلی، میان حکومت با مرجعیت و روحانیونی بود که در قم تربیت یافته و در پایتخت بودند.

تلاش برای به حاشیه راندن قم
پس از درگذشت آیت‌الله‌العظمی بروجردی در10 فروردین 1340 و در حالی‌که همگان منتظر بودند تا بدانند چه کسی جای خالی آیت‌الله را پر خواهد کرد، شاه موقعیت را مناسب دید و با فضاسازی تبلیغاتی، نامه‌ای به آیت‌الله سیدمحسن حکیم نوشت و رحلت آیت‌الله بروجردی را به ایشان تسلیت گفت تا شاید از این طریق بتواند محوریت مرجعیت را از قم به نجف منتقل کند و کم‌کم نسخه‌ی حوزه‌ی علمیه‌ی  قم را در هم بپیچد، اما حضور مراجعی همچون آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی، آیت‌الله‌العظمی اراکی، آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی و امام خمینی(ره) در شهر قم، این ایده را با شکست مواجه ساخت؛ رویدادهای ماه‌ها و سال‌های بعد نشان داد که نگرانی شاه از مسأله‌ی مرجعیت پس از آیت‌الله بروجردی، چندان هم بی‌مورد نبوده است چراکه قم به مرکز مقابله با رژیم شاه تبدیل شده بود.
بعد از تبعید حضرت امام(ره) قم همچنان نقش محوری خود را در مبارزه علیه رژیم شاه حفظ کرد. در سال‌های 43 تا 56 که می‌توان از آن به دوره‌ی مبارزات فرهنگی و نیز کادرسازی برای نهضت اسلامی مردم ایران نام برد، قم مرکز این مبارزه بود.

رژیم شاه در 19 دی 1341 اعلام کرد طرح 6 ماده‌ای با عنوان انقلاب سفید را ـ که در اصل اصلاحات دیکته‌شده توسط آمریکایی‌ها برای غربی‌سازی هرچه سریع‌تر جامعه‌ی  ایران بود ـ به اجرا خواهد گذاشت و از مردم دعوت کرد تا در رفراندومی به آن رأی دهند. اما در حالی‌که مدت کوتاهی از اعلام مرجعیت امام خمینی(ره) می‌گذشت، ایشان با اعتراض به مفاد این طرح، رفراندوم را تحریم کردند. با تحریم رفراندم از طرف ایشان، بازار تهران تعطیل شد و مردم در اطراف بازار اجتماع کردند و بدین ترتیب نخستین تنش بین ایشان و رژیم شاه به وجود آمد.

حضرت امام(ره) همچنین در نوروز 1342 اعلام عزای عمومی کردند و مردم بر سر در خانه‌ها، بیرق مشکی نصب کردند و بعد از آن نیز ایشان در عاشورای همان سال، سخنرانی غرایی بر علیه رژیم ایراد کردند. بالا گرفتن تنش میان رژیم شاه و نهاد مرجعیت که برای اولین بار از سوی یک مرجع ساکن در قم و نه تهران صورت می‌گرفت، نام این شهر را که پیش از این تنها به عنوان شهری مذهبی که مضجع شریف حضرت فاطمه معصومه(س) را در خود جای داده بود شناخته می‌شد، به عنوان شهری سیاسی بر سر زبان‌ها انداخت.

شهر قم در روزها و ماه‌های بعد همچنان محور مبارزه با رژیم شاه بود. حمله به مدرسه‌ی فیضیه در دوم فروردین 42 و همچنین دستگیری حضرت امام در 13خرداد همان سال و تبعید ایشان به ترکیه در 13 آبان 1343 که به علت سخنرانی ایشان علیه قانون کاپیتولاسیون صورت گرفت، از جمله وقایع مهم و اثرگذار تاریخ انقلاب در آغازین سال‌های این حرکت عظیم بود که با محوریت شهر قم صورت گرفت.

بعد از تبعید حضرت امام(ره) قم همچنان نقش محوری خود را در مبارزه علیه رژیم شاه حفظ کرد. در سال‌های 43 تا 56 که می‌توان از آن به دوره‌ی مبارزات فرهنگی و نیز کادرسازی برای نهضت اسلامی مردم ایران نام برد، قم مرکز این مبارزه بود، به‌طوری‌که روحانیت نقش به‌سزایی در انتقال پیام امام(ره) و نیز تربیت نیرو در تمام نقاط کشور داشت.

آغازگر مرحله عملیاتی انقلاب
اما جرقه‌ی نهایی مبارزه با رژیم شاه و سرنگونی آن را نیز باید در قم جست‌وجو کرد و همان‌گونه که در سال 42 نهضت از این شهر آغاز شد، در سال 56 هم موج اعتراضات گسترده به شاه و رژیم پهلوی با محوریت این شهر آغاز گردید. رحلت مرموز آیت‌الله سید مصطفی خمینی در آبان 1356 در عراق نقطه‌ی عطفی در نهضت اسلامی مردم ایران بود. مجالس یادبود وسیعی که در سراسر کشور برگزار شد جایگاه والای امام خمینی(ره) را در میان مردم به خوبی نشان داد. از این رو رژیم، تصمیم گرفت با توهین به ساحت حضرت امام خمینی(ره)، چهره‌ی ایشان را به عنوان رهبر نهضت مخدوش کند و سرانجام با انتشار مقاله‌ای توهین‌آمیز در روزنامه‌ی اطلاعات مورخ 17 دی‌ماه 56 به نام احمد رشیدی مطلق این کار انجام شد.

با انتشار این مقاله‌ی اهانت‌آمیز، اولین واکنش‌ها در شهر قم آغاز شد. مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم دروس حوزه را در روز 18 دی تعطیل اعلام کردند و مردم هم با تشکیل اجتماع بزرگی تظاهرات خود را به سوی منازل مراجع آغاز کردند. اوج اعتراضات که با تعطیلی بازار قم همراه بود در روز 19 دی انجام شد و قم یکپارچه اعتراض به شاه و رژیم پهلوی بود. رژیم که توان مقابله با امواج خروشان مردم قم را نداشت، تظاهرات آنها را به گلوله بست و تعداد زیادی را به شهادت رساند. این قیام را باید نقطه‌ی عطفی در تاریخ نهضت اسلامی دانست چراکه پس از آن امواج انقلاب اسلامی شدت گرفت و با برگزاری چهلم‌های پی‌در‌پی مردمِ نقاط مختلف ایران و در شهرهایی مثل تبریز و یزد، دامنه‌ی انقلاب فراگیر شد.

شهر قم بعد از پیروزی انقلاب و در برهه‌های مختلف همچنان نقش پیشگام خود را در دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی به‌خصوص در زمینه‌های علمی و فرهنگی حفظ کرده است. باید به پاس سال‌ها مجاهدت مردم قم، این شهر را مرکز نشر معارف و ارزش‌های انقلاب بنامیم.

در این رابطه ببینید:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای